عضو ارشد بنیاد باران گفت: فکر میکنم عامل اصلی در اقبال مردم به روحانی چه در دوره اول و چه در دوره دوم اصلاحطلبان بودند. فعالیتهای انتخاباتی او در سراسر کشور عملا در دست اصلاحطلبان بود.
شهدای ایران: اصلاحطلبان درباره کابینه دوازدهم با حسن روحانی به مشکل برخوردند و این موضوع از لابهلای سخنان اعضای این جناح سیاسی مشخص است. حالا هر روز یکی از فعالان سیاسی این جریان درباره انتقاد از کابینه و انشقاق اعتدال و اصلاحات صحبت میکند. مرتضی حاجی، عضو ارشد بنیاد باران یکی از این افراد است که انتقاداتی به حسن روحانی دارد و به طور کل سعی دارد اصلاحات را از دولت یازدهم منفک کند. هر چند که این موضوع کار سختی به واسطه حمایت چهار ساله اصلاحطلبان از دولت یازدهم و بعد از آن انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم است اما حاجی تمام تلاش خود را در این عرصه به کار بسته است.
در همین رابطه، گفتگوی فرهیختگان با این فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید:
انتقادهایی به عملکرد دولت روحانی بود و هنوز هم هست اما اگر معدل کار را ملاک قضاوت قرار دهیم نمره قابل قبولی از نظر مردم بود. تیم اقتصادی بهخصوص در بخش تولید ضعفهای زیادی داشت یا در حوزه مالی و بانکداری ایرادات جدی به آن وارد بود، اما در عین حال محصول کار این بود که رشد اقتصادی بنا به آمارهای رسمی که اعلام میشد رشد خوبی است. رشد حدود هشت درصدی رشد قابل قبولی بود. مهار تورم و کاهش تورم خیلی جالب و تاثیرگذاری آن بر سرعت گران شدن کالاها چشمگیر بود.
ایرادهایی هم در جاهایی بود که باید با تدبیر حل و فصل میشد و مردم امیدوار هستند که در دوره جدید دولت روحانی به همان ترتیب و با سرعت بیشتر شاهد رشد اقتصادی و رونق در تولید و خدمات مورد نیاز مردم باشند. از این جهت روحانی نمره قبولی دریافت کرد. برنامهها هم نسبتا روشن بود، وعدههایی که دلخوشی بیدلیل ایجاد کند داده نشد.
جهانگیری کاندیدای جدی بود نه پوششی
اگر جهانگیری ابتدای کار کنار میرفت معنای کاندیدای پوششی بیشتر خود را نشان میداد. او کاندیدای پوششی نبود و کاملا برای حضور در عرصه جدی بود.
همچنان که در دوره قبل عارف کاندیدای جدی و رقیب واقعی روحانی بود اما در روزهای آخر با تدبیر مدبرانه کنار رفت تا از تقسیم آرا جلوگیری کند و روحانی تنها کاندیدای مطرح باقیمانده در عرصه شد و آرا به سمت او جمع شد. مشابه آن اتفاق این دوره هم رخ داد. کسی توپ و تفنگ را در مقابل او قرار نداد. تحلیل شرایط و اینکه اگر هر دو باشند ممکن است هر دو بازنده باشند، این تصمیم را رقم زد.
اصلاحطلبان عامل اصلی پیروزی روحانی بودند
فکر میکنم عامل اصلی در اقبال مردم به روحانی چه در دوره اول و چه در دوره دوم اصلاحطلبان بودند. فعالیتهای انتخاباتی او در سراسر کشور عملا در دست اصلاحطلبان بود. در نهایت حمایت بیبدیلی که خاتمی انجام داد و علاقه و احترامی که مردم برای به نظر خاتمی قائل شدند عامل تاثیرگذاری در این پیروزی بوده است. اگر این حمایت نبود من مطمئنم این اتفاق نمیافتاد.
جهانگیری بیشتر از عارف کاندیدای اصلاحطلبان بود
شاید این دوره بیشتر میتوانستیم به جهانگیری بگوییم که وی کاندیدای اصلاحطلبان است. چون به خواست و اصرار اصلاحطلبان ثبتنام کردند. عارف شخصا برای نامزدی تصمیم گرفت. البته اصلاحطلب هستند و بودند. این گونه نبود که اصلاحطلبان از قبل اجماع کنند که او بیاید. او کاندیدا شد و چون اصلاحطلب است قاعدتا باید مورد حمایت قرار میگرفت اما در مقایسه شرایط و کارشناسیای که انجام شد اینطور واقع شد
این حرفی که من میگویم قاعده است و باید این قاعده را قبول داشت و طبق این قاعده عمل کرد. این که عارف آیا غیررسمی یا با کدام دسته از اصلاحطلبان بالا رفت را نمیدانم. جبهه اصلاحات از مجموع 40 الی 30 حزب تشکیل میشود و تعداد زیادی شخصیتهای مطرح هستند که حزبی هم نیستند و با کدام یک هماهنگی کرد که سخنگوی همه باشد؟ به این هم لزومی ندارد پرداخته شود ولی قاعده این است کسی که کاندیدای یک جناح است آن جناح باید او را کاندیدا کرده باشد نه اینکه خود ثبتنام کند و بعد بگوید از من حمایت کنید. شاید این توقع قابل برآورده شدن نباشد.
کابینه دوازدهم عصاره رای مردم نبود
مردم انتظار دارند رای داده شده در مدیرانی که منصوب میشوند جلوهگر باشد. مردم به روحانی رای دادند و روحانی با برنامههایی که اعلام کرده باید احساس شود. آن استاندار یا فرماندار یا مدیر کل و وزیر و معاون وزیری که انتخاب میشوند، عصاره رای مردم هستند و خواستههای مردم را فهمیده و درک کردهاند و میتوانند اجرا کنند. این انتظاری بود که در جلسه عنوان شد. او هم در سخنرانیها این مطلب را بیان کرده است.
کابینه عصاره رای نبود؛ شاید جمعش چیزی نزدیک به عصاره باشد. اما فردی اگر نگاه کنیم در وزارت کشور و در مساله زنان این خواسته تامین نشده است.
دولت روحانی اصلاح طلب نیست
دولت را هم نباید دولت اصلاحطلبان بگوییم. این دولتی است که روحانی انتخاب کرده و از اصلاحطلبان در آن حضور دارند. این که بگویم این دولت اصلاحطلبان است گفته درستی نیست. انتخاب کاندیداها انتخاب بین افراد موجود است. شما 6 اسم آنجا داشتید و بین آنها باید یکی را حمایت میکردید. یا باید خود را کنار بکشید و بگویید به ما ربطی ندارد که این پسندیده نیست؛ اینکه کسی که مملکت خود را دوست دارد نسبت به آن احساس تکلیف و موضعگیری نکند. یا وقتی وارد میشوید باید بین این 6 نفر یکی را انتخاب کنید و روحانی بدون تردید از بقیه قابل حمایتتر بود. بنابراین این انتخاب و حمایت روحانی انتخاب بین 6 نفر است. اگر گزینه جور دیگری بود ممکن است کس دیگری انتخاب شود.
در بستن لیست شورای شهر خاتمی هیچ نقشی نداشت
در لیست شورا خاتمی هیچ نقشی در بستن لیست نداشت، ممکن است حرف و پیشنهاد و انتقاد داشته باشد ولی فردی را در لیست بالا و پایین نکرده است. هر چه بود تصمیمی بود که در شورای سیاستگذاری انجام شد.
*مشرق
در همین رابطه، گفتگوی فرهیختگان با این فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید:
انتقادهایی به عملکرد دولت روحانی بود و هنوز هم هست اما اگر معدل کار را ملاک قضاوت قرار دهیم نمره قابل قبولی از نظر مردم بود. تیم اقتصادی بهخصوص در بخش تولید ضعفهای زیادی داشت یا در حوزه مالی و بانکداری ایرادات جدی به آن وارد بود، اما در عین حال محصول کار این بود که رشد اقتصادی بنا به آمارهای رسمی که اعلام میشد رشد خوبی است. رشد حدود هشت درصدی رشد قابل قبولی بود. مهار تورم و کاهش تورم خیلی جالب و تاثیرگذاری آن بر سرعت گران شدن کالاها چشمگیر بود.
ایرادهایی هم در جاهایی بود که باید با تدبیر حل و فصل میشد و مردم امیدوار هستند که در دوره جدید دولت روحانی به همان ترتیب و با سرعت بیشتر شاهد رشد اقتصادی و رونق در تولید و خدمات مورد نیاز مردم باشند. از این جهت روحانی نمره قبولی دریافت کرد. برنامهها هم نسبتا روشن بود، وعدههایی که دلخوشی بیدلیل ایجاد کند داده نشد.
جهانگیری کاندیدای جدی بود نه پوششی
اگر جهانگیری ابتدای کار کنار میرفت معنای کاندیدای پوششی بیشتر خود را نشان میداد. او کاندیدای پوششی نبود و کاملا برای حضور در عرصه جدی بود.
همچنان که در دوره قبل عارف کاندیدای جدی و رقیب واقعی روحانی بود اما در روزهای آخر با تدبیر مدبرانه کنار رفت تا از تقسیم آرا جلوگیری کند و روحانی تنها کاندیدای مطرح باقیمانده در عرصه شد و آرا به سمت او جمع شد. مشابه آن اتفاق این دوره هم رخ داد. کسی توپ و تفنگ را در مقابل او قرار نداد. تحلیل شرایط و اینکه اگر هر دو باشند ممکن است هر دو بازنده باشند، این تصمیم را رقم زد.
اصلاحطلبان عامل اصلی پیروزی روحانی بودند
فکر میکنم عامل اصلی در اقبال مردم به روحانی چه در دوره اول و چه در دوره دوم اصلاحطلبان بودند. فعالیتهای انتخاباتی او در سراسر کشور عملا در دست اصلاحطلبان بود. در نهایت حمایت بیبدیلی که خاتمی انجام داد و علاقه و احترامی که مردم برای به نظر خاتمی قائل شدند عامل تاثیرگذاری در این پیروزی بوده است. اگر این حمایت نبود من مطمئنم این اتفاق نمیافتاد.
جهانگیری بیشتر از عارف کاندیدای اصلاحطلبان بود
شاید این دوره بیشتر میتوانستیم به جهانگیری بگوییم که وی کاندیدای اصلاحطلبان است. چون به خواست و اصرار اصلاحطلبان ثبتنام کردند. عارف شخصا برای نامزدی تصمیم گرفت. البته اصلاحطلب هستند و بودند. این گونه نبود که اصلاحطلبان از قبل اجماع کنند که او بیاید. او کاندیدا شد و چون اصلاحطلب است قاعدتا باید مورد حمایت قرار میگرفت اما در مقایسه شرایط و کارشناسیای که انجام شد اینطور واقع شد
این حرفی که من میگویم قاعده است و باید این قاعده را قبول داشت و طبق این قاعده عمل کرد. این که عارف آیا غیررسمی یا با کدام دسته از اصلاحطلبان بالا رفت را نمیدانم. جبهه اصلاحات از مجموع 40 الی 30 حزب تشکیل میشود و تعداد زیادی شخصیتهای مطرح هستند که حزبی هم نیستند و با کدام یک هماهنگی کرد که سخنگوی همه باشد؟ به این هم لزومی ندارد پرداخته شود ولی قاعده این است کسی که کاندیدای یک جناح است آن جناح باید او را کاندیدا کرده باشد نه اینکه خود ثبتنام کند و بعد بگوید از من حمایت کنید. شاید این توقع قابل برآورده شدن نباشد.
کابینه دوازدهم عصاره رای مردم نبود
مردم انتظار دارند رای داده شده در مدیرانی که منصوب میشوند جلوهگر باشد. مردم به روحانی رای دادند و روحانی با برنامههایی که اعلام کرده باید احساس شود. آن استاندار یا فرماندار یا مدیر کل و وزیر و معاون وزیری که انتخاب میشوند، عصاره رای مردم هستند و خواستههای مردم را فهمیده و درک کردهاند و میتوانند اجرا کنند. این انتظاری بود که در جلسه عنوان شد. او هم در سخنرانیها این مطلب را بیان کرده است.
کابینه عصاره رای نبود؛ شاید جمعش چیزی نزدیک به عصاره باشد. اما فردی اگر نگاه کنیم در وزارت کشور و در مساله زنان این خواسته تامین نشده است.
دولت روحانی اصلاح طلب نیست
دولت را هم نباید دولت اصلاحطلبان بگوییم. این دولتی است که روحانی انتخاب کرده و از اصلاحطلبان در آن حضور دارند. این که بگویم این دولت اصلاحطلبان است گفته درستی نیست. انتخاب کاندیداها انتخاب بین افراد موجود است. شما 6 اسم آنجا داشتید و بین آنها باید یکی را حمایت میکردید. یا باید خود را کنار بکشید و بگویید به ما ربطی ندارد که این پسندیده نیست؛ اینکه کسی که مملکت خود را دوست دارد نسبت به آن احساس تکلیف و موضعگیری نکند. یا وقتی وارد میشوید باید بین این 6 نفر یکی را انتخاب کنید و روحانی بدون تردید از بقیه قابل حمایتتر بود. بنابراین این انتخاب و حمایت روحانی انتخاب بین 6 نفر است. اگر گزینه جور دیگری بود ممکن است کس دیگری انتخاب شود.
در بستن لیست شورای شهر خاتمی هیچ نقشی نداشت
در لیست شورا خاتمی هیچ نقشی در بستن لیست نداشت، ممکن است حرف و پیشنهاد و انتقاد داشته باشد ولی فردی را در لیست بالا و پایین نکرده است. هر چه بود تصمیمی بود که در شورای سیاستگذاری انجام شد.
*مشرق