شهید دانشپژوه در وصیتنامه خود آورده است: «خود بر این واقفم که مرگ فرزند سخت و محبت پدر و مادر نسبت به فرزند زیاد میباشد اما این مطلب را خود خوب درک میکنم زیرا که خود نیز دو فرزند دارم که بسیار مورد علاقه اینجانب میباشند اما این مسائل بیشتر از محبت به فرزند اعتبار و ارزش دارد چون مسئله اسلام و حیثیت اسلامیان مطرح میباشد.»
به گزارش شهدای ایران، شهید «محمدرضا دانش پژوه» 10 تیر 1335 چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و سرانجام 29 بهمن 1364 طی عملیات والفجر 8 در فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسمه تعالی
با سلام و درود بر مقدم پاک و معصوم حضرت قائم ارواحنا لمقدمه الفداء و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام و درود بر پدر و مادر و برادران و خواهرم و همسر گرامیم و فرزندان دلبندم.
امروز در این مکان مقدس «اردوگاه کرخه» خداوند بزرگ را شاهد میگیرم که در نهایت صحت و سلامت عقل و جان فقط به خاطر دفاع از اسلام و میهن اسلامی و سرکوب متجاوزین بعثی در اینجا جبهه نبرد حق علیه باطل آمدهام تا در کنار دیگر جوانان غیرتمند این دیار خونین با دشمن غدار جنگیده و یا او را سرکوب کنیم و یا خود به لقای خداوند سبحان برسیم زیرا این درسی است که از ائمه معصومین (ع) و به خاصه حسین ابن علی علیه السلام آموختهایم ابرمردی که در تاریخ و نشان دهنده صراط مستقیم به مجاهدان راه خدا میباشد و دیگر ابرمردان به سالار شهیدان اقتدا کردهاند و باید هم اقتدا کنند.
خانواده محترم، مدتها بود که زیر چکمههای استعمار بودیم زندگی نمیکردیم بلکه مردگانی متحرک بودیم تا به فرمان خدا صاعقهای رخ داد و انقلاب اسلامی به ثمر رسید که رهبری آن با ابر مردی است از تبار حسین علیه السلام که خود اسوه و الگویی دیگر در تاریخ است دست از او برندارید، رهرو، مقلد و مطیع او باشید زیرا بدون شک او امام زمان ماست و اطاعت از او واجب و بدون فرمانبرداری از او تمام عبادات باطل و بیثمر.
اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم
و اما خانواده عزیز مرگ حق است و زندگی فانی و سرانجام هر انسانی خواهد مرد و به دیار دیگر خواهد رفت ولی چه سعادتی بهتر از خوب مردن، زیرا مرگ انواع گوناگون دارد مثلا در بستر مردن و یا مرگ تصادفی و یا شهادت در راه خدا بدست دشمن، که این بهترین نوع مردن میباشد و چه زیباست به حضور پیامبر با لباس و رخسار خونین شرفیاب شدن.
خانواده عزیزم از شما عاجزانه چند تقاضا دارم؛ انشاءالله که اجابت کنید. البته خود بر این واقفم که مرگ فرزند سخت و محبت پدر و مادر نسبت به فرزند زیاد میباشد اما این مطلب خود خوب درک میکنم زیرا که خود نیز دو فرزند دارم که بسیار مورد علاقه اینجانب میباشد اما این مسائل بیشتر از محبت به فرزند اعتبار و ارزش دارد چون مسئله اسلام و حیثیت اسلامیان مطرح میباشد؛ من نمیخواهم بگویم که در مرگ من گریه نکنید زیرا کمال بیانصافی است اما تقاضامندم که آرام و سنگین گریه کنید آنچنان که در خور شان یک انسان مومن است. این سفارش را به کلیه خانواده اعم از پدر و مادر و برادران و به خصوص همسر و خواهرانم دارم.
انشاءالله که با لطف و کرم خداوند بزرگ صبر جزیل به شما عنایت خواهد کرد و با همت والایتان از عهده این تقاضا سر بلند بیرون خواهد آمد.
و اما مسئله دیگر که میخواستم توضیح بدهم این بود که اگر انسان عمل صالح داشته باشد هر کجا که بمیرد در جوار حضرت حق خواهد بود و برایش فرقی نمیکند که در بهشت زهرا دفن و یا در کنار کانالها و یا میادین مین دشمن بمیرد و به محض اینکه روح از جسم خارج میشود اگر فرد صالح باشد در آرامش و اگر فرد فاسق باشد در عذاب قرار میگیرد، این مسئله را برای این طرح کردم که اگر جنازهام نیامد خود و دیگران را به زحمت نیاندازید.
از مال دنیا که چیزی ندارم ولی آنچه که هست متعلق به دو فرزندم علیرضا و محمدحسین است و همسرم قیم آنهاست و خود هر طور که مایلند میتوانند در آن تصرف نمایند.
به کلیه خانواده گرامیم قول میدهم اگر خداوند مرگ مرا به صورت شهادت اجابت نمود و آنطور که در احادیث آمده که شفاعت را در شهادت قرار داده این حقیر همه را شفاعت نماید. ضمنا خمس و زکات مالم را حتما از مال خودم بدهید.
در پایان از راه دور بر همه شما سلام میکنیم و امیدوارم مرا حلال نمایید و اگر قصوری در وظایف پدر و فرزندی و مادر فرزندی و برادری و همسری و دوستی از من سر زده که مطمئنا سر زده حلال، و به دیده اغماض بنگرید.
وصیتی دیگر با همسرم دارم و آن اینکه سعی کن فرزندانم را سلحشور بار بیاری و خوب به آنها بفهمانی پدرشان برای چه کشته شد تا درد یتیمی مایه حسرتشان نباشد بلکه وسیلهای باشد برای افتخارشان.
وقتی که هر دو نفرشان به حدی رسیدند که معنی کلام را فهمیدند به آنها بگویید پدرتان آرزویش این بود که شما مسلمان، متعهد، مسئول و درس خوان باشید و نسبت به یکدیگر یک تن واحد باشید از قول من به علیرضا بگویید که پدرت، حسین را بعد از خدا به تو سپرده است و تو بعد از من هم پدر و هم برادر اویی و به آنها بگو که درباره مادرشان بسیار سفارش کرده و در پایان با آرزوی زیارت قبر ابا عبدالله الحسین علیه السلام و پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و سلامتی و طول عمر امام امت و ظهور حضرت مهدی (عج) و برپایی حکومت حق بر سراسر گیتی همه شما را به خداوند بزرگ میسپارم و از همه حلالیت طلبیده التماس دعا دارم.
حمایت از اسلام و امام را فراموش نکنید
امام امت را دعا کنید
مورخه 1364/11/8 ساعت 11/45 ظهر هنگامیکه رادیو دزفول قرآن قبل از اذان را میخواند و رودخانه کرخه رو به روی این حقیر میخروشد.
محمدرضا دانش پژوه»
*ساجد
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسمه تعالی
با سلام و درود بر مقدم پاک و معصوم حضرت قائم ارواحنا لمقدمه الفداء و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام و درود بر پدر و مادر و برادران و خواهرم و همسر گرامیم و فرزندان دلبندم.
امروز در این مکان مقدس «اردوگاه کرخه» خداوند بزرگ را شاهد میگیرم که در نهایت صحت و سلامت عقل و جان فقط به خاطر دفاع از اسلام و میهن اسلامی و سرکوب متجاوزین بعثی در اینجا جبهه نبرد حق علیه باطل آمدهام تا در کنار دیگر جوانان غیرتمند این دیار خونین با دشمن غدار جنگیده و یا او را سرکوب کنیم و یا خود به لقای خداوند سبحان برسیم زیرا این درسی است که از ائمه معصومین (ع) و به خاصه حسین ابن علی علیه السلام آموختهایم ابرمردی که در تاریخ و نشان دهنده صراط مستقیم به مجاهدان راه خدا میباشد و دیگر ابرمردان به سالار شهیدان اقتدا کردهاند و باید هم اقتدا کنند.
خانواده محترم، مدتها بود که زیر چکمههای استعمار بودیم زندگی نمیکردیم بلکه مردگانی متحرک بودیم تا به فرمان خدا صاعقهای رخ داد و انقلاب اسلامی به ثمر رسید که رهبری آن با ابر مردی است از تبار حسین علیه السلام که خود اسوه و الگویی دیگر در تاریخ است دست از او برندارید، رهرو، مقلد و مطیع او باشید زیرا بدون شک او امام زمان ماست و اطاعت از او واجب و بدون فرمانبرداری از او تمام عبادات باطل و بیثمر.
اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم
و اما خانواده عزیز مرگ حق است و زندگی فانی و سرانجام هر انسانی خواهد مرد و به دیار دیگر خواهد رفت ولی چه سعادتی بهتر از خوب مردن، زیرا مرگ انواع گوناگون دارد مثلا در بستر مردن و یا مرگ تصادفی و یا شهادت در راه خدا بدست دشمن، که این بهترین نوع مردن میباشد و چه زیباست به حضور پیامبر با لباس و رخسار خونین شرفیاب شدن.
خانواده عزیزم از شما عاجزانه چند تقاضا دارم؛ انشاءالله که اجابت کنید. البته خود بر این واقفم که مرگ فرزند سخت و محبت پدر و مادر نسبت به فرزند زیاد میباشد اما این مطلب خود خوب درک میکنم زیرا که خود نیز دو فرزند دارم که بسیار مورد علاقه اینجانب میباشد اما این مسائل بیشتر از محبت به فرزند اعتبار و ارزش دارد چون مسئله اسلام و حیثیت اسلامیان مطرح میباشد؛ من نمیخواهم بگویم که در مرگ من گریه نکنید زیرا کمال بیانصافی است اما تقاضامندم که آرام و سنگین گریه کنید آنچنان که در خور شان یک انسان مومن است. این سفارش را به کلیه خانواده اعم از پدر و مادر و برادران و به خصوص همسر و خواهرانم دارم.
انشاءالله که با لطف و کرم خداوند بزرگ صبر جزیل به شما عنایت خواهد کرد و با همت والایتان از عهده این تقاضا سر بلند بیرون خواهد آمد.
و اما مسئله دیگر که میخواستم توضیح بدهم این بود که اگر انسان عمل صالح داشته باشد هر کجا که بمیرد در جوار حضرت حق خواهد بود و برایش فرقی نمیکند که در بهشت زهرا دفن و یا در کنار کانالها و یا میادین مین دشمن بمیرد و به محض اینکه روح از جسم خارج میشود اگر فرد صالح باشد در آرامش و اگر فرد فاسق باشد در عذاب قرار میگیرد، این مسئله را برای این طرح کردم که اگر جنازهام نیامد خود و دیگران را به زحمت نیاندازید.
از مال دنیا که چیزی ندارم ولی آنچه که هست متعلق به دو فرزندم علیرضا و محمدحسین است و همسرم قیم آنهاست و خود هر طور که مایلند میتوانند در آن تصرف نمایند.
به کلیه خانواده گرامیم قول میدهم اگر خداوند مرگ مرا به صورت شهادت اجابت نمود و آنطور که در احادیث آمده که شفاعت را در شهادت قرار داده این حقیر همه را شفاعت نماید. ضمنا خمس و زکات مالم را حتما از مال خودم بدهید.
در پایان از راه دور بر همه شما سلام میکنیم و امیدوارم مرا حلال نمایید و اگر قصوری در وظایف پدر و فرزندی و مادر فرزندی و برادری و همسری و دوستی از من سر زده که مطمئنا سر زده حلال، و به دیده اغماض بنگرید.
وصیتی دیگر با همسرم دارم و آن اینکه سعی کن فرزندانم را سلحشور بار بیاری و خوب به آنها بفهمانی پدرشان برای چه کشته شد تا درد یتیمی مایه حسرتشان نباشد بلکه وسیلهای باشد برای افتخارشان.
وقتی که هر دو نفرشان به حدی رسیدند که معنی کلام را فهمیدند به آنها بگویید پدرتان آرزویش این بود که شما مسلمان، متعهد، مسئول و درس خوان باشید و نسبت به یکدیگر یک تن واحد باشید از قول من به علیرضا بگویید که پدرت، حسین را بعد از خدا به تو سپرده است و تو بعد از من هم پدر و هم برادر اویی و به آنها بگو که درباره مادرشان بسیار سفارش کرده و در پایان با آرزوی زیارت قبر ابا عبدالله الحسین علیه السلام و پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و سلامتی و طول عمر امام امت و ظهور حضرت مهدی (عج) و برپایی حکومت حق بر سراسر گیتی همه شما را به خداوند بزرگ میسپارم و از همه حلالیت طلبیده التماس دعا دارم.
حمایت از اسلام و امام را فراموش نکنید
امام امت را دعا کنید
مورخه 1364/11/8 ساعت 11/45 ظهر هنگامیکه رادیو دزفول قرآن قبل از اذان را میخواند و رودخانه کرخه رو به روی این حقیر میخروشد.
محمدرضا دانش پژوه»
*ساجد