ترکشهای خمپاره باعث از بین رفتن فک، قسمتی از زبان و مجروحیت دست و پای «طهماسب» شد. وی پس از مجروحیت به تهران اعزام و مورد عملهای متعدد قرار گرفت. طهماسب با گذشت 30 و اندی سال از مجروحیت، 20 مرتبه مورد عمل جراحی فک قرار گرفته است؛ اما همگی ناموفق بودند.
شهدای ایران: چه غریبانه روزگار میگذرانند جانبازانی که خود را در مقابل تیر و ترکش دشمن قرار دادند، تا یک وجب از خاک کشور کم نشود. گاهی مردم با دیدن ظاهر برخی از این دلیرمردان میترسند و فاصله میگیرند؛ اما آنها هرگز سیرت خود را فدای ناملایمات دنیا نکردند.
نام و سیره زندگی «بابا رجب» در چند سال اخیر در نشریات مختلف منتشر شد و با شهادت، نام وی بر سر زبانها افتاد. تنها آرزوی این مرد دلیر مشهدی، دیدار با رهبری بود. بابا رجب با این آرزو و دغدغه ایجاد سرپناه برای خانوادهاش روزگار میگذراند، تا اینکه سال 94 به آرزویش رسید و چندی بعد به یاران شهیدش پیوست.
بابا رجب محمدزاده جانباز 70 درصد مشهدی، نانوای بسیجی بود که در دوران دفاع مقدس و در سال 1366 در منطقه هور عراق، بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت به مقام جانبازی نائل شد.
«بابا رجب»های زیادی همچنان در گمنامی روزگار میگذرانند. یکی از این افراد «طهماسب شاماری» جانباز 70 درصد کرمانشاهی است. او در سال 59 با همسر و فرزندش با شغل دامداری روزگار خوشی را میگذارند تا اینکه جنگ آغاز شد. با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج عشایر درآمد و از طریق سپاه پاسداران به جبهه شتافت. وی دارای یک برادر معلول، پدری کهنسال و مادری نابینا بود اما با این وجود دفاع از ارزشهای انقلابی و کشور را از واجبات دانست و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد. سرانجام در مهر ماه سال 60 به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.
ترکشهای خمپاره باعث از بین رفتن فک صورت، قسمتی از زبان و مجروحیت دست و پای طهماسب شد. وی پس از مجروحیت به تهران اعزام و مورد عملهای متعدد قرار گرفت. طهماسب با گذشت سی و اندی سال از مجروحیت، 20 مرتبه مورد عمل جراحی فک قرار گرفت اما همه ناموفق بودند به طوریکه وی با نی، به سختی غذا میخورد.
بنیاد شهید و امور ایثارگران در ابتدا درصد جانبازی این مرد دلیر کرمانشاهی را 40 درصد محاسبه کرد اما به مرور زمان و افزایش عواض جانبازی، درصد جانبازیاش نیز افزایش یافت. نقاط بدن طهماسب از جمله استخوان لگن و دندههایش به جهت عملهای متعدد پیوند آسیب دید.
وی در طی این سالها قدرت تکلم خود را از دست داد و به سختی با اطرافیان ارتباط برقرار می کند. حدود چهار سال قبل، حنجره وی تخلیه شد. پزشکان سوراخی در گلوی او برای تنفس و ورود غذا ایجاد کردند. این امر به دیگر مشکلات وی افزود. طهماسب سالهاست که با مشکلات جانبازی دست و پنجه نرم میکند اما گلایهای ندارد.
طهماسب دارای چهار فرزند دختر و پنج فرزند پسر است. دغدغه وی در طی سالهای مجروحیت، تهیه مایحتاج خانواده خود و برادرش بود. در گوشه و کنار، کنایههایی میشنویم مبنی بر این که فرزندان جانبازان و شهدا در رفاه به سر میبرند و دغدغه مردم عادی را متوجه نمیشوند، در حالی که فرزندان جانباز طهماسب شاماری با مشکل بیکاری دست و پنجه نرم میکنند.
گمنامی و مظلومیت این جانباز کشورمان به همینجا ختم نمیشود بلکه پس از وقوع زلزله در کرمانشاه منزل جانباز آسیب دیده و مجبور میشوند در چادر اسکان گزینند و این امر مزید بر دیگر مشکلات وی شده است.
*دفاع پرس
نام و سیره زندگی «بابا رجب» در چند سال اخیر در نشریات مختلف منتشر شد و با شهادت، نام وی بر سر زبانها افتاد. تنها آرزوی این مرد دلیر مشهدی، دیدار با رهبری بود. بابا رجب با این آرزو و دغدغه ایجاد سرپناه برای خانوادهاش روزگار میگذراند، تا اینکه سال 94 به آرزویش رسید و چندی بعد به یاران شهیدش پیوست.
بابا رجب محمدزاده جانباز 70 درصد مشهدی، نانوای بسیجی بود که در دوران دفاع مقدس و در سال 1366 در منطقه هور عراق، بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت به مقام جانبازی نائل شد.
«بابا رجب»های زیادی همچنان در گمنامی روزگار میگذرانند. یکی از این افراد «طهماسب شاماری» جانباز 70 درصد کرمانشاهی است. او در سال 59 با همسر و فرزندش با شغل دامداری روزگار خوشی را میگذارند تا اینکه جنگ آغاز شد. با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج عشایر درآمد و از طریق سپاه پاسداران به جبهه شتافت. وی دارای یک برادر معلول، پدری کهنسال و مادری نابینا بود اما با این وجود دفاع از ارزشهای انقلابی و کشور را از واجبات دانست و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد. سرانجام در مهر ماه سال 60 به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.
ترکشهای خمپاره باعث از بین رفتن فک صورت، قسمتی از زبان و مجروحیت دست و پای طهماسب شد. وی پس از مجروحیت به تهران اعزام و مورد عملهای متعدد قرار گرفت. طهماسب با گذشت سی و اندی سال از مجروحیت، 20 مرتبه مورد عمل جراحی فک قرار گرفت اما همه ناموفق بودند به طوریکه وی با نی، به سختی غذا میخورد.
بنیاد شهید و امور ایثارگران در ابتدا درصد جانبازی این مرد دلیر کرمانشاهی را 40 درصد محاسبه کرد اما به مرور زمان و افزایش عواض جانبازی، درصد جانبازیاش نیز افزایش یافت. نقاط بدن طهماسب از جمله استخوان لگن و دندههایش به جهت عملهای متعدد پیوند آسیب دید.
وی در طی این سالها قدرت تکلم خود را از دست داد و به سختی با اطرافیان ارتباط برقرار می کند. حدود چهار سال قبل، حنجره وی تخلیه شد. پزشکان سوراخی در گلوی او برای تنفس و ورود غذا ایجاد کردند. این امر به دیگر مشکلات وی افزود. طهماسب سالهاست که با مشکلات جانبازی دست و پنجه نرم میکند اما گلایهای ندارد.
طهماسب دارای چهار فرزند دختر و پنج فرزند پسر است. دغدغه وی در طی سالهای مجروحیت، تهیه مایحتاج خانواده خود و برادرش بود. در گوشه و کنار، کنایههایی میشنویم مبنی بر این که فرزندان جانبازان و شهدا در رفاه به سر میبرند و دغدغه مردم عادی را متوجه نمیشوند، در حالی که فرزندان جانباز طهماسب شاماری با مشکل بیکاری دست و پنجه نرم میکنند.
گمنامی و مظلومیت این جانباز کشورمان به همینجا ختم نمیشود بلکه پس از وقوع زلزله در کرمانشاه منزل جانباز آسیب دیده و مجبور میشوند در چادر اسکان گزینند و این امر مزید بر دیگر مشکلات وی شده است.
*دفاع پرس