به گزارش شهدای ایران ، مهدی فضائلی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی به بررسی برخی حواشی سفر اخیر روحانی به نیویورک و اتفاقات پسازآن اشارهکرده است. متن این یادداشت به شرح ذیل است:
بنا بر اخبار شنیدهشده، در جریان سفر آقای روحانی به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل که در روزهای پایانی شهریور سال جاری انجام شد، ترامپ رئیسجمهور آمریکا از وی برای یک دیدار حضوری دعوت کرده اما با پاسخ منفی رئیسجمهور کشورمان روبرو شده است.
این درخواست، یک روز پس از سخنرانی توهینآمیز ترامپ نسبت به کشورمان صورت گرفته است!
جالب اینکه ماکرون رئیسجمهور فرانسه نیز پیگیر این ملاقات بوده و در جهت ترغیب آقای روحانی به پاسخ مثبت تلاش میکرده اما او هم ناکام مانده است.
اینکه جریان لابی ایرانی مستقر در آمریکا، اساساً نقشی در این ماجرا داشته یا نه و اینکه چقدر نقش داشته برای بنده نامعلوم است.
تلاش دولتمردان آمریکا برای مذاکره با ایران، تازگی ندارد و طی نزدیک به چهار دهه گذشته هم جمهوری خواهان و هم دموکراتها، بارها در این جهت تلاش کردهاند. چرایی آنهم واضح است!
آمریکاییها مطمئن هستند که نفس چنین مذاکراتی برای آنها پرسود خواهد بود اما برای ایران جز خسارت هیچ دستاوردی نخواهد داشت!
تحقیر ملت ایران پس از چهار دهه مقاومت، شکستن قبح مذاکره در این سطح و هموار کردن مسیر تکرار آن و آنگاه گرفتن امتیاز و ندادن هیچ امتیاز قابلتوجهی (تجربه برجام)، دلسرد کردن جبهه مقاومت و همه ملتهای مظلوم جهان که به مقاومت ایران اسلامی دلبستهاند و به رخ کشیدن تفوق خود در افکار عمومی جهان که بالأخره جمهوری اسلامی ایران هم پای میز مذاکره نشست ازجمله خسارتهای سنگین چنین مذاکراتی است.
تأکید میکنم همه اینها در حالی است که آمریکاییها تقریباً هیچ امتیازی نخواهند داد همانطور که در ماجرای برجام تجربه کردیم و پیشازاین هم در لیبی، کره شمالی، شوروی سابق (گورباچف) و...تجربهشده بود.
با عذرخواهی از خوانندگان فرهیخته، این ماجرا بسان رفتار ناجوانمردی است که دختری را با وعده ازدواج به خلوت ببرد و پس از کام گرفتن، او را بیحیثیت رها کند!
در ماجرای اخیر، وقاحت آمریکاییها در حدی بوده که پسازآنچنان نطقی، اینچنین درخواستی را مطرح کردهاند تا از سویی رجزخوانی و هیبت خود را به رخ بکشند و از سوی دیگر (البته اگر موفق میشدند)، احیاناً با وعده و وعید مسیر سازش را هموار کنند؛ همان سیاست قدیمی چماق و هویج!
خطونشان کشیدنهای ترامپ در صحن سازمان ملل و یک روز بعد دعوت از رئیسجمهور کشورمان برای دیدار و مذاکره، ناخودآگاه این فرمایش امام راحل (ره) را در ذهن تداعی میکند که:
《اما قضیه تشرهای آقای کارتر. نمیدانم شما این مثل را میدانید. من حیفم میآید که مثل بزنم به شیر که میگویند وقتیکه مقابل یک دشمن میایستد هم فریاد میزند و هم از آنطرفش چیزی بیرون میآید و هم دمش را حرکت میدهد. فریاد میزند برای اینکه طرف را بترساند. میترسد، ازاینجهت از او چیزی هم صادر میشود. دمش را حرکت میدهد برای اینکه میانجی پیدا کند. آقای کارتر را من حیفم میآید که بگویم شیر، لکن یک موجودی است که همین کارها را دارد میکند.》
رفتار ترامپ، پیامی هم برای کشورهای منطقه دارد که پولشان را بیحساب به جیب کمپانیهای تسلیحاتی و فنآوری آمریکا سرازیر کردهاند.
این کشورها هزینه سنگین سازششان را اینگونه به آمریکاییها میدهند تا او در مقابل ایران رجز بخواند و تهدید کند اما باید بدانند او پشتصحنه کارهای دیگری هم حاضر است بکند؛ آمریکا برای هیچکس قابلاعتماد نیست، حتی همپیمانان منطقهایش!
نکته دیگر این رویداد رفتار رئیسجمهور فرانسه است؛ فرانسهای که رفتارش تداعی کنند انگلیسیهای قرن بیستم است!
این خبر آشکار میکند اروپا نهتنها در این موضوع، رقابتی با آمریکا ندارد بلکه کاملاً با آمریکا هماهنگ عمل میکند و چهبسا آمادگی کارچاقکنی هم دارد!
در پایان این یادداشت جا دارد از آقای روحانی که در چارچوب راهبرد نظام عمل کرده و همدست دراز و مخمل کشیده ترامپ را پسزده و هم به فرانسویها میدان نداده تشکر کنیم.
کوچکترین نرمش روحانی در چنین صحنهای میتوانست توطئه بزرگ امریکایی-اروپایی را قرین توفیق کند و هم روحانی را سرافکنده سازد و هم به غرور ملی کشورمان آسیب جبرانناپذیری وارد نماید.
چنانچه در بالا اشاره کردم از نقش لابی ایرانی مستقر در امریکا، در این ماجرا اطلاعی ندارم اما درهرحال آقای روحانی باید مراقب پوسته خربزههای این لابی باشد!
آقای روحانی باید بداند و میداند این آخرین سناریوی دشمن نبوده و البته کیدهای جدید دشمن را نیز میتوان با عقلانیت انقلابی به خودش برگرداند. باید مراقب شیطان بود؛ بهخصوص وقتی لبخند میزند!
*فارس