دو برادر زمانی که متوجه شدند، برادر کوچک‌ترشان مردی را مورد آزار و اذیت قرار داده است نقشه قتل او را اجرا کردند.
به گزارش شهدای ایران، اوایل مهر امسال مردی هنگام رفتن به محل کارش در بازار آهن تهران در حوالی شادآباد جسد مردی جوان را دست و پا بسته داخل گونی یافت که درش باز بود. پس از آن با پلیس تماس گرفت. ماموران با حضور در آنجا و بررسی محل متوجه شدند مرد افغان با پارچه‌ای که دور گردنش گره خورده، به قتل رسیده است.
تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت با دستور بازپرس جنایی تهران آغاز و هویت مقتول مشخص شد. بررسی‌ها نشان می داد او جوانی 26 ساله است که با دو برادرش در ساختمان‌های نیمه‌کاره، کار می‌کردند که بعد از قتل او، دو برادر 40 و 28 ساله‌اش ناپدید شده‌اند.
آنها به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفتند تا این‌که چند روز پیش بازداشت شدند و به قتل اعتراف کردند. یکی از متهمان به افسر تحقیق گفت: یک سال و نیم پیش از طریق حرف و حدیث‌های دوستان و اقوام متوجه شدیم او مردی میانسال را که همشهری‌مان است، به زور مورد آزار و اذیت قرار داده و آن مرد نیز از ترس شکایت نکرده و به افغانستان و ترکیه سفر کرده است.
برادرم آبرویمان را برده بود. یک هفته قبل از جنایت نقشه قتل او را کشیدیم. بعد با مردی که 200 هزار تومان به برادرم بدهکار بود تماس گرفتیم و گفتیم بدهی‌اش را می‌دهیم، اما برادرم را به محل قرار بکشاند. او طبق نقشه‌مان عمل کرد، برادرم آمد و نیم ساعت ماند. کسی را ندید، می‌خواست برود که ما دو نفر به او حمله کردیم. برادرم دست و پایش را گرفت و من با انداختن پارچه‌ای به دور گردنش او را خفه کردم.
*جام جم آنلاین
تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت با دستور بازپرس جنایی تهران آغاز و هویت مقتول مشخص شد. بررسی‌ها نشان می داد او جوانی 26 ساله است که با دو برادرش در ساختمان‌های نیمه‌کاره، کار می‌کردند که بعد از قتل او، دو برادر 40 و 28 ساله‌اش ناپدید شده‌اند.
آنها به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفتند تا این‌که چند روز پیش بازداشت شدند و به قتل اعتراف کردند. یکی از متهمان به افسر تحقیق گفت: یک سال و نیم پیش از طریق حرف و حدیث‌های دوستان و اقوام متوجه شدیم او مردی میانسال را که همشهری‌مان است، به زور مورد آزار و اذیت قرار داده و آن مرد نیز از ترس شکایت نکرده و به افغانستان و ترکیه سفر کرده است.
برادرم آبرویمان را برده بود. یک هفته قبل از جنایت نقشه قتل او را کشیدیم. بعد با مردی که 200 هزار تومان به برادرم بدهکار بود تماس گرفتیم و گفتیم بدهی‌اش را می‌دهیم، اما برادرم را به محل قرار بکشاند. او طبق نقشه‌مان عمل کرد، برادرم آمد و نیم ساعت ماند. کسی را ندید، می‌خواست برود که ما دو نفر به او حمله کردیم. برادرم دست و پایش را گرفت و من با انداختن پارچه‌ای به دور گردنش او را خفه کردم.
*جام جم آنلاین
