برای چندمین بار:
این برای اولین بار نیست که «مرکز دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی»، میزبان تهماندههای رژیم طاغوت مثل داریوش شایگان یا مبلغ فراماسونها و سفیران فرهنگ غرب همچون علی دهباشی و یا افرادی مانند ژاله آموزگار میشود که به پاس فعالیتهای معارض با فرهنگ اسلام و انقلاب، جوایز نقدی و نشانهای افتخار و شوالیه از سفارتخانهها و بنیادهای غربی دریافت داشتهاند.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:مرکز دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی در روزهای سوگواری امام حسین(ع) مراسمی را برگزار کرد که به تبلیغ فرقههای شرکآمیز اختصاص داشت!
بنابر این گزارش، دوشنبه 10 مهر، در مراسمی که مانند سه سال قبل، تحت عنوان «شب گاندی» با همکاری فصلنامه بخارا و در «مرکز دائرهًْالمعارف بزرگ اسلامی» برگزار شد، داریوش شایگان (عنصر شناخته شده سرویسهای اطلاعاتی غرب) نیز سخنرانی کرد.طرفه آنکه شایگان در شبهای عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و درمرکزی موسوم به «دائرهًْالمعارف اسلامی» به تبلیغ فرقهها و آیینهای شرکآمیز مانند هندوییسم و بودیسم پرداخت. او در این سخنرانی فرقههای یاد شده را آیینهای ضدخشونت معرفی نمود و به کنایه و با مثال آوردن از مسلمانانی مانند مالکوم ایکس، «خشونت پرهیزی» را با روحیه «جنگآور برخی تمدنها» (منظورش اسلام) ناسازگار دانست!
این درحالی است که پس از وحشیگریها و جنایات گروهی از بوداییان میانمار علیه مسلمانان روهینگیا که به فجایع تکاندهنده و نسلکشی مسلمانان آن سرزمین انجامید، دیگر حتی خود غربیها هم شرم دارند از اینکه بودیسم و امثال آن را آیین ضدخشونت جلوه دهند! گویی اینکه در طول تاریخ معاصر و خصوصا در نیم قرن اخیر، «گفتمان ضدخشونت» همواره بهانهای بوده برای سرکوب ملتهای آزادیخواه و همچنین استعمار و استثمار سرزمینهای دیگر که هر مقاومتی از سوی مردم این گونه سرزمینها علیه چپاول و غارت استعمارگران، «اقدامات خشونتبار» خوانده شد و همه سرکوب و جنایات و نسلکشیهای امپریالیستها علیه این ملتها، آزادیخواهی و صلح طلبی و بشردوستی لقب گرفت!
مثالهایی که شایگان در سخنرانیاش از گاندی و ماندلا زده، نمونهای از همین گفتمان استکباری است. چنانچه در طول 25 سال زندان نلسون ماندلا، همه حرث و نسل آفریقای جنوبی به غارت رفت و هیچ عنوانی از «خشونت» نگرفت اما سکوت و مماشات و معامله او پس از آزادی با غارتگران سرزمینش را تحسین کردند و «اقدام ضدخشونت» نامیدند!
لازم به یادآوری است داریوش شایگان از همکاران ساواک و بنیاد فرح پهلوی در طی دوران حاکمیت طاغوت بود که تا حد مدیر عاملی بنیاد فوق پیش رفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به خارج کشور فرار کرد و در دفتر رضا پهلوی به کار مشغول شد. در سالهای بعد با بنیاد اشرف پهلوی وابسته به سازمان CIA همکاری کرد و سه سال سردبیری نشریه «ایران نامه» متعلق به این بنیاد را برعهده داشت که در آن گروهی از جاسوسان شناخته شده CIA مانند ریچارد فرای و پیتر چلکوفسکی نیز فعالیت میکردند.
شایگان در دوران به اصطلاح سازندگی و در طرح بازگشت نخبگان، به کشور بازگشت و در بسیاری از نشریات به اصطلاح اصلاحطلب و شبهروشنفکری همچون «کلک» و «گفتگو» و «نگاه نو» حضور پیدا کرده، مطلب نوشت، مصاحبه کرد و مورد تجلیل قرار گرفت و متاسفانه همین امروز نیز از مشاوران و همکاران «مرکز دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی» به شمار میرود.
فرح دیبا نیز در مستندی که سال گذشته در خارج کشور درباره وی ساخته شد، به صراحت شایگان را از عناصر مورد وثوق و اطمینان خود برشمرد که قضیه «گفتوگوی تمدنها» در سالهای پیش از انقلاب برعهده اش گذارده شده بود.
این برای اولین بار نیست که «مرکز دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی»، میزبان تهماندههای رژیم طاغوت مثل داریوش شایگان یا مبلغ فراماسونها و سفیران فرهنگ غرب همچون علی دهباشی و یا افرادی مانند ژاله آموزگار میشود که به پاس فعالیتهای معارض با فرهنگ اسلام و انقلاب، جوایز نقدی و نشانهای افتخار و شوالیه از سفارتخانهها و بنیادهای غربی دریافت داشتهاند. حضور فراریان و غارتگران بیتالمال مثل «احسان یارشاطر» که در تعامل دائم با این مرکز بوده و رد و بدل کردن پیامهای متعدد در طی این سالها و همچنین همکاری برخی عناصر یارشاطر مانند «حورا یاوری» از جمله مصادیق ادعای فوق به شمار میرود.
بنابر این گزارش، دوشنبه 10 مهر، در مراسمی که مانند سه سال قبل، تحت عنوان «شب گاندی» با همکاری فصلنامه بخارا و در «مرکز دائرهًْالمعارف بزرگ اسلامی» برگزار شد، داریوش شایگان (عنصر شناخته شده سرویسهای اطلاعاتی غرب) نیز سخنرانی کرد.طرفه آنکه شایگان در شبهای عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و درمرکزی موسوم به «دائرهًْالمعارف اسلامی» به تبلیغ فرقهها و آیینهای شرکآمیز مانند هندوییسم و بودیسم پرداخت. او در این سخنرانی فرقههای یاد شده را آیینهای ضدخشونت معرفی نمود و به کنایه و با مثال آوردن از مسلمانانی مانند مالکوم ایکس، «خشونت پرهیزی» را با روحیه «جنگآور برخی تمدنها» (منظورش اسلام) ناسازگار دانست!
این درحالی است که پس از وحشیگریها و جنایات گروهی از بوداییان میانمار علیه مسلمانان روهینگیا که به فجایع تکاندهنده و نسلکشی مسلمانان آن سرزمین انجامید، دیگر حتی خود غربیها هم شرم دارند از اینکه بودیسم و امثال آن را آیین ضدخشونت جلوه دهند! گویی اینکه در طول تاریخ معاصر و خصوصا در نیم قرن اخیر، «گفتمان ضدخشونت» همواره بهانهای بوده برای سرکوب ملتهای آزادیخواه و همچنین استعمار و استثمار سرزمینهای دیگر که هر مقاومتی از سوی مردم این گونه سرزمینها علیه چپاول و غارت استعمارگران، «اقدامات خشونتبار» خوانده شد و همه سرکوب و جنایات و نسلکشیهای امپریالیستها علیه این ملتها، آزادیخواهی و صلح طلبی و بشردوستی لقب گرفت!
مثالهایی که شایگان در سخنرانیاش از گاندی و ماندلا زده، نمونهای از همین گفتمان استکباری است. چنانچه در طول 25 سال زندان نلسون ماندلا، همه حرث و نسل آفریقای جنوبی به غارت رفت و هیچ عنوانی از «خشونت» نگرفت اما سکوت و مماشات و معامله او پس از آزادی با غارتگران سرزمینش را تحسین کردند و «اقدام ضدخشونت» نامیدند!
لازم به یادآوری است داریوش شایگان از همکاران ساواک و بنیاد فرح پهلوی در طی دوران حاکمیت طاغوت بود که تا حد مدیر عاملی بنیاد فوق پیش رفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به خارج کشور فرار کرد و در دفتر رضا پهلوی به کار مشغول شد. در سالهای بعد با بنیاد اشرف پهلوی وابسته به سازمان CIA همکاری کرد و سه سال سردبیری نشریه «ایران نامه» متعلق به این بنیاد را برعهده داشت که در آن گروهی از جاسوسان شناخته شده CIA مانند ریچارد فرای و پیتر چلکوفسکی نیز فعالیت میکردند.
شایگان در دوران به اصطلاح سازندگی و در طرح بازگشت نخبگان، به کشور بازگشت و در بسیاری از نشریات به اصطلاح اصلاحطلب و شبهروشنفکری همچون «کلک» و «گفتگو» و «نگاه نو» حضور پیدا کرده، مطلب نوشت، مصاحبه کرد و مورد تجلیل قرار گرفت و متاسفانه همین امروز نیز از مشاوران و همکاران «مرکز دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی» به شمار میرود.
فرح دیبا نیز در مستندی که سال گذشته در خارج کشور درباره وی ساخته شد، به صراحت شایگان را از عناصر مورد وثوق و اطمینان خود برشمرد که قضیه «گفتوگوی تمدنها» در سالهای پیش از انقلاب برعهده اش گذارده شده بود.
این برای اولین بار نیست که «مرکز دایرهًْالمعارف بزرگ اسلامی»، میزبان تهماندههای رژیم طاغوت مثل داریوش شایگان یا مبلغ فراماسونها و سفیران فرهنگ غرب همچون علی دهباشی و یا افرادی مانند ژاله آموزگار میشود که به پاس فعالیتهای معارض با فرهنگ اسلام و انقلاب، جوایز نقدی و نشانهای افتخار و شوالیه از سفارتخانهها و بنیادهای غربی دریافت داشتهاند. حضور فراریان و غارتگران بیتالمال مثل «احسان یارشاطر» که در تعامل دائم با این مرکز بوده و رد و بدل کردن پیامهای متعدد در طی این سالها و همچنین همکاری برخی عناصر یارشاطر مانند «حورا یاوری» از جمله مصادیق ادعای فوق به شمار میرود.