وقتی شکوه جریان اربعین را تاب نمی آورند
حمیدرضاجلاییپور، از جامعهشناسان اصلاحطلب به تازگی طی اظهاراتی گفته است که زائران اربعین عموما «گرسنه» و «هواپیما ندیده»اند...
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ حمیدرضا جلاییپور، از استادان اصلاحطلب و از چهرههای جریان سیاسی خاص به تازگی در مطلبی در کانال تلگرامی خود که با تیتر «چرا باید به حرکت زائران حسینی احترام گذاشت؟» منتشر شد، نوشته است:
میلیونها علاقمند زیارت مرقد امام حسین این سیاست جمهوری اسلامی را مغتنم میشمرند و مشتاقانه در مراسم اربعین شرکت میکنند. تا جاییکه متوجه شدم علاقمندان به زیارت مرقد امام حسین در میان تمام اقشار جامعه (طبقه پایین، طبقه متوسط و طبقه بالا) وجود دارند. بهطوریکه میتوان گفت سه میلیون زائر ایرانی امسال نمونهی معرفی از همه اقشار جامعه ایران هستند. اگرچه به نظر میرسد تعداد افراد طبقه متوسط رو به پایین بیشتر از سایر طبقات است.
او همچنین در بخش دیگری از این مطلب اپیزودیک، با طرح این سؤال که «چرا جمهوری اسلامی چنین سیاستی پیش گرفته است؟» مینویسد:
«دولت موازی» در جمهوری اسلامی با توجه به ابعاد منفی موجود در جامعه (مثل ضعف پایبندی به ارزشهای اخلاقی، رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی و خصوصا اعتیاد، ظهور گسترده سبکهای زندگی غیرحکومتی و...) در پیش چشم مردم با بحران دستاورد روبرو است. اما حضور شورانگیز مذهبی و میلیونی مردم در اربعین و نمایش آن در رسانههای عمومی مقداری برای «حاملان دولت موازی» تسکیندهنده و روحیهبخش است به ایرانیان میگوید: ببینید چقدر مردم مذهبی و اخلاقیاند!
جلاییپور تصریح میکند:
جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین از این امکانات استفاده میکنند و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند. بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولا امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط )روبهبالا) و طبقه بالا است. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهرا است. ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس وی آی پی به کربلا میروند.
این فعال اصلاحطلب، در پینوشت مطلب خود نیز گفته است:
«هزینههای این مناسک از محل بودجهی عمومی ایران سنگین است. جمهوری اسلامی اگر رابطه خود را با جامعه مدنیاش مورد بازنگری قرار دهد میتواند اجرای «کل پروژه راهپیمایی اربعین» را به جامعه مدنی مذهبی واگذار کند. در اینصورت مراسم اربعین از بودجهی عمومی تغذیه نمیکند و جمهوری اسلامی هم می تواند وظائف دولت- ملت و شهروندی را نیز برای همه ایرانیان بهتر انجام دهد»!
اینکه آقای جلاییپور بیش از 20 میلیون زائر اربعین اباعبدالله(ع) و بیش از 2 میلیون و نیم زائر ایرانی حاضر در این رخداد بزرگ شیعی را «گرسنه»، «بیلیاقت برای استفاده از تکنولوژی» و «بخشی از یک جامعه بیمذهب و بیاخلاق» میداند؛ به هیچ وجه و اصلاً نباید جای تعجب باشد...
چه اینکه این قضیهی مسبوق به سابقه و توهین به مردم و ارزشهای اسلامی قاتق نان روزانه جریان سیاسی خاص است اما متأسفانه رسانهها و خواص کشور کمتر متوجه این مسئله هستند و یا کمتر به آن میپردازند.
نپرداختنی که کار را به اظهارات عجیب و دور از عقلانیت حمیدرضا جلاییپور نیز میکشاند.
