ا تمام این حواشی وزیر بهداشت هم مانند نظام پزشکی حاضر نیست لااقل از افزایش چندباره تعرفهها کوتاه بیاید. تعرفههایی که با پا پس کشیدن بیمهها بار افزایش آن دوباره بر دوش مردم خواهد افتاد حتی اگر آقای وزیر با ژست رسانهای بگوید «البته همچنان تأکید داریم که «پرداختی از جیب بیماران» خط قرمز ماست. لازم است کاهش پرداختی از جیب مردم (سهم ۶ درصدی مردم در شهرها و ۳ درصدی در روستاها بابت هزینههای بستری) بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای طرح تحول نظام سلامت حفظ شود و ما بر آن اصرار داریم. بر همین اساس افزایش تعرفهها باید در قالب افزایش حمایت بیمهها صورت گیرد.»
به گزارش شهدای ایران،ر در شرایطی که اجرای طرح تحول سلامت تعرفههای درمان افزایشی ۱۲۰ تا ۳۰۰ را به یکباره تجربه کرد، اما افزایش سالانه مزد درمان بهرغم مخالفت بسیاری از کارشناسان و نمایندگان مجلس که خود از بدنه جامعه پزشکی هستند در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته است. همچنان وزارت بهداشت بر افزایش تعرفهها اصرار دارد و بنا به تأکید شخص سید حسنهاشمی کف پیشنهادی این افزایش ۱۰ درصد است. این در حالی است که دادههای مستند مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشهای مجلس و گزارشهای منتشر نشده وزارت بهداشت از هزینهکرد بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در طرح تحول سلامت حکایت دارد. بگذریم از اینکه برخی اسناد نشان میدهد وضع مالی وزارت بهداشت چندان هم بحرانی نیست. حتی اگر این وزارتخانه حاضر نباشد در زمینه سرمایهگذاری هزار میلیاردی این وزارتخانه در پالایشگاه نفت اصفهان شفافسازی کند.
به جز انتخابات ریاست جمهوری و شوراها یک انتخابات مهم دیگر نیز در پیش داریم؛ انتخابات صنفی نظام پزشکی که تجربه نشان داده به رغم صنفی بودن در حوزه عمومی و سپهر سیاسی جامعه تأثیرگذاری جدی دارد. به هر رو پزشکان در جامعه ما تنها پزشک نیستند بلکه وارد عرصه سیاست شدهاند.
پزشکان در میان وزرا و نمایندگان مجلس هم سهم قابلتأملی را به خود اختصاص دادهاند به همین خاطر هم هست که اغلب سیاستمداران تلاش میکنند این اقلیت با نفوذ را برای خود حفظ کنند. این بار هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و در روزهای منتهی به انتخابات نظام پزشکی بدیهی است که وزیر بهداشت در برابر موضوعاتی همچون کاهش، جراحی و تعرفههای درمانی که به شکلی غیر واقعی رشد کرده ایستادگی کند و از پیشنهادش برای رشد حداقل ۱۰ درصد تعرفهها خبر دهد. تعرفههایی که در طرح تحول سلامت رشدی عجیب را تجربه کرد ضمن آنکه رشد همه ساله تعرفهها هم سر جای خودش باقی ماند.
بدهی ۲۰ هزار میلیاردی
طرح تحول سلامت بدهی سنگینی را روی دست دولت گذاشته است. طبق مستندات مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشهای مجلس و گزارشهای منتشر نشده اجرای طرح تحول سلامت توسط وزارت بهداشت، با تزریق مستقیم ۹ هزارو ۹۷۰ میلیارد تومان منابع به سیستم سلامت کشور در سال ۱۳۹۳ آغاز شد. طی این سه سال، بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در این طرح هزینه شده است و در بودجه سال ۱۳۹۶ نیز اعتباری معادل ۵۸ هزار میلیارد تومان به نظام سلامت کشور اختصاص یافته است که نسبت به قبل از اجرای طرح تحول سلامت ۲۲۰ درصد افزایش را نشان میدهد. از همین ۵۸ هزار میلیارد تومان در سال جاری، مستقیماً ۳۷ هزار میلیارد تومان به فصل درمان اختصاص پیدا کرده (که در سال ۱۳۹۵ معادل ۳۱ هزار میلیارد تومان تعیین شده بوده) و ۵ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان نیز از یک درصد مالیات بر ارزش افزوده است (که این ردیف در سال ۱۳۹۵ معادل ۵ هزار میلیارد تومان مشخص شده بود) که عمدتا به درمان طرح تحول اختصاص داده میشود.
عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره بدهیهای این طرح میگوید: این طرح ۲۰، ۳۰ هزار میلیارد تومان ایجاد بدهی برای کشور کرده است. دولت، اهم برنامههای قانون را یعنی طرح پزشک خانواده، سیستم ارجاع و گایدلاینها را اجرا نکرد و تنها با اعمال خودسرانه هزینههای سنگینی روی دوش مردم گذاشت. به گفته مصری از سوی دیگر قانون تماموقتی پزشکان با تلاش کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و وزارت بهداشت از برنامه ششم توسعه حذف شد. پزشکان تمام وقت جغرافیایی حق کار در بخش خصوصی را نداشتند که البته انجام نمیشد، زیرا خود ناظران این طرح از آن تخلف میکردند. یعنی وزیر بهداشت و معاونینش همزمان در بخش خصوصی کار میکنند و در این صورت ما چگونه انتظار داریم که بقیه پزشکان به این قانون عمل کنند.
سهام هزار میلیاردی.
اما با تمام بدهیها، وزارت بهداشت آنقدرها هم فقیر نیست! این وزارتخانه سهام هزار میلیاردی در «پالایشگاه نفت اصفهان» دارد. بر اساس بررسیهای صورت گرفته این سهام در دولت گذشته توسط رئیسجمهور وقت به وزارت بهداشت واگذار میشود که معادل ۱۵ درصد سهام این پالایشگاه است تا این وزارتخانه از محل فروش آن بدهیهای دانشگاههای علوم پزشکی کشور را پرداخت کند، به همین منظور این سهام به تعاونی مسکن کارکنان وزارت بهداشت منتقل میشود.
البته این سهام بنا به دلایلی که در مراجع ذیصلاح در حال بررسی است به فروش نرسیده است و با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت یازدهم نیز این سهام همچنان به قوت خود باقی و در اختیار وزارت بهداشت است. گویا در دولت یازدهم، شرکتی تحت عنوان «آوای پردیس سلامت» تشکیل میشود. این شرکت سهامی خاص متشکل از چند شخصیت حقیقی و چند شخص حقوقی است. حدود ۵۰ دانشگاه علوم پزشکی کشور نیز در این شرکت به عنوان سهامدار معرفی شدهاند. هم اکنون نیز این وزارتخانه به عنوان بزرگترین سهامدار پالایشگاه نفت اصفهان شناخته میشود. درباره این سهام ابهامات زیادی وجود دارد که با وجود رسانهای شدن ماجرا پاسخ شفافی از سوی وزارت بهداشت به این موضوع داده نشده است؛ ابهاماتی از جمله اینکه مسئول فروش این سهامها در دولت گذشته چه کسانی بودهاند؟ چرا این سهام فروخته نشد؟ نظارت بر سود این سهام و گردش مالی آن بر عهده چه کسی بوده است؟ چرا در دولت یازدهم از این سهام در هیچ کجا یاد نشده و با توجه به بحرانهای مالی به این خزانه تاکنون دست نزدهاند؟ این سهام چگونه به یک شرکت خصوصی واگذار شد؟ آیا دانشگاهها از این موضوع مطلع هستند؟ آیا درست است که مسئول این سهامها در این دولت و دولت گذشته یک تیم است؟ و چرا وزارت بهداشت برای پرداخت بدهیهای خود به فروش این سهام روی نیاورده است؟ وضعیت پرونده قضایی این سهام چگونه است؟
با تمام این حواشی وزیر بهداشت هم مانند نظام پزشکی حاضر نیست لااقل از افزایش چندباره تعرفهها کوتاه بیاید. تعرفههایی که با پا پس کشیدن بیمهها بار افزایش آن دوباره بر دوش مردم خواهد افتاد حتی اگر آقای وزیر با ژست رسانهای بگوید «البته همچنان تأکید داریم که «پرداختی از جیب بیماران» خط قرمز ماست. لازم است کاهش پرداختی از جیب مردم (سهم ۶ درصدی مردم در شهرها و ۳ درصدی در روستاها بابت هزینههای بستری) بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای طرح تحول نظام سلامت حفظ شود و ما بر آن اصرار داریم. بر همین اساس افزایش تعرفهها باید در قالب افزایش حمایت بیمهها صورت گیرد.»
به جز انتخابات ریاست جمهوری و شوراها یک انتخابات مهم دیگر نیز در پیش داریم؛ انتخابات صنفی نظام پزشکی که تجربه نشان داده به رغم صنفی بودن در حوزه عمومی و سپهر سیاسی جامعه تأثیرگذاری جدی دارد. به هر رو پزشکان در جامعه ما تنها پزشک نیستند بلکه وارد عرصه سیاست شدهاند.
پزشکان در میان وزرا و نمایندگان مجلس هم سهم قابلتأملی را به خود اختصاص دادهاند به همین خاطر هم هست که اغلب سیاستمداران تلاش میکنند این اقلیت با نفوذ را برای خود حفظ کنند. این بار هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و در روزهای منتهی به انتخابات نظام پزشکی بدیهی است که وزیر بهداشت در برابر موضوعاتی همچون کاهش، جراحی و تعرفههای درمانی که به شکلی غیر واقعی رشد کرده ایستادگی کند و از پیشنهادش برای رشد حداقل ۱۰ درصد تعرفهها خبر دهد. تعرفههایی که در طرح تحول سلامت رشدی عجیب را تجربه کرد ضمن آنکه رشد همه ساله تعرفهها هم سر جای خودش باقی ماند.
بدهی ۲۰ هزار میلیاردی
طرح تحول سلامت بدهی سنگینی را روی دست دولت گذاشته است. طبق مستندات مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشهای مجلس و گزارشهای منتشر نشده اجرای طرح تحول سلامت توسط وزارت بهداشت، با تزریق مستقیم ۹ هزارو ۹۷۰ میلیارد تومان منابع به سیستم سلامت کشور در سال ۱۳۹۳ آغاز شد. طی این سه سال، بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در این طرح هزینه شده است و در بودجه سال ۱۳۹۶ نیز اعتباری معادل ۵۸ هزار میلیارد تومان به نظام سلامت کشور اختصاص یافته است که نسبت به قبل از اجرای طرح تحول سلامت ۲۲۰ درصد افزایش را نشان میدهد. از همین ۵۸ هزار میلیارد تومان در سال جاری، مستقیماً ۳۷ هزار میلیارد تومان به فصل درمان اختصاص پیدا کرده (که در سال ۱۳۹۵ معادل ۳۱ هزار میلیارد تومان تعیین شده بوده) و ۵ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان نیز از یک درصد مالیات بر ارزش افزوده است (که این ردیف در سال ۱۳۹۵ معادل ۵ هزار میلیارد تومان مشخص شده بود) که عمدتا به درمان طرح تحول اختصاص داده میشود.
عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره بدهیهای این طرح میگوید: این طرح ۲۰، ۳۰ هزار میلیارد تومان ایجاد بدهی برای کشور کرده است. دولت، اهم برنامههای قانون را یعنی طرح پزشک خانواده، سیستم ارجاع و گایدلاینها را اجرا نکرد و تنها با اعمال خودسرانه هزینههای سنگینی روی دوش مردم گذاشت. به گفته مصری از سوی دیگر قانون تماموقتی پزشکان با تلاش کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و وزارت بهداشت از برنامه ششم توسعه حذف شد. پزشکان تمام وقت جغرافیایی حق کار در بخش خصوصی را نداشتند که البته انجام نمیشد، زیرا خود ناظران این طرح از آن تخلف میکردند. یعنی وزیر بهداشت و معاونینش همزمان در بخش خصوصی کار میکنند و در این صورت ما چگونه انتظار داریم که بقیه پزشکان به این قانون عمل کنند.
سهام هزار میلیاردی.
اما با تمام بدهیها، وزارت بهداشت آنقدرها هم فقیر نیست! این وزارتخانه سهام هزار میلیاردی در «پالایشگاه نفت اصفهان» دارد. بر اساس بررسیهای صورت گرفته این سهام در دولت گذشته توسط رئیسجمهور وقت به وزارت بهداشت واگذار میشود که معادل ۱۵ درصد سهام این پالایشگاه است تا این وزارتخانه از محل فروش آن بدهیهای دانشگاههای علوم پزشکی کشور را پرداخت کند، به همین منظور این سهام به تعاونی مسکن کارکنان وزارت بهداشت منتقل میشود.
البته این سهام بنا به دلایلی که در مراجع ذیصلاح در حال بررسی است به فروش نرسیده است و با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت یازدهم نیز این سهام همچنان به قوت خود باقی و در اختیار وزارت بهداشت است. گویا در دولت یازدهم، شرکتی تحت عنوان «آوای پردیس سلامت» تشکیل میشود. این شرکت سهامی خاص متشکل از چند شخصیت حقیقی و چند شخص حقوقی است. حدود ۵۰ دانشگاه علوم پزشکی کشور نیز در این شرکت به عنوان سهامدار معرفی شدهاند. هم اکنون نیز این وزارتخانه به عنوان بزرگترین سهامدار پالایشگاه نفت اصفهان شناخته میشود. درباره این سهام ابهامات زیادی وجود دارد که با وجود رسانهای شدن ماجرا پاسخ شفافی از سوی وزارت بهداشت به این موضوع داده نشده است؛ ابهاماتی از جمله اینکه مسئول فروش این سهامها در دولت گذشته چه کسانی بودهاند؟ چرا این سهام فروخته نشد؟ نظارت بر سود این سهام و گردش مالی آن بر عهده چه کسی بوده است؟ چرا در دولت یازدهم از این سهام در هیچ کجا یاد نشده و با توجه به بحرانهای مالی به این خزانه تاکنون دست نزدهاند؟ این سهام چگونه به یک شرکت خصوصی واگذار شد؟ آیا دانشگاهها از این موضوع مطلع هستند؟ آیا درست است که مسئول این سهامها در این دولت و دولت گذشته یک تیم است؟ و چرا وزارت بهداشت برای پرداخت بدهیهای خود به فروش این سهام روی نیاورده است؟ وضعیت پرونده قضایی این سهام چگونه است؟
با تمام این حواشی وزیر بهداشت هم مانند نظام پزشکی حاضر نیست لااقل از افزایش چندباره تعرفهها کوتاه بیاید. تعرفههایی که با پا پس کشیدن بیمهها بار افزایش آن دوباره بر دوش مردم خواهد افتاد حتی اگر آقای وزیر با ژست رسانهای بگوید «البته همچنان تأکید داریم که «پرداختی از جیب بیماران» خط قرمز ماست. لازم است کاهش پرداختی از جیب مردم (سهم ۶ درصدی مردم در شهرها و ۳ درصدی در روستاها بابت هزینههای بستری) بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای طرح تحول نظام سلامت حفظ شود و ما بر آن اصرار داریم. بر همین اساس افزایش تعرفهها باید در قالب افزایش حمایت بیمهها صورت گیرد.»
وقتی در مناظره اعلام شد دختر وزیر دولت بیکار بوده و به همین علت به واردات چند صدمیلیونی لباس اروپایی روی آورده، فشار روحی ناشی از بیکار بودن فرزندانمان کاهش یافت، که خوشبختانه دولت تدبیر و امید بین خانواده وزیر و عامه مردم در بیکاری هیچ تفاوتی قائل نیست!!
آقایی که دلش میسوزد به حال دختر وزیر که با یک رقم 200 میلیونی فقیرانه به امرار معاش میپردازد سری هم به حاشیه تهران (شهرهای دیگر پیشکش) و متروی تهران و دستفروشان بیبضاعت بزند و برای درآمدهای 700-800 هزار تومانی اینها هم دل بسوزاند!
آقای جهانگیری بنده کارگر معدن هستم، گفتید که پدرتان معدنچی بوده است. پسر معدنچی بودن با کارگر معدن بودن فرق زیادی دارد کارگران معدن برای بازنشستگی بعد از 20 سال هنوز بلاتکلیفاند، و مسئولان دولتی معدنچیزاده به جای هزینه کردن برای ایمنی تونل معدن به خرید خانه شیک چند ده میلیاردی و ساعت مچی گرانقیمت مشغولند.
آقای روحانی و جهانگیری به جای پاسخ منطقی درباره فساد دولت خود از 8 هزار میلیاردی صندوق فرهنگیان تا اختلاس بانک ملت و دستداشتن فریدون در آن و حقوقهای نجومی و خوی اشرافیگری و... برای فرار از پاسخگویی به این موارد، به نبش قبر دولت قبل میپردازند! معنی این کار غیر از فرار به جلو نیست. وقتی هم آقای روحانی که از طرح موضوع فساد در صندوق فرهنگیان در مناظره نگران شدند از آقای رئیسی به دادسرا شکایت کردند!
دولت مدعی است 4 سال مشغول آواربرداری بوده است اما در واقعیت عملکرد این دولت خود بزرگترین آوار است! چرا؟ بدین دلایل 1) معلمان زیر آوار صندوق ذخیره فرهنگیان 2) تولیدکنندگان زیرآوار تعطیلی و واردات بیرویه و قاچاق کالا 3) کارگران آسیبدیده از واردات و پائینبودن دستمزد 4) منتقدان مردمی زیرآوار توهین و تهمت 5) کارمندان زیرآوار حقوقهای نجومی 6) جوانان زیرآوار بیکاری و...
آقای رحمانی فضلی، آیا حضور دولتیها در ستاد انتخاباتی آقای روحانی یا آقای جهانگیری و حتی مراسم انتخاباتی که در نقاط مختلف کشور برای این 2 فرد برگزار میشود خلاف قانون نیست. این روزها بهگونهای شده است که کابینه دولت و دستگاههای دولتی همانند ستاد انتخاباتی، تبلیغات گستردهای انجام میدهند! پس کشور با کدام قوه مجریه قرار است اداره شود؟!
فردی که به رقیب هراسی برای پیروزی در انتخابات دل بسته است، نمیتواند موفق عمل کند، ارائه برنامه و عملکرد گذشته ملاک قضاوت مردم است و ترساندن مردم و توهم جنگ نشانه ضعف و یأس از پیروزی در انتخابات است. مردم ایران میدانند و تجربه اثبات کرده است که ادعای کاندیداها ملاک انتخاب درست نیست و کارنامه گذشته فرد بهترین راهنما است، درست همانند دوران تحصیل که ملاک قبولی دانشآموز، کارنامه اوست. حالا کارنامه 4 ساله دولت پر است از نمره مردودی!
در این اوضاع پر تب و تاب انتخاباتی جای یک نفر خالی است! حسین فریدون برادر آقای روحانی و به قول برخی، مشاور ارشد رئیسجمهور چند روزی است در کنار برادرشان آفتابی نمیشوند! مردم مشتاقند بدانند فردی که در برخی فسادها به عنوان نفر اصلی حامی فرد فاسد شناخته میشود این روزها چرا دیده نمیشود آن هم در این روزهای حساس و سرنوشتساز برای برادرش!
دولت سادهزیست از نظر برخی آقایان دولتی است که در ولنجک تهران منزل 45 میلیاردی داشته باشد و عدهای هم به 45 هزار تومان یارانه دل خوش کرده باشند!
دولت یازدهم بدجوری حرفی برای گفتن ندارد، هم در مناظرهها و هم مستندهای تبلیغاتی نه حرفی از وعدههای 4 سال پیش است و نه حرفی از دستاوردهای دولت که به سود مردم باشد. البته به غیر از سود آن 4 درصدی که دختر وزیر هم جزو آن دسته است، 96 درصد مردمی هستند که برای تهیه گوشت و مرغ و برنج و... در بیتدبیری دولت، آسیبپذیرتر شدهاند!
برنامه ترساندن مردم که از سوی کاندیدای دولتی و رسانههای حامی آن تعقیب میشود مرا یاد دوران طاغوت انداخت که محمدرضا پهلوی خائن میگفت: «اگر من نباشم ایران ویران خواهد شد!» رژیم طاغوت یک رژیم آمریکایی- صهیونیستی بود و مشاورین شاه ایران دشمنان قسمخورده امروز نظام بودند برخی از حرفهایی هم که امروز از برخی کاندیداها شنیده میشود بوی مشاوره غیرمستقیم استکبار میدهد.
آقایان اصلاحطلب دولت یازدهم که دائم به کوبیدن دولت قبل میپردازند و از پیروزی برجام سخن میگویند، بفرمایند دستاوردهای برجام چه بوده است؟ آیا بتنریزی مراکز هستهای، اخراج دانشمندان هستهای، رشد بیکاری و نقدینگی و... دستاورد است؟ اگر دولت قبل غنیسازی 3 درصد را به 20 درصد نرسانده بود با دشمنان تابلودار نظام بر روی چه چیزی میخواستید مذاکره کنید و آیا اصلا شما را به جمع خود راه میدادند؟!
در این دولت کار به جایی رسیده که از یک مجری فاسد شبکه صهیونیستی در ایران اسلامی تقدیر به عمل آید. تجلیلهای پیدرپی دولت از فتنهگرانی که به گفته مقامات رژیم صهیونیستی امید این رژیم بودند با درخواست حذف شعار علیه این رژیم از روی موشکهای نظامی کشورمان کاملا تناسب و ارتباط دارد.
در این دولت کار به جایی رسیده که از یک مجری فاسد شبکه صهیونیستی در ایران اسلامی تقدیر به عمل آید. تجلیلهای پیدرپی دولت از فتنهگرانی که به گفته مقامات رژیم صهیونیستی امید این رژیم بودند با درخواست حذف شعار علیه این رژیم از روی موشکهای نظامی کشورمان کاملا تناسب و ارتباط دارد.
برنامه ترساندن مردم که از سوی کاندیدای دولتی و رسانههای حامی آن تعقیب میشود مرا یاد دوران طاغوت انداخت که محمدرضا پهلوی خائن میگفت: «اگر من نباشم ایران ویران خواهد شد!» رژیم طاغوت یک رژیم آمریکایی- صهیونیستی بود و مشاورین شاه ایران دشمنان قسمخورده امروز نظام بودند برخی از حرفهایی هم که امروز از برخی کاندیداها شنیده میشود بوی مشاوره غیرمستقیم استکبار میدهد.