شهدای ایران - سید مهدی سیدی: حسن رحیم پور ازغدی درباره پدرش، حیدر رحیم پور می گوید: «هرگز لذت طلبي و سودگرايي شخصي را در شخصيت ايشان، غالب نديده ام. وظيفهگرايي، وجه اصلي در شاكله روحي ايشان بوده و هست. روحيه ساختارشكن دارند و من خاطرات شيريني از اين بعد از شخصيت ايشان سراغ دارم».
حیدر رحیم پور، هنوز در عالم معرفت و اعتراض، فعال و جوان است و از مباحثات جدی دهه پنجاهش با شریعتی و مطهری، یادگاری های خوبی در سینه دارد. حالا پسر، خود میدان دار جریان فریاد و ایستادگی است. یک جستجوی ساده در گوگل (870 هزار رکورد) گواه خوبی بر گستردگی حضور اوست. او به شدت پرکار است. آنچنانکه بیش از «هزار» سخنرانی و کنفرانس در فاصله سال های 71 تا 95، از رحیم پور قابل دسترسی است.
اهل تأثیر و مبارزه
تقریبا کسی از او سخنرانی بی خاصیت یا کم مایه سراغ ندارد. با وجود کثرت انتشار رسانه ای سخنرانی هایش، هنوز برای مخاطب، دم دستی و عادی نشده است. (شبکه 1 - شنبه ها؛ شبکه چهار - پنج شنبه ها؛ شبکه افق - جمعه ها) تا جاییکه جلسات بسیاری در صف دعوت از او در نوبت نشسته اند. او که از سال 81 به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمده، نقریبا هیچ سمت دانه درشت دولتی یا حکومتی نداشته و وقت خود را بر مطالعه، تفکر، نوشتن و گفتن متمرکز کرده است؛ این رویه در طول چهار دهه عمر جمهوری اسلامی، در میان صحابی انقلاب، کم نظیر است.
رحیم پور مؤثر حرف می زند. رودر بایستی ندارد. به مسائل روز می پردازد. مثل برخی روشنفکران دانشگاهی، پشت کتابخانه های موریانه خورده، قایم نمی شود. اهل تشخیص و درگیر شدن است. به خاطر اصولش، مخاطب در تقابل با او، امکان بی طرف ماندن پیدا نمی کند. پس به ناچار به موافق و مخالف تبدیل می شود. آنچنان که شبکه های بسیاری که نوعا خط نفوذ در لایه های پنهان شان، قابل ردگیری است به او فحاشی می کنند، پرونده سازی کرده و یا سخنانش را جعل و تقطیع می کنند.
در معرض ترور
همین روزها یک فایل صوتی از او منتشر شده که به نحو کاملا حرفه ای دچار تقطیع و تحریف شده تا جایی که گروهی از تشکل های دانشجویی در نامه ای به دادستان تهران، درخواست برخورد با سبب سازان این شیطنت را داشته اند.
جریان بیگانه در هیاهوی انتشار این فایل صوتی اینگونه تیتر زده است: «عصبانیت تئوریسین اصولگرا از شکست در انتخابات» و این یعنی آنکه جریان نفوذ، رحیم پور را هم تئوریسین و هم صاحب اصول می داند. اما می کوشد حرف های جدی او را، به حساب یک شکاف سیاسی کودکانه حواله دهد، تا کمتر شنیده و یا جدی انگاشته شود. و این از تکنیک های ماهرانه رسانه مدرن است. حال آنکه رحیم پور بر پیکره هر سه دولت اعتدال، مهرورزی و اصلاحات، نقدهای جدی داشته و طبق شنیده ها، در جلسات شورای عالی در برابر هر سه رئیس جمهور جبهه گیری های اندیشمندانه بسیاری داشته است.
امروز جریان رسانه ای خاص، به دنبال تحریف و سیاه نمایی برخی آدم های مؤثر انقلاب اسلامی است که رحیم پور یکی از مهم ترین مهره های این لیست است. گرچه پیشتر از این نیز رحیم پور 53 ساله در لیست ترور بوده تا جایی که یک مورد از آن در سال 91 رسانه ای شده است. خودش می گوید: آنها در کردستان عراق اتاق فرمان تشکیل دادهاند و در یکسال و نیم اخیر، این بار سوم است که خبر ترورم را به من دادهاند.
شلیک به سمت اندیشه
جنگ نرم در حال شکست خوردن است. برای همین است که دوباره سوگیری ترورها به سمت و سوی اندیشمندان، تغییر جهت داده است. رحیم پور، امروز نشان دار شده و اسلحه ها به سمت او نشانه رفته است. فقط کافی است تیتر روزنامه ها و سایت های خاص را مرور کنید.
عنوان سخنرانی های او طرحی برای فرداست. رحیم پور برای فردای ایران طراحی می کند، پس سزای او همین است که اسلحه ها را به سمتش نشانه بروند. پیشتر از آنکه به سوگ او بنشینیم و شهادتش را تبریک بگوییم، به کمکش بشتابیم و فضای حضور او و امثال او را فراهم کنیم.
غواص اندیشه
حسن رحیم پور که برادرش حمید، در دوران دفاع مقدس، به فوز شهادت رسیده، خود از غواص های اطلاعات و عملیات لشکر 5 نصر خراسان بوده است. درباره شهادت خود می گوید: بنده از تابستان ۵۷ و پیش از انقلاب تا سالهای جنگ و پیش از هر عملیات حدود ۱۰ وصیتنامه نوشتهام، لذا اگر خون ما در راه انقلاب ریخته شود باعث افتخار است.
