هر سال اوایل مهرماه که می شود همه کارشناسان و صاحب نظران به همین بهانه یادشان می افتد که سیستم آموزش و پرورش کشورمان نفص های اساسی دارد و بیمار است. هر سال اوایل مهر عادت کرده ایم به اظهار نظرهای کارشناسی جورواجور که آموزش و پرورش مان را با کشورهای پیشرفته دنیا مقایسه می کنند و نیاز به "نوسازی" و "بازسازی" را لازمه آن می دانند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از خبر آنلاین، هر سال اوایل مهرماه که می شود همه کارشناسان و صاحب نظران به همین بهانه یادشان می افتد که سیستم آموزش و پرورش کشورمان نفص های اساسی دارد و بیمار است. هر سال اوایل مهر عادت کرده ایم به اظهار نظرهای کارشناسی جورواجور که آموزش و پرورش مان را با کشورهای پیشرفته دنیا مقایسه می کنند و نیاز به "نوسازی" و "بازسازی" را لازمه آن می دانند.
هر سال اوایل مهر عادت کرده ایم به چنین پیشنهادهایی که مثلا:" کارشناسان آموزشی و تربیتی کشورمان به یکی از کشورهای موفق در سیستم آموزش و پرورش سفر کنند و رمز موفقیت آن را جستجو کنند و..."
هرسال اوایل مهر عادت کرده ایم به چنین حرفهایی و البته که عادت کرده ایم به قول های مسوولان امر که از امسال چنین و چنان می کنیم اما در نهایت این حرفها و قول ها در همان ماه مهر می ماند و آن قدر می ماند تا سال تحصیلی بعد که دوباره همان ها با همان آب و تاب ها و اظهار نظرها و اظهار فضل ها بیان شود.
برای درک بیماری -ظاهرا صعب العلاج- آموزش و پرورش کشورمان نیاز به تخصص و مدرک کارشناسی و بالاتر از آن نیست.
خیلی ساده است؛ مثل نوشته های این دانش آموز در پاسخ به سوالات معلمش که تصویر آن را در ادامه می بینید.
با هم این پرسش و پاسخ را مرور می کنیم:
سوال: وظیفه هر کدام از کارکنان مدرسه را بنویسید:
1-مدیر:از جایش تکان نمی خورد.
2-معاون:دور تا دور حیاط را می گردند.
3-آموزگار:درس می دهد.
4-مربی بهداشت:در دفتر می نشیند و از میکروفون حرف می زند.
5-مربی ورزش:خودش راحت است و ما ورزش می کنیم.
6-خدمتگزار مدرسه:من چه بدانم؟
پی نوشت: یکی از دوستان معلمم این کاغذ را که نتیجه نظرخواهی از دانش آموزانش است برایم فرستاده؛ با قبول اینکه،این،آینه تمام مدارس نیست منتشرش می کنم.
هر سال اوایل مهر عادت کرده ایم به چنین پیشنهادهایی که مثلا:" کارشناسان آموزشی و تربیتی کشورمان به یکی از کشورهای موفق در سیستم آموزش و پرورش سفر کنند و رمز موفقیت آن را جستجو کنند و..."
هرسال اوایل مهر عادت کرده ایم به چنین حرفهایی و البته که عادت کرده ایم به قول های مسوولان امر که از امسال چنین و چنان می کنیم اما در نهایت این حرفها و قول ها در همان ماه مهر می ماند و آن قدر می ماند تا سال تحصیلی بعد که دوباره همان ها با همان آب و تاب ها و اظهار نظرها و اظهار فضل ها بیان شود.
برای درک بیماری -ظاهرا صعب العلاج- آموزش و پرورش کشورمان نیاز به تخصص و مدرک کارشناسی و بالاتر از آن نیست.
خیلی ساده است؛ مثل نوشته های این دانش آموز در پاسخ به سوالات معلمش که تصویر آن را در ادامه می بینید.
با هم این پرسش و پاسخ را مرور می کنیم:
سوال: وظیفه هر کدام از کارکنان مدرسه را بنویسید:
1-مدیر:از جایش تکان نمی خورد.
2-معاون:دور تا دور حیاط را می گردند.
3-آموزگار:درس می دهد.
4-مربی بهداشت:در دفتر می نشیند و از میکروفون حرف می زند.
5-مربی ورزش:خودش راحت است و ما ورزش می کنیم.
6-خدمتگزار مدرسه:من چه بدانم؟
پی نوشت: یکی از دوستان معلمم این کاغذ را که نتیجه نظرخواهی از دانش آموزانش است برایم فرستاده؛ با قبول اینکه،این،آینه تمام مدارس نیست منتشرش می کنم.