مجری نام آشنای سیما می گوید تا زمانی که فرشته های دینداری تنها در زمان اذان به رسانه ملی می آیند، برنامه های معارف چندان مثمر ثمر نخواهند بود.
به گزارش شهدای ایران ، یازده سال پیش از آن که من متولد شوم، او گویندگی خبر و اجرای برنامه های معارفی را در سیما آغاز کرده است! یعنی در سن بیست سالگی. صدای خوش البته گذر او را به رادیو هم انداخته و از همان سال ها اجرای برخی از برنامه های رادیو را هم به او سپرده اند. بعدها علاوه بر گویندگی خبر و اجرای برنامه های مذهبی، اجرای برخی از برنامه های سیاسی را هم بر عهده گرفت.
کسانی که اجرای حسن سلطانی را دیده اند تصدیق می کنند که او به ویژه در اجرای برنامه های معارفی بسیار زبردست است و بیش از یک مجری ظاهر می شود. او که همواره تأکید داشته که «دین تنها برای مناسبت ها نیست» این بار در گفتگو با مرآت هم از «نزول فرشته های دینداری در رسانه البته فقط در وقت اذان» گلایه می کند و حجم انبوه پرونده های قضایی را ناشی از دوری جامعه از معارف اسلام می داند. سلطانی در پایان این گفتگو تصریح می کند که رسانه ملی با ایده آل های انقلاب اسلامی فاصله دارد.
مرآت شما را به مطالعه این گفتگو دعوت می کند:
مرآت- برخی از کارشناسان معتقدند که مسئولان و رسانه ملی اصل «سیاست ما عین دیانت ماست» را فراموش کرده اند. ارزیابی شما از رویکردهای مذهبی رسانه ملی چیست و از دیدگاه شما چقدر از اصل مذکور فاصله داریم؟
در ابتدا باید از این که دغدغه واکاوی رویکردهای مذهبی سیما در جامعه رسانه ای وجود دارد قدردانی کنم. نفس این که شما به این مسأله می پردازید شایسته تقدیر و تمجید است. اما از دیدگاه من تأکید بر «سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست» قدری ما را از اصل موضوع معارف دور می کند چراکه اگر به اصل موضوع دین بماهو دین بپردازیم، طبیعتا درمی یابیم که سیاست ما باید از دیانت ما نشأت گرفته باشد.
اما اگر مردم آن گونه که شاید و باید با ائمه(ع) یعنی کسانی که مفترض الطاعه هستند، آشنا نباشند و نسبت به دستورات آن ها آگاهی نداشته باشند، روشن نیست دیانتی که تعریف خواهند کرد که چگونه دیانتی خواهد بود. ما از تدقیق در موضع گیری ها ائمه(ع) درمی یابیم که تدابیر و تصمیماتی که در حوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اتخاذ می کنیم، با مدرجی که حضرات معصومین(ع) آن را تنظیم کرده اند، چقدر فاصله دارد.
دیانتمان ناپخته خواهد بود اگر تاریخ حیات ائمه(ع) را بیان نکنیم
اگر ما در رسانه ملی تاریخ حیات ائمه(ع) و آن چه که درباره غزوات و جنگ ها، حکومت ها، اصحاب، وصایا، ملاقات ها و مناظرات ایشان به دست ما رسیده است را بیان نکنیم، به طور طبیعی شناخت ما از حضرات معصومین(ع) و از دین، ناپخته و جسته و گریخته خواهد بود. وقتی از گزاره «سیاست ما عین دیانت ماست» یاد می کنیم باید درنظر داشته باشیم که دیانت، دیانتی است که از لسان نبی اکرم(ص)، معصومین(ع)، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، عیون اخبار الرضا(ع)، علل الشرایع و کتب اربعه شیعه به ما رسیده باشد.
فرشتههای دینداری فقط در زمان اذان به رسانه ملی میآیند!
بر این اساس، رسانهها و گروههای معارف باید در وهله اول جامعه مخاطبان خود را بشناسند، سپس برنامههای خود را با توجه به نیازهای مخاطبان تنظیم کنند. تا زمانی که رسانه تنها در مناسبتها به سراغ معارف میرود و فرشتههای دینداری تنها در زمان اذان ظهر و مغرب به رسانه میآیند و تا زمانی که برنامههایی که در سایر زمانها به جز وقت اذان از رسانه پخش میشود، بعضا مغایر با سخن کارشناسان دینی است، تلاشهای ما مثمر ثمر نبوده و آنچه را که از رهاورد تولید و پخش چنین برنامههایی انتظار و توقع داریم، به دست نخواهیم آورد.
چه عواملی سبب شکستن قبح تهمت، ریا و دروغ شدهاند؟
در مجموع رسانه در شبکههای مختلف آنگونه که شاید و باید بر اساس نیازمندیهای ضروری جامعه برنامههای معارفی را تهیه و منتشر نمیکنند. امروز لازم است که یک بررسی میدانی در حوزههای مختلف اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی صورت پذیرد تا روشن شود که جامعه در کدامیک از موارد فوقالذکر با چالش مواجه است. باید روشن شود که چه عواملی سبب شده است تا قبح تهمت، ریا و دروغ در جامعه شکسته شود؟
آیا مساجد کارکرد خود را از دست دادهاند؟
اینک پرسشهایی اساسی پیش روی ماست. باید به این پرسش پاسخ داد که حساسیت بر کسب درآمد مشروع و حلال چقدر در جامعه مشهود است؟ آیا مساجد ما هنوز هم پایگاههایی تأثیرگذار بر خانواده و جامعه هستند یا کارایی خود را از دست داده یا ضعیف شدهاند؟ اقامه نماز چه به صورت فردا و چه به صورت جماعت، نسبت به دهههای هفتاد و هشتاد و اوایل دهه نود، روند رو به رشدی داشته یا با کاهش مواجه بوده است؟
چرا غضب در جامعه شیعی به راحتی قابل رویت است؟
باید پاسخ این پرسش را بیابیم که چرا در جامعه شیعی، تندخویی، خشم و غضب و عصبانیت به راحتی قابل رویت است؟ از این دست موارد را بسیار میتوان برشمرد. رسانه میتواند به عنوان یک دانشگاه عمومی هم موظف به بررسی این موارد است و هم باید با حضور صاحبنظران مجرب، این دست مسائل را به بوته بحث و بررسی بگذارد تا مخاطب دریابد که چه مخاطراتی جامعه را تهدید میکند.
بر این اساس لازم است تا بر مبنای منابعی که در حوزه سنن پیامبر(ص) و سیره زندگی ائمه معصومین(ع) در اختیار داریم نیازهای امروز جامعه را که به ما هشدار میدهند که در کدام حوزهها با چالشهایی جدی مواجهیم، احصاء و بر اساس رهنمودهای قرآن و اهلبیت(ع) راهکارهای مناسب را برای عبور از این چالشها ارائه دهیم، در غیراینصورت برنامههای مناسبتی و مقطعی، نمی تواند توقعات جامعه دینی را برآورده کرده و ما را به اهداف صحیح در این حوزه برساند.
مرآت- ما از آنچه که از امام(ره) به دستمان رسیده دریافتهایم که قرار بود، رسانه دانشگاه باشد. برخی معتقدند، در رسانه ملی که در رأس آن احتمالا افرادی انقلاب دیده حضور دارند، بیان برخی از مسائل انقلابی تابوست؛ کما این که وقتی برنامه سمت خدا به سمت ربا ورود کرد، تا مرز تعطیلی پیش رفت و تعدیل شد. برخی از مسئولان سیما میگفتند ما حتی باید مراقب باشیم تا مطلبی عنوان نشود که به آقای دکتر فلانی در فلان شهرستان بربخورد! چنین رسانهای چگونه میتواند دانشگاه باشد؟
این بیانصافی است که بگوییم رسانه منافع فردی را بر منافع ملی ترجیح میدهد و بیش از آن که در فکر ارائه برنامههای مفید به مخاطب باشد، به فکر آن است که به آقای عمر و بکر و زید برنخورد؛ حتما اینگونه نیست. اما رسانه با توجه به مأموریتی که بر عهده دارد و نیز با توجه به این که رسانه باید منافع ملی، وحدت ملی و هزینه و فایده برنامهها را مدنظر قرار دهد، باید به خروجی برنامههای ملی و استانی با نگاه کلان و ملی بنگرد.
وقتی ضرر طرح یک موضوع در رسانه ملی بیش از منافع آن است
گاهی موضوعی در یک روزنامه، مجله یا یک خبرگزاری طرح میشود و بازخوردهای آنچنانی ندارد اما اگر همان موضوع در رسانه ملی منتشر شود، ممکن است که عواقب سوئی گریبانگیر جامعه شود که ضررش به مراتب بیشتر از فایده طرح آن موضوع بوده است. نظیر چنین انتظاراتی را از سوی اصحاب، چه در زمان حیات پیامبر(ص) و چه حیات ائمه معصومین(ع) به ویژه امیرالمومنین(ع) و امام حسن(ع) شاهد هستیم.
تشبه رسانه ملی به رسانههای مکتوب گاهی به ضرر منافع ملی است
ائمه(ع) منافع کوتاه مدت و بلندمدت شیعیان را مدنظر قرار میدادند و ای بسا روشهایی که اتخاذ میکردند در مواقعی خوشایند اصحاب و نزدیکان ایشان نبود. به ائمه(ع) معترض میشدند در حالی که آنها خود واقف به آن مشکلات بودند اما شرایط و مشکلات آن روز جامعه اسلامی ایجاب میکرد که تصمیمات آنچنانی اتخاذ کنند. اگر ما امروز از رسانه ملی انتظار داریم که به طور مشابهی همچون رسانههای مکتوب به موضوعات ورود پیدا کند، شاید این انتظار به ضرر منافع ملی، وحدت ملی و اقتصاد کلان کشور باشد.
لذا رسانه را تا این حد پایین آوردن و آن را تا حد این ادعا که به دنبال رضایت فرد یا گروهی است تنزل دادن، به نظر من جفا و بیمهری به رسانه ملی است. حال آن که دغدغه مدیران رسانه ملی همواره این بوده است که برنامههایی که به روی آنتن میرود برنامههایی درخور انقلاب اسلامی و تنها کشور شیعه جهان و در راستای مطالبات مقام معظم رهبری و جلب رضایت خاطر هموطنان باشد که امیدواریم چنین آرزویی محقق و عملی شود.
مرآت- جناب سلطانی چه شد که ایجاد شبکههای تخصصی در دستور کار قرار گرفت؟
این رویکرد در جهان رسانهای امروز یک رویکرد بینالمللی تلقی میشود و رسانه ملی ما نیز از این رویکرد بینالمللی مستثنی نیست. از طرفی اقشار مختلف اجتماع در حوزههای اقتصادی، معارفی، پزشکی، جوان، خانواده، تفریحات و سرگرمی انتظارات خاص خود را از رسانه دارند و از جمله وظایف ذاتی رسانه این است که انتظارات و توقعات هموطنان خود در داخل و خارج از کشور را به نحو احسن و مطلوب برآورده سازد و پاسخی در خور شأن به این انتظارات بدهد.
تلاش صدا و سیما برای توسعه و گسترش شبکهها
از دیگر سو ممکن است در شبکههای دیگر نیز بحثهای تخصصی و نیز سلسله برنامهها و گفتگوهای کارشناسی در موضوعات خاص مورد اقبال مخاطبان قرار نگیرد؛ لذا سازمان صدا و سیما از سالهای 75 تا 80 در حوزه توسعه و گسترش شبکهها تلاشهای فراوانی کرد که هم در حوزه سیما و هم حوزه صدا شبکههای مختلف را راهاندازی نماید تا مخاطبان بر اساس علایق و نیاز خود آن شبکهها را انتخاب کنند.
از جمله شبکههای راهاندازیشده میتوان به شبکههای قرآن و معارف سلامت، ورزش، تماشا، آیفیلم، نمایش، نسیم و جوان و در صدا نیز میتوان به رادیوجوان، رادیو فرهنگ، رادیو اقتصاد، رادیو معارف، رادیو گفتگو و دیگر شبکههای تخصصی اشاره کرد.
در سریالها و برنامههای طنز از حدود دین و اخلاق اسلامی خارج می شویم
اما نگاه دقیق آن است که نه به صورت مستقیم، بلکه به صورت غیرمستقیم در برنامه های مختلف به معارف دینی پرداخته شود. اگر سریالی می سازیم باید توجه کنیم تا از حدود و صغور دین خارج نشده باشیم، که الان خارج می شویم. اگر یک برنامه طنز می سازیم باید توجه کنیم تا حدود اخلاق اسلامی رعایت شود، که الان رعایت نمی شود. شادی بی تردید یک ضرورت اساسی است اما اگر قرار باشد که دروغ، تهمت، ریا، اسراف و تبذیر را در رسانه ملی ترویج کنیم، جامعه به شادابی نمی رسد.
حجم انبوه پرونده های قضایی به دلیل دوری جامعه از اخلاق اسلامی است
معارف باید در برنامه های رسانه ملی، اصل و جان مایه باشد. اگر امروز در محاکم قضایی ما پرونده های عدیده ای در دست رسیدگی است و محاکم سرشان بسیار شلوغ است به این دلیل است که جامعه ما با اصول اخلاق و رفتار اسلامی و ویژگی هایی که برای مومن ذکر کرده اند بسیار فاصله دارد. اگر ما از مغازه یک مسلمان خریدی می کنیم و بعدا بر ما آشکار می شود که در این خرید مغبون شده ایم به این دلیل است که آن فروشنده به حسب ظاهر مسلمان هست اما واقعا شرایط مسلمان بودن را رعایت نمی کند.
بی تعهدی در ازدواج یا فاصله از اسلام؟
اگر فردی که می خواهد با دخترخانمی ازدواج کند، در روز عهد و پیمان، ایده آل های خود را مطرح می کند اما در مسیر زندگی به آن ها عمل نمی کند، به معنای آن است که او قائل به «اوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولا» نیست. عدم اصرار بر عمل کردن به آنچه که حضرات معصومین(ع) در فرمایشاتشان به ما گفته اند، مشکل آفرین است. ما باید نسبت به عمل کردن به فرمایشات ائمه(ع) متعهد باشیم.
نه از تاک، نشان مانَد و نه از تاکنشان
وقتی میگوییم «ما شیعه و پیرو ائمه معصومین(ع) هستیم» در نهاد آن، این اعتقاد و باور نهفته است که معصوم(ع)، امام مفترضالطاعه است. اگر روح دین در حیات ما ساری و جاری نباشد، شما با پوسته دین در جامعه مواجه خواهید بود اما در پوسته و لایه میانی، خرابی و خاکستر وجود دارد و باید به داد آن رسید. اگر به داد آن نرسیم پوسته ظاهری دین هم خراب خواهد شد.
لذا اگر رسانه میخواهد در حوزه معارف، کارِ کارستانی بکند باید به این باور برسد که بسیاری از مواضع اسلامی در جامعه امروز به بوته فراموشی سپرده شده است و باید مورد بازشناسی قرار بگیرد. رسانه باید با جرأت و جسارت در این حوزه وارد شود؛ چراکه در غیراینصورت در آینده نه چندان دور نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان.
مرآت- ما در عصر پرشتابی زندگی می کنیم که لحظه به لحظه آن شبهه و سوال است. فضای اطلاعاتی نیز به حدی باز هست که اگر دری را ببندیم، شبهه ها و سوالات سر از روزن برمی آورند! از طرفی ما در برخی از حوزه ها همچون موسیقی هنوز به اجماع نرسیده ایم. کارشناسان امر در رسانه می گویند ما هنوز نمی دانیم که چه موضعی را باید به عنوان موضع دقیق و رسمی اتخاذ و اعلام کنیم. آقای دکتر خسروپناه می گفتند ما هنوز نظرِ «معیار» در حوزه موسیقی نداریم! در شرایطی که حوزه های علمیه فکری اساسی در این زمینه نکرده اند، تکلیف رسانه چیست؟
رسانه ناگزیر از استفاده از موسیقی است اما آن موسیقی که فحوای آن به ارتقاء جایگاه اخلاق و اندیشه در جامعه کمک کند. حکماء و اهل نظر در اسلام درباره موسیقی اظهارنظر کرده اند و اینگونه نیست که به کلی به این موضوع نپرداخته باشند. من از نزدیک دیده بودم که امام(ره) یک رادیوی دو موج کوچک داشتند که همیشه روشن بود. اینگونه نبود که امام(ره) فقط اخبار را از رادیو گوش کند.
