انگار عمار حلب نوشته شده بود تا بعد از شهادت هم حاج عمار بیاید دست ما را بگیرد و ببرد مثل خودش امام حسینی کند.
به گزارش شهدای ایران، یکی از خوانندگان کتاب عمار حلب، در مطلبی نوشت:
آنقدر در روزمرگیهایم غرق بودم که بعضی حرفها و بعضی سرگذشتها برایم غیرقابل باور شده بود. همین بود که وقتی شروع به خواندن کتاب کردم برایم دور از ذهن بود که در این دوره زمانه آدمی پیدا بشود که با رفتار و محبتهایش با رفاقتش و با افتادگی و تواضعش اینچنین بقیه را مجذوب خودش کند. و دروغ نگفتهام اگر بگویم بارها از خودم پرسیدم چگونه به این اندازه زندگی شهید با امام حسین علیه السلام عجین شده؟
یک جای کتاب نوشته بود شهید کتاب زندگینامه شهدا را میخوانده و سعی میکرده مثل آنها عمل کند. همین مقدمهای شد که وقتی به خودم آمدم اتاقم پر از عکس حاجعمار شد و دفترم پر از جملات زیبای شهید که خوانده بودم.
دوست داشتم سینه بزنم و بخوانم!
به آخر کتاب که رسیدم دیگر راحتتر میفهمیدم که آن همه آدم چگونه عاشق این مرد شده بودند.
وقتی با خواندن خاطرات و خواندن محبتها و تواضعش اینچنین قدمقدم مرا برد...
حاجعمار هنوز تمام نشده بود
انگار عمار حلب نوشته شده بود تا بعد از شهادت هم حاج عمار بیاید دست ما را بگیرد و ببرد مثل خودش امام حسینی کند.
کتاب «عمار حلب» به قلم محمدعلی جعفری، قرار است ما را با شخصیت ناب یک شهید مدافع حرم به نام محمدحسین محمدخانی آشنا کند. این کتاب هفتمین کتاب از مجموعه مدافعان حرم است که انتشارات روایت فتح آن ها را منتشر کرده است. کتاب، 8 فصل دارد که عنوان آن را مصراعی از یک بیت شعر تشکیل داده است؛ هر فصل هم به بخش های کوچکتری تقسیم شده که با شماره از هم تمیز داده می شوند.
شهید محمدحسین محمدخانی در 9 تیرماه 1364 به دنیا آمد و 8 تیر 1389 ازدواج کرد و 16 آبان 1394 در حلب به شهادت رسید.
*مشرق
آنقدر در روزمرگیهایم غرق بودم که بعضی حرفها و بعضی سرگذشتها برایم غیرقابل باور شده بود. همین بود که وقتی شروع به خواندن کتاب کردم برایم دور از ذهن بود که در این دوره زمانه آدمی پیدا بشود که با رفتار و محبتهایش با رفاقتش و با افتادگی و تواضعش اینچنین بقیه را مجذوب خودش کند. و دروغ نگفتهام اگر بگویم بارها از خودم پرسیدم چگونه به این اندازه زندگی شهید با امام حسین علیه السلام عجین شده؟
یک جای کتاب نوشته بود شهید کتاب زندگینامه شهدا را میخوانده و سعی میکرده مثل آنها عمل کند. همین مقدمهای شد که وقتی به خودم آمدم اتاقم پر از عکس حاجعمار شد و دفترم پر از جملات زیبای شهید که خوانده بودم.
دوست داشتم سینه بزنم و بخوانم!
به آخر کتاب که رسیدم دیگر راحتتر میفهمیدم که آن همه آدم چگونه عاشق این مرد شده بودند.
وقتی با خواندن خاطرات و خواندن محبتها و تواضعش اینچنین قدمقدم مرا برد...
حاجعمار هنوز تمام نشده بود
انگار عمار حلب نوشته شده بود تا بعد از شهادت هم حاج عمار بیاید دست ما را بگیرد و ببرد مثل خودش امام حسینی کند.
کتاب «عمار حلب» به قلم محمدعلی جعفری، قرار است ما را با شخصیت ناب یک شهید مدافع حرم به نام محمدحسین محمدخانی آشنا کند. این کتاب هفتمین کتاب از مجموعه مدافعان حرم است که انتشارات روایت فتح آن ها را منتشر کرده است. کتاب، 8 فصل دارد که عنوان آن را مصراعی از یک بیت شعر تشکیل داده است؛ هر فصل هم به بخش های کوچکتری تقسیم شده که با شماره از هم تمیز داده می شوند.
شهید محمدحسین محمدخانی در 9 تیرماه 1364 به دنیا آمد و 8 تیر 1389 ازدواج کرد و 16 آبان 1394 در حلب به شهادت رسید.
*مشرق