شهدای ایران shohadayeiran.com

مرحوم آقای حاج عبدالله والی یكی از آدمهایی است كه قطعا در تاریخ انقلاب و تاریخ كشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیكی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی كند.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خانواده مرحوم حاج عبدالله والی(1) با اشاره به آثار اخلاص و بركات استقامت در كار خاطرنشان كردند: كارهای خالصانه و بی هیاهو در كل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد و آن را مستحكم می كند.
متن زیر چكیده ای از بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در دیدار اخیر با خانواده مرحوم حاج عبدالله والی است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم آقای حاج عبدالله والی یكی از آدمهایی است كه قطعا در تاریخ انقلاب و تاریخ كشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیكی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی كند.
من با اینكه ایشان را از نزدیك ندیده بودم و هیچ یادم نمی آید كه با ایشان ملاقاتی داشته باشم، اما دورادور ایشان را می شناختم، می دانستم كه در بشاگرد مشغول خدمات باارزشی هستند. منطقه را هم من می شناختم، به قول خودشان، یش گرد. ما ایرانشهر كه بودیم، از منطقه های دلگان و بشاگرد و میناب- چون دلگان سر راه بشاگرد به ایرانشهر است، همه اش سر راه میناب است- بعضی از دوست و آشناهای ما با زحمت این راه سخت و طولانی را طی می كردند و به دیدن ما می آمدند. از بشاگرد گاهی پیش من می آمدند.
یك وقت از آنجا یك پیرمردی آمد كه یك جنبه روحانی داشت- اهل علم نبود، یك پارچه سفیدی سرش پیچیده بود- یادم هم نیست اسمش چه بود. آمد و از فقر آن مردم شكایت می كرد. یك عبارتی بكار برد كه از بس من خوشم آمد، بعد از سی و چند سال، تا حالا یادم مانده. گفت: آنجا «های های آب است و وای وای نان»! آن طرف های دلگان آب زیاد است، ولی زمین نیست، در نتیجه نان نیست. قبل از انقلاب مثل اینكه اینجا به كل وجود خارجی نداشت، یعنی دستگاه های حكومتی اصلا به آنجا اعتنایی نداشتند.
آن وقت بعد از انقلاب، یك مرد جوان مؤمن انقلابی پا می شود می رود آنجا، همه دلبستگی هایش را، از شهر و خانه و زندگی، به مركز ماموریت منتقل می كند و برادرهایش را هم می كشاند، دنبال خودش می برد. شماها هم انصافا ایستادید... شما زندگی و خانواده و زن و بچه و مادر و پدر و همه اینها را گذاشتید اینجا، رفتید آنجا بی سروصدا مشغول خدمت شدید، نه جایی ثبت كردید، نه جایی تابلو زدید. بعضی ها هستند، هر كاری می خواهند بكنند، قبل از اینكه كار انجام بگیرد، تابلویش را می زنند! مدتها این تابلو آنجاست، هیچ كاری هم انجام نگرفته. بعضی ها هم نه، كار را انجام می دهند، هیچ تابلویی هم ندارد. كار مرحوم حاج عبدالله والی و شماها از این نوع دوم است، یعنی بی تابلو رفتید و برای خدا كار واقعی كردید، اینها خیلی باارزش است. شما بدانید، اینجور كارهای بی سروصدا و خاموش و خالصانه، نه فقط برای شما پیش خدای متعال درجه و مرتبه درست می كند، بلكه در كل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد، مثل سیمانی است كه در یك بنایی تزریق كنند و آن را مستحكم كنند. با انجام این جور كارهای مخلصانه، بنای جمهوری اسلامی مستحكم می شود بدون اینكه كسی بفهمد. یعنی وقتی در گوشه و كنار كشور، در بین مردم، كسانی هستند كه كار را برای خدا می كنند، كار را مخلصانه انجام می دهند، دنبال هیاهو و جلب نظر این و تحسین آن نیستند، یكی از خواصش این است كه اصلا خود این بنا را مستحكم می كند، مثل روحی كه در یك كالبدی بدمند. بنابراین، این كارهای شماها اینجور ارزش دارد...
این اخلاص و تداوم كار، خیلی ارزش دارد. ببینید، در این كارهای معنوی و توسلات و دعا و ذكر و اینها هم روایت داریم كه كار را تداوم بدهید. در روایت دارد كه حداقل مدتی كه شما یك عملی را انجام می دهید، یك سال باشد. فرض بفرمایید شما بنا می گذارید یك نمازی را كه مستحب است، هر شب یا در شب معین خودش در هفته، بخوانید. می گویند حداقل یك سال این را ادامه دهید، هرچند بهتر این است كه انسان تا آخر عمر ادامه بدهد. یعنی تداوم، یك عنصر جدیدی است غیر از خود اصل شروع عمل. «فلذلك فادع واستقم كما امرت». (2) استقامت، یعنی همین كار را در همان خط و جهت درست دنبال كردن. الحمدلله شما استقامت كردید...
این را هم من به شما خانم ها- بخصوص همسران- بگویم؛ بخش عمده از ثواب كاری كه انجام می گیرد، مال شماست، چون شماها اگر چنانچه همراهی نمی كردید، نق می زدید، دعوا می كردید- این چه وضعی است؟ این چه زندگی ای شد؟ شما كه اینجا پیداتان نمی شود- مردان شما دیگر طاقت نمی آوردند. بالاخره هرچه هم آدم انگیزه داشت، دیگر نمی توانست. این همراهی شماهاست كه به اینها دل داد، جرات داد و رفتند؛ اینها خیلی مهم است...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-حاج عبدالله والی را می توان یكی از اسوه های درخشان عمل و اقدام جهادی دانست كه در لبیك گویی به اشاره حضرت امام(ره) كه فرموده بودند: «به داد بشاگرد برسید!» به منطقه دورافتاده و محروم بشاگرد هجرت كرد.
حاج عبدالله والی در عمل به تكلیف، سالها با بشاگردی ها نفس كشید و با آنان زندگی كرد. وی در بیست و سه سال خدمت و تلاش مخلصانه این دیار محروم را به آبادانی نسبی رساند به طوری كه حقیقتا می توان او را نمادی از «مدیریت جهادی» دانست. این هجرت و جهاد عظیم، سال 1361 آغاز و در هشت اردیبهشت 1384 با رحلت او پایان گرفت. روحش شاد.
2- شورا: 15

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار