مجید ابوالقاسمی از پیشکسوتان تخریبچی و جانباز استان فارس به همرزمان شهیدش پیوست.
به گزارش شهدای ایران، شهرام نورصالحی از هرمزمان زنده‌یاد مجید ابوالقاسمی می‌گوید: متأسفانه در روز جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ و شب عید ولایت از میان ما رفت. مجید آقا از رزمندگان خستگی ناپذیری بود که از درگیری‌های کردستان یعنی ستاد جنگ‌های نامنظم تفنگ به دست گرفت. آشنایی من با مجید از تابستان سال ۱۳۶۱ پس از عملیان رمضان بود و تا روز پیوستنش به همرزمان شهیدمان ارتباطی تنگاتنگ داشتیم .
او از جمعی لشکر ۱۹ فجر بود هرچند که از قبل در تیپ احمد این موسی، تیپ امام سجاد هم به عنوان تخریبچی انجام وظیفه می‌کرد. در آن هنگام مسئولیت تخریب لشکر ۱۹ فجر بر عهده دوست و برادر عزیزم آسید مقداد حاج قاسمی بود، مجید ابوالقاسمی به همراه تعدادی از نیروها تخریب لشکر به سوسنگرد برای پاکسازی میادین مین اعزام شده بودند.
مجید ابوالقاسمی متولد شهرستان فسا بود که از توابع استان فارس بود. بسیار فردی خودکار و تابع فرماندهی بود با اینکه برای خود پهلوانی شیردل به شمار می‌رفت. مجید در کارنامه خود علاوه بر رشادت‌ها، آلام جنگ را مانند دیگر جانبازان در وجود خود پنهان کرده بود. از ترکش تا مشکلات ریوی و تنفسی ناشی از بمباران‌های شیمیایی دشمن بعثی و در آخر کار، انفجار مین قمقمه‌ای بود که چشمان اور را گرفت.
با این وجود همیشه با خنده و با تمسخر به این آسیب‌ها نگاه می‌کرد. آخرین دیدار ما در همین چند هفته پیش بود که با هم برای چک آپ ریه و مشکلات تنفسی به بیمارستان ساسان رفتیم.شهید مجید ابوالقاسمی با اراده ای که داشت هیچگاه زمین گیر نشد و می‌توانم قاطعانه بگویم، با توجه به مشکلات بینایی و حرکتی هیچگاه از پا ننشست و همیشه در حال باز کردن گره‌ای از گرفتاری‌های مردم خصوصاً رزمندگان بود.
شاید یکی از فعالان و افراد پیگیر در خصوص امور جانبازان تخریبچی در استان فارس بود. شهادت می‌دهم، برخی موارد بخاطر یک پرونده راهی تهران می‌شد و سعی بر آن داشت که آنرا به نتیجه برساند.
*ایسنا
او از جمعی لشکر ۱۹ فجر بود هرچند که از قبل در تیپ احمد این موسی، تیپ امام سجاد هم به عنوان تخریبچی انجام وظیفه می‌کرد. در آن هنگام مسئولیت تخریب لشکر ۱۹ فجر بر عهده دوست و برادر عزیزم آسید مقداد حاج قاسمی بود، مجید ابوالقاسمی به همراه تعدادی از نیروها تخریب لشکر به سوسنگرد برای پاکسازی میادین مین اعزام شده بودند.
مجید ابوالقاسمی متولد شهرستان فسا بود که از توابع استان فارس بود. بسیار فردی خودکار و تابع فرماندهی بود با اینکه برای خود پهلوانی شیردل به شمار می‌رفت. مجید در کارنامه خود علاوه بر رشادت‌ها، آلام جنگ را مانند دیگر جانبازان در وجود خود پنهان کرده بود. از ترکش تا مشکلات ریوی و تنفسی ناشی از بمباران‌های شیمیایی دشمن بعثی و در آخر کار، انفجار مین قمقمه‌ای بود که چشمان اور را گرفت.
با این وجود همیشه با خنده و با تمسخر به این آسیب‌ها نگاه می‌کرد. آخرین دیدار ما در همین چند هفته پیش بود که با هم برای چک آپ ریه و مشکلات تنفسی به بیمارستان ساسان رفتیم.شهید مجید ابوالقاسمی با اراده ای که داشت هیچگاه زمین گیر نشد و می‌توانم قاطعانه بگویم، با توجه به مشکلات بینایی و حرکتی هیچگاه از پا ننشست و همیشه در حال باز کردن گره‌ای از گرفتاری‌های مردم خصوصاً رزمندگان بود.
شاید یکی از فعالان و افراد پیگیر در خصوص امور جانبازان تخریبچی در استان فارس بود. شهادت می‌دهم، برخی موارد بخاطر یک پرونده راهی تهران می‌شد و سعی بر آن داشت که آنرا به نتیجه برساند.
*ایسنا
