در سال تحصیلی ۱۳۵۶ آن زمان که تمام دانش آموزان بجز ورزش و کتاب های درسی اوقات فراغت دیگری نداشتند من به این فکر افتادم تا آگاهی در بین بچه ها بوجود بیاورم.
به گزارش شهدای ایران، طلبه شهید مهدی ولی که به سال 1339 ش در شهر محلات دیده به جهان گشود.فهم مسائل اجتماعی او زمانی شکوفا شد که از سال 53 فقط تابستان ها جهت کار به تهران می رفت ولی در ایام تحصیل به زادگاهش باز می گشت.
خودش در مورد آن ایام می نویسد" در این سال بود که از جامعه اطلاعاتی دریافتم که جانشین دروغ هایی می شد که به وسیله فرهنگ استعماری به خوردم داده شده بود. در این سال بود که مطالعاتم که از کتاب های داستان تجاوز نمی کرد، افزایش یافت و کتاب های آقایان خامنه ای، مطهری و حجازی را مطالعه می کردم.
دانش آموز انقلابی
مهرماه 57 بیشترین فعالیت را در مدرسه داشتم، از قبیل پخش کتاب، نوار، اعلامیه و... تا آنجا که چندین بار رییس دبیرستان به من و دوستانم تذکر داد که فقط درستان را بخوانید. خواسته ما بر این بود که تظاهرات را در مدرسه بپا کنیم و تا حدودی هم موفق شدیم. بعد از آن تظاهراتی در مسجد شروع شد که بشدت جلوگیری شد.
برای اینکه دستگیر کمکی به جنبش کرده باشد، دو روز مخفی شدم تا در دبیرستان مرا دستگیر کنند و بچه های دبیرستان نیز حرکتی کنند؛ اما صبح که می خواستم به مدرسه بروم مامور مرا دستگیر کرد. در راه چند تا از بچه ها مرادیدند و خودش فایده ای برای حرکت بچه ها داشت. فرهنگیان که تازه می خواستند اعتصاب کنند به پشیتیبانی از ما برخاستند و ما آزاد شدیم.
ناگفته نماند که ایشان در آن قضیه به دست ماموران مجروح می شود و برای معالجه به بیمارستان شهر قم می رود.
ورود به حوزه علمیه
ایشان پس از سرنگونی رژیم منحوس پهلوی در مدرسه عالی مطهری ثبت نام کرد و مشغول تحصیل در مسائل دینی و معرفتی شد. نوشته اند که در مدرسه جزو افراد ممتاز و خوش ذوق و با استعداد بود. او پس از یک سال وارد حوزه علمیه قم می شود و تحصیلات تخصصی خود را در مدرسه رسالت ادامه می دهد.
دغدغه جنگ تحمیلی
آن مجاهد انقلابی که به کمک خداوند متعال و همفکرانش کشور و مردم را از چنگ محمدرضا پهلوی نجات داده بود، تحمل دیده جنگ تحمیلی را نداشت. او بلافاصله به آموزش نظامی می رفت و پس از آن به جمع رزمندگان در جبهه پیوست و چند ماهی را در آن مناطق ماند.
مدتی بعد مجددا قدم در خاک جبهه ها نهاد و این بار مجروح شد و حدود 2 ماه در بستر بیماری بود.
عملیات فتح المبین سکوی پرواز
مدتی قبل از عملیات فتح المبین خود را به منطقه رسانید و نقل شده که در شب حمله در تاریکی شب مشغول راه رفتن بود که انفجار مین او را آسمانی کرد.
از دست نوشته های شهید
خط امام و ولایت فقیه که همان خط اسلام است را رها نکنید.
هواهای نفسانی را از خود دور کنید البته با کمک خدا.
به امید آن روز که تحرک را از موج های خروشان بیاموزیم و وقار و آرامش را از سکوت سفره ها فرا بگیریم. شکوفایی را از سپیدی شکوفه های بهاری و پاکی را از شبنم های سحرگاهی .
* شهدای روحانیت شیعه.ج 2 ص 305
خودش در مورد آن ایام می نویسد" در این سال بود که از جامعه اطلاعاتی دریافتم که جانشین دروغ هایی می شد که به وسیله فرهنگ استعماری به خوردم داده شده بود. در این سال بود که مطالعاتم که از کتاب های داستان تجاوز نمی کرد، افزایش یافت و کتاب های آقایان خامنه ای، مطهری و حجازی را مطالعه می کردم.
دانش آموز انقلابی
مهرماه 57 بیشترین فعالیت را در مدرسه داشتم، از قبیل پخش کتاب، نوار، اعلامیه و... تا آنجا که چندین بار رییس دبیرستان به من و دوستانم تذکر داد که فقط درستان را بخوانید. خواسته ما بر این بود که تظاهرات را در مدرسه بپا کنیم و تا حدودی هم موفق شدیم. بعد از آن تظاهراتی در مسجد شروع شد که بشدت جلوگیری شد.
برای اینکه دستگیر کمکی به جنبش کرده باشد، دو روز مخفی شدم تا در دبیرستان مرا دستگیر کنند و بچه های دبیرستان نیز حرکتی کنند؛ اما صبح که می خواستم به مدرسه بروم مامور مرا دستگیر کرد. در راه چند تا از بچه ها مرادیدند و خودش فایده ای برای حرکت بچه ها داشت. فرهنگیان که تازه می خواستند اعتصاب کنند به پشیتیبانی از ما برخاستند و ما آزاد شدیم.
ناگفته نماند که ایشان در آن قضیه به دست ماموران مجروح می شود و برای معالجه به بیمارستان شهر قم می رود.
ورود به حوزه علمیه
ایشان پس از سرنگونی رژیم منحوس پهلوی در مدرسه عالی مطهری ثبت نام کرد و مشغول تحصیل در مسائل دینی و معرفتی شد. نوشته اند که در مدرسه جزو افراد ممتاز و خوش ذوق و با استعداد بود. او پس از یک سال وارد حوزه علمیه قم می شود و تحصیلات تخصصی خود را در مدرسه رسالت ادامه می دهد.
دغدغه جنگ تحمیلی
آن مجاهد انقلابی که به کمک خداوند متعال و همفکرانش کشور و مردم را از چنگ محمدرضا پهلوی نجات داده بود، تحمل دیده جنگ تحمیلی را نداشت. او بلافاصله به آموزش نظامی می رفت و پس از آن به جمع رزمندگان در جبهه پیوست و چند ماهی را در آن مناطق ماند.
مدتی بعد مجددا قدم در خاک جبهه ها نهاد و این بار مجروح شد و حدود 2 ماه در بستر بیماری بود.
عملیات فتح المبین سکوی پرواز
مدتی قبل از عملیات فتح المبین خود را به منطقه رسانید و نقل شده که در شب حمله در تاریکی شب مشغول راه رفتن بود که انفجار مین او را آسمانی کرد.
از دست نوشته های شهید
خط امام و ولایت فقیه که همان خط اسلام است را رها نکنید.
هواهای نفسانی را از خود دور کنید البته با کمک خدا.
به امید آن روز که تحرک را از موج های خروشان بیاموزیم و وقار و آرامش را از سکوت سفره ها فرا بگیریم. شکوفایی را از سپیدی شکوفه های بهاری و پاکی را از شبنم های سحرگاهی .
* شهدای روحانیت شیعه.ج 2 ص 305
