* کاش ببر آمریکا بیرون نمیآمد که معلوم نشود بچه گربه است!
«برخی مقامات اسرائیل با توجه به اوضاع فعلی ترجیح میدهند توان بازدارندگی آمریکا همچنان مبهم و با ابهت باقی بماند چرا که اقدام کماثر علیه سوریه، چیزی جز جسورتر کردن سوریه و حزبالله و ایران به دنبال نخواهد داشت».
وبسایت آمریکایی المانیتور با انتشار اولین تحلیل به قلم بن کسپیت روزنامهنگار صهیونیست نوشت: برآوردها در اسرائیل حاکی از آن است که نمایش مضحک حمله به سوریه، با شلیک چند ده یا چند صد موشک به اهداف راهبردی حکومت سوریه خاتمه خواهد یافت. فرمانده ارتش اسرائیل دو روز زمان صرف کرده است تا متوجه شود در صورتی که این حمله دستاوردی به همراه نداشته باشد چه میشود؟ از نگاه آنان چنین حملهای فقط قدری گرد و خاک خواهد کرد و حاصلش تنها تعدادی عکس درست و حسابی برای رسانههای خبری خواهد بود.
روزنامهنگار صهیونیست تاکید کرد: با توجه به این که بازدارندگی مهمترین هدف این حرکت آمریکاست، اگر اسد پس از اتمام این همه هیاهو و جار و جنجال دیپلماتیک بینالمللی باز هم به روش خود ادامه دهد، در حقیقت این هدف (بازدارندگی) نیز کاملا از دست رفته خواهد بود.
این گزارش افزود: «مقامات اسرائیل میگویند اگر در نهایت، همه این ضربهها چیزی بیش از یک نوازش برای اسد نباشد، آن چه رخ خواهد داد این است که ابهت بازدارندگی غرب و آمریکا در منطقه به کلی فرو خواهد ریخت.
تحلیلگر المانیتور با بیان اینکه اکنون کسی نیست که کلانتر خاورمیانه یاغی باشد، مینویسد: به گفته مقامات اسرائیل اگر قدرت تصمیمگیری و اجرای اوباما و غرب این است که شاهدش هستیم، بهتر بود که تلاشها صرف دستیابی به یک راهحل دیپلماتیک میشد. در این صورت، به مفهوم بازدارندگی نظامی خدشهای نمیشد و بیآن که بر همگان مشخص شود که در ورای این مفهوم واقعیتی وجود ندارد، بازدارندگی همچنان میتوانست با ابهت جلوه کند.
تحلیلگر صهیونیست نوشت: به عبارت دیگر، بهتر بود این ببر در لانهاش میخوابید و به جای آن که بیرون بیاید و همه ببینند که بچه گربهای بیش نیست، به خرناسهایش ادامه میداد.
این پایگاه خبری آمریکایی نوشت: گرچه اسرائیل به دقت رخدادهای سوریه را زیر نظر دارد، اما مرکز توجهش هنوز تهران است. زیرا همه تحرکات و رخدادهای خاورمیانه از ایران سرچشمه میگیرد. برعکس آنچه اکنون در حال رخ دادن است- کلنجارهای غرب بر سر حمله هوایی به سوریه- تنها آیتاللهها را جسورتر کرده و بر آمادگی آنها برای اجرای کامل طرحشان در زمینه دستیابی به توانمندی هستهای میافزاید.
* نقش بندر بن اسرائیل در آتشافروزیهای عبری- عربی
یک روزنامه لبنانی رئیس استخبارات رژیم سعودی را به خاطر شدت خیانتهایش به مردم منطقه و خوشخدمتیهایش به رژیم اسرائیل «بندر بن اسرائیل» توصیف کرد.
الاخبار با اشاره به انفجار خودروهای بمبگذاری شده در حومه شیعهنشین بیروت، هدف قرار گرفتن دو مسجد اهل سنت در شهر طرابلس لبنان توسط بمبگذاران، متهم شدن ارتش سوریه به ارتکاب حمله شیمیایی به یکی از محلات حومه دمشق، خنثی شدن یک عملیات سری ارتش اسرائیل در مرز لبنان توسط حزبالله و... مینویسد: بندر بنسلطان شاهزاده سعودی در رأس برخی تلاشها برای تغییر معادله قدرت در منطقه قرار دارد. همانند اسرائیل، بندر بنسلطان از منادیان دیرین مهار نفوذ ایران و سوریه در منطقه و خلق یک «خاورمیانه جدید» به سبک نومحافظهکاران آمریکایی بوده است و این موضع، در مقاطعی، هزینههایی را هم به او تحمیل کرده است.
