شهدای ایران shohadayeiran.com

تبدیل زمزمه عبور از روحانی و «پشیمان هستیم» به فریاد، سردمداران جبهه مدعی اصلاحات را به اتخاذ سیاستی دیگر وادار ساخته و در دستورالعملی این بار نیز از بالا هر نوع انتقادی را دسیسه و منتقدین را نیز نفوذی خواندند!
به گزارش شهدای ایران، تبدیل زمزمه عبور از روحانی و «پشیمان هستیم» به فریاد، سردمداران جبهه مدعی اصلاحات را به اتخاذ سیاستی دیگر وادار ساخته و در دستورالعملی این بار نیز از بالا هر نوع انتقادی را دسیسه و منتقدین را نیز نفوذی خواندند!

مدعیان اصلاحات:پشیمان شدگان نفوذی و دسیسه گرند!

به دنبال تبدیل شدن زمزمه‌های انتقاد از روحانی به فریاد به هر دلیلی از جمله نزدیک شدن روز به روز انتخابات مجلس یازدهم و سیزدهمین دوره ریاست جمهوری و یا وضع بد اقتصادی کشور و مطالبه بدنه جامعه از آنان که در روزهای انتخابات گذشته را تکرار می‌کردند مدعیان اصلاحات کنترل وضعیتی را که در ایجاد  آن نقش اساسی داشتند از دست داده و سیاست دیگری را در پیش گرفته‌اند.
وضعیت اقتصادی کشور در سال‌های گذشته و حتی مدت‌ها پیش از برگزاری انتخابات به گونه‌ای بود که انتقادهای گسترده‌ای را متوجه دولت ساخته بود، از حقوق‌های نجومی‌ و مفاسد کلان اقتصادی تا وضعیت نابهنجار معیشتی مردم همه و همه زمینه‌ساز آن شده بود که دیگر نتوان با حرف‌های کلی و وعده‌های انجام نشدنی و یا وعده‌هایی که قصدی برای به سرانجام رساندن آن‌ها نیست مردم را به کاری ترغیب ساخت.
از این رو با تغییر سیاست وعده به ایجاد رعب و وحشت از گذشته و تصویرگر شدن آینده‌ای مبهم در صورت شکست نامزد دولت با وجود رای منفی قابل توجه بار دیگر کلید پاستور را در جیب خود گذاشته و به کار خود ادامه دادند.
آنچه روشن و واضح می‌نماید آن که مدعیان اصلاحات در وضعیت نابسامان اقتصادی موجود نقش و سهم عمده‌ای داشته و دارند، زمزمه «ما پشیمان هستیم» و فریاد آن در روزهای گذشته از سوی زنجیره‌ای‌ها با هدف‌های عمده‌ای صورت گرفت، از جمله آنکه با نزدیک شدن روز به روز به انتخابات دیگر نمی‌توانستند و نمی‌توانند با تمسک به حمایت از دولت مستقر رای جمع کنند، دولتی که از اداره اقتصاد کشور و حل مشکلات بی‌شمار مردم ناتوان است و وعده‌های بی‌سرانجام آن به مثنوی هفتاد من کاغذ بدل شده است، اصلاح‌طلبان با وجودی که سهم عمده‌ای در ایجاد این وضعیت داشته‌اند و بخش عمده ایرادها به دلیل مدیریت آنان بوده است لباس انتقاد و فریاد مطالبه‌گری پوشیدند ولی در این بازی که خود صحنه‌گردان آن بودند کنترل  اوضاع از دست آنان خارج شد.نکته دیگر آن که  مدعیان اصلاحات و روزنامه‌های زنجیره‌ای سرانجام به این نتیجه رسیدند که مردم از آنان نقد وضع موجود را نمی‌پذیرند و بایستی کنترل شده فاصله‌ها را حفظ کنند.
منتقدان نفوذی هستند!
در این میان هتاکی به منتقدان در روزهای گذشته شکل عجیب و باورنکردنی به خود گرفته است، عجیب از آن روی که اگر تا دیروز منتقدین و مخالفین سیاست‌های دولت به انواع اتهامات نواخته می‌شدند امروز مدعیان اصلاحات به خودزنی شدیدی مشغول هستند، آنان در چارچوب دستور رسیده از بالا و با وجود آن که خود در صف اول انتقاد از وضع موجود در هفته‌های گذشته قرار داشتند امروز هر نوع انتقادی را به عوامل نفوذی نسبت داده و درباره آن هشدار می‌دهند!
روزنامه زنجیره‌ای شرق در گزارشی به اظهارات اخیر یکی از نمایندگان عضو فراکسیون امید پرداخت، مازنی گفته است انتقادهای اخیر به عملکرد دولت و شهرداری کار نفوذی‌ها است!
احمد مازنی نماینده اصلاح‌طلب و عضو فراکسیون امید مجلس طی سخنانی که روزنامه زنجیره‌ای شرق در شماره دیروز خود آن را بازتاب داده است می‌گوید: «جریانی هست که به محض توفیق برخی چهره‌های اصلاحات و اعتدال اقدام به تخریب این افراد با لحن اصلاح‌طلبانه می‌کنند. به اعتقاد من تخریب فراکسیون امید، آقای روحانی، آقای نجفی و شورای شهر نوعا تخریب‌هایی است که متأثر از جریان رقیب است؛ یعنی جریان رقیب سکوت کرده و در جبهه اصلاحات و رسانه‌های مرتبط با اصلاح‌طلبان نفوذ کرده و از طریق این نفوذ کار تخریبی خود را انجام می‌دهد که خروجی آن پایین ‌آمدن سطح امید جامعه است.»
چنان‌که گفته شد عملکرد منفی اصلاح‌طلبان از فراکسیون امید گرفته تا شورای شهر و شهرداری و مهم‌تر از همه دولت یازدهم و دوازدهم زمینه‌ساز نگرانی شدید آنان شده است به صورتی که همزمان با این که در راس کار بوده و در دولت، مجلس و شهرداری حضور فعال دارند لباس نقد و فرار به جلو پوشیده‌ا‌ند تا بتوانند در انتخابات 1400 حرفی برای گفتن داشته باشند.
در این میان عدم هماهنگی میان مدعیان اصلاحات زمینه‌ساز افشای بسیاری از ناکامی‌ها و ناکارآمدی‌ها از سوی خود زنجیره‌ای‌ها و حامیان دولت شده است که به نظر می‌رسد روند موجود که با «پشیمان هستیم» شروع و دامنه پیدا کرده است باب طبع سران اصلاحات نبوده و می‌خواهند این انتقادها را متوقف کرده و یا مسیر دیگری را به آن بدهند! نفوذی خواندن منتقدان را می‌توان در این راستا مورد ارزیابی قرار داد.
چیزی برای از دست دادن
و نیازی هم به مردم وجود ندارد!
روزنامه زنجیره‌ای شرق که در شماره دیروز به نقل از مازنی انتقادها از روحانی را کار نفوذی‌ها دانسته بود، در یادداشتی دیگر به قلم سردبیر نوشت: «روحانی دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته و به مردم هم نیازی ندارد»!
در بخشی از این یادداشت آمده است: «روحاني و حلقه اعتداليون دست بالا را دارند، آنان چيزي براي از دست ‌دادن ندارند و قدرت، آنان‌ را تا اطلاع ثانوی از مردمي‌بودن بي‌نياز مي‌كند. از اين منظر هرقدر اصلاح‌طلبان به حمايت از دولت روحاني بپردازند، جايگاه و اتوريته دولت روحاني را افزايش می‌دهند و از آرا و خواستِ مردمي که به‌دعوت آنان به‌پاي صندوق‌هاي رأي رفته‌اند، فاصله خواهند گرفت.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «تكليف اصلاح‌طلباني كه درون قدرت‌اند، بسيار روشن است. آنان سيلي نقد را به حلواي نسيه نخواهند فروخت. اما اصلاح‌طلبان روزهاي دشوار در پيش خواهند داشت كه مصائب بسیار به جان خریدند تا به مردم اثبات كنند راه آنان صرفا از جاده قدرت نمي‌گذرد. اصلاح‌طلبان در تناقضي تاريخي گير افتاده‌اند؛ تناقضي كه همواره با آنان بوده است: در کنار مردم و منتقدان دولت ایستادن، یا حمایت همه‌جانبه از دولت روحانی، وفاداری به کدام وفاداری؟ رأی مردم یا حمایت از روحانی.»
منظور ما از مردم
مردمی هستند که اصلاح‌طلبند!
سردبیر شرق ادامه داده است: «اصلاح‌طلبان به‌اتفاق راه سومی را برگزیده بودند: آنان کج‌دار‌ و‌ مریز، زمان می‌خریدند تا در فرصت مناسب استراتژی تازه‌ای طراحی کنند. اما رئیس‌ دولت اصلاحات با حمایت بی‌چون‌وچرا از روحانی و دسیسه‌خواندنِ انتقادات اخیر به بودجه ٩٨ و شرایط نامساعد اقتصادی با رویکرد پشیمانی از رأی به روحانی، آب پاکی را روی دست همه ریخت و سرنوشت اصلاحات را خواسته یا ناخواسته  با دولت روحانی گره زد.»
در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «اغراق نیست اگر بگوییم این تصمیم، تصمیمی تاریخی است که بالاخره توانست تناقضات اصلاح‌طلبان را حل کند تا عیان شود اصلاحات از نظام فاصله نخواهد گرفت. با این رویکرد، اصلاح‌طلبان هویت یکدست پیدا کرده‌اند؛ هویتی که یا به آنان تحمیل شده یا خود خالقِ آن بوده‌اند و هرچه هست، از این پس باید در مدار این هویت تازه حرکت کنند و تعریف‌شان از مردم، مردمی است که به جبهه اصلاحات پایبند است، نه چیزی بیشتر و نه کمتر.»
نویسنده نتیجه گرفته است: «بی‌شک حمایت از دولت روحانی نقطه ‌عطفی در تاریخ سیاسی اصلاح‌طلبان است. اگر آنان توانستند در دولت هاشمی با پا پس‌ بزنند و با دست پیش بکشند، این‌بار صراحت رئیس دولت اصلاحات کار را تمام کرد و به این دوگانه پایان داد. دوگانه‌ای که موجب شکاف بود و هر شکاف سیاسی مستعد پُرشدن  با افراد و جریان‌های ناخالص یا دوزیست است. اینک دولت روحانی دست بالا را دارد. باز جبهه‌ای واحد از اصلاح‌طلبان و اعتدالیون را پشت سر خود دارد که با آن می‌تواند دست به اقدامات مهم‌تری بزند.»
چنان‌که در این یادداشت می‌بینیم نویسنده را از اعتراف به این حقیقت که به هر اندازه اصلاح‌طلبان به دولت نزدیک شوند به همان  اندازه از مردم دور شده‌اند چاره‌ای نیست ولی او به استناد دستور از بالا تکلیف را مشخص شده می‌بیند و قائل است تعریف از مردم باید تغییر کند، مردم از امروز تنها آن‌هایی هستند که اصلاح‌طلب بوده و با ما در یک مسیرند و باقی را باید رها کرده و به حال خود واگذاشت!
گرفتار میان تناقضات!
اما از آنجا  که  تا دستور به بدنه برسد زمان می‌برد روزنامه‌های زنجیره‌ای تناقض‌گویی را ادامه می‌دهند، آنان در یک صفحه از سویی به تمجید از دستورالعمل رسیده از بالا پرداخته و هر گونه انتقادی به دولت را پروژه ناامیدسازی و نفوذ تلقی می‌کنند و از سوی دیگر و در یک بخش دیگر همان صفحه انتقادات شدیدی را متوجه دولت و سیاست‌های اقتصادی آن و هر که از خاموش شدن انتقادات سخن می‌گوید می‌سازند!
به عنوان  نمونه روزنامه زنجیره‌ای بهار در ستون سرمقاله شماره دیروز خود ضمن تایید سیاست رئیس دولت اصلاحات برای کشیدن ترمز انتقادات از دولت تدبیر و امید نوشت: «همان‌طور که انتظار می‌رفت [رئیس دولت اصلاحات] که در جایگاه رهبری جریان اصلاحات قرار دارد بار دیگر در مقطعی حساس به میدان آمد و با تحلیلی دقیق و هوشمندانه از آنچه در فضای سیاسی کشور در حال رخ دادن است، نسبت به دسیسه ناامید‌سازی مردم هشدار داد و پشت پرده آنچه «موج پشیمانی از رای به روحانی» خوانده می‌شود را برای جامعه تشریح کرد.
«بهار» در ادامه انتقادات را توطئه خوانده و آورده است: «تیزبینی خاتمی در اینجاست که برخلاف آنچه برخی تبلیغ می‌کنند که این صدای اعتراضی صدایی از درون جامعه و حامیان جریان میانه‌رو است به خوبی نقش سه گروه اول را تشخیص داده و با نگاهی به تصویر بزرگتر تلاش برای ناامید‌سازی مردم و پشیمانی از رای را دسیسه نامیده است. آری، ما با یک توطئه طرف هستیم.»
از سوی دیگر بهار در اقدامی کاملا متناقض و تامل‌برانگیز در همین شماره و در ستون مجاور یادداشت فوق در مطلبی، از اساس تحلیل رئیس دولت اطلاحات مبنی بر دسیسه خواندن موج انتقادات از دولت روحانی را نقض و استفاده از چنین واژگانی در ادبیات سیاسی کشور را «فرار از واقعیت» و «فرافکنی» نامید.
این روزنامه در این یادداشت نوشته است: «رئیس‌جمهور دوران اصلاحات که در روزهای مبارزات انتخاباتی در بهار96 حمایت قاطع خود را از حسن روحانی اعلام کرده بود ... در واکنش به موج پشیمانی ایجاد شده از رای به روحانی و اعتراضات اخیر به عملکرد دولت اعتدال این اعتراضات را دسیسه خوانده و نسبت به آن واکنش تندی را نشان داده است. با نگاهی به ادبیات سیاسی کشور در قریب به چهار دهه اخیر شاهد آن هستیم که عباراتی همچون «توطئه»، «دسیسه» و... از واژگان پرتکرار میان مسئولان و تصمیم‌گیران کشور بوده است. این رویه نوعی فرار از واقعیت و فرافکنی در آن دیده می‌شود...»
این روزنامه در ادامه چنین نگاهی در سیاست کشورمان، از جمله  سخنان اخیر  رئیس دولت اصلاحات را  دارای خطرات و تبعات متعددی برای کشور دانسته و نوشته است: «هنگامی که در پی فرافکنی باشیم و علل مشکلات و ضعف‌ها را به عامل خارجی و دسیسه‌گر نسبت بدهیم نتیجه آن می‌شود که نقاط ضعف دیده نشود ... زمانی که درباره یک اعتراض ساده علیه عملکرد نادرست دولت و نقاط ضعف مشهود در کشور، معترضان دسیسه‌گر نامیده شوند و این اعتراض پروژه‌ای از سوی بیگانگان و یا رقیب دانسته شود به طور طبیعی در هنگامی  که واقعا با توطئه و دسیسه‌ای روبه‌رو شویم نیز جامعه این واژگان را باور نخواهد کرد.»
چنان‌که می‌بینیم دستورالعمل رسیده از بالا هنوز برای بدنه چنان  توجیه نشده است که در گرداب چنین تناقضات مهلکی نیفتند و خود را به سخره نگیرند، روزنامه مدعی اصلاحات در یک صفحه از سویی دستورالعمل «سکوت و خفقان» که از بالا به بدنه ابلاغ شده است را ناشی از تیزبینی و هوشمندانه می‌داند و از سوی دیگر آن را فرافکنی و فرار از واقعیت تلقی می‌کند.
منتقد هستیم
ولی پشیمان نیستیم!
گرفتار شدن در چنبره تناقض تا بدانجا پیش می‌رود که مدعیان اصلاحات ضمن اعتراف به ناکامی‌ها و ناکارآمدی‌ها مجبور می‌شوند بگویند پشیمان نیستیم و تا 1400 از روحانی حمایت خواهیم کرد!
به عنوان نمونه عبدالله مومنی یکی از مدعیان اصلاحات در گفت‌و‌گویی با روزنامه آرمان می‌گوید: «اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست ‌جمهوری سال 96 با آگاهی و با اجماع کامل از آقای روحانی حمایت کردند و این حمایت نیز تا سال1400 ادامه خواهد داشت. با این وجود در برخی رویکردها، انتقاداتی به آقای روحانی وارد است که ناقض حمایت کلی جریان اصلاحات از ایشان نیست. در نتیجه ممکن است برخی از اصلاح‌طلبان و از جمله بنده نسبت به برخی رویکردهای دولت آقای روحانی انتقاد داشته باشیم اما به هیچ‌ عنوان پشیمان نیستیم.»
این موضع‌گیری به معنای آن است که هر چند می‌دانیم دولت از انجام وظایف خود ناتوان است و نسبت به این موضوع انتقاد داریم ولی پشیمان نیستیم!
روحیه دیکتاتورمآب موجود در جریان اصلاحات که اجازه هیچ گونه انتقادی به بدنه را نمی‌دهد در این زمینه به وضوح قابل مشاهده است، آنان در بزنگاه‌ها ذات خود را نشان می‌دهند، شاید درست این باشد که به این واقعیت اشاره کنیم «جریانی که برای بدنه منتسب به خود اجازه نقد و سخن گفتن جز در چارچوبی که ابلاغ می‌شود را نمی‌دهد چرا بایستی به منتقدان راستین و دلسوز خود چنین اجازه‌ای بدهد؟!»
در سال‌های گذشته مدعیان اصلاحات همسو و هم جهت با دولت از هیچ‌گونه هتاکی نسبت به منتقدین بخصوص منتقدین برجام خودداری نکردند، آنان دلسوزان را هم سو با دشمنان این ملت از سعودی تا نتانیاهو خواندند و امروز خود گرفتار چنین رویه‌ای شده‌اند و به عیان ضمن دستور‌العملی هر گونه منتقدی درون جریان اصلاحات را نفوذی می‌خوانند و به سکوت وادارش می‌کنند!


*کیهان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار