سیمای جمهوری اسلامی به کجا می رود؟
متاسفانه برخی برنامههای رسانه ملی، آنچنان همه خط قرمزهای ارزشی و باورهای دینی و انسانی ایرانی (که قرار بوده رسانه ملی مروج آنها باشد) را زیر پا له میکنند که حتی لیبرالترین افراد و بیدر و پیکرترین رسانههای غربی را هم به حیرت و شگفتی وا میدارد که چطور چنین ساختارشکنی عجیب و غریبی در تلویزیون جمهوری اسلامی ممکن است!
سرویس فرهنگی شهدای ایران:یکی از کارشناسان BBC نسبت به برخی شوخیهای برنامه «خندوانه» ابراز شگفتی کرد که چگونه چنین طنزهایی از سیمای جمهوری اسلامی با آن همه ادعای عدالت طلبی و ظلم ستیزی، پخش میشود!
وی بخشی از شوخی مورد نظرش را به نقل از یکی از بخشهای موسوم به «خنداننده شو» برنامه فوق به شرح زیر آورد:
«... یک سری رستوران میری انگار یک پرواز مستقیم از «سومالی»، اومدن یه سری آدم اینجا پرت کردن رفتن، رستورانای سلف سرویس... یک سری آدم همچو «زامبی» نشستهاند سر غذاها، بعد همدیگه رو کتک میزنن... اینقدر نخوردهای؟... با اون حجم غذایی که سر میزتون اضافه آمده نصف دیگرتون که توی «سومالی» موندن سیر میشن...»
کارشناس یاد شده ادامه میدهد:
«... گفتن چنین چیزهایی در یک برنامه عمومی، به خصوص اگر از رسانهای پرمخاطب پخش شود، گوینده و برنامهگذار و مجموعهای از عوامل تولید و پخش آن را میتواند در هر کشوری که به قواعد اولیه مبارزه با نژادپرستی پایبند باشد به دردسر اندازد. با این حال در جریان یک استندآپکمدی در برنامه رقابتی «خنداننده شو» و در زیرمجموعهای از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با نهادهای نظارتی عریض و طویل چنین چیزی پخش شده ... یعنی ... اشکالی نمیبینند که از «سومالیاییها» به عنوان نمادی از نخوردگی، بینزاکتی و حتی وحشیگری نام برده شود...»
متاسفانه برخی برنامههای رسانه ملی، آنچنان همه خط قرمزهای ارزشی و باورهای دینی و انسانی ایرانی (که قرار بوده رسانه ملی مروج آنها باشد) را زیر پا له میکنند که حتی لیبرالترین افراد و بیدر و پیکرترین رسانههای غربی را هم به حیرت و شگفتی وا میدارد که چطور چنین ساختارشکنی عجیب و غریبی در تلویزیون جمهوری اسلامی ممکن است!
آیا برای پرکردن اوقات فراغت مردم و یا به همان دلیل سادهاندیشانه برخی مدیران این رسانه یعنی جداکردن مخاطبان ایرانی از کانالهای ماهوارهای، میتوان به هر لاطائلات و مزخرفات و نابود کردن ساختارهای اعتقادی و ارزشی جامعه متشبث شد؟ پس در این صورت، فرق رسانه ملی نظام جمهوری اسلامی (که بنا به فرمایش بنیانگذار فقید آن و همچنین توصیههای مقام معظم رهبری، بایستی دانشگاه باشد) با همان کانالهای بیبند و بار ماهوارهای چیست؟!اگر در آیات قرآن مجید یکی از ویژگیهای پیامبران الهی، حمایت طبقات فرودست و بردگان از آنان توصیف شده، اگر یکی از نقاط قابل تامل تاریخ صدر اسلام، حضور سیاهپوستی به نام بلال حبشی به عنوان یکی از یاران فرهیخته پیامبر خدا و اولین موذن اسلام است، اگر همه عدالت طلبی اسلام ورای نژاد و رنگ پوست و جنس و امثال آن، برپایه اصل مهم تقوی است، اگر احادیث و روایات ائمه اطهار(علیهمالسلام) و سیره و سبک زندگی آنان، حکایت از نشست و برخاستشان با فقیران و بردگان سیاه دارد، اگر عنایت ویژه امام خمینی (رحمه الله علیه) به خصوص در پیامهای جهانی ایشان، به پابرهنگان و محرومان و زجرکشیدگان بود و اگر یکی از افتخارات انقلاب و نظام اسلامی، حمایت مستضعفین جهان به خصوص در قاره سیاه محسوب شده، پس چگونه در رسانهای که باید مروج و مبلغ این افکار و اعتقادات و باورها باشد، ناظری وجود ندارد که در مقابل ضدیت با این ارزشها، به وظیفه و تکلیفش عمل کرده و به بهانه واهی خنداندن مردم (که آنهم به دلیل شوخیهای لوس و حرکات زننده شرکت کنندگان در رقابت یادشده، نتیجه عکس داشت!) به برنامههایی که اساسیترین اصول اسلام را نادیده گرفته اند، مجوز پخش ندهد؟!