نقل است سیدمهدی لاله زاری وقتی سعدی افشار، بازیگر فیلم های مساله دار را در خیابان لاله زار می بیند خودش سراغ او می رود و می گوید "مدتی است در مسجد غائبید، اما من دلتنگ شماهستم و می خواهم به تاتر خانه شما بیام و دیدار تازه کنیم..."
شهدای ایران:قدیم ترها، تهران چند روحانی سرشناس داشت که به یک ویژگی کلیدی اشتراک داشتند و آنهم مردمداری بود. سیدمهدی_قوام، سیدمهدی_لالهزاری و شیخرضا_سراج و سیدرضا_فیروزآبادی و دهها روحانی دیگر که می توان به این لیست اضافه کرد.
محبوبیت آنها باعث شده بود بین مردم اعتباری عجیب و گردن خیلی ها حق داشته باشند.
*یکی از ویژگی های مهم این افراد، ارتباط با افرادی بود که ظاهرا ایمان ضعیفی دارند و اهل خلاف و معصیت آشکارند. اما همین ارتباط صمیمانه و دلسوزانه کمک می کرد تا لات و لوت های آن زمان به منبر آنها اعتماد کنند و خیلی هایشان با تلنگری براه شوند. نقل شده وقتی سیدمهدی قوام، مصطفی_دیوونه از لات های قداره کش آن زمان را می بیند، با یک جمله ساده زندگی شان را متحول می کند.
سید مهدی می گوید "آقا مصطفی مهمترین ویژگی شما لات ها چیه" و او می گوید"اگر نمک خوردیم اهل نمک دان شکستن نیستیم." سید مهدی هم می گوید "واقعن به این جمله باور دارید و یا لقلقه زبانتان است؟" مصطفی هم محکم می گوید "اعتقادمان است." مرحوم قوام با همین مقدمه او را به "رحمت بی کران حضرت حق" توجه می دهد و از او می خواهد که بیش ازین نمکدان نشکند.
همین جمله با مصطفی دیوونه چنان می کند که یکی از خوبان نام آور و نام آشنای تهران می شود.
نقل است سیدمهدی لاله زاری وقتی سعدی افشار، بازیگر فیلم های مساله دار را در خیابان لاله زار می بیند خودش سراغ او می رود و می گوید "مدتی است در مسجد غائبید، اما من دلتنگ شماهستم و می خواهم به تاتر خانه شما بیام و دیدار تازه کنیم..."
*نکته کلیدی در روش تبلیغاتی آن دوران "ارتباط صمیمانه" با مردم و دلسوزی برای دین و دنیایشان بود. همین راه و رسم #صادقانه باعث می شد مردم اعتماد کنند و حرف شان را بخرند.
*اما این روزها یک اتفاق عجیب و غیرطبیعی در روش های تبلیغی در حال جریان است که متاسفانه هیچ نسبتی با شان و جایگاه هدایتگری روحانیت ندارد.
تلقی رایجی که این روزها بین برخی روحانیون سرشناس ایجاد شده این است که برای نزدیک شدن به مردم از اصول خود کوتاه بیایند و هویت شان را تغییر دهند؛ عجیب خطای فاحشی است.
نقل است همین سیدمهدی لاله زاری در محله درکه، گفته بود هرکس علنی شراب خورد، امانش ندهید تا جائیکه دربار و گارد هم جرئت خلاف علنی نداشتند.
*راه نزدیک شدن به مردم پشت سر مردم حرکت کردن نیست، محبت کردن و رابطه صمیمانه با آنهاست. راه نزدیکی به مردم کوتاه آمدن از دین خدا و حرف نزدن از انقلابی گری نیست، راهش صداقت است. مردم صدق و صفا را می فهمند و جز انذار و تنبه نیز از آخوند انتظار ندارند.
نفی محکمات دینی و شوخی های زننده بالای منبر و مطالبات دسته چندم گروه های لاابالی را سردست گرفتن و نفی ضروریات دین کردن، روحانیت را مردمی نمی کند. محبوبیت پشت سر مردم حرکت کردن نیست، رفیق شدن و محبت کردن برای هدایت است.
*محسن مهدیان
محبوبیت آنها باعث شده بود بین مردم اعتباری عجیب و گردن خیلی ها حق داشته باشند.
*یکی از ویژگی های مهم این افراد، ارتباط با افرادی بود که ظاهرا ایمان ضعیفی دارند و اهل خلاف و معصیت آشکارند. اما همین ارتباط صمیمانه و دلسوزانه کمک می کرد تا لات و لوت های آن زمان به منبر آنها اعتماد کنند و خیلی هایشان با تلنگری براه شوند. نقل شده وقتی سیدمهدی قوام، مصطفی_دیوونه از لات های قداره کش آن زمان را می بیند، با یک جمله ساده زندگی شان را متحول می کند.
سید مهدی می گوید "آقا مصطفی مهمترین ویژگی شما لات ها چیه" و او می گوید"اگر نمک خوردیم اهل نمک دان شکستن نیستیم." سید مهدی هم می گوید "واقعن به این جمله باور دارید و یا لقلقه زبانتان است؟" مصطفی هم محکم می گوید "اعتقادمان است." مرحوم قوام با همین مقدمه او را به "رحمت بی کران حضرت حق" توجه می دهد و از او می خواهد که بیش ازین نمکدان نشکند.
همین جمله با مصطفی دیوونه چنان می کند که یکی از خوبان نام آور و نام آشنای تهران می شود.
نقل است سیدمهدی لاله زاری وقتی سعدی افشار، بازیگر فیلم های مساله دار را در خیابان لاله زار می بیند خودش سراغ او می رود و می گوید "مدتی است در مسجد غائبید، اما من دلتنگ شماهستم و می خواهم به تاتر خانه شما بیام و دیدار تازه کنیم..."
*نکته کلیدی در روش تبلیغاتی آن دوران "ارتباط صمیمانه" با مردم و دلسوزی برای دین و دنیایشان بود. همین راه و رسم #صادقانه باعث می شد مردم اعتماد کنند و حرف شان را بخرند.
*اما این روزها یک اتفاق عجیب و غیرطبیعی در روش های تبلیغی در حال جریان است که متاسفانه هیچ نسبتی با شان و جایگاه هدایتگری روحانیت ندارد.
تلقی رایجی که این روزها بین برخی روحانیون سرشناس ایجاد شده این است که برای نزدیک شدن به مردم از اصول خود کوتاه بیایند و هویت شان را تغییر دهند؛ عجیب خطای فاحشی است.
نقل است همین سیدمهدی لاله زاری در محله درکه، گفته بود هرکس علنی شراب خورد، امانش ندهید تا جائیکه دربار و گارد هم جرئت خلاف علنی نداشتند.
*راه نزدیک شدن به مردم پشت سر مردم حرکت کردن نیست، محبت کردن و رابطه صمیمانه با آنهاست. راه نزدیکی به مردم کوتاه آمدن از دین خدا و حرف نزدن از انقلابی گری نیست، راهش صداقت است. مردم صدق و صفا را می فهمند و جز انذار و تنبه نیز از آخوند انتظار ندارند.
نفی محکمات دینی و شوخی های زننده بالای منبر و مطالبات دسته چندم گروه های لاابالی را سردست گرفتن و نفی ضروریات دین کردن، روحانیت را مردمی نمی کند. محبوبیت پشت سر مردم حرکت کردن نیست، رفیق شدن و محبت کردن برای هدایت است.
*محسن مهدیان