نظر سنجي اخير دانشگاه مريلند نشان داد، مهمترين پيش بيني غرب در خصوص تحول جامعه ايراني به سمت غرب و ايجاد يك جامعه مصرفي عملاً دفن شده است.
مهدی پورصفا
به گزارش شهدای ایران، نظر سنجي اخير دانشگاه مريلند نشان داد، مهمترين پيش بيني غرب در خصوص تحول جامعه ايراني به سمت غرب و ايجاد يك جامعه مصرفي عملاً دفن شده است.
نشریه اكونوميست چهار سال قبل در صفحه اول يكي از شمارههاي خود تصويري از پرتره حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي آورده بود كه از پايان جمهوري اسلامي خبر میداد. اين اقدام گستاخانه به همراه يك مقاله تحليلي بود كه به برشمردن دلايلي ميپرداخت تا نشان دهد كه نظام جمهوري اسلامی به دليل تغييرات اقتصادي و تحولات جمعيتي در حال طي كردن مسيري است كه پايان محتوم آن پايان نظام جمهوري اسلامي ايران است.
نکته قابل توجه اینكه در همان دوران بحث مذاكرات ايران و كشورهاي 1+5 كه در نهايت دو سال بعد به امضاي توافقنامه برجام انجاميد، بسيار داغ بود و استقبال مقطعي از همين مذاكرات و اميدهايي كه نسبت به گشايش روابط ايران و امريكا به وجود آمده بود به عنوان يكي از شواهد آغاز اين روند دانسته شده بود. حالا نزديك به چهار سال از انتشار اين مقاله و تحولات بيشمار جامعه ايراني گذشته است. سؤال اينجاست كه آيا اين مقاله تحليلي به واقعيت پيوسته است يا باز هم ملت ايران ناظران بينالمللي را غافلگير كردهاند.
پيشبيني اكونوميست چه بود
نشريه اكونوميست در مقاله خود به صراحت برجام را آغاز توسعه روابط بين ايران و غرب توصیف كرده بود. در بخشي از اين مقاله آمده است: ايران از ۳۵ سال پيش تا كنون دگرگون شده است؛ كشوري است كه آتش انقلابي آن فرو نشسته است. مردم در حالي كه از روستاها به شهرها رفتهاند، غنيتر شده و به كالاهاي مصرفي و فناوري غرب علاقه پيدا كردهاند. بيش از نيمي از ايرانيها به دانشگاه ميروند.
اكونوميست همچنين نسبت به آنچه «كمرنگ شدن جامعه مذهبي سنتي كه روحانيون رؤياي آن را داشتند، به خالي شدن مساجد و به كمتر شنيده شدن صداي مؤذن» اشاره ميكند و در ادامه مينويسد: در همان حال كه يك خلافت اسلامي(بخوانید داعش) در عراق و سوريه پا ميگيرد، يك حكومت اسلامي وجود دارد كه در آن، مذهب عقب مينشيند. اكونوميست در اين مقاله همچنين بسياري از كارهاي ايران را نادرست ميداند؛ از كمك مالي به گروههاي مقاومت در لبنان و سرزمينهاي فلسطيني، حمايت از دولت بشار اسد در سوريه و انكار حق موجوديت رژيم صهيونيستي كه همه اين اقدامات به عنوان نشانهاي از نظم قديمي انقلابي است كه به نظر اكونوميست در حال فروپاشي بود و به زودي بايد نظام جديدي از آن سربرميآورد كه گرايش بيشتري به غرب و ايجاد يك جامعه مصرفي خواهد داشت.
نشاني از بلوغ سياسي
در طول چهار سال گذشته تمام تحولاتي كه از سر جامعه ايراني گذشته نشان داده پيشبينيهای فوق عملاً به خطا رفته و اتفاقاً جامعه ايراني مسيري بسيار متفاوت از پيشبيني نشريه اكونوميست طي كرده است. نگاهي به اين رويدادها در آستانه 40سالگي انقلاب اسلامي نشان ميدهد نظام جمهوري اسلامي نه تنها توانسته است، چالشهاي عميقي كه در مقابل خود قرار داشته است را با نهايت انعطاف از سر بگذراند بلكه از اشتباهات گذشته خود نيز تجربههاي گرانقدري را اندوخته است.
شايد اگر بخواهيم يك مثال كوچك را در اين باره مطرح كنيم ميتوانيم به تجربه انتخابات سال جاري اشاره كنيم كه شاهد حضور 70 درصدي مردم ايران در پاي صندوقهاي رأي بوديم. اين انتخابات شاهد تقابل جدي گروههاي مختلف سياسي در سطح جامعه و رقابت تنگاتنگ بود.
بسياري اين فضا را با اتفاقات سال 88 و فضايي كه در آن زمان بر كشور حاكم بود مقايسه ميكردند، اما در نهايت دو طرف با پايان رقابتها با احترام به رأي مردم نتيجه انتخابات را پذيرفتند. نه از آشوبهاي سال 88 خبري بود نه از بحراني كه هشت ماه كشور را به اغتشاش بكشاند.
برجام در ذهن ملت ايران
دانشگاه مریلند در ماههاي گذشته و پس از برخي آشوبهاي پراكنده در سطح ايران دست به يك نظرسنجي تلفني زده كه نتايج حاصل از آن بسيار جالب است. اين نظرسنجي مؤلفههاي گوناگوني همچون ميزان حمايت مردم از برجام، برنامه موشكي و شخصيتهاي محبوب در ايران را به نمايش ميگذارد. يكي از نكاتي كه نشريه اكونوميست از آن به عنوان معياري از گرايش مردم ايران به غرب ياد ميكردند، بحث هستهاي بود. حالا و در حالي كه نزديك به دو سال از اجراي اين تفاهمنامه ميگذرد، به نظر میرسد نه تنها برجام بلكه بانيان اصلي آن نيز با كاهش محبوبيت روبهرو هستند.
اين در حالي بود كه برجام به عنوان عاملي در جهت سوق دادن هر چه بيشتر جامعه ايران به سمت روابط گستردهتر با غرب و همچنين دوري از انقلاب اسلامي ذكر شده بود. بر اساس نظرسنجي دانشگاه مريلند، روند حمايت از مذاكرات و توافق هستهاي رو به كاهش است. سه چهارم ايرانيها در سال 2015 از توافق هستهاي حمايت ميكردند كه اين آمار اكنون به 55 درصد كاهش يافته و تنها 26درصد گفتهاند قوياً از اين توافق حمايت ميكنند. حدود 59 درصد از ايرانيها گفتهاند اگر امريكا از برجام كنار كشيد اما ديگر طرفها به آن پايبند ماندند، ايران بايد فعاليتهاي هستهاي محدود شده خود را از سربگيرد. همچنين بيش از 64درصد با هرگونه مذاكره مجدد درباره برنامه هستهاي يا تمديد زمان محدوديتهاي برجامي مخالفت كردهاند.
67درصد گفتهاند تجربه برجام نشان ميدهد دادن امتيازات به غرب براي ايران ارزشمند نيست چراكه نميتوان اعتماد داشت كه وقتي ما امتياز داديم، قدرتهاي جهاني به تعهدات خود احترام بگذارند.
طبق اين نظرسنجي 60 درصد ايرانيها معتقدند امريكا همه تحريم هايي كه طبق برجام متعهد شده بود را برنداشته است. اين آمار در نظرسنجي قبلي 51 درصد بوده است.
بيش از 82 درصد از شركت كنندگان در نظرسنجي گفتهاند روابط ايران و امريكا در اثر برجام بهبود نيافته است. اين آمار در نظرسنجي دسامبر سال 2016، تنها 57 درصد بوده است. بيش از 69 درصد گفتهاند ترامپ سياست خصمانهاي در برابر ايران دارد كه نسبت به نظرسنجي دسامبر 2016 افزايش 20 درصدي را نشان ميدهد. اين نظر سنجي عملاً نشان ميدهد برجام به عنوان يك توافق موفق در ذهن ملت ايران مدتهاست مرده است.
افزايش محبوبيت قاسم سليماني
نكته جالب ديگر نظر ايرانيها در مورد شخصيتهای محبوب خود است. در حالي كه نشريه اكونوميست معتقد بود سياستهاي ايران در منطقه به عنوان عاملي در جهت بيثباتي در حال ايفاي نقش است، حالا محبوبترين شخصيت ايراني متصدي اصلي اعمال اين سياستها در خاورميانه يعني سردار قاسم سليماني است. نظرسنجي جديد نشان داد «قاسم سليماني» فرمانده سپاه قدس و مردي كه تحت تحريمهاي امريكا قرار دارد، همچنان محبوبترين چهره در ميان ستارگان جمهوري اسلامي است. براساس اين نظرسنجي محبوبيت وي اكنون به 83 درصد رسيده است درحالي كه دو سال پيش، نظرسنجيها محبوبيت 73درصدی را براي وي نشان ميدادند. در همين حال «حسن روحاني» رئيسجمهور ايران در سرازيري قابل توجهي قرار گرفته است. طبق نظرسنجيها وي دو سال پيش از محبوبيت 82 درصدي برخوردار بود اما اكنون اين آمار به تنها 65 درصد رسيده است. محبوبيت «محمدجواد ظريف» وزير خارجه ايران نيز كاهش يافته و از 78 درصد در سال 2016 به 68 درصد در شرايط كنوني رسيده است.
ملت ايران باز هم غرب را غافلگير كرد
تمامي اين دادهها اين حقيقت را نشان ميدهد كه انديشهاي كه در پس ذهن غرب از توافق هستهاي و تغيير جامعه ايراني در آستانه 40 سالگي انقلاب وجود داشت، عملاً غلط از آب درآمده است. ملت ايران غرب را غافلگير كرد، همان گونه که 40 سال قبل با انقلاب اسلامي غرب را غافلگير كرد.
نشریه اكونوميست چهار سال قبل در صفحه اول يكي از شمارههاي خود تصويري از پرتره حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي آورده بود كه از پايان جمهوري اسلامي خبر میداد. اين اقدام گستاخانه به همراه يك مقاله تحليلي بود كه به برشمردن دلايلي ميپرداخت تا نشان دهد كه نظام جمهوري اسلامی به دليل تغييرات اقتصادي و تحولات جمعيتي در حال طي كردن مسيري است كه پايان محتوم آن پايان نظام جمهوري اسلامي ايران است.
نکته قابل توجه اینكه در همان دوران بحث مذاكرات ايران و كشورهاي 1+5 كه در نهايت دو سال بعد به امضاي توافقنامه برجام انجاميد، بسيار داغ بود و استقبال مقطعي از همين مذاكرات و اميدهايي كه نسبت به گشايش روابط ايران و امريكا به وجود آمده بود به عنوان يكي از شواهد آغاز اين روند دانسته شده بود. حالا نزديك به چهار سال از انتشار اين مقاله و تحولات بيشمار جامعه ايراني گذشته است. سؤال اينجاست كه آيا اين مقاله تحليلي به واقعيت پيوسته است يا باز هم ملت ايران ناظران بينالمللي را غافلگير كردهاند.
پيشبيني اكونوميست چه بود
نشريه اكونوميست در مقاله خود به صراحت برجام را آغاز توسعه روابط بين ايران و غرب توصیف كرده بود. در بخشي از اين مقاله آمده است: ايران از ۳۵ سال پيش تا كنون دگرگون شده است؛ كشوري است كه آتش انقلابي آن فرو نشسته است. مردم در حالي كه از روستاها به شهرها رفتهاند، غنيتر شده و به كالاهاي مصرفي و فناوري غرب علاقه پيدا كردهاند. بيش از نيمي از ايرانيها به دانشگاه ميروند.
اكونوميست همچنين نسبت به آنچه «كمرنگ شدن جامعه مذهبي سنتي كه روحانيون رؤياي آن را داشتند، به خالي شدن مساجد و به كمتر شنيده شدن صداي مؤذن» اشاره ميكند و در ادامه مينويسد: در همان حال كه يك خلافت اسلامي(بخوانید داعش) در عراق و سوريه پا ميگيرد، يك حكومت اسلامي وجود دارد كه در آن، مذهب عقب مينشيند. اكونوميست در اين مقاله همچنين بسياري از كارهاي ايران را نادرست ميداند؛ از كمك مالي به گروههاي مقاومت در لبنان و سرزمينهاي فلسطيني، حمايت از دولت بشار اسد در سوريه و انكار حق موجوديت رژيم صهيونيستي كه همه اين اقدامات به عنوان نشانهاي از نظم قديمي انقلابي است كه به نظر اكونوميست در حال فروپاشي بود و به زودي بايد نظام جديدي از آن سربرميآورد كه گرايش بيشتري به غرب و ايجاد يك جامعه مصرفي خواهد داشت.
نشاني از بلوغ سياسي
در طول چهار سال گذشته تمام تحولاتي كه از سر جامعه ايراني گذشته نشان داده پيشبينيهای فوق عملاً به خطا رفته و اتفاقاً جامعه ايراني مسيري بسيار متفاوت از پيشبيني نشريه اكونوميست طي كرده است. نگاهي به اين رويدادها در آستانه 40سالگي انقلاب اسلامي نشان ميدهد نظام جمهوري اسلامي نه تنها توانسته است، چالشهاي عميقي كه در مقابل خود قرار داشته است را با نهايت انعطاف از سر بگذراند بلكه از اشتباهات گذشته خود نيز تجربههاي گرانقدري را اندوخته است.
شايد اگر بخواهيم يك مثال كوچك را در اين باره مطرح كنيم ميتوانيم به تجربه انتخابات سال جاري اشاره كنيم كه شاهد حضور 70 درصدي مردم ايران در پاي صندوقهاي رأي بوديم. اين انتخابات شاهد تقابل جدي گروههاي مختلف سياسي در سطح جامعه و رقابت تنگاتنگ بود.
بسياري اين فضا را با اتفاقات سال 88 و فضايي كه در آن زمان بر كشور حاكم بود مقايسه ميكردند، اما در نهايت دو طرف با پايان رقابتها با احترام به رأي مردم نتيجه انتخابات را پذيرفتند. نه از آشوبهاي سال 88 خبري بود نه از بحراني كه هشت ماه كشور را به اغتشاش بكشاند.
برجام در ذهن ملت ايران
دانشگاه مریلند در ماههاي گذشته و پس از برخي آشوبهاي پراكنده در سطح ايران دست به يك نظرسنجي تلفني زده كه نتايج حاصل از آن بسيار جالب است. اين نظرسنجي مؤلفههاي گوناگوني همچون ميزان حمايت مردم از برجام، برنامه موشكي و شخصيتهاي محبوب در ايران را به نمايش ميگذارد. يكي از نكاتي كه نشريه اكونوميست از آن به عنوان معياري از گرايش مردم ايران به غرب ياد ميكردند، بحث هستهاي بود. حالا و در حالي كه نزديك به دو سال از اجراي اين تفاهمنامه ميگذرد، به نظر میرسد نه تنها برجام بلكه بانيان اصلي آن نيز با كاهش محبوبيت روبهرو هستند.
اين در حالي بود كه برجام به عنوان عاملي در جهت سوق دادن هر چه بيشتر جامعه ايران به سمت روابط گستردهتر با غرب و همچنين دوري از انقلاب اسلامي ذكر شده بود. بر اساس نظرسنجي دانشگاه مريلند، روند حمايت از مذاكرات و توافق هستهاي رو به كاهش است. سه چهارم ايرانيها در سال 2015 از توافق هستهاي حمايت ميكردند كه اين آمار اكنون به 55 درصد كاهش يافته و تنها 26درصد گفتهاند قوياً از اين توافق حمايت ميكنند. حدود 59 درصد از ايرانيها گفتهاند اگر امريكا از برجام كنار كشيد اما ديگر طرفها به آن پايبند ماندند، ايران بايد فعاليتهاي هستهاي محدود شده خود را از سربگيرد. همچنين بيش از 64درصد با هرگونه مذاكره مجدد درباره برنامه هستهاي يا تمديد زمان محدوديتهاي برجامي مخالفت كردهاند.
67درصد گفتهاند تجربه برجام نشان ميدهد دادن امتيازات به غرب براي ايران ارزشمند نيست چراكه نميتوان اعتماد داشت كه وقتي ما امتياز داديم، قدرتهاي جهاني به تعهدات خود احترام بگذارند.
طبق اين نظرسنجي 60 درصد ايرانيها معتقدند امريكا همه تحريم هايي كه طبق برجام متعهد شده بود را برنداشته است. اين آمار در نظرسنجي قبلي 51 درصد بوده است.
بيش از 82 درصد از شركت كنندگان در نظرسنجي گفتهاند روابط ايران و امريكا در اثر برجام بهبود نيافته است. اين آمار در نظرسنجي دسامبر سال 2016، تنها 57 درصد بوده است. بيش از 69 درصد گفتهاند ترامپ سياست خصمانهاي در برابر ايران دارد كه نسبت به نظرسنجي دسامبر 2016 افزايش 20 درصدي را نشان ميدهد. اين نظر سنجي عملاً نشان ميدهد برجام به عنوان يك توافق موفق در ذهن ملت ايران مدتهاست مرده است.
افزايش محبوبيت قاسم سليماني
نكته جالب ديگر نظر ايرانيها در مورد شخصيتهای محبوب خود است. در حالي كه نشريه اكونوميست معتقد بود سياستهاي ايران در منطقه به عنوان عاملي در جهت بيثباتي در حال ايفاي نقش است، حالا محبوبترين شخصيت ايراني متصدي اصلي اعمال اين سياستها در خاورميانه يعني سردار قاسم سليماني است. نظرسنجي جديد نشان داد «قاسم سليماني» فرمانده سپاه قدس و مردي كه تحت تحريمهاي امريكا قرار دارد، همچنان محبوبترين چهره در ميان ستارگان جمهوري اسلامي است. براساس اين نظرسنجي محبوبيت وي اكنون به 83 درصد رسيده است درحالي كه دو سال پيش، نظرسنجيها محبوبيت 73درصدی را براي وي نشان ميدادند. در همين حال «حسن روحاني» رئيسجمهور ايران در سرازيري قابل توجهي قرار گرفته است. طبق نظرسنجيها وي دو سال پيش از محبوبيت 82 درصدي برخوردار بود اما اكنون اين آمار به تنها 65 درصد رسيده است. محبوبيت «محمدجواد ظريف» وزير خارجه ايران نيز كاهش يافته و از 78 درصد در سال 2016 به 68 درصد در شرايط كنوني رسيده است.
ملت ايران باز هم غرب را غافلگير كرد
تمامي اين دادهها اين حقيقت را نشان ميدهد كه انديشهاي كه در پس ذهن غرب از توافق هستهاي و تغيير جامعه ايراني در آستانه 40 سالگي انقلاب وجود داشت، عملاً غلط از آب درآمده است. ملت ايران غرب را غافلگير كرد، همان گونه که 40 سال قبل با انقلاب اسلامي غرب را غافلگير كرد.