یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* . ,,,
یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* ااااااالله اکبر* . ,,,
یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* کلام ااااااالله* . ,,,
یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* حزب ااااااالله* . ,,,
یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* ولایت ااااااالله* . ,,,
یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* شهيد ااااااالله* . ,,,
یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم*. ,,,

یااا ااااااالله* یااا ااااااالله* بسیج یاران عاشورائیان* شهيد ااااااالله* تا ابد یااا ااااااالله* . ,,,

مظلومه بیگناه مادر زیبا فاطمه ملکی* ؛ در روستایی دور دست، صدها کیلومتر دورتر از شهری که ما در دود و غبار آن گرفتار شده‌ایم، مادر پیری زندگی می‌کند که چشم‌هایش از انتظار به گودی نشسته است؛ رنج انتظار سبب شده تا دردهای جسمی‌اش را به فراموشی‌ بسپارد؛ فکر و ذکرش شده «نعمت»؛ شنیدن اسم «نعمت» قلبش را به تپش شدید وا می‌دارد.
تصویر انتظار او این روزها بین‌المللی شده است؛ تصویری که اشک‌های گرمش را برای همیشه در تاریخ به ثبت رسانده است.
این مادر با دخترش «نرگس» و نوه‌اش «حسن» زندگی می‌کند؛ مواجهه با مشکلات اقتصادی و زندگی در منطقه محروم روستای «جابر انصار» از یک سو و درد سالخوردگی از سوی دیگر نتوانسته قامت این مادر را خم کند؛ اما داغ بی‌خبری از «نعمت» این مادر را سال‌ها پیر کرده است؛ او برای دلخوشی‌اش گاهی برای پرنده‌ها دانه می‌پاشد؛ گاهی خود را از میان تپه‌ها به جاده می‌رساند تا بلکه پسرش را در حال بازگشت به خانه ببیند و در حسرت این است که روزی چمدان پر از لباس «نعمت» را به او بدهند تا ببوید و روی چشم‌هایش بگذارد.
* با پول کارگری پسرم را به جبهه فرستادم
این مادر بدون همسرش زندگی‌ می‌کند؛ اگر چه همسرش در همسایگی اوست؛ او در این باره می‌گوید: سر آخرین فرزندم باردار بودم که پدر بچه‌ها ما را گذاشت و رفت؛ بچه‌ها را به سختی بزرگ کردم؛ زمین کشاورزی نداشتیم و روی زمین‌های مردم کار می‌کردم تا بتوانم مخارج بچه‌ها را تأمین کنم؛ حتی برای اینکه پسرم به جبهه اعزام شود، برای کرایه‌ ماشینش شیر گاو دوشیدم و فروختم و پسرم را به جبهه فرستادم.
مادر را با لالایی گفتنش می‌شناسیم، با مهربانی و با دنیایی از عشق و محبت؛ از این مادر می‌خواهیم با لهجه ایلامی برای ما لالایی بگوید؛ او می‌گوید نمی‌توانم، با اصرار می‌خواهیم تا صدای لالایی‌ گفتنش را بشنویم و او شروع می‌کند به گفتن لالایی؛ لالای لای لای روله‌ی من، لالای لای لای ... و صدای مادر بریده بریده می‌شود؛ او دیگر نمی‌تواند لالایی بگوید؛ این مادر سال‌هاست نمی‌توانند لالایی بگوید.
ـ نوه‌ام «حسن» بیماری کلیوی دارد، دوست دارم بتوانیم او را تحت درمان قرار دهیم. او تنها یادگار پسر مرحومم «نعمان» است.
ـ دوست دارم یک بار دیگر به جایی که پسرم شهید شده بروم، اما چون آن محل مین‌گذاری شده است، نمی‌گذارند، بروم.
ـ چند تا قاب عکس دور تا دور اتاقم دارم؛ وقتی دلم می‌گیرد، با آن حرف می‌زنم؛ طوری که انگار نعمت کنارم نشسته است و دوست دارم نعمت هم جوابم را بدهد؛ گاهی گریه می‌کنم و می‌گویم «من با تو حرف می‌زنم، تو هم جواب من را بده».
ـ مردم منطقه ما در محرومیت زندگی می‌کنند؛ مسئولان به آنجا رسیدگی کنند؛ چون در دوران جنگ آنها در خط مقدم بودند و از مال و جانشان گذشتند.

,,, ,,, ,,,

ای مادر زیبا* ای عزیزدل و جان امت اسلام* , قسم به خون پاک و مقدس عزیز یارت* گمشده سوخته جامانده در صحرای کربلای شهیدان پرواااز* و به آن بهشت نورنابی* که زیر پای توست* , که انتقامی خونین از سفاکان هرزه زاد و نوکران رقاصی‌ چون مخچل دوزاریهای شیاد ملیجک حقه نقابدار و زرمانده شهیدان پرواااز* , و سگ زادگان جنگلات کفر لاری جانی های آویزان تخمه صهیون زادگان جناح باز و حسن فری رقاصه کلید دار ظلم و ستمات بهرمان خائن پلید زاد , خواهیم گرفت و ایل و تبارشان را دود و همگانشان را دستگیر و به دارات خیابانی آویزان خواهند شد و حامیانشان را بزیر کشیده و نقابهای زشت و احمقانشان را برداشته و به همگان به اثبات و در زیر مشت و لگدهای بغارت رفتگان از پای درخواهند آمد و تقاص خون فرزندان ملت شرافتمند شهیدپروران زیبا* را از تمامی شیادان دلال و لابی بازان قرمساق و فتنه گران کودتاچی و 360 دله احزابهای سهمیه خونخوار و سرسران آنها بهرمان جاکش بیمار و قمارخانه های شمرات کفر و آلوده بخون شهیدان مظلوم ملت* بازیخورده و مفسران خیارات و آن خانمی جاسوسه و شبخوابه اجنبیان شیطان , خواهیم گرفت و , این عهد و قسم مقدس حق* است و حق* پیروز میدانهاست* و هیچ بازدارنده ای نیست و نقابداران هرزگیهای پلید محکوم به دارات مرگ میباشند و همانگونه هایی که فرزندان ملت شریف* را بکشتنها و بر سر سفره های خونشان چمبره های نحس زدند و سحر و جادو جمبلات شوم را بجای قانون و قوانینهای نور قرآن بینظیر* , بسترات کفر و شرکات ننگشان نمودند و از سگمستان کثیف از خون مظلومان شهید* , و از بدنامان روزگار گشتند و عجوزه زنیکه های شیادشان فرمانده های فاحشگان خیابانی گشتند و ناخلفانشان را آزاد و رها و بسرپوشات تبعیضاتی بردند و پرو و از مدعیان سلطانگریهای شیطانیشان نمودند و , مادران مظلومی* همچون شما مادر زیبا مظلوم ااااااالله* بیگناه و بیداد و فریاااااااااد رسان را بی اعتنا درگذشتند و به جیب بندیها و باند بازیهای حقیرشان پرداختند و بدون دادن قطره ای از خون سرسران مملکت بغارت رفتگان گشتند و نمایندگان مردمان را هم از مقربانشان سرودند !!!!! و خدایگانهای جدید در عصر ولایت عشق حق نورمقدسان عاشورای زیبا (ص)*(ع)*(س)*(عج)* ,. شده اند و , امثال شما مادران عزیزدل امتهای واحده اسلام ناب محمدی (ص)*(ع)*(س)*(عج)* را دهها سال در غم از دست دادن ثوریاران نابتان* تنها واگذاردند و تا پیش از کودتای شومشان آنها را به فراموشکده های شیطانیشان سپرده بودند !!!!! و خود به سهمیه بندیهای حقیرانشان رفتند و آنقدرها از خون یاران عزیزتان* , مست کردند که قصد براندازی نظام مقدسشان* , را داشتند و دروغ و نیرنگ و کلاهبرداریهای زشت براه انداختند و سردرات کفرشان شد زایشگاهان آزاد درنام مظلوم و مقدس اسلام زیبای نور آل عبا (ص)*(ع)*(س)*(عج)* , و لانه های جاسوسی درنام مجمع تشخیص در کلاهبرداریهای کلان و افساره بندان خفت پیشگانشان و غارتگریهای ناثواب براه و ناخلفان بیسوادشان را با مدارکات جعلی و پوک از مغزات بر مصندها و پست و مقامات پشمین نشاندند و حق و حقوقات کلان از مواجباتشان بر آنان !!!!! و تکه مبلغی ماهانه بر خانواده های معزز شهیدان ناب* به منتها پرداختند !!!!! و به درصدات خود بافتشان تقسیمات نمودند و مالک مملکت در نام باغی شیطانی در ناکجا آبادی ای بنام بهرمان کوفیان نفله خفه مسکوته های روسیاه و تصویب کنندگان سندات کفرشان لاری جانی سگ پدران هرزه زاد جنگلات و بی اعتنا بر خانواده های مظلوم شهیدان* غائله های براندازانشان بودند !!!!! و بجای رسیدگیها بخون شهیدان* و زخمیان مظلوم* غائله شومشان سعی در بازگرداندن همکیش و قماشان براندازشان بر سفره خونهای شهیدانتان* , نموده اند و همچنان از بیشرم و حیاها و سر بزیران قبرسی هستند و ,.. قسم به قطره قطره خون یارانتان* مظلوم یاران شهیدان پرواااز* که به همانگونه هایی که بی اعتنا در دادرسیهای به حق* , بودند و باطلان ناحق را چرانیدند و سرپوشات کفر و شرعیات نامرئی بر پرونده های قاتلین فرزندان عزیز ملت شرافتمند شهیدپروران ناب* , گذاردند , بهمان گونه ها و بلکه شدیدتر مقابله های آتشین خواهند گشت و خون انتقامهای حق* در تعقیبشان است و اهلان شکمبارشان را بر سفره های خون شهیدانتان* , یکی یکی و دهها دهها شکار دست بغارت رفتگان سربدار خواهند گشت و از پای درخواهند آمد و ممکن نیست که تک نفری از آنان جان سالمی بدر برند ...