یک سایت حامی دولت میگوید اصولگرایان مدیون روحانی هستند چون در گفتوگوی تلویزیونی اخیر، مانند انتخابات حرفهای تند نزد!
به گزارش شهدای ایران، خبر آنلاین مینویسد: «روحانی آنطور که آن چند چهره مثلاً سیاسی و آن چند رسانه عصبانی انتظارش را داشتند حرف نزد. رئیس دولت دوازدهم چندبار گفته بود که ناهاربازار رقابت انتخاباتی تمام شده و حالا زمان چیزهای دیگر است.
او البته در فضای تبلیغاتی، هم برای رأی آوردن و هم برای آنکه حساب دست بعضی آدمها و برخی سازمانها بیاید حرفهایش را زده بود. حتی برای آنکه عدهای دور کسی جمع نشوند تا از او «مظلوم» بتراشند، بازیشان را به هم زده بود، اما آنها همه برای همان روزها بود.
حالا میتوان گفت بیش از اصلاحطلبان، اصولگرایانند که مدیون روحانیاند، البته اگر قدر بدانند. روحانی با رفتارش، صدای اصلاحطلبهای افراطی را که مرتباً «فالش» میخوانند، از کار انداخته و از این جهت دفع شر کرده. حتی بعضی از همان تندروها را به راهی کشانده که اگر حرفی و خواستهای و آرزویی دارند، بیاورند در شاهراه قانون.»
خبر آنلاین میافزاید: «حرفهای روحانی در تلویزیون، شاید در برخی جاهایش «لج درآور» هم باشد. شاید حامیان او هم از لحن «همه چیز آرام است» دلخور باشند. اما همین که او از بازی کردن در زمین عصبانیها و کجخلقها فاصله گرفت و به جای سیاست، سراغ فرهنگ و اجتماع رفت، پیامی بود برای خیلیها. حق دارند بداخلاقها که رگ گردنشان کلفت شود که: «آخه این هم شد رئیسجمهور؟». درست فهمیدهاند. این چه رئیسجمهوری است که به آنها هاونی هدیه کرده و کاسهای آب؟ که هی بکوبند و بکوبند و بکوبند؟»
مطلب خبر آنلاین به مثابه دفاع بد از روحانی است سؤالاتی را در ذهن متبادر میکند از جمله اینکه؛ آقای روحانی چرا در انتخابات برای عصبانیها و افراطیون مدعی اصلاحطلبی حرف میزد؟ اگر کار الانش درست است، چرا در انتخابات، روی موجی که افراطیون مدعی اصلاحطلبی و بدتر از آنها محافل ضدانقلاب در خارج ساخته بودند، سوار شد و با متهم کردن عملکرد انقلاب و سیره شخص امام در ماجرای اعدام منافقین، مدعی شد کسانی ۳۸ سال است میخواهند چوبههای دار را بلند کنند و میان مردم دیوار بکشند، یا اینکه به سپاه حمله کرد و به انواع اتهامهای خلاف واقع متهم کرد؟ آیا آن روز باب دل «کجخلقها و عصبانیها» حرف زدن مجاز بود؟! و اصلاً این مدل رأی آوردن معتبر است؟!
دوم اینکه اگر کار حرام و نامشروع و خلاف مصلحت (نظیر زدن حرفهای تند و خلاف واقع)، زشت و بد است، آیا به خاطر «ناهار رقابتهای انتخاباتی» حلال و مشروع میشده است؟! یعنی برای «رأی آوردن» هر کاری میشود کرد چنان که آقای روحانی و برخی اطرافیانش کردند؟ یعنی برای زدن رقیب، روحانی مجاز بود به نحوی حرف بزند که دل سازمان تروریستی منافقین به ضعف بیفتد (مبنی بر اینکه روحانی ادعای ما را تأیید کرد) و محافل آمریکایی مدعی حقوق بشر علیه ایران پرونده بسازند؟!
بدین ترتیب این اصولگرایانند که بدهکارند یا آقای روحانی و برخی حامیان بیانصافش، یک عذرخواهی و توبه به نظام و ملت بدهکارند؟!
*کیهان
او البته در فضای تبلیغاتی، هم برای رأی آوردن و هم برای آنکه حساب دست بعضی آدمها و برخی سازمانها بیاید حرفهایش را زده بود. حتی برای آنکه عدهای دور کسی جمع نشوند تا از او «مظلوم» بتراشند، بازیشان را به هم زده بود، اما آنها همه برای همان روزها بود.
حالا میتوان گفت بیش از اصلاحطلبان، اصولگرایانند که مدیون روحانیاند، البته اگر قدر بدانند. روحانی با رفتارش، صدای اصلاحطلبهای افراطی را که مرتباً «فالش» میخوانند، از کار انداخته و از این جهت دفع شر کرده. حتی بعضی از همان تندروها را به راهی کشانده که اگر حرفی و خواستهای و آرزویی دارند، بیاورند در شاهراه قانون.»
خبر آنلاین میافزاید: «حرفهای روحانی در تلویزیون، شاید در برخی جاهایش «لج درآور» هم باشد. شاید حامیان او هم از لحن «همه چیز آرام است» دلخور باشند. اما همین که او از بازی کردن در زمین عصبانیها و کجخلقها فاصله گرفت و به جای سیاست، سراغ فرهنگ و اجتماع رفت، پیامی بود برای خیلیها. حق دارند بداخلاقها که رگ گردنشان کلفت شود که: «آخه این هم شد رئیسجمهور؟». درست فهمیدهاند. این چه رئیسجمهوری است که به آنها هاونی هدیه کرده و کاسهای آب؟ که هی بکوبند و بکوبند و بکوبند؟»
مطلب خبر آنلاین به مثابه دفاع بد از روحانی است سؤالاتی را در ذهن متبادر میکند از جمله اینکه؛ آقای روحانی چرا در انتخابات برای عصبانیها و افراطیون مدعی اصلاحطلبی حرف میزد؟ اگر کار الانش درست است، چرا در انتخابات، روی موجی که افراطیون مدعی اصلاحطلبی و بدتر از آنها محافل ضدانقلاب در خارج ساخته بودند، سوار شد و با متهم کردن عملکرد انقلاب و سیره شخص امام در ماجرای اعدام منافقین، مدعی شد کسانی ۳۸ سال است میخواهند چوبههای دار را بلند کنند و میان مردم دیوار بکشند، یا اینکه به سپاه حمله کرد و به انواع اتهامهای خلاف واقع متهم کرد؟ آیا آن روز باب دل «کجخلقها و عصبانیها» حرف زدن مجاز بود؟! و اصلاً این مدل رأی آوردن معتبر است؟!
دوم اینکه اگر کار حرام و نامشروع و خلاف مصلحت (نظیر زدن حرفهای تند و خلاف واقع)، زشت و بد است، آیا به خاطر «ناهار رقابتهای انتخاباتی» حلال و مشروع میشده است؟! یعنی برای «رأی آوردن» هر کاری میشود کرد چنان که آقای روحانی و برخی اطرافیانش کردند؟ یعنی برای زدن رقیب، روحانی مجاز بود به نحوی حرف بزند که دل سازمان تروریستی منافقین به ضعف بیفتد (مبنی بر اینکه روحانی ادعای ما را تأیید کرد) و محافل آمریکایی مدعی حقوق بشر علیه ایران پرونده بسازند؟!
بدین ترتیب این اصولگرایانند که بدهکارند یا آقای روحانی و برخی حامیان بیانصافش، یک عذرخواهی و توبه به نظام و ملت بدهکارند؟!
*کیهان
درپاسخ به قاضی عسکر
سخنان قاضی عسکرشرم بود.
حرف قاضی عسکر دیگرچه اعتباردارد؟
چه کسی باورمی کند قاضی عسکرنگران درفاجعه منا است؟
قاضی عسکریک دروغگوست و دروغ های زیادی گفته است.
درمدت 2 سال است تاکنون هیچ گونه اقدامی صورت نگرفته است.