برخی از موسیقی های سیما غناست
من به خاطر دارم که یک روز درباره موسیقی هایی که از رادیو پخش می شود، کار به استفتاء رسید. امام(ره) فرموده بودند شنیدن آنچه که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود، بلامانع است. صحه گذاشتن بر آنچه که امروز از رادیو و تلویزیون پخش می شود به این معنی نیست که همه آنچه که پخش می شود خوب است! خیلی وقت ها هست که موسیقی هایی پخش می شود که واقعا غناست و شنیدن آن ممکن است محرم باشد.
تکلیف موسیقی را روشن کنید!
این جزو انتظارات رسانه است که تصمیم واحدی درباره موسیقی اتخاذ شود. ما هم می گوییم تکلیف موسیقی را روشن کنید تا ما بدانیم که کدام موسیقی قابل پخش هست و کدام موسیقی قابل پخش نیست. البته ما در رادیو و تلویزیون واحد موسیقی و شورای شعر و موسیقی داریم. افراد مشغول در این بخش ها، آثار را می شنوند و تأیید می کنند والبته گاهی ممکن است برخی از موسیقی های بی کلام از مبادی خروجی واحد موسیقی سازمان منتشر نشود.
پس از 38 سال موسیقی هنوز بلاتکلیف است
واحد حفظ و اشاعه موسیقی صدا و سیما می کوشد که چارچوب ها را با تمام معذوریت هایی که دارد رعایت کند. اما به طور کلی موسیقی پس از 38 سال هنوز در موسیقی بلاتکلیف است. عصر ما، عصر انفجار اطلاعات، عصر امواج رادیویی و تلویزیونی و عصر فضای مجازی است. جهان به بازار مکاره ای تبدیل شده که هرکس ویترین خود را در این بازار به زیباترین وجه به نمایش گذاشته است.
بر خلاف تبلیغات دوستان ناآگاه، رسانه ملی پرمخاطب است
من معتقدم علیرغم تبلیغات برخی از دوستان ناآگاه و بایکوت و سرکوب عامدانه و از سرِ اغراض سیاسیِ رسانه ملی توسط دشمنان آگاه، رسانه ملی هنوز پرمخاطب است. از طرفی شما نمی توانید سقفی بر سر ایران بکشید تا موجی به کشور نفوذ نکند. زمانی بود که نیروی انتظامی دیش های ماهواره را از بام خانه ها برمی داشت، امروز اما شما می توانید شبکه های مختلف ماهواره ای را از طریق تلفن همراهتان ببینید.
روزگار ما، روزگار کوتاه و گویا گفتن است
در چنین شرایطی حوزه های علمیه، عالمان دین و مراجع عظام تقلید که متولی آزاداندیشی در حوزه دین هستند باید بنشینند و تکلیف مسائلی که مورد مناقشه است را روشن کنند. رسانه هم باید از نقد و نظرها استقبال کند. نکته دیگر آن که روزگار ما روزگار کوتاه گفتن و گویا گفتن است. امروز باید بکوشیم تا هم سخن خوب بگوییم و هم خوب سخن بگوییم.
رسانه ملی با ایده آل های انقلاب اسلامی فاصله دارد
گاهی رسانه ملی به این آفت دچار میشود که سخن خوب میگوید اما خوب سخن نمیگوید و گاه مشاهده میشود که رسانه خوب سخن میگوید اما سخن خوب نمیگوید. رسانه باید از این هر دو ویژگی برخوردار باشد. امروز یک کلیپ کوتاه دو دقیقهای گوی سبقت را از برنامههای رسانه ملی با این همه امکانات و سرمایه میرباید؛ لذا ما باید در نگاهمان به رسانه تجدیدنظر کنیم.
رسانه در حوزه نیازسنجی کند عمل میکند و گاهی جا میماند! ما سال هایی که رسانه تعیین کننده بود را دیده ایم. رسانه می تواند تأثیرگذار باشد. نقص های رسانه را می توان با نظر عالمان و کارشناسان برطرف کرد اما امروز، رسانه ملی با آنچه که ایده آل انقلاب اسلامی است فاصله دارد.
*مرآت