الاخبار به یک سند منتشره در سایت ویکیلیکس مربوط به سفارت آمریکا در سال 2007 استناد کرد که در آن آمده است: «ما همچنین شواهد دست اولی از تنشهای درون خانوادگی (در درون خانواده سلطنتی سعودی) نسبت به سیاست کشور در قبال اسرائیل به دست آوردهایم. بعضی از شاهزادگان، خصوصا بندر بنسلطان بن عبدالعزیز، مشاور امنیت ملی سعودی، ظاهرا برای ارتباط نزدیکتر با اسرائیل تلاش میکنند. بندر اکنون ایران را خطری بزرگتر از اسرائیل میبیند.»
الاخبار همچنین به سفر ناکام بندر بنسلطان به روسیه و دیدار با پوتین اشاره کرد که وی در آن سفر اعتراف کرده از تروریستهای چچنی حمایت میکند اما تضمین میدهد که «المپیک زمستانی در شهر سوچی سواحل دریای سیاه) با امنیت کامل برگزار شود!
روزنامه لبنانی «بندر بن اسرائیل» را از عوامل سرازیر شدن تروریستها و گروههای مسلح تکفیری به سوریه ارزیابی کرد و افزود: در دهه 1960 بندر بن سلطان در تجهیز مجاهدین در مقابل روسیه در افغانستان به سیآیای کمک کرده بود، البته آن گروه از مجاهدین که بعدها به ستون فقرات طالبان و القاعده تبدیل شدند. حالا این شاهزاده سعودی با عرضه کمکهای مالی، تسلیحاتی و آموزشی به همان پیکارجویان درصدد احیای نقش سابق خود است.
به گفته یک تحلیلگر در بیروت «این پیکارجویان که اکثرا به لحاظ ایدئولوژی با القاعده همسو هستند، امروزه بسیار عملگرا شدهاند. آنها حاضرند از سعودیها (که قبلا دشمن تلقی میشدند) کمکهای مالی، امکاناتی و تجهیزاتی دریافت کنند.
الاخبار از «بندر» به عنوان فرانکشتاین یاد کرد و افزود: سعودیها برای مجازات حزبالله و تضعیف متحدان منطقهای آن متحدین خود در لبنان را فعال کردهاند تا با بحرانآفرینی روزانه، نقش حزبالله در لبنان را تضعیف کنند. یک راه ساده برای تحقق این هدف، تنشآفرینی فرقهای در جامعه چند مذهبی لبنان است، ترفندی که سعودیهای وهابی در آن ید طولایی دارند. ایجاد مناقشه بین اهل سنت و شیعیان با استفاده از خشونتهای حساب شده، برای سعودیها به راحتی بازیهای کودکانه است، چنانچه طی سالهای اخیر در تحریک خشونتهای مرگبار فرقهای در عراق تبحر وافری کسب کردهاند.
براساس این گزارش بندر بن اسرائیل در سفر به روسیه، پیشنهاد رشوه مانند خرید 15 میلیارد دلار تسلیحات روسی در ازای تغییر موضع نسبت به سوریه را مطرح کرد که مورد موافقت پوتین واقع نشد.
از سوی دیگر خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس فاش کرد: استفاده از سلاح شیمیایی در منطقه غوطه شرقی که به کشته شدن حدود 800 نفر منجر شد و قدرتهای غربی نظام سوریه را به استفاده از آن متهم کردند، ناشی از سوءاستفاده از افراد مسلح از موادی بود که عربستان سعودی در اختیار آنها قرار داده بود.
«دیل کفالیک» خبرنگار آسوشیتدپرس در خبری تاکید کرد: «برخی افراد مسلح از طریق بندر بن سلطان رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان سلاح شیمیایی دریافت کردند و آنها بودند که این حمله را انجام دادند.»
* اوباما از فقدان راهبرد رنج میبرد مردم و ارتش آمریکا از جنگ!
یک روزنامه آمریکایی فاش کرد «گزینه حمله نظامی به سوریه با شک و تردیدهای زیادی از جانب افسران بلندپایه ارتش آمریکا مواجه شده است.»
واشنگتن پست در گزارش خود نوشت: بسیاری از افسران سابق و فعلی آمریکا در مورد آثار حمله آمریکا به سوریه نگران هستند. آنها هنوز از هزینهها و اثرات جانبی دو جنگ آمریکا در خاورمیانه رنج میبرند.
براساس این گزارش بسیاری از این افسران میگویند واشنگتن فاقد یک استراتژی منسجم درباره سوریه است.
دریادار گوردون میلر کارشناس مرکز امنیت نوین آمریکا، معتقد است این حمله میتواند دور جدید از حملات به اسرائیل را به همراه داشته باشد.
یکی از سخنگویان آژانس امنیت ملی آمریکا میگوید: «مقامات کاخسفید روز پنجشنبه بار دیگر اعلام کردند به دنبال حملهای فراگیر به سوریه نیستند. بسیاری از افسران در این مورد مردد هستند.»
ژنرال مارتن دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با جزئیات دقیق از عواقب حمله نظامی به سوریه و افتادن در تله دخالت نظامی هشدار داده است.
در همین حال زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی اسبق کاخ سفید در گفتوگو با دویچه وله از فقدان استراتژی در دولت آمریکا سخن گفت و افزود: «من معتقدم که یک حمله نظامی- در صورتی که واقعاً روی دهد- میبایست بخشی از یک استراتژی همهجانبه باشد. در غیر این صورت شاید یک ضربه تلافیجویانه متناسب باشد. ولی آیا با چنین ضربهای میتوان مشکل را حل کرد؟ آیا استراتژی مناسبی برای حل مشکل وجود دارد؟ چه کسی بخشی از راهحل است و چه کسی نیست؟ پیش از حمله نظامی باید درباره این پرسشها به طور منظم فکر کرد.همچنین در نظر گرفت که این حمله میتواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.»
وی اظهار داشت: به نظر میرسد که مشکل در مورد سوریه، با توجه به قیامهای اخیر در خاورمیانه، بخشی از یک مخمصه بزرگتر است. راهحل نه فقط میتواند صرفاً نظامی باشد و نه باید آن را تنها وابسته به قدرتهای غربی ساخت.
وی در پاسخ این سؤال که شما «معتقد نیستید که در زمان کنونی حملهای نظامی به سوریه درست است؟» تاکید میکند من در ارتباط با آن استراتژی گستردهای نمیبینم. آنچه باعث نگرانی من است این است که ایالات متحده آمریکا و متحدانش، یعنی قدرتهای استعماری پیشین، محدود میاندیشند. از دیدگاه من، به همین دلیل مستقیماً یک مشکل سیاسی تازه پدید میآید.
رند پال سناتور آمریکایی نیز به واشنگتن تایمز گفته است: باراک اوباما بیشتر علاقمند به حفظ آبرو درباره سوریه است. اوباما درباره سوریه خود را در تنگنا قرار داده است. او احساس میکند در برابر متحدانش و نیز همکاران بینالمللی ضعیف به نظر میرسد. اما من فکر نمیکنم این بتواند دلیلی کافی برای جنگ باشد.
جانکری روز جمعه ضمن سخنانی اذعان کرده بود «رئیسجمهور اوباما و ما در آمریکا احترام زیادی برای بازرسان سازمان ملل قائل هستیم ولی همانطور که بارها و بارها بانکی مون گفته است، تحقیقات سازمان ملل نشان نخواهد داد که چه کسی از این تسلیحات استفاده کرده است. این وظیفه گروه تحقیق سازمان ملل نیست. آنان فقط تایید خواهند که آیا از چنین تسلیحاتی استفاده شده است یا نه... میدانیم که بعد از دهها سال درگیری، مردم آمریکا از جنگ خسته هستند، من نیز همینطور ولی خستگی نمیتواند ما را از وظیفهمان دور کند.»