شهدای ایران shohadayeiran.com

فرض کنید شب در خانه‌تان نشسته‌اید، یک تعداد وارد خانه شما می‌شوند،به سمت‌تان تیراندازی می‌کنند و همسر و فرزندتان را مجروح و شهید می‌کنند ومی‌روند.شما چکار می‌کنید؟ می‌آیید پشت دیوار خانه خود و می‌گویید دست شما درد نکند؟ باشد، فردا صبح به کلانتری برای شکایت می‌روم؟ شما پای برهنه هم شده تا آنجایی که بتوانید تعقیبش می‌کنید.
به گزارش شهدای ایران؛ 31 شهریور ماه ۱۳۵۹ برابر با ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰بود که لشکر متجاوز صدام حسین در اقدامی ناجوانمردانه به خاک جمهوری اسلامی ایران که یک و سال نیم بود از شر رژیم طاغوتی «محمدرضا شاه پهلوی» خلاص شده بود، تعدی کرد و جنگ نابرابری را به ما تحمیل کرد. در این روز بود که درگیری‌های پراکنده با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به 10 فرودگاه نظامی و غیرنظامی جمهوری اسلامی و تهاجم نیروی زمینی این کشور به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.
 
در ابتدای آغاز جنگ از بعد نظامی بعثی های صدامی با استفاده از عنصر غافلگیری توانستند که بخش‌هایی از خاک ایران از جمله « خرمشهر » را اشغال کنند. پس از کسب آمادگی بیشتر و حضور نیروهای مردمی، سپاه و ارتش در جنگ، جمهوری اسلامی ایران در سال‌های دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد کرده و حتی در تعقیب دشمن از سال ۱۹۸۴ جنگ را به داخل خاک عراق بکشاند. ما حتی توانستیم موفق به تصرف فاو یکی از مهمترین بنادر صدور نفت عراق بشویم.
 
چرا جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه یافت؟
 
در سال چهارم و پنجم دفاع مقدس، ارتش عراق بواسطه ناکامی در مقابل نیروهای نظامی جمهوری اسلامی، به طور گسترده از جنگ‌افزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی، مردم و نظامیان ایرانی استفاده کرد. غربی ها که اصلی ترین حامی و فروشنده سلاح به عراقی ها بودند، پس از اینکه در سال های چهارم – پنجم جنگ شاهد انفعال ارتش عراق در برابر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بودند، برای توفق ارتش بعثی بر نیروهای مسلح ایران حمایت های نظامی خود از ازتش عراق را چندین برابر افزایش دادند، در حالی که جمهوری اسلامی تحت شدیدترین تحریم ها قرار داشت.

کمی پیش از فتح خرمشهر، تحلیلگران سازمان سیا در ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که در صورت ادامه همین روند، عراق در جنگ با ایران شکست خواهد خورد. در سوم خرداد ۱۳۶۱ ایران به یک پیروزی بزرگ دیگر دست یافت.

ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت، سرنوشت‌سازترین عملیات ایران علیه عراق با نام «الی بیت‌المقدس» و رمز «یا علی ابن ابی‌طالب» در محور اهواز - خرمشهر - دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد؛ عملیاتی که در چهار مرحله و سه هفته ادامه یافت و طی آن ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه، پادگان حمیدیه و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شد. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج شدند و ۱۸۰ کیلومتر از خط مرزی تامین شد.

نیروهای نظامی عراق که هنوز از شکست حصر آبادان ترمیم نیافته بوند، خود را با عملیات «بیت‌المقدس» روبرو دید. این عملیات در سه محور جنوب سوسنگرد در شمال خوزستان، جاده اهواز خرمشهر در مرکز و خود شهر خرمشهر انجام شد و در هر سه محور به پیروزی ایران منجر شد. تنها کمتر از ۲۸ ساعت از آغاز عملیات، نیروهای نظامی جمهوری اسلامی کنترل خرمشهر را به دست گرفته و در حین عملیات نیز 15 هزار سرباز عراقی به دست نیروهای ایرانی به هلاکت رسیده یا اسیر شدند.

آزادسازی خرمشهر نقطه عطف بزرگی در تاریخ ۸ ساله دفاع مقدس بود. پس از آن بود که دو کشور با تصمیم سرنوشت ساز ادامه جنگ یا اعلام آتش‌بس روبرو بودند. سازمان ملل به خواست صدام و حامیانش به جمهوری اسلامی ایران اصرار کرد که آتش‌بس را بپذیرد؛ ولی موانع زیادی بر سر این آتش‌بس وجود داشت. عراق همچنان بر نقض معاهده الجزایر و حق حاکمیت بر اروندرود پافشاری می‌کرد. از سوی دیگر عراق هنوز بخش‌های از خاک ایران را در تصرف خود داشت. این بود که ایران آتش‌بس پیشنهادی در قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت را نپذیرفت. اگرچه «علی‌اکبر ولایتی» وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی اصل وجود پیشنهادی درباره پرداخت غرامت به ایران پس از فتح خرمشهر از سوی برخی کشورهای عربی حامی صدام مورد تأیید قرار داده، اما این مساله بیشتر مانور تبلیغاتی بود ضمن اینکه مشکلاتی نظیر آنچه پیشتر گفته شد هم وجود داشت. مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بعدها در مرداد ۱۳۸۹ در یادداشتی نوشت که «در گفت و گوها هیچ ضمانتی برای جلوگیری از تکرار شرارت‌های صدام نمی‌دادند… میانجی‌ها که اکثراً کشورهای عرب منطقه بودند… اقدام به انتشار شایعات بی اساس می‌کردند که یکی از خبیث‌ترین شایعات آنان پیشنهاد غرامت‌ها پس از فتح خرمشهر بود. شایعه‌ای که با همه بی اساس بودنش، در افواه افتاد.»

«محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس درباره ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر نیز سال گذشته در یک برنامه تلویزیونی گفت: اگر ما در همان مرز می‌ماندیم و آتش‌بس می‌کردیم ممکن بود تا ۴۰ یا ۵۰ سال جنگ طول بکشد و معلوم نبود چه زمانی جنگ تمام می‌شود. ممکن بود صدام هر چند سال یکبار دوباره وارد خاک ما شود. لذا ما تصمیم گرفتیم از اروند رود عبور کنیم و پشت مرز بایستیم.

اکنون سئوالاتی در این خصوص مطرح می شود از جمله اینکه برخی بعد از جنگ زمزمه‌هایی کردند که بعد از فتح خرمشهر می‌شد جنگ را تمام کرد و این کار را انجام ندادیم؛ شاید بخشی از دلایل در آنچه توسط مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و سرلشکر محسن رضایی عنوان شده و البته در اسناد تاریخی نیز آمده است، بیان شد. اما «امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی» جانشین فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا و معاون سابق هماهنگ‌کنندهٔ ستاد کل نیروهای مسلح که در دوران دفاع مقدس عهده‌دار سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده‌است، روایت متفاوتی در این زمینه دارد.

او می گوید: پس از این عملیات عراق تا مدتی در لاک دفاعی خزید و کشورهای عرب منطقه که موقعیت خود را در خطر می‌دیدند، به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت کردند اما بعد از این پیروزی زمزمه‌هایی نیز از جانب برخی گروه‌ها در ایران از جمله نهضت آزادی و برخی از نمایندگان مجلس در لزوم توقف جنگ شنیده شد؛ نهضت آزادی طی بیانیه‌ای و با استناد به آیات قرآن با تاکید بر این که از این پس دیگر جنگ نه دفاع که حالت تخاصم به خود گرفته، درخواست کرد که در جهت توقف جنگ گام‌ بردارد؛ درخواستی که البته با مخالفت سرسختانه امام و نظامیان مواجه شد.

هرکسی که پشت گود نشسته و می‌گوید لنگش کنید، اینها بودند. جنگ را چه کسی آغاز کرد؟ ما آغاز کردیم؟! من این را گفتم، شاید هم مورد پسند نباشد. گفتم فرض کنید شب در خانه‌تان نشسته‌اید، با خانواده استراحت می‌کنید و یک تعداد وارد خانه شما می‌شوند و در خانه را می‌شکنند و داخل می‌شوند، به سمت‌تان تیراندازی می‌کنند و همسر و فرزندتان را مجروح و شهید می‌کنند و خانه شما را به هم می‌ریزند و نزدیک صبح هم از خانه‌ات بیرون می‌روند.

شما چکار می‌کنید؟ می‌آیید پشت دیوار خانه خود و می‌گویید دست شما درد نکند؟ ممنون که این کار را کردید، یا باشد، فردا صبح به کلانتری برای شکایت می‌روم؟ شما پای برهنه هم شده تا آنجایی که بتوانید تعقیبش می‌کنید. بعد خرمشهر وضعیتی شد که عراق فهمید که دیگر نمی‌تواند مقاومت کند و خودش را عقب کشید، ما هم به او بگوییم برو؟ حالا ما می‌اییم در میز مذاکره می نشینیم و با هم صلح می‌کنیم و با هم مذاکره می‌کنیم؟ چه کسی این حرف را می‌زند؟ آنهایی که در جنگ نبودند این حرف‌ها را می‌زنند. البته می‌گویند باید صلح می‌کردیم و آتش‌بس می‌دادیم. ما باید به یک برتری دست پیدا می‌کردیم.

این اظهار نظر امیر سرلشکر حسنی سعدی، نشان می دهد جدای از نگرانی هایی که در مورد در اشغال بودن بخشی از خاک ایران توسط عراقی ها پس از فتح خرمشهر وجود داشت، اینکه عراق همچنان بر نقض معاهده الجزایر و حق حاکمیت بر اروندرود پافشاری می‌کرده و از طرفی هم برخی حامیان صدام از جمله بعضی کشورهای عربی با مطرح کردن مساله پرداخت غرامت به جمهوری اسلامی به گفته آیت الله هاشمی رفسنجانی شایعه‌ای بی اساس ساخته بودند که در افواه پیچیده بود؛ به دنبال آن بود که به متجاوز درس عبرتی فراموش نشدنی بدهد. اقدامی که طبیعتا هر کشوری در قبال تعرض به خاک و مردمش به دنبال آن خواهد بود؛ لذا برخی ژست های روشنفکرانه در این باره طبق آنچه فرماندهان ارشد نظامی حاضر در جنگ می گویند؛ اساسا از سوی کسانی اتخاذ می شود که نه جنگ را درک کرده اند و نه از ناحیه آن لطمه خورده اند.

*جهان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار