قرآن جهاد را مقدم بر هدایت میداند «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا» (عنکبوت/69)؛ البته قرآن عمل کورکورانه را نفی میکند و این آیات به این معنی است که همه چیز از آغاز مشخص نیست و باید ادامه راه را هم با توکل بر خدا و طلب از او کسب کرد؛ به عبارت دیگر پس از یک هدایت اجمالی (فینا) باید ابتدا جهاد کرد و بعد به هدایت تفصیلی رسید.
این نوع تفکر یکی از مبانی نگرشی است که پس از انقلاب اسلامی به تفکرجهادی مشهور شد یعنی کار در شرایط سخت و یافتن راه حلهای تعیین نشده؛ عبور از جادههای سنگلاخ و ناآماده؛ حرکت همراه با راه سازی! مردان این عرصه بر شهدای بزرگ خود متکی هستند و نیز لازم است که اهل تضرع و عبودیت باشند که همه اینها در «نوشدارو» بارها نمایش داده میشود.
مجموعه تلویزیونی «نوشدارو» یکی از شاخصترین آثار سیمای جمهوری اسلامی برای تبیین جهاد و مردان جهادی است که در هر قسمت به یکی از شهدای جهاد سازندگی تقدیم میشود؛ جهاد سازندگی بیش از همهجا در جنگ متولد شد و در جنگ بود که شعار«ما می توانیم» قوت گرفت.
سایه خاطرات عبرت آموز و شیرین جنگ و سیرت و صورت شهدا بر همه جای این سریال حاکم است و گرههای کور با مراجعه به خاطرات نابهنگام جنگ است که حل میشود؛ در این مجموعه تقابل دو نوع نگاه نمایش داده میشود: نگاهی که با روش علمی و مطابق عرف جهان معاصر به دنبال حل مشکلات میهن است و در مقابل نگاهی دیگر که معتقد به تکیه بر تواناییهای خودی و شعار «ما میتوانیم» و حل مشکلات از خلاف عادت است.
«نوشدارو» (که هنوز نمیدانم وجه تسمیهاش چیست) تبلیغ خوبی برای توانایی مدیریتی نسل انقلاب اسلامی است؛ رزمندگان قدیمی که در تمام دستگاهها به هم مرتبط هستند و با هماهنگی کارها را پیش میبرند؛ برای نمایش این مدیران کمتر از ستارههای بازیگری استفاده شده شاید این گمنامی مانند گمنامی مدیریت جهادی برای مردم باشد.
نظام جمهوری اسلامی بیشتر به چنین آثار هنری احتیاج دارد، هم برای مردمش و هم برای مدیرانش؛ البته روش اجرای تفکر جهادی در عرصه فنی و علمی «مهندسی معکوس» است؛ سخن بیش از اینهاست و من در اینجا قصد ورود به این مبحث را ندارم؛ مهم این است که پیروان قرآن هم برای مشاهده تأویل آیات هم به دیدن چنین روایتهایی نیازمندند: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا».