جمعی از چهره های انقلابی و رسانه ای در اقدامی خودجوش و پسندیده، ساعتی را با حاج رضا اکبری، یادگار گرانسنگ میادین جهاد و حماسه گذراندند؛ مردی که روزی در غلطان سپاه عاشورا بود و این روزها در بستر بیماری است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ائل ، صبح امروز جمعی از چهره های انقلابی و رسانه ای در اقدامی خودجوش و پسندیده، ساعتی را با یادگار گرانسنگ میادین جهاد و حماسه گذراندند؛ مردی که روزی در غلطان سپاه عاشورا بود و این روزها در بستر بیماری است.
مرد روزهای ۸ سال حماسه و رزم آور میدان فتنه
کمتر کسی را در تبریز می توان سراغ داشت که نام حاج رضا عدالت اکبری به گوش او نخورده باشد؛ عده ای او را با ایثارگری های خود در دوران جنگ ۸ ساله می شناسند و خاطرات با این رزمنده قدیمی را با خود یدک می کشند؛ برخی دیگر به واسطه حضور با بصیرت حاج رضا در صحنه حساس فتنه آمریکایی ۸۸ از او شناخت پیدا کردند.
اما اغلب جوانان از طریق فرزند برومند او، شهید صادق که فدایی حریم آل الله در سوریه گشت؛ افتخار آشنایی با حاج رضا پیدا کردند.
حاج رضا که این روزها به جهت بیماری طاقت فرسا و انجام جراحی های متعدد، قادر به تکلم نیست و از طریق دست نوشته روی وایت برد کوچکی که همنشین این روزهای او گشته؛ با اطرافیان هم کلام می شود.
این اسوه حماسه و صبر، امروز میزبانی گروهی از انقلابی هایی بود که مدت ها است سنت حسنه دیدار با مردان بزرگی از انقلاب را شروع کرده اند؛ جمعی که در آن مداحانی چون حاج مهدی خادم آذریان و احد فلاحی، یادگارانی از سال های حماسه و جهاد همانند حاج کریم ارسلانی و علی قادری و... همچنین چهره هایی از نسل سوم انقلاب دیده می شود.
سکوتی که زبان ناطق حزب اللهی ها است
در طول این دیدار صمیمی، خاطراتی از ایثارگری های مثال زدنی مرد روزهای سخت انقلاب و این پدر صبور شهید مدافع حرم به میان می آید.
حاج کریم ارسلانی که با صحبت های گرم و عمیق خود، روحیه خاصی به این جمع با صفا می دهد؛ با اشاره به عظمت شهید صادق اکبری و دیگر شهدا، تعظیم بر مقام شامخ شهیدان راه حق را افتخار بزرگی برای خود و هم مسلکان با او می داند.
این رزمنده باصفا همچنین شهدا و خانواده های صبور و با عظمت آنها را زبان ناطق حزب اللهی ها معرفی می کند.
حاج مهدی خادم آذریان هم که طی سخنانی شیوا که سرشار از غبطه به گذشته و حال حاج رضا است؛ شرایط موجود این پدر معزز شهید را موهبت الهی برای انس بیشتر با باری تعالی دانسته و تاکید می کند که همین سکوت حاج رضا، پیام هایی بس ناگفته برای همه دارد.
وقتی مراسم عیادت از بیمار، تبدیل به بانک روحیه به جوانان می شود
حاج رضا هم که سراسر این مجلس را با سکوت های معنی دار و گهگاهی با اشارات دست و سر دنبال می کند؛ نظاره گر جلوه عظیمی از خلوص ایمانی حضار است؛ او که ابتدا انتظار عیادت معمولی از یک بیمار را داشت؛ گویی فهمیده که این چهره های انقلابی و جوانان نسل جدید، آمده اند تا خودشان از او روحیه بگیرند.
علی قادری، جانشین سابق سپاه عاشورا نیز از خاطرات فراموش نشدنی پدر شهید صادق گفته و گمنامی را بزرگترین امتیاز حاج رضا برمی شمرد.
قادری اوج عظمت حاج رضا اکبری در کنار گمنامی وی را تمثیلی از شرایط شهید لاجوردی دانسته و این رزمنده نام آشنا و البته غریب تبریز را لاجوردی زمان می داند.
گلایه های همسرانه همراه با فخر بر وجود ارزشمند حاج رضا اکبری
همسر این مرد روزهای سخت که حتی با خانه نشینی خود نیز، همچون روزهای رزم، موجی از صلابت را ایجاد کرده؛ گمنامی حاج رضا را ناشی از عدم قدرشناسی عده ای عنوان می کند. و از این حیث گلایه هایی را در نگاه و کلام او بروز می دهد.
مادر شهید آقا صادق البته اوج افتخار برای همسرش را در این جمله خلاصه می کند که "اینکه عده ای به حاج آقا احترام می گذارند؛ بخاطر مسئولیت های او در رده های مختلف سپاه نبوده؛ بلکه بخاطر وجود ارزشمند اوست".
سر انجام موعد خداحافظی از حاج رضا فرا رسید و این جمع باصفا و سرشار از معنویت که نمی خواهند فرصت همنشینی با بزرگ مرد روزهای بحران از دست بدهند؛ به ناچار باید اجازه استراحت به حاج رضا بدهند و با اهدای کتاب " وقتی مهتاب گم شد" و دست بوسی و عکس یادگاری، منزل را ترک می کنند.
صفای مجلس به قدری بود که چهره افراد بعد از ترک منزل این خانواده شهید، بشاش تر شده و با انبوهی از روحیه مضاعف، برای دقایق طولانی از ثمرات روحی و روانی آن برای خود بازگو می کردند.
مرد روزهای ۸ سال حماسه و رزم آور میدان فتنه
کمتر کسی را در تبریز می توان سراغ داشت که نام حاج رضا عدالت اکبری به گوش او نخورده باشد؛ عده ای او را با ایثارگری های خود در دوران جنگ ۸ ساله می شناسند و خاطرات با این رزمنده قدیمی را با خود یدک می کشند؛ برخی دیگر به واسطه حضور با بصیرت حاج رضا در صحنه حساس فتنه آمریکایی ۸۸ از او شناخت پیدا کردند.
اما اغلب جوانان از طریق فرزند برومند او، شهید صادق که فدایی حریم آل الله در سوریه گشت؛ افتخار آشنایی با حاج رضا پیدا کردند.
حاج رضا که این روزها به جهت بیماری طاقت فرسا و انجام جراحی های متعدد، قادر به تکلم نیست و از طریق دست نوشته روی وایت برد کوچکی که همنشین این روزهای او گشته؛ با اطرافیان هم کلام می شود.
این اسوه حماسه و صبر، امروز میزبانی گروهی از انقلابی هایی بود که مدت ها است سنت حسنه دیدار با مردان بزرگی از انقلاب را شروع کرده اند؛ جمعی که در آن مداحانی چون حاج مهدی خادم آذریان و احد فلاحی، یادگارانی از سال های حماسه و جهاد همانند حاج کریم ارسلانی و علی قادری و... همچنین چهره هایی از نسل سوم انقلاب دیده می شود.
سکوتی که زبان ناطق حزب اللهی ها است
در طول این دیدار صمیمی، خاطراتی از ایثارگری های مثال زدنی مرد روزهای سخت انقلاب و این پدر صبور شهید مدافع حرم به میان می آید.
حاج کریم ارسلانی که با صحبت های گرم و عمیق خود، روحیه خاصی به این جمع با صفا می دهد؛ با اشاره به عظمت شهید صادق اکبری و دیگر شهدا، تعظیم بر مقام شامخ شهیدان راه حق را افتخار بزرگی برای خود و هم مسلکان با او می داند.
این رزمنده باصفا همچنین شهدا و خانواده های صبور و با عظمت آنها را زبان ناطق حزب اللهی ها معرفی می کند.
حاج مهدی خادم آذریان هم که طی سخنانی شیوا که سرشار از غبطه به گذشته و حال حاج رضا است؛ شرایط موجود این پدر معزز شهید را موهبت الهی برای انس بیشتر با باری تعالی دانسته و تاکید می کند که همین سکوت حاج رضا، پیام هایی بس ناگفته برای همه دارد.
وقتی مراسم عیادت از بیمار، تبدیل به بانک روحیه به جوانان می شود
حاج رضا هم که سراسر این مجلس را با سکوت های معنی دار و گهگاهی با اشارات دست و سر دنبال می کند؛ نظاره گر جلوه عظیمی از خلوص ایمانی حضار است؛ او که ابتدا انتظار عیادت معمولی از یک بیمار را داشت؛ گویی فهمیده که این چهره های انقلابی و جوانان نسل جدید، آمده اند تا خودشان از او روحیه بگیرند.
علی قادری، جانشین سابق سپاه عاشورا نیز از خاطرات فراموش نشدنی پدر شهید صادق گفته و گمنامی را بزرگترین امتیاز حاج رضا برمی شمرد.
قادری اوج عظمت حاج رضا اکبری در کنار گمنامی وی را تمثیلی از شرایط شهید لاجوردی دانسته و این رزمنده نام آشنا و البته غریب تبریز را لاجوردی زمان می داند.
گلایه های همسرانه همراه با فخر بر وجود ارزشمند حاج رضا اکبری
همسر این مرد روزهای سخت که حتی با خانه نشینی خود نیز، همچون روزهای رزم، موجی از صلابت را ایجاد کرده؛ گمنامی حاج رضا را ناشی از عدم قدرشناسی عده ای عنوان می کند. و از این حیث گلایه هایی را در نگاه و کلام او بروز می دهد.
مادر شهید آقا صادق البته اوج افتخار برای همسرش را در این جمله خلاصه می کند که "اینکه عده ای به حاج آقا احترام می گذارند؛ بخاطر مسئولیت های او در رده های مختلف سپاه نبوده؛ بلکه بخاطر وجود ارزشمند اوست".
سر انجام موعد خداحافظی از حاج رضا فرا رسید و این جمع باصفا و سرشار از معنویت که نمی خواهند فرصت همنشینی با بزرگ مرد روزهای بحران از دست بدهند؛ به ناچار باید اجازه استراحت به حاج رضا بدهند و با اهدای کتاب " وقتی مهتاب گم شد" و دست بوسی و عکس یادگاری، منزل را ترک می کنند.
صفای مجلس به قدری بود که چهره افراد بعد از ترک منزل این خانواده شهید، بشاش تر شده و با انبوهی از روحیه مضاعف، برای دقایق طولانی از ثمرات روحی و روانی آن برای خود بازگو می کردند.
