طلبه شهید مصطفی مازح در شهر کوناکری پایتخت آفریقای جنوبی متولد شد در
خانواده ای محروم. بعلت فقر مجبور به مهاجرت به ساحل عاج و آنجا با عقائد
اسلام آشنا شد. علاقه بسیاری به حضرت امام (ره) داشت.
در سال 1362 به لبنان سفر می کند. چندی بعد با دختر مومنه ای از جبل العامل عقد زناشویی می بندد. اما این عقد هرگز به ازدواج نمی انجامد چرا که شهید مازح پس از صدور حکم تاریخی حضرت امام (ره) در خصوص ارتداد و وجوب قتل این نویسنده مزدور شخصا کمر به اجرای آن بسته و پس از تهیه مقدمات لازم با همسر و خانواده و وابستگان خویش وداع و به لندن مهاجرت می کند.
تشابه ظاهری این شهید عزیز به غربی ها و تسلط کامل به زبان انگلیسی. دو عامل اصلی فریب خوردن مزدوران آموزش دیده دستگاه عریض و طویل امنیتی و حفاظتی انگلیسی می شود و نهایتا مصطفی به طبقه دوم ساختمان محل اختفای سلمان رشدی مرتد نفوذ می کند با توجه به اینکه سلمان رشدی در طبقه سوم ساختمان بود مصطفی خود را آماده اجرای عملیات می نماید.
مقادیر زیادی ماده شدید النفجار سی – چهار را به خود بسته و روی آنها لباس معمولی خود را بر تن می کند به سمت طبقه فوقانی عازم می شود. اما گرمای موجود در ساختمان و حرارت ناشی از پوشش و تحرک زیاد مصطفی موجب عمل نمودن زودتر از موعد چاشنی و انفجار مواد منفجره قبل از رسیدن وی به رشدی مرتد می گردد.
هر چند به ظاهر افتخار نابودشدن عنصر خبیث دست پرورده نصیب مصطفی مازح
نگردید اما خداوند بهترین و کاملترین مزد و پاداش وعده داده شده خود یعنی
شهادت را به وی عطا فرمود. بقایای پیکر مطهر مصطفی هشت ماه در انگلستان
باقی ماند تا سرانجام به جنوب لبنان منتقل گشت و در دوم رمضان 1369 هجری
شمسی در یک از روستاهای جنوب لبنان دفن شد و حال گنبد کوچک بارگاهش و مزارش
دارالشفای عاشقان وعارفان است.