آيين پاسداشت شاعر فقيد انقلاب و دفاع مقدس، زنده‌ياد ابوالفضل سپهر در چهلمين شب شاعر سازمان اوج برگزار شد.
به گزارش شهدای ایران، آيين پاسداشت شاعر فقيد انقلاب و دفاع مقدس، زنده‌ياد ابوالفضل سپهر در چهلمين شب شاعر سازمان اوج برگزار شد.
مسعود ده‌نمكي كارگردان سينما و تلويزيون در مراسم پاسداشت ابوالفضل سپهر در نخلستان اوج گفت: امروز روزگار خوشنامي است و برخي خيلي علاقه‌اي به يادآوري آن روزها ندارند.
هرچند ابوالفضل سپهر امروز اگر بود، از آن گروه نبود كه دنبال خوشنامي باشد. مجله شلمچه براي گمنامان عرصه فرهنگ محيط فعاليت بود و از آنجا كه امام فرموده بودند جنگ ما، جنگ عقيده است و اين جنگ تمام نمي‌شود، امروز مي‌بينيم كه 30 سال است اين جنگ پس از جنگ تحميلي ادامه دارد و مانند ابوالفضل سپهرها، در اين جنگ حضور دارند.
وي افزود: اولين مرتبه كه ابوالفضل سپهر به دفتر شلمچه آمد، به او گفتم: مي‌خواهي مبارزه كني يا دنبال كار مي‌گردي؟ او گفت: هردو. همان زمان دفترهاي شعرش را هم ديده بودم و به او گفتم كه اين اشعار احساسي به‌درد اينجا نمي‌خورد.
او گفت: غير از اين بلد نيستم. همانجا شعر «مولا ويلا نداشت» عليرضا قزوه را به او دادم و گفتم: امروز اين را كم داريم. بعد براي اينكه كارش را شروع كند، گفتم: اول بايد تلفن جواب بدهي و چاي بريزي، البته گمان نكنيد تلفن جواب دادن كار پيش‌پا‌افتاده‌اي بود، بلكه يك بخش مهم در مجله، بخش پاسخگويي به مخاطبان بود كه سپهر بعد از مدتي كار را ياد گرفت.
حتي يادم هست كه پس از قضاياي دوم خرداد، تلفن شلمچه پيوسته زنگ مي‌خورد و طوري حرف مي‌زدند كه انگار ما در انتخابات شكست خورده‌ايم و ما گفتيم آقاي ناطق‌نوري شكست خورده و ما چه‌كاره‌ايم؟ برخي تماس مي‌گرفتند و فحش مي‌دادند. همان زمان از دفتر وزير ارشاد با مجله تماس گرفتند و ما را به وزارتخانه احضار كردند.
به دفتر آقاي اشعري كه آن زمان معاون مطبوعاتي وزير ارشاد بود رفتم و ايشان كه فرد متشرعي هستند، گفتند: بچه‌هاي نشريه پشت تلفن فحاشي مي‌كنند، گفتم: اشتباه مي‌كنيد. مخاطبان هستند كه تماس مي‌گيرند و به بچه‌ها فحش مي‌دهند.
او براي اينكه خودش مطمئن شود تلفن نشريه را گرفت و همين‌طور كه گوشي دستش بود، صورتش سرخ شد.
ظاهراً قبل از آقاي اشعري يك نفر تماس گرفته بود و فحش داده بود و بچه‌ها فكر كرده بودند، همان نفر قبل باز هم تماس گرفته، براي همين مي‌خواستند از خجالتش دربيايند. ده‌نمکی گفت: شلمچه سكوي پرواز سپهر بود. او از موتوري‌هايي بود كه شهيد شد.
مصطفي محدثي خراساني از شاعران انقلاب اسلامي نیز در سخناني عنوان كرد: شعر و ادبيات انقلاب اسلامي در دوره‌هاي مختلف از انقلاب به شكلي هوشمند حضور داشته است و به مطالبه‌گري پرداخته است و شك ندارم اگر مرحوم سپهر امروز در ميان ما بود، مطالبه‌اي از جنس مطالباتي داشت كه اين روزها مردم ما دارند.
وي افزود: او جرياني را در شعر انقلاب اسلامي انتخاب كرد و به جلو برد كه بسياري ناباورانه به آن نگاه مي‌كردند و تناسبي را ميان ظرفيت ادبي و بضاعت شاعرش نمي‌ديدند اما حجم گسترده تأثيرگذاري اين جريان ادبي و مخاطبانش اين مسئله را به شكلي ديگر ثابت كرد و امروز نيز بزرگداشت او بدون‌شك آيين غبارروبي از ارزش‌ها و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي است كه سپهر دغدغه آن را داشت.
در ادامه اين مراسم محمدعلي صمدي پژوهشگر عرصه دفاع مقدس با اشاره به اولين ديدارش با مرحوم سپهر گفت: سال 77 در نشريه شلمچه او را با پاي گچ‌گرفته ديدم. در آن ديدار خيلي قيافه گرفته بود و من هم كه اخلاقي شبيه به خودش داشتم نشستم و قيافه گرفتم، اما نمي‌دانم چه شد كه با هم رفيق شديم.
من در خلوت با او بودم اما حرف‌هاي معنوي كه در موردش گفته مي‌شود خيلي برايم ملموس نيست، زيرا تا زماني كه با هم بوديم، پيوسته سروكله مي‌زديم.
داوودآبادي: به خاطر شعرهاي سپهر، صداوسيما ما را سانسور كرد!
حميد داوودآبادي از نويسندگان دفاع مقدس نيز در ادامه اين بزرگداشت با يادكرد از مرحوم سپهر گفت: يادم هست وقتي شعرهاي معروف سپهر با مطلع «اتل متل» را در نشريه فكه منتشر كرديم، سازمان صدا و سيما آگهي معرفي نشريه ما را پخش نكرد و علتش را هم اين مسئله عنوان كردند كه يكي از شاعران بزرگ آن روزگار درباره اين اشعار عنوان كرده بود كه اينها به حيثيت شعر فارسي لطمه مي‌زند.
وي با بيان خاطره ديگري از شعرگويي مرحوم سپهر گفت: با جمعي از دوستان در اتاقي مي‌نشستيم و خاطراتي از عمليات كربلاي5 بازگويي مي‌كرديم. سپهر آنها را مي‌شنيد و زار مي‌زد و شعري از مجموعه اتل متل را با استناد به آنها مي‌سرود.
چهره‌خند: مي‌گفتند شعرهايش خزعبل است!
در بخش ديگري از مراسم رحيم چهره‌خند از دوستان مرحوم سپهر با اشاره به خصوصيات فردي و ادبي اين شاعر گفت: او براي مخاطبش بنا بر اين نياز فرهنگي روز جامعه‌اش قالب شهري را اختراع كرد و سرود. شعرهاي معروف او را كه آن را با عبارت «اتل متل» مي‌شناسيم، براي خواندن در مسجد مي‌سرود و بعدها به خارج از مسجد هم رفت. يادم هست در همين دانشگاه تهران اساتيدي كه امروز هم هستند مي‌گفتند اينها خزعبل است و قابل تحليل نيست اما سپهر به اين حرف‌ها اهميتي نمي‌داد و كار خودش را مي‌كرد.
صدا و سيما به آرشیو خوب خودش هم رجوع کند
در اين مراسم وحيد جليلي از فعالان فرهنگي نيز در سخناني با يادكرد از حضور مرحوم سپهر در تلويزيون و در سال‌هاي حياتش گفت: خوب است كه سازمان لااقل آرشيو خودش را مرور كند تا ببيند كه كارهاي خوبي هم ساخته كه مي‌شود دوباره نمايشش داد.
رئيس شوراي سياست‌گذاري جشنواره عمار گفت: سپهر فرهنگ عمومي را به ادبيات انقلاب آميخته كرد. او بخشي از ادبيات عاميانه را كه كمتر مورد توجه قرار گرفته بود مورد توجه قرار داد و ادبيات انقلابي را در آن قرار داد.
محمدصاق كوشكي از ديگر فعالان فرهنگي انقلاب اسلامي نيز در اين مراسم در سخنان كوتاهي خواستار توجه فعالان حوزه انيميشن و اشعار مرحوم سپهر شد و گفت: او از اين لحاظ كه شعرهايش براي مردم آشناست ولي نام و نشانش مشهور نيست شباهت‌هايي به فايز دشتستاني دارد كه بسياري از چوپان‌ها شعرهاي او را از بر هستند ولي نمي‌دانند شعرها سروده كيست. از اين جهت سپهر مي‌تواند با شعرهايش فايز جريان شعر دفاع مقدس ما شود.
روز به روز شیفته شهدا می‌شد
مادر ابوالفضل سپهر در پايان اين مراسم گفت: ابوالفضل هرقدر مي‌گفت و مي‌سرود، بيشتر شيفته شهدا مي‌شد. ياد شهدا و خاك‌هاي جنوب او را هوايي كرده بود. اگر اشعار او به دل مي‌نشيند به خاطر اين است كه از صافي دل عاشقش گذر كرده بود.
وي افزود: او انگار براي عاشق شدن به دنيا آمده بود، براي خادم شهدا بودن، فدايي ايثارگران و جانبازان راه خميني بودن؛ پسر من برايم مايه افتخار بوده است.
در پايان اين مراسم از مادر اين شاعر فقيد تقدير و تجليل به عمل آمد. گفتني است در چهلمين شب شاعر پاسداشت مرحوم ابوالفضل سپهر چهره‌هاي شاخص فرهنگي- ادبي نظير حجت‌الاسلام پژمانفر عضو كميسيون فرهنگي مجلس، گلعلي بابايي، محمدعلي صمدي، مسعود ده‌نمكي، وحيد جليلي، رحيم چهره‌خند، حجت‌الاسلام زائري، ميلاد عرفان‌پور، احمد بابايي، كامران شرفشاهي، مصطفي محدثي خراساني، سارا عرفاني، حميد داوود آبادي، محمد صادق كوشكي و تني چند از دوستان و خانواده اين شاعر فقيد حضور داشتند.
*جوان
مسعود ده‌نمكي كارگردان سينما و تلويزيون در مراسم پاسداشت ابوالفضل سپهر در نخلستان اوج گفت: امروز روزگار خوشنامي است و برخي خيلي علاقه‌اي به يادآوري آن روزها ندارند.
هرچند ابوالفضل سپهر امروز اگر بود، از آن گروه نبود كه دنبال خوشنامي باشد. مجله شلمچه براي گمنامان عرصه فرهنگ محيط فعاليت بود و از آنجا كه امام فرموده بودند جنگ ما، جنگ عقيده است و اين جنگ تمام نمي‌شود، امروز مي‌بينيم كه 30 سال است اين جنگ پس از جنگ تحميلي ادامه دارد و مانند ابوالفضل سپهرها، در اين جنگ حضور دارند.
وي افزود: اولين مرتبه كه ابوالفضل سپهر به دفتر شلمچه آمد، به او گفتم: مي‌خواهي مبارزه كني يا دنبال كار مي‌گردي؟ او گفت: هردو. همان زمان دفترهاي شعرش را هم ديده بودم و به او گفتم كه اين اشعار احساسي به‌درد اينجا نمي‌خورد.
او گفت: غير از اين بلد نيستم. همانجا شعر «مولا ويلا نداشت» عليرضا قزوه را به او دادم و گفتم: امروز اين را كم داريم. بعد براي اينكه كارش را شروع كند، گفتم: اول بايد تلفن جواب بدهي و چاي بريزي، البته گمان نكنيد تلفن جواب دادن كار پيش‌پا‌افتاده‌اي بود، بلكه يك بخش مهم در مجله، بخش پاسخگويي به مخاطبان بود كه سپهر بعد از مدتي كار را ياد گرفت.
حتي يادم هست كه پس از قضاياي دوم خرداد، تلفن شلمچه پيوسته زنگ مي‌خورد و طوري حرف مي‌زدند كه انگار ما در انتخابات شكست خورده‌ايم و ما گفتيم آقاي ناطق‌نوري شكست خورده و ما چه‌كاره‌ايم؟ برخي تماس مي‌گرفتند و فحش مي‌دادند. همان زمان از دفتر وزير ارشاد با مجله تماس گرفتند و ما را به وزارتخانه احضار كردند.
به دفتر آقاي اشعري كه آن زمان معاون مطبوعاتي وزير ارشاد بود رفتم و ايشان كه فرد متشرعي هستند، گفتند: بچه‌هاي نشريه پشت تلفن فحاشي مي‌كنند، گفتم: اشتباه مي‌كنيد. مخاطبان هستند كه تماس مي‌گيرند و به بچه‌ها فحش مي‌دهند.
او براي اينكه خودش مطمئن شود تلفن نشريه را گرفت و همين‌طور كه گوشي دستش بود، صورتش سرخ شد.
ظاهراً قبل از آقاي اشعري يك نفر تماس گرفته بود و فحش داده بود و بچه‌ها فكر كرده بودند، همان نفر قبل باز هم تماس گرفته، براي همين مي‌خواستند از خجالتش دربيايند. ده‌نمکی گفت: شلمچه سكوي پرواز سپهر بود. او از موتوري‌هايي بود كه شهيد شد.
مصطفي محدثي خراساني از شاعران انقلاب اسلامي نیز در سخناني عنوان كرد: شعر و ادبيات انقلاب اسلامي در دوره‌هاي مختلف از انقلاب به شكلي هوشمند حضور داشته است و به مطالبه‌گري پرداخته است و شك ندارم اگر مرحوم سپهر امروز در ميان ما بود، مطالبه‌اي از جنس مطالباتي داشت كه اين روزها مردم ما دارند.
وي افزود: او جرياني را در شعر انقلاب اسلامي انتخاب كرد و به جلو برد كه بسياري ناباورانه به آن نگاه مي‌كردند و تناسبي را ميان ظرفيت ادبي و بضاعت شاعرش نمي‌ديدند اما حجم گسترده تأثيرگذاري اين جريان ادبي و مخاطبانش اين مسئله را به شكلي ديگر ثابت كرد و امروز نيز بزرگداشت او بدون‌شك آيين غبارروبي از ارزش‌ها و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي است كه سپهر دغدغه آن را داشت.
در ادامه اين مراسم محمدعلي صمدي پژوهشگر عرصه دفاع مقدس با اشاره به اولين ديدارش با مرحوم سپهر گفت: سال 77 در نشريه شلمچه او را با پاي گچ‌گرفته ديدم. در آن ديدار خيلي قيافه گرفته بود و من هم كه اخلاقي شبيه به خودش داشتم نشستم و قيافه گرفتم، اما نمي‌دانم چه شد كه با هم رفيق شديم.
من در خلوت با او بودم اما حرف‌هاي معنوي كه در موردش گفته مي‌شود خيلي برايم ملموس نيست، زيرا تا زماني كه با هم بوديم، پيوسته سروكله مي‌زديم.
داوودآبادي: به خاطر شعرهاي سپهر، صداوسيما ما را سانسور كرد!
حميد داوودآبادي از نويسندگان دفاع مقدس نيز در ادامه اين بزرگداشت با يادكرد از مرحوم سپهر گفت: يادم هست وقتي شعرهاي معروف سپهر با مطلع «اتل متل» را در نشريه فكه منتشر كرديم، سازمان صدا و سيما آگهي معرفي نشريه ما را پخش نكرد و علتش را هم اين مسئله عنوان كردند كه يكي از شاعران بزرگ آن روزگار درباره اين اشعار عنوان كرده بود كه اينها به حيثيت شعر فارسي لطمه مي‌زند.
وي با بيان خاطره ديگري از شعرگويي مرحوم سپهر گفت: با جمعي از دوستان در اتاقي مي‌نشستيم و خاطراتي از عمليات كربلاي5 بازگويي مي‌كرديم. سپهر آنها را مي‌شنيد و زار مي‌زد و شعري از مجموعه اتل متل را با استناد به آنها مي‌سرود.
چهره‌خند: مي‌گفتند شعرهايش خزعبل است!
در بخش ديگري از مراسم رحيم چهره‌خند از دوستان مرحوم سپهر با اشاره به خصوصيات فردي و ادبي اين شاعر گفت: او براي مخاطبش بنا بر اين نياز فرهنگي روز جامعه‌اش قالب شهري را اختراع كرد و سرود. شعرهاي معروف او را كه آن را با عبارت «اتل متل» مي‌شناسيم، براي خواندن در مسجد مي‌سرود و بعدها به خارج از مسجد هم رفت. يادم هست در همين دانشگاه تهران اساتيدي كه امروز هم هستند مي‌گفتند اينها خزعبل است و قابل تحليل نيست اما سپهر به اين حرف‌ها اهميتي نمي‌داد و كار خودش را مي‌كرد.
صدا و سيما به آرشیو خوب خودش هم رجوع کند
در اين مراسم وحيد جليلي از فعالان فرهنگي نيز در سخناني با يادكرد از حضور مرحوم سپهر در تلويزيون و در سال‌هاي حياتش گفت: خوب است كه سازمان لااقل آرشيو خودش را مرور كند تا ببيند كه كارهاي خوبي هم ساخته كه مي‌شود دوباره نمايشش داد.
رئيس شوراي سياست‌گذاري جشنواره عمار گفت: سپهر فرهنگ عمومي را به ادبيات انقلاب آميخته كرد. او بخشي از ادبيات عاميانه را كه كمتر مورد توجه قرار گرفته بود مورد توجه قرار داد و ادبيات انقلابي را در آن قرار داد.
محمدصاق كوشكي از ديگر فعالان فرهنگي انقلاب اسلامي نيز در اين مراسم در سخنان كوتاهي خواستار توجه فعالان حوزه انيميشن و اشعار مرحوم سپهر شد و گفت: او از اين لحاظ كه شعرهايش براي مردم آشناست ولي نام و نشانش مشهور نيست شباهت‌هايي به فايز دشتستاني دارد كه بسياري از چوپان‌ها شعرهاي او را از بر هستند ولي نمي‌دانند شعرها سروده كيست. از اين جهت سپهر مي‌تواند با شعرهايش فايز جريان شعر دفاع مقدس ما شود.
روز به روز شیفته شهدا می‌شد
مادر ابوالفضل سپهر در پايان اين مراسم گفت: ابوالفضل هرقدر مي‌گفت و مي‌سرود، بيشتر شيفته شهدا مي‌شد. ياد شهدا و خاك‌هاي جنوب او را هوايي كرده بود. اگر اشعار او به دل مي‌نشيند به خاطر اين است كه از صافي دل عاشقش گذر كرده بود.
وي افزود: او انگار براي عاشق شدن به دنيا آمده بود، براي خادم شهدا بودن، فدايي ايثارگران و جانبازان راه خميني بودن؛ پسر من برايم مايه افتخار بوده است.
در پايان اين مراسم از مادر اين شاعر فقيد تقدير و تجليل به عمل آمد. گفتني است در چهلمين شب شاعر پاسداشت مرحوم ابوالفضل سپهر چهره‌هاي شاخص فرهنگي- ادبي نظير حجت‌الاسلام پژمانفر عضو كميسيون فرهنگي مجلس، گلعلي بابايي، محمدعلي صمدي، مسعود ده‌نمكي، وحيد جليلي، رحيم چهره‌خند، حجت‌الاسلام زائري، ميلاد عرفان‌پور، احمد بابايي، كامران شرفشاهي، مصطفي محدثي خراساني، سارا عرفاني، حميد داوود آبادي، محمد صادق كوشكي و تني چند از دوستان و خانواده اين شاعر فقيد حضور داشتند.
*جوان
