شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۴۱۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۴
تكرار و گسستگی در آیات نشانه بی‌نظمی نیست بلكه گوناگونی موقعیت منظم پدیده‌های متفاوت را بیان می‌دارد.
پایگاه خبری شهدای ایران، به نقل از ایکنا، آیت‎الله محمدرضا نكونام، استاد سطح عالی حوزه علمیه در ادامه پاسخ به عبدالكریم سروش در خصوص خواب‌نامه بودن قرآن و انسانی و رویایی بودن منشا قرآن، گفت: آقای سروش در مقاله خود مدعی شده است تجربه‌ پیامبر اكرم قدسی است، ولی زبان این تجربه الهی نیست؛ در حالی كه قرآن كریم زبان وحی است نه زبان رؤیا؛ پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله هم محتوا و معنا و هم واژگان قرآن كریم را با محتوای فرازمانی خود از حق تعالی گرفته و جنبه‌ حقی، الهی و قدسی در مرتبه‌ وحی هیچ گونه خلطی با زمینه‌ خلقی انسانی ندارد تا زبان آن بشری دانسته شود؛ هم‌چنین دیگر نمی‌شود ادعا كرد پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله راوی قرآن است، نه مخاطب و مخبر آن؛ زیرا این ادعا، وحی را از وجه ربوبی و حقانی كه دارد به وجه بشری تنزل می‌دهد؛ در حالی كه گفتیم نزول وحی امری الهی است و زبان وحی نیز حقی است و مقام ختمی صلی‌الله‌علیه‌وآله تنها پذیرای آن بوده است.

وی پیرامون نظم زبان قرآن كریم نیز تصریح كرد: نوشتار یاد شده یكی از نشانه‌های متنی و ساختاری قرآن كریم بر این كه روایتی از رؤیاست را گسستگی نظم قرآن كریم و تكرار فراوان آن می‌شمرد؛ باید توجه داشت گسستگی مطالب و نداشتن سبك رایج مَدرسی غیر از نزول تدریجی و نازل نشدن یك‌جای قرآن كریم است و با پراكندگی موضوعات و مطالب آن تفاوت دارد و اشكال ایشان این است كه چرا مطالب هر موضوعی به صورت یكجا و مدرسی و بدون تكرار نیامده است؟ در پاسخ باید گفت كه قرآن كریم شناسه‌ هستی است و گوناگونی آن موقعیت منظم پدیده‌های متفاوت را بیان می‌دارد.

این استاد سطح عالی حوزه، اظهار كرد: قرآن كریم شگرف‌ترین كتاب وحی است كه همه‌ معارف و حقایق تمامی عوالم ظهوری را از شروع خلقت تا قیامت در خود جای داده است؛ اگر قرآن كریم را با موجودیِ زمین و آسمان و هر آن‌چه هست تطبیق كنند، نه آیه‌ای بدون مقابل وجود خارجی می‌ماند و نه شی‌ءای خارجی است كه آیه‌ای برای آن نازل نشده باشد و به بیان قرآن كریم؛ «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی كِتَابٍ مُبِینٍ»؛ عظمت قرآن كریم در این است كه شناسه‌ تمامی پدیده‌های هستی است و بر نظم خاص آن است كه آیات و واژگان خود را چینش داده است و پراكندگی و گسستگی ظاهری آن كه ادعا شده است از رهگذر این حقیقت است كه موزون و منظم یافت می‌شود؛ اگرچه درك چنین نظمی خود نیاز به مقام عصمت دارد كه بیان‌گر كامل قرآن كریم است و با اندیشه‌های محدود و كوتاه یافت نمی‌شود؛ هرچند صاحبان علم و معرفت دور از ادراك حقایق قرآن كریم نیستند.

مراتب بی پایان نظم جهان

وی افزود: جهان یك وحدت طبیعی است و ویژگی حقیقی آن نظم آن است كه دارای مراتب بی پایان است؛ به‌طوری كه هر یك از تعینات آن، اثرات خاص خود را می‌بخشد و همه‌ مراتب از هماهنگی تام برخوردار است و نیز هر پدیده‌ای چینش خاص خود را دارد؛ پس جهان مجموعه‌ای نامنظم نیست و چنین سخنی گزافه‌ای بیش نیست كه جهان علم و دانش گواه آن است؛ گوناگونی جهان عین نظم آن است؛ نظم؛ آن چینش طبیعی موزونی است كه حركت و غایت در آن نقش اساسی داشته باشد و هر یك از موجودات سیر طبیعی خود را دنبال كند نه آن كه تمامی موجودات كلیشه‌ای، تكراری و یكسان باشند.

این نویسنده حوزوی یادآور شد: بنابراین، همان‌طور كه درباره‌ قرآن كریم گفتیم، این كتاب الهى شناسنامه‏ هستى است؛ می‌توان معنای هستی و جهان را در مورد قرآن كریم نیز آورد و گفت كه قرآن وحدتی است كه مراتب بی‌پایان دارد و دارای چینش طبیعی خاصی است كه تفاوت و تكرار آن، خود حكایت از نظم ربوبی دارد؛ مطالب قرآن كریم موزون و متنوع است و در منتهای چینش منطقی و ترتیبی، چهره‌های گوناگونی دارد و هر یك از موضوعات آن با هم نقش كاملی می‌یابد.

نویسنده كتاب تحریر التحریر تصریح كرد: از آن‌چه گذشت به نیكی دریافت می‌شود كه نمی‌توان از گسستگی آیات قرآن كریم و تكرار آن سخن گفت و آن را نشانه‌ای بر روایت بودن آن از رؤیا قرار داد.

وی در رابطه با گویایی رؤیای رسول اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز گفت: رؤیا، ظهوری از جلوه‌ روح و جسم و روان و تن آدمی است كه در خواب به خود صورت می‌دهد و انسان آن را به‌خوبی می‌یابد؛ خواه آن امر دارای جهات مادی یا فراتر از ماده و امور معنوی باشد و خواه دارای جهات منفی باشد؛ آن‌چه گفته شد مربوط به اصل رؤیا و خواب دیدن است، ولی رؤیاهای افراد با توجه به مرتبه‌ی كمالی آن‌ها متفاوت است؛ اگر بر فرض محال، قرآن كریم خوابنامه و رؤیا باشد، چون مرتبه‌ كمالی نفس در ابهام یا شفافی رؤیا مؤثر است، چنین نیست كه تمامی رؤیاها آن‌گونه كه ایشان مدعی است مه‌آلود و رمزآلود باشد و قرآن كریم باید از سنخ رؤیاهای گویا و شفاف باشد كه نیازمند تعبیر نیست.

نویسنده كتاب آفرینش انسان و ماتریالیسم، افزود: باید توجه داشت ایشان از رؤیاهای پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌گوید نه فردی عادی؛ رؤیاهای آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله با توجه