در ادامه فهرستی از توهینهای معاریف جریان چپ و چهرههای اصلاحطلب طی 5 سال اخیر را ارائه میکنیم:
_محمد سروشمحلاتی (فعال اصلاحطلب): خیمههای امام حسین(ع) تبدیل شدهاند به مراکز فحّاشی... ما ایرانیها شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم.[1]
_زهرا صدراعظم نوری (عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران): عوارض شهرداری تهران نباید صرف خرید برنج و روغن برای هیئتهای مذهبی شود.[2]
_هفتهنامه اصلاحطلب صدا (ارگان حزب کارگزاران): «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند.[3]
_ سعید حجاریان: عملکرد ائمه(س) پس از عاشورا عقلانیتر شد![4]
آنچه که اشاره شد تنها بخشی از توهینهایی است که جریان خاص بصورت اختصاصی برای ساحت عزاداری حسینی(ع) تدارک دیده است و مابقی اظهارات آنها درباره اینکه «مردم لشکر قابله بدستهایی هستند که برای خرید جارو و مرگ موش هم صف میکشند»، «مسئله هستهای به لبوفروشها و رانندهتاکسیها ربطی ندارد»، «میشود مردم را فریب داد»، «مردم ایران خشن و حسود و پفیوز هستند» و... در این گزارش فاکتور گرفته شدهاند.[5]
*آنچه جلاییپور نمیداند...
از قدیم گفتهاند: میان عاشق و معشوق رمزیست... چه داند آنکه اُشتر میچراند؟!
در واقع نباید از آقای جلاییپور و امثال او انتظار داشت که فهمی از جاذبه و تشعشع عشق داشته باشند.
تشعشعی که حتی به خاک پای معشوق نیز اگر تابیدن بگیرد؛ آنرا مقدس میکند.
و تشعشعی که لسانالغیب دربارهاش میگوید: هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم.
آیا بدیهی نیست که آنها که دل در گرو آستان عشق دارند؛ در این پاکی مطلق، تمام مفاهیم رنگ گرفته از معشوق خود اعم از غذا و خاک و راه و مشقّت زیارت و «گردابهای حائل» را به جان بخرند و توتیای چشم کنند؟!
صحبتهای آقای جلاییپور درباره گرسنه بودن و هواپیما ندیده بودن اکثریت زوّار حسینی نیز اصطلاحا «از آن حرفهاست»...
زیرا اولا ملاک قضاوت آدمها سطح شعور و عقلانیت و فهمیدگی آنهاست نه سیری و گرسنگی و یا مثلاً مرکبی که سوار میشوند.
ثانیاً جلاییپور گویی خود را به آن راه زده و نمیداند که این جمعیت کثیر فیالواقع در حال سفر خارجی به یک کشور همسایه هستند و کسی که عزم سفر خارج از مرز دارد؛ حکماً از دائره سیاهنمایی جریان خاص مبنی بر گرسنه و فقیر بودن خارج است.
البته فهم واقعه عظیم اربعین برای جریانی که این حرکت را در هواپیما و غذا و ... میبیند نیز به حدی نیست که درکی غیرمادی از سخاوت میزبانان و عشق زائران داشته باشند؛ چه اینکه در هر دو سوی ماجرا (میزبان و میهمان)، قشرهای ضعیف جامعه نیز بدون چشمداشت مالی با هرآنچه دارند، قدم در راه عاشقی میگذارند؛ کاری که بعید است امثال جلاییپور و همفکرانشان بتوانند.
و ثالثا جماعت منورالفکر ایرانی اگرچه به اثبات تجربه از درک این مطلب غافل است اما باز هم منباب تذکر میتوان تأکید کرد که چیزهایی مثل کراوات و ادوکلن و احتراز از مردم و توهین به مقدسات و ژست معارضه با نظام؛ نه تنها ملاک فهم بیشتر و برخوردار بودن و مدرنیزگی نیست بلکه به اثبات تجربه تاریخی ما؛ صرفا نشانی از چاکرمآبی برای دشمن، سرنوشتی جز تباهی و اضمحلال در هاضمه ملت بزرگ ایران ندارد.
چه اینکه از دیگر مثالهای فهمیدگی این جماعت مدعی! همین بس که معتقدند: «اکثر زوّار اربعین برای خوردن به این سفر میروند و اگر زمانی اربعین در ماه رمضان باشد دیگر هیچکس عازم نخواهد بود!»
میلیونها علاقمند زیارت مرقد امام حسین این سیاست جمهوری اسلامی را مغتنم میشمرند و مشتاقانه در مراسم اربعین شرکت میکنند. تا جاییکه متوجه شدم علاقمندان به زیارت مرقد امام حسین در میان تمام اقشار جامعه (طبقه پایین، طبقه متوسط و طبقه بالا) وجود دارند. بهطوریکه میتوان گفت سه میلیون زائر ایرانی امسال نمونهی معرفی از همه اقشار جامعه ایران هستند. اگرچه به نظر میرسد تعداد افراد طبقه متوسط رو به پایین بیشتر از سایر طبقات است.
او همچنین در بخش دیگری از این مطلب اپیزودیک، با طرح این سؤال که «چرا جمهوری اسلامی چنین سیاستی پیش گرفته است؟» مینویسد:
«دولت موازی» در جمهوری اسلامی با توجه به ابعاد منفی موجود در جامعه (مثل ضعف پایبندی به ارزشهای اخلاقی، رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی و خصوصا اعتیاد، ظهور گسترده سبکهای زندگی غیرحکومتی و...) در پیش چشم مردم با بحران دستاورد روبرو است. اما حضور شورانگیز مذهبی و میلیونی مردم در اربعین و نمایش آن در رسانههای عمومی مقداری برای «حاملان دولت موازی» تسکیندهنده و روحیهبخش است به ایرانیان میگوید: ببینید چقدر مردم مذهبی و اخلاقیاند!
جلاییپور تصریح میکند:
جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین از این امکانات استفاده میکنند و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند. بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولا امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط )روبهبالا) و طبقه بالا است. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهرا است. ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس وی آی پی به کربلا میروند.
این فعال اصلاحطلب، در پینوشت مطلب خود نیز گفته است:
«هزینههای این مناسک از محل بودجهی عمومی ایران سنگین است. جمهوری اسلامی اگر رابطه خود را با جامعه مدنیاش مورد بازنگری قرار دهد میتواند اجرای «کل پروژه راهپیمایی اربعین» را به جامعه مدنی مذهبی واگذار کند. در اینصورت مراسم اربعین از بودجهی عمومی تغذیه نمیکند و جمهوری اسلامی هم می تواند وظائف دولت- ملت و شهروندی را نیز برای همه ایرانیان بهتر انجام دهد»!
اینکه آقای جلاییپور بیش از 20 میلیون زائر اربعین اباعبدالله(ع) و بیش از 2 میلیون و نیم زائر ایرانی حاضر در این رخداد بزرگ شیعی را «گرسنه»، «بیلیاقت برای استفاده از تکنولوژی» و «بخشی از یک جامعه بیمذهب و بیاخلاق» میداند؛ به هیچ وجه و اصلاً نباید جای تعجب باشد...
چه اینکه این قضیهی مسبوق به سابقه و توهین به مردم و ارزشهای اسلامی قاتق نان روزانه جریان سیاسی خاص است اما متأسفانه رسانهها و خواص کشور کمتر متوجه این مسئله هستند و یا کمتر به آن میپردازند.
نپرداختنی که کار را به اظهارات عجیب و دور از عقلانیت حمیدرضا جلاییپور نیز میکشاند.
در ادامه فهرستی از توهینهای معاریف جریان چپ و چهرههای اصلاحطلب طی 5 سال اخیر را ارائه میکنیم:
_محمد سروشمحلاتی (فعال اصلاحطلب): خیمههای امام حسین(ع) تبدیل شدهاند به مراکز فحّاشی... ما ایرانیها شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم.[1]
_زهرا صدراعظم نوری (عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران): عوارض شهرداری تهران نباید صرف خرید برنج و روغن برای هیئتهای مذهبی شود.[2]
_هفتهنامه اصلاحطلب صدا (ارگان حزب کارگزاران): «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند.[3]
_ سعید حجاریان: عملکرد ائمه(س) پس از عاشورا عقلانیتر شد![4]
آنچه که اشاره شد تنها بخشی از توهینهایی است که جریان خاص بصورت اختصاصی برای ساحت عزاداری حسینی(ع) تدارک دیده است و مابقی اظهارات آنها درباره اینکه «مردم لشکر قابله بدستهایی هستند که برای خرید جارو و مرگ موش هم صف میکشند»، «مسئله هستهای به لبوفروشها و رانندهتاکسیها ربطی ندارد»، «میشود مردم را فریب داد»، «مردم ایران خشن و حسود و پفیوز هستند» و... در این گزارش فاکتور گرفته شدهاند.[5]
*آنچه جلاییپور نمیداند...
از قدیم گفتهاند: میان عاشق و معشوق رمزیست... چه داند آنکه اُشتر میچراند؟!
در واقع نباید از آقای جلاییپور و امثال او انتظار داشت که فهمی از جاذبه و تشعشع عشق داشته باشند.
تشعشعی که حتی به خاک پای معشوق نیز اگر تابیدن بگیرد؛ آنرا مقدس میکند.
و تشعشعی که لسانالغیب دربارهاش میگوید: هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم.
آیا بدیهی نیست که آنها که دل در گرو آستان عشق دارند؛ در این پاکی مطلق، تمام مفاهیم رنگ گرفته از معشوق خود اعم از غذا و خاک و راه و مشقّت زیارت و «گردابهای حائل» را به جان بخرند و توتیای چشم کنند؟!
صحبتهای آقای جلاییپور درباره گرسنه بودن و هواپیما ندیده بودن اکثریت زوّار حسینی نیز اصطلاحا «از آن حرفهاست»...
زیرا اولا ملاک قضاوت آدمها سطح شعور و عقلانیت و فهمیدگی آنهاست نه سیری و گرسنگی و یا مثلاً مرکبی که سوار میشوند.
ثانیاً جلاییپور گویی خود را به آن راه زده و نمیداند که این جمعیت کثیر فیالواقع در حال سفر خارجی به یک کشور همسایه هستند و کسی که عزم سفر خارج از مرز دارد؛ حکماً از دائره سیاهنمایی جریان خاص مبنی بر گرسنه و فقیر بودن خارج است.
البته فهم واقعه عظیم اربعین برای جریانی که این حرکت را در هواپیما و غذا و ... میبیند نیز به حدی نیست که درکی غیرمادی از سخاوت میزبانان و عشق زائران داشته باشند؛ چه اینکه در هر دو سوی ماجرا (میزبان و میهمان)، قشرهای ضعیف جامعه نیز بدون چشمداشت مالی با هرآنچه دارند، قدم در راه عاشقی میگذارند؛ کاری که بعید است امثال جلاییپور و همفکرانشان بتوانند.
و ثالثا جماعت منورالفکر ایرانی اگرچه به اثبات تجربه از درک این مطلب غافل است اما باز هم منباب تذکر میتوان تأکید کرد که چیزهایی مثل کراوات و ادوکلن و احتراز از مردم و توهین به مقدسات و ژست معارضه با نظام؛ نه تنها ملاک فهم بیشتر و برخوردار بودن و مدرنیزگی نیست بلکه به اثبات تجربه تاریخی ما؛ صرفا نشانی از چاکرمآبی برای دشمن، سرنوشتی جز تباهی و اضمحلال در هاضمه ملت بزرگ ایران ندارد.
چه اینکه از دیگر مثالهای فهمیدگی این جماعت مدعی! همین بس که معتقدند: «اکثر زوّار اربعین برای خوردن به این سفر میروند و اگر زمانی اربعین در ماه رمضان باشد دیگر هیچکس عازم نخواهد بود!»