پی نوشت:
رحیم پور می گوید «شیعه خطر پذیر است». پس خوب است من و شمای خواننده هم، تقیه و ترس و مصلحت اندیشی های پوچ را به کناری بگذاریم و به نفع انقلاب عزیز، وارد میدان قلم و سخن شویم.
حیدر رحیم پور، هنوز در عالم معرفت و اعتراض، فعال و جوان است و از مباحثات جدی دهه پنجاهش با شریعتی و مطهری، یادگاری های خوبی در سینه دارد. حالا پسر، خود میدان دار جریان فریاد و ایستادگی است. یک جستجوی ساده در گوگل (870 هزار رکورد) گواه خوبی بر گستردگی حضور اوست. او به شدت پرکار است. آنچنانکه بیش از «هزار» سخنرانی و کنفرانس در فاصله سال های 71 تا 95، از رحیم پور قابل دسترسی است.
اهل تأثیر و مبارزه
تقریبا کسی از او سخنرانی بی خاصیت یا کم مایه سراغ ندارد. با وجود کثرت انتشار رسانه ای سخنرانی هایش، هنوز برای مخاطب، دم دستی و عادی نشده است. (شبکه 1 - شنبه ها؛ شبکه چهار - پنج شنبه ها؛ شبکه افق - جمعه ها) تا جاییکه جلسات بسیاری در صف دعوت از او در نوبت نشسته اند. او که از سال 81 به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمده، نقریبا هیچ سمت دانه درشت دولتی یا حکومتی نداشته و وقت خود را بر مطالعه، تفکر، نوشتن و گفتن متمرکز کرده است؛ این رویه در طول چهار دهه عمر جمهوری اسلامی، در میان صحابی انقلاب، کم نظیر است.
رحیم پور مؤثر حرف می زند. رودر بایستی ندارد. به مسائل روز می پردازد. مثل برخی روشنفکران دانشگاهی، پشت کتابخانه های موریانه خورده، قایم نمی شود. اهل تشخیص و درگیر شدن است. به خاطر اصولش، مخاطب در تقابل با او، امکان بی طرف ماندن پیدا نمی کند. پس به ناچار به موافق و مخالف تبدیل می شود. آنچنان که شبکه های بسیاری که نوعا خط نفوذ در لایه های پنهان شان، قابل ردگیری است به او فحاشی می کنند، پرونده سازی کرده و یا سخنانش را جعل و تقطیع می کنند.
در معرض ترور
همین روزها یک فایل صوتی از او منتشر شده که به نحو کاملا حرفه ای دچار تقطیع و تحریف شده تا جایی که گروهی از تشکل های دانشجویی در نامه ای به دادستان تهران، درخواست برخورد با سبب سازان این شیطنت را داشته اند.
جریان بیگانه در هیاهوی انتشار این فایل صوتی اینگونه تیتر زده است: «عصبانیت تئوریسین اصولگرا از شکست در انتخابات» و این یعنی آنکه جریان نفوذ، رحیم پور را هم تئوریسین و هم صاحب اصول می داند. اما می کوشد حرف های جدی او را، به حساب یک شکاف سیاسی کودکانه حواله دهد، تا کمتر شنیده و یا جدی انگاشته شود. و این از تکنیک های ماهرانه رسانه مدرن است. حال آنکه رحیم پور بر پیکره هر سه دولت اعتدال، مهرورزی و اصلاحات، نقدهای جدی داشته و طبق شنیده ها، در جلسات شورای عالی در برابر هر سه رئیس جمهور جبهه گیری های اندیشمندانه بسیاری داشته است.
امروز جریان رسانه ای خاص، به دنبال تحریف و سیاه نمایی برخی آدم های مؤثر انقلاب اسلامی است که رحیم پور یکی از مهم ترین مهره های این لیست است. گرچه پیشتر از این نیز رحیم پور 53 ساله در لیست ترور بوده تا جایی که یک مورد از آن در سال 91 رسانه ای شده است. خودش می گوید: آنها در کردستان عراق اتاق فرمان تشکیل دادهاند و در یکسال و نیم اخیر، این بار سوم است که خبر ترورم را به من دادهاند.
شلیک به سمت اندیشه
جنگ نرم در حال شکست خوردن است. برای همین است که دوباره سوگیری ترورها به سمت و سوی اندیشمندان، تغییر جهت داده است. رحیم پور، امروز نشان دار شده و اسلحه ها به سمت او نشانه رفته است. فقط کافی است تیتر روزنامه ها و سایت های خاص را مرور کنید.
عنوان سخنرانی های او طرحی برای فرداست. رحیم پور برای فردای ایران طراحی می کند، پس سزای او همین است که اسلحه ها را به سمتش نشانه بروند. پیشتر از آنکه به سوگ او بنشینیم و شهادتش را تبریک بگوییم، به کمکش بشتابیم و فضای حضور او و امثال او را فراهم کنیم.
غواص اندیشه
حسن رحیم پور که برادرش حمید، در دوران دفاع مقدس، به فوز شهادت رسیده، خود از غواص های اطلاعات و عملیات لشکر 5 نصر خراسان بوده است. درباره شهادت خود می گوید: بنده از تابستان ۵۷ و پیش از انقلاب تا سالهای جنگ و پیش از هر عملیات حدود ۱۰ وصیتنامه نوشتهام، لذا اگر خون ما در راه انقلاب ریخته شود باعث افتخار است.
پی نوشت:
رحیم پور می گوید «شیعه خطر پذیر است». پس خوب است من و شمای خواننده هم، تقیه و ترس و مصلحت اندیشی های پوچ را به کناری بگذاریم و به نفع انقلاب عزیز، وارد میدان قلم و سخن شویم.