به بهانه دومین سال انتشار نامه تایید مشروط برجام:
این را روزنامههای زنجیرهای با ذوق و شوق تیتر اول کردند و بر آن مباهات نیز هم. چرا تیم هستهای و وزیر محترم خارجه چنین شانیتی برای یک وزیر آمریکایی قایل میشود؟ چه شد که دیپلمات کهنه کار عرصه سیاست در دولت تدبیر و امید چنین حرفی زد؟ آن هم برای امضای وزیری که ممکن بود فردای همان روز استعفا داده یا برکنار شود.
سرویس سیاسی شهدای ایران :دو سال پیش در چنین روزهایی رهبرانقلاب نامهای را خطاب به رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده نوشتند و شروطی را متذکر شدند، نامهای که گویا نویسنده آن این روزها را به چشم دیده اما افسوس که آن نامه دیده نشد.
از آن تاریخ دو سال گذشت. 29 مهر 1394 بود. روزی که رهبر دوراندیش انقلاب نامهای را خطاب به رئیسجمهور نوشتند. یک هفته پیش از این تاریخ هم برجام به مجلس رفته بود و با سرعتی شگفتآور تنها در 20 دقیقه به تصویب رسید. موضوعی که بعدها انتقادهای بسیاری را به دنبال داشت.
رهبر انقلاب در ابتدای نامه نوشته بود: «اكنون كه موافقتنامه موسوم به برجام پس از بررسيهاي دقيق و مسئولانه در مجلس شوراي اسلامي؛ كميسيون ويژه و ديگر كميسيونها و نيز در شوراي عالي امنيت ملي سرانجام از مجاري قانوني عبور كرده و در انتظار اعلام نظر اينجانب است، لازم ميدانم نكاتي را يادآور شوم تا جنابعالي و ديگر دستاندركاران مستقيم و غيرمستقيم آن، فرصتهاي كافي براي رعايت و حفظ منافع ملي و مصالح عاليه كشور در اختيار داشته باشيد.»
رهبر حکیم انقلاب ابتدا از دستاندرکاران برجام تا منتقدین و مخالفان آن تشکر کرده و سپس در ادامه خطاب به رئیس جمهور میافزایند: «جنابعالي با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل جمهوري اسلامي طبعاً دانستهايد كه دولت ايالت امريكا در قضيه هستهاي و نه در هيچ مسئله ديگري، در برابر ايران رويكردي جز خصومت و اخلال در پيش نگرفته است و در آينده هم بعيد است جز اين روش عمل كند.»
آنگاه معظمله به یکی از تازهترین نمونهها (در آن ایام) برای بیان چرایی بیاعتمادی به آمریکا اشاره میکنند: «اظهارات رئيس جمهور آمريكا ]باراک اوباما[ در دو نامه به اين جانب مبني بر اينكه قصد براندازي جمهوري اسلامي را ندارد، خيلي زود با طرفداريش از فتنههاي داخلي و كمك مالي به معارضان جمهوري اسلامي، خلاف واقع از آب درآمد و تهديدهاي صريح وي به حمله نظامي ـ و حتي هستهاي كه ميتواند به كيفر خواست مبسوطي عليه وي در دادگاههاي بينالمللي منتهي شود ـ پرده از نيت واقعي سران آمريكا برداشت.»
رهبر فرزانه انقلاب در ادامه به نکته مهمیاشاره میکنند که اگر همه مسئولان آن را سرلوحه اقدامات خود قرار میدادند، به یقین خطر فریب خوردن از دشمن مکار کمتر خواهد شد. ایشان در تشریح آن نکته نوشتند: «صاحبنظران سياسي عالم و افكار عمومي بسياري از ملتها به وضوح تشخيص ميدهند كه عامل اين خصومت تمامنشدني، ماهيت و هويت جمهوري اسلامي ايران است كه برخاسته از انقلاب اسلامي است.»
چنانکه معظمله تاکید کردهاند: «اين دشمني تا هنگامي كه جمهوري اسلامي با قدرت دروني و پايدار خود، آنان را مأيوس كند ادامه خواهد داشت.» باور این نکته باعث میشود تا بدانیم پرونده هستهای بهانهای است که حتی اگر همه تاسیسات آن را نیز از خاک ایران برچینیم، باز نظام سلطه به سرکردگی آمریکا بهانهای دیگر جسته و به میدان میآورد. موضوعی که این روزها محل بحث و جدل بوده آمریکا به همراه اروپا ساز مذاکرات موشکی و منطقهای را کوک کردهاند!
«بي شك حفظ هوشياري نسبت به نيّات خصمانه دولت آمريكا و ايستادگيهايي كه بر اثر آن در طول مسير مذاكرات از سوي مسئولان جمهوري اسلامي به كار رفت، توانست در موارد متعدّدي از ورود زيانهاي سنگين جلوگيري كند.» این جملات را رهبر انقلاب پیش از بیان شروط 9گانه بیان میدارند تا گویای این باشد که نگاه او نگاه پدری است به فرزندانش که در عین حال که زحمات آنان را قدر میداند به ذکر مواردی میپردازد. ایشان در ذکر چرایی بیان این موارد نوشته بودند: «با اين حال محصول مذاكرات كه در قالب برجام شكل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعفهاي ساختاري و موارد متعددي است كه در صورت فقدان مراقبت دقيق و لحظه به لحظه، ميتواند به خسارتهاي بزرگي براي حال و آينده كشور منتهي شود.»
معظمله «بندهاي نهگانه قانون اخير مجلس و ملاحظات دهگانه ذيل مصوبهي شوراي عالي امنيت ملي، حاوي نكات مفيد و مؤثر» عنوان کرده «كه بايد رعايت شود، با اين حال برخي نكات لازم ديگر نيز هست كه همراه با تأكيد بر تعدادي از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام ميگردد.»
در ادامه به بررسی برخی از شروط مورد تأکید رهبری که این روزها اهمیت آن بیش از پیش عیان شده میپردازیم.
«از آنجا كه پذيرش مذاكرات از سوي ايران اساساً با هدف لغو تحريمهاي ظالمانه اقتصادي و مالي صورت گرفته است و اجرايي شدن آن در برجام به بعد از اقدامهاي ايران موكول گرديده، لازم است تضمينهاي قوي و كافي براي جلوگيري از تخلف طرفهاي مقابل، تدارك شود، كه از جمله آن اعلام كتبي رئيسجمهور آمريكــا و اتحاديه اروپا مبني بر لغو تحريمها است. در اعلام اتحاديه اروپا و رئيسجمهور آمريكا بايد تصريح شود كه اين تحريمها بهكلي برداشته شده است. هرگونه اظهاري مبني بر اينكه ساختار تحريمها باقي خواهد ماند، به منزله نقض برجام است.»
نکتهای که رهبر انقلاب بر آن تاکید کرده است، موضوعی نیست که در آن شک و شبههای باشد. هر عقل سلیمی میپذیرد که در یک معامله آنچه از جانب طرفین تعهد شده به انجام یا پرداخت باید همزمان باشد. خاصه وقتی که طرف مقابل سابقه طولانی و کارنامه سیاه در بدعهدی، زورگویی، حق کشی و پایمال کردن حقوق ملتها دارد. این روش معقول و مطلوب است. حالا اگر به هر دلیلی چنین نشد و انجام تعهد طرف مقابل به بعد از اقدام ایران موکول شد داشتن تضمین قوی شرط عقل است و احتیاط. رهبر نیز همین نکته را فرمودند.
اما در واقع چه شد؟ متاسفانه دولتمردان و مذاکره کنندگان ما به تضمینهای کافی بیتوجهی کردند چنانکه کار به آنجا رسید که آقای ظریف، وزیرخارجه کشورمان که انسانی کهنه کار و باسابقه در امر دیپلماسی است گفت «امضای جان کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) پای برجام خود تضمین است!»
این را روزنامههای زنجیرهای با ذوق و شوق تیتر اول کردند و بر آن مباهات نیز هم. چرا تیم هستهای و وزیر محترم خارجه چنین شانیتی برای یک وزیر آمریکایی قایل میشود؟ چه شد که دیپلمات کهنه کار عرصه سیاست در دولت تدبیر و امید چنین حرفی زد؟ آن هم برای امضای وزیری که ممکن بود فردای همان روز استعفا داده یا برکنار شود. یا اصلا برکنار هم اگر نشود مگر سیاستهای کلی رژیم آمریکا را جانکری ترسیم میکند؟ مگر در همان دوره اوباما با وجودی که جان کری هنوز وزیر دولت آمریکا بود امضای خارقالعاده او توانست از تصویب بسیاری از تحریمهای تازه پیشگیری کند.
هیچ وقت امضای جان کری حتی برای خود او هم تا این اندازه اعتبار نیافته بود که آقای ظریف و برخی رسانهها برای آن اعتبار قائل شدند!
«در سراسر دوره 8 ساله وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانهاي (از جمله بهانههاي تكراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر) توسط هر يك از كشورهاي طرف مذاكرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه مجلس اقدامهاي لازم را انجام دهد و فعاليتهاي برجام را متوقف كند.»
این نکته یکی از غفلتهای بزرگ تیم مذاکرهکننده کشورمان بود. آنها باید متن توافق را به گونه پیش میبردند که راه بر سوءاستفاده مکر کنندگان بسته شود. مگر نه اینکه یکی از اهداف اصلی برجام لغو تحریمهای ظالمانه گذشته بود. حالا اگر طرف غربی بیاید برخی تحریمهای قبلی را بردارد اما به بهانههای دیگر تحریمهای تازهای را جانشین آن کند ما چه صرفهای بردهایم؟ برای نمونه تحریم فلان کالا به بهانه هستهای باشد یا با ادعای نخ نمای حقوقبشر، نتیجه یکسان است.
«اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدي آمده است، تنها هنگامي آغاز خواهد شد كه آژانس پايان پرونده موضوعات حال و گذشته (pmd) را اعلام نمايد.»
البته آژانس پایان پرونده موضوعات حال و گذشته که به pmd مشهور است را اعلام کرد، اما بارها در طول این دوسال خواستههایی را مطرح ساخت که نشان میداد که این اعلام پایان صوری بوده است. برای نمونه مطرح کردن موضوع بازدید از مراکز نظامی با بهانه هستهای از آن موارد بود که عملا این استقلال و حاکمیت یک کشور را زیر سؤال میبرد. چرا که مراکز نظامی در همه جای دنیا از جمله مراکز به شدت محرمانه است. این بازدید معنایی ندارد جز اینکه این پرونده برای غرب هنوز بسته نشده و دیگر اینکه غرب به این بهانه به دنبال به کرسی نشاندن اراده خود به صورت مرحله به مرحله است. کسب اطلاعات از مراکز نظامی نیز قطعا از اهداف نظام سلطه است.
قلبی که شکست!
«اقدام در مورد نوسازي كارخانهي اراك با حفظ هويت سنگين آن، تنها در صورتي آغاز خواهد شد كه قرارداد قطعي و مطمئن درباره طرح جايگزين و تضمين كافي براي اجراي آن منعقد شده باشد.»
تقریبا دو ماه از این نامه گذشته بود که این خبر در رسانههای کشور منتشر شد: «شنیدهها حاکی از این است که قلب (کالاندریا) راکتور اراک از این نیروگاه خارج شده است. براین اساس، امروز عملیات خروج قلب راکتور اراک پایان یافت و قلب راکتور خارج و با بتن پرشد.»
این موضوع آنقدر برای آمریکاییها مهم بود که پیش از آن سایت وزارت خارجه آمریکا نوشته بود: «مارک تونر، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا با صدور بیانیهای، از انتشار سند بازطراحی راکتور آب سنگین اراک استقبال کرده است. آقای تونر در این بیانیه تصریح کرده است: این سند گام مهمی در راستای عملیاتی کردن تعهدات ایران درباره راکتور اراک براساس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است و یکی از اقدامات ایران پیش از «روز اجرای» (توافق هستهای وین) است!»
عجله بیش از حد دولت برای به تعطیل کردن صنایع هستهای کشور به حدی بوده است که با وجود الزام فرمان رهبر انقلاب و همچنین متن برجام برای تنظیم قرار داد بازطراحی رآکتور اراک پیش از خارج کردن قلب رآکتور، سازمان انرژی اتمی بدون وجود این قرار داد اقدام به خارج کردن قلب رآکتور و بتنریزی در این قلب این دستاورد بزرگ علمی و فناوری دانشمندان ایرانی کرد.
«توجه شود كه موارد ابهام سند برجام، تفسير طرف مقابل مورد قبول نيست و مرجع، متن مذاكرات است... وجود پيچيدگيها و ابهامها در متن برجام و نيز گمان نقض عهد و تخلفات و فريبكاري در طرف مقابل بويژه آمريكا، ايجاب ميكند كه يك هيئت قوي و آگاه و هوشمند براي رصد پيشرفت كارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصريح شده است، تشكيل شود. تركيب و وظائف اين هيئت بايد در شوراي عالي امنيت ملي تعيين و تصويب شود.»
بی توجهی به این نکته نیز باعث شد تا طرف غربی بستری مناسب برای بدعهدی بیابد و پس از آنکه ایران به تمامی تعهداتش عمل کرد با تفسیرهای خود راه را برای دغل پیشگی هموار کند. ماجرایی که بر سر خوانشهای متفاوتی که از کلمات «end» و «left» به وجود آمد نمونهای از آن بود.
کارشناسان بسیاری بر این عقیده هستند که لازم بود تا طرف ایرانی در هنگام خواندن متن و تایید آن از گروهی نخبگان مسایل حقوق و زبان انگلیسی و آشنایان به قراردادهای بینالمللی در این سطح و کلاس بهره بگیرد و چه بهتر میبود اگر چند گروه مختلف نظراتشان را اعلام میکردند. البته طیف دیگری از کارشناسان هم بودند که معتقد بودند گروه مذاکرهکننده ایرانی باید میخواست تا نسخهای از قرارداد به زبان فارسی هم تنظیم شود چنانکه هر دو متن (انگلیسی و فارسی) مورد وثوق و ارجاع باشد.
اینها چند نمونه از شروط رهبر انقلاب درباره توافق هستهای بود که متأسفانه آنگونه که باید و شاید مورد توجه و دقت دستاندرکاران امر قرار نگرفت و مشکلات متعددی را فراهم آورد. هیئت نظارت بر برجام به عنوان عالیترین مسئول رسیدگی به این پرونده، در شرایط حساس و خطیر کنونی باید با سرلوحه قرار دادن این شروط، راه را بر خسارتهای بیشتر بسته و دشمن را زیادهخواهی و گستاخی مأیوس کند.
از آن تاریخ دو سال گذشت. 29 مهر 1394 بود. روزی که رهبر دوراندیش انقلاب نامهای را خطاب به رئیسجمهور نوشتند. یک هفته پیش از این تاریخ هم برجام به مجلس رفته بود و با سرعتی شگفتآور تنها در 20 دقیقه به تصویب رسید. موضوعی که بعدها انتقادهای بسیاری را به دنبال داشت.
رهبر انقلاب در ابتدای نامه نوشته بود: «اكنون كه موافقتنامه موسوم به برجام پس از بررسيهاي دقيق و مسئولانه در مجلس شوراي اسلامي؛ كميسيون ويژه و ديگر كميسيونها و نيز در شوراي عالي امنيت ملي سرانجام از مجاري قانوني عبور كرده و در انتظار اعلام نظر اينجانب است، لازم ميدانم نكاتي را يادآور شوم تا جنابعالي و ديگر دستاندركاران مستقيم و غيرمستقيم آن، فرصتهاي كافي براي رعايت و حفظ منافع ملي و مصالح عاليه كشور در اختيار داشته باشيد.»
چرا بیاعتمادیم؟
آنگاه معظمله به یکی از تازهترین نمونهها (در آن ایام) برای بیان چرایی بیاعتمادی به آمریکا اشاره میکنند: «اظهارات رئيس جمهور آمريكا ]باراک اوباما[ در دو نامه به اين جانب مبني بر اينكه قصد براندازي جمهوري اسلامي را ندارد، خيلي زود با طرفداريش از فتنههاي داخلي و كمك مالي به معارضان جمهوري اسلامي، خلاف واقع از آب درآمد و تهديدهاي صريح وي به حمله نظامي ـ و حتي هستهاي كه ميتواند به كيفر خواست مبسوطي عليه وي در دادگاههاي بينالمللي منتهي شود ـ پرده از نيت واقعي سران آمريكا برداشت.»
بهانهای به نام هستهای
چنانکه معظمله تاکید کردهاند: «اين دشمني تا هنگامي كه جمهوري اسلامي با قدرت دروني و پايدار خود، آنان را مأيوس كند ادامه خواهد داشت.» باور این نکته باعث میشود تا بدانیم پرونده هستهای بهانهای است که حتی اگر همه تاسیسات آن را نیز از خاک ایران برچینیم، باز نظام سلطه به سرکردگی آمریکا بهانهای دیگر جسته و به میدان میآورد. موضوعی که این روزها محل بحث و جدل بوده آمریکا به همراه اروپا ساز مذاکرات موشکی و منطقهای را کوک کردهاند!
پیشگیری از خسارت
معظمله «بندهاي نهگانه قانون اخير مجلس و ملاحظات دهگانه ذيل مصوبهي شوراي عالي امنيت ملي، حاوي نكات مفيد و مؤثر» عنوان کرده «كه بايد رعايت شود، با اين حال برخي نكات لازم ديگر نيز هست كه همراه با تأكيد بر تعدادي از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام ميگردد.»
در ادامه به بررسی برخی از شروط مورد تأکید رهبری که این روزها اهمیت آن بیش از پیش عیان شده میپردازیم.
تضمینهای قوی
نکتهای که رهبر انقلاب بر آن تاکید کرده است، موضوعی نیست که در آن شک و شبههای باشد. هر عقل سلیمی میپذیرد که در یک معامله آنچه از جانب طرفین تعهد شده به انجام یا پرداخت باید همزمان باشد. خاصه وقتی که طرف مقابل سابقه طولانی و کارنامه سیاه در بدعهدی، زورگویی، حق کشی و پایمال کردن حقوق ملتها دارد. این روش معقول و مطلوب است. حالا اگر به هر دلیلی چنین نشد و انجام تعهد طرف مقابل به بعد از اقدام ایران موکول شد داشتن تضمین قوی شرط عقل است و احتیاط. رهبر نیز همین نکته را فرمودند.
اما در واقع چه شد؟ متاسفانه دولتمردان و مذاکره کنندگان ما به تضمینهای کافی بیتوجهی کردند چنانکه کار به آنجا رسید که آقای ظریف، وزیرخارجه کشورمان که انسانی کهنه کار و باسابقه در امر دیپلماسی است گفت «امضای جان کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) پای برجام خود تضمین است!»
ماجرای دیپلمات باسابقه و یک امضا
هیچ وقت امضای جان کری حتی برای خود او هم تا این اندازه اعتبار نیافته بود که آقای ظریف و برخی رسانهها برای آن اعتبار قائل شدند!
موج تحریمها پس از برجام
«در سراسر دوره 8 ساله وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانهاي (از جمله بهانههاي تكراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر) توسط هر يك از كشورهاي طرف مذاكرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه مجلس اقدامهاي لازم را انجام دهد و فعاليتهاي برجام را متوقف كند.»
این نکته یکی از غفلتهای بزرگ تیم مذاکرهکننده کشورمان بود. آنها باید متن توافق را به گونه پیش میبردند که راه بر سوءاستفاده مکر کنندگان بسته شود. مگر نه اینکه یکی از اهداف اصلی برجام لغو تحریمهای ظالمانه گذشته بود. حالا اگر طرف غربی بیاید برخی تحریمهای قبلی را بردارد اما به بهانههای دیگر تحریمهای تازهای را جانشین آن کند ما چه صرفهای بردهایم؟ برای نمونه تحریم فلان کالا به بهانه هستهای باشد یا با ادعای نخ نمای حقوقبشر، نتیجه یکسان است.
پایان ناتمام!
«اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدي آمده است، تنها هنگامي آغاز خواهد شد كه آژانس پايان پرونده موضوعات حال و گذشته (pmd) را اعلام نمايد.»
البته آژانس پایان پرونده موضوعات حال و گذشته که به pmd مشهور است را اعلام کرد، اما بارها در طول این دوسال خواستههایی را مطرح ساخت که نشان میداد که این اعلام پایان صوری بوده است. برای نمونه مطرح کردن موضوع بازدید از مراکز نظامی با بهانه هستهای از آن موارد بود که عملا این استقلال و حاکمیت یک کشور را زیر سؤال میبرد. چرا که مراکز نظامی در همه جای دنیا از جمله مراکز به شدت محرمانه است. این بازدید معنایی ندارد جز اینکه این پرونده برای غرب هنوز بسته نشده و دیگر اینکه غرب به این بهانه به دنبال به کرسی نشاندن اراده خود به صورت مرحله به مرحله است. کسب اطلاعات از مراکز نظامی نیز قطعا از اهداف نظام سلطه است.
قلبی که شکست!
«اقدام در مورد نوسازي كارخانهي اراك با حفظ هويت سنگين آن، تنها در صورتي آغاز خواهد شد كه قرارداد قطعي و مطمئن درباره طرح جايگزين و تضمين كافي براي اجراي آن منعقد شده باشد.»
تقریبا دو ماه از این نامه گذشته بود که این خبر در رسانههای کشور منتشر شد: «شنیدهها حاکی از این است که قلب (کالاندریا) راکتور اراک از این نیروگاه خارج شده است. براین اساس، امروز عملیات خروج قلب راکتور اراک پایان یافت و قلب راکتور خارج و با بتن پرشد.»
این موضوع آنقدر برای آمریکاییها مهم بود که پیش از آن سایت وزارت خارجه آمریکا نوشته بود: «مارک تونر، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا با صدور بیانیهای، از انتشار سند بازطراحی راکتور آب سنگین اراک استقبال کرده است. آقای تونر در این بیانیه تصریح کرده است: این سند گام مهمی در راستای عملیاتی کردن تعهدات ایران درباره راکتور اراک براساس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است و یکی از اقدامات ایران پیش از «روز اجرای» (توافق هستهای وین) است!»
عجله بیش از حد دولت برای به تعطیل کردن صنایع هستهای کشور به حدی بوده است که با وجود الزام فرمان رهبر انقلاب و همچنین متن برجام برای تنظیم قرار داد بازطراحی رآکتور اراک پیش از خارج کردن قلب رآکتور، سازمان انرژی اتمی بدون وجود این قرار داد اقدام به خارج کردن قلب رآکتور و بتنریزی در این قلب این دستاورد بزرگ علمی و فناوری دانشمندان ایرانی کرد.
بستن راه بر دغلکاران
بی توجهی به این نکته نیز باعث شد تا طرف غربی بستری مناسب برای بدعهدی بیابد و پس از آنکه ایران به تمامی تعهداتش عمل کرد با تفسیرهای خود راه را برای دغل پیشگی هموار کند. ماجرایی که بر سر خوانشهای متفاوتی که از کلمات «end» و «left» به وجود آمد نمونهای از آن بود.
کارشناسان بسیاری بر این عقیده هستند که لازم بود تا طرف ایرانی در هنگام خواندن متن و تایید آن از گروهی نخبگان مسایل حقوق و زبان انگلیسی و آشنایان به قراردادهای بینالمللی در این سطح و کلاس بهره بگیرد و چه بهتر میبود اگر چند گروه مختلف نظراتشان را اعلام میکردند. البته طیف دیگری از کارشناسان هم بودند که معتقد بودند گروه مذاکرهکننده ایرانی باید میخواست تا نسخهای از قرارداد به زبان فارسی هم تنظیم شود چنانکه هر دو متن (انگلیسی و فارسی) مورد وثوق و ارجاع باشد.
اینها چند نمونه از شروط رهبر انقلاب درباره توافق هستهای بود که متأسفانه آنگونه که باید و شاید مورد توجه و دقت دستاندرکاران امر قرار نگرفت و مشکلات متعددی را فراهم آورد. هیئت نظارت بر برجام به عنوان عالیترین مسئول رسیدگی به این پرونده، در شرایط حساس و خطیر کنونی باید با سرلوحه قرار دادن این شروط، راه را بر خسارتهای بیشتر بسته و دشمن را زیادهخواهی و گستاخی مأیوس کند.
۳۰ سال فرهنگ ایثار و شهادت را نابود کردید ؟!
۳۰ سال بچه های جبهه و جنگ را فقیر و بدبخت کردید ؟!
۳۰ سال ماموریت دارید که ایران را نابود کنید ؟!
رزمندگان و جانبازان بالاخص ۵% را که خاموش و بیچاره کردید ؟!
از بهشت هم که دور شدید ؟!
خوابش را هم نمی توانید ببینید ؟!
...
ایجاد ممانعت ورود اعضای شورای عالی جانبازان
به ساختمان محل استقرار این شورا، .
همه انجمن ها و شوراهای ایثارگری باید منحل شوند ؟!
یک پارکینگ امانت گرفتن : فروشگاهش کردن ؟!
تجمع کردن که رئیس بنیاد شهید بشوند :
حتماً حراجی راه می انداختن ؟!
بچه های جنگ را هم می گفتن راه ندهند ؟!
ای خدا .
ای .
...
http://khakpour1396.blogfa.com
...