مجدداً به دنبال حملات شیمیایی عراق به مناطق شلمچه و کربلای 5 و بازپسگیری آن در تاریخ 16 ژوئن 1988 (25 خردادماه 1367) و 17 ژوئن (26 خردادماه 1367) درخواست اعزام گروه جهت مشاهده آثار جنایات عراق تکرار کرد.
با اصرار ایران و انتقال موضوع توسط دبیرکل، شورا از وی اعزام کارشناسان را خواستار شد. بنابراین دکتر مانئول دامینگیز اسپانیایی، دکتر جیمز اریک هولگرن از کارشناسان برجسته انستیتو تحقیقات دفاعی سوئد را به جای دکتر گوستاو اندرسون مدیر قسمت خلع سلاح سازمان ملل که نمیتوانست هیئت را همراهی کند از 1 تا 5 ژوئیه (9 تا 13 تیر 1367) به ایران و بنا به درخواست عراق از 9 تا 11 ژوئیه (17 تا 19 تیر 1367) به آن کشور اعزام کرد.
گروه اعزامی، گزارش خود از ایران را در 20 ژوئیه 1988 (28 تیر 1367) 2 روز بعد از پذیرش قطعنامه توسط ایران و گزارش بازدید از عراق را در تاریخ 25 ژوئیه 1388 (2 مرداد 1367) تسلیم دبیرکل کرد.
دبیرکل عیناً گزارشها را به شورا ارائه و متن آنها را منتشر ساخت. آقای ولایتی در تاریخ 3 اوت 1988 (12 مرداد 1367) به دبیرکل اعلام کرد عراق در جدیدترین حملات خود منطقه شیخ عثمان در مرز اشنویه را بمباران شیمیایی کرده که در نتیجه تعدادی از ساکنین بیگناه شهید و تعدادی نیز مصدوم شدهاند و درخواست اعزام کارشناسان را تکرار کرد.
دبیرکل، آقایان دکتر جمیمزاریک دالگرن، سرهنگ ابرست ایمو برستگ و دکتر اون هیجت مدیر سابق مرکز کنترل سموم هلند را به همراه پروفسور گوستاو اندسون مدیر قسمت کنترل خلع سلاح سازمان ملل از 12 تا 14 اوت (21 تا 23 مرداد 1367) مأمور ایران کرد و آنان یافتههای خود را در (28 مرداد) با تأیید استفاده عراق از گاز خردل علیه روستاهای اشنویه (شیخ عثمان) و سایر نقاط ـ و ابراز نگرانی شدید از پیامدهای خطرناک بازدارندگی از ادامه کاربرد و عدم نظارت و اجرایی شدن قطعنامه 612 ـ تحویل دبیرکل کرده و او هم عیناً به شورا تسلیم کرد.
شورا به دنبال چندین جلسه سرانجام در تاریخ 26 اوت مطابق با 4 شهریورماه 1367 روزی که آخرین گلوله شیمیایی در طول جنگ تحمیلی در اطراف پادگان حمید بر زمین نشست در جلسه 2825 قطعنامه 620 پیشنهادی ایتالیا، آلمان و ژاپن را به اتفاق آرا به تصویب رساند. با یادآوری مفاد بیانیههای سابق و قطعنامه 612 که از نظر زمانی پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط عراق در 15 مردادماه 1367 است.
شورای امنیت در این قطعنامه با ابراز تأسف عمیق از نتایج بررسیها و گزارشهای هیئتهای اعزامی دال بر تداوم استفاده از سلاحهای شیمیایی به ویژه با شدت بیشتر علیه ایرانیان و با ابراز نگرانی از خطر کاربرد احتمالی آن در آینده و با درنظر گرفتن مذاکرات خلع سلاح ژنو در خصوص منع کامل توسعه، تولید، ذخیره و نابودی آنها، بر انجام کوششهای خود در پایان دادن به هرگونه استفاده تأکید و از دیگر کشورها درخواست نمود تا همچنان با دقت بیشتر بر منع صدور مواد اولیه تولید تسلیحات شیمیایی نظارت کنند و از دبیرکل نیز انجام اقدامات مناسب و مؤثری در قبال ادعای هریک از کشورها در استفاده از سلاحهای شیمیایی در هر مکان و زمان را خواستار شد و بر ناکارآمدی اقدامات شورا نیز تصریح کرد.
در تحلیل قطعنامه 620 میتوان ادعا کرد که مهمترین سندی است که شورا در طول جنگ تحمیلی صادر و طی آن به استفاده مکرر عراق از سلاحهای شیمیایی علیه نظامیان و شهروندان ایران اشاره کرده و برای اولین بار تلویحاً استمرار کاربرد آن را نتیجه عدم پیشرفت مذاکرات خلع سلاح شیمیایی به شمار آورده است.
همچنین با تعمیم صلاحیت دبیرکل به کشورهای غیرمتعهد پروتکل 1925 ژنو، یک قاعده حقوقی بینالمللی عرفی را مورد توجه قرار داده است، ولی به رغم آن، شورا رأساً هیچ راهکار عملی و مکانیسم دائمی بازرسی موارد ادعایی و ضمانت عملی بازدارندگی از تکرار احتمالی در آینده را تمهید نکرده و صرف دعوت به انجام بازرسیها را توصیه و تأکید کرده است. از طرفی این قطعنامه با فاصله زمانی پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط عراق تصویب شده که به طور ضمنی از پایان حملات توسط عراق به نوعی اطمینان خاطر حاصل و ظاهراً مسئولیتی را بر آن کشور مترتب نکند.
به هر حال ایران نسبت به مواضع سازمان ملل و شورای امنیت در طول جنگ تحمیلی و اقدامات آنان بیاعتماد بوده و بارها نارضایتی و عدم اعتماد خویش را از جمله در خصوص قطعنامه دیرهنگام 620 نیز بیان کرده است، در حالی که شورای امنیت میتوانست از همان ابتدا به جای صدور بیانیه مارس 1984 در عملیات خیبر مبادرت به صدور قطعنامه کرده و عراق را از ادامه جنایاتش بازدارد.
نکته پایانی اینکه این قطعنامه به منزله نوشدارو پس از مگر سهراب بوده و عملاً تأثیری در کاهش تلفات انسانی و ضایعات وارده در طول جنگ تحمیلی ایران نداشت و بیاثر بوده است. این رفتار سازمان ملل و شورای امنیت مقایسه شود با صدور 12 قطعنامه محکومیت، تنبیه و اخراج عراق از کویت در کمتر از 4 ماه در سال 1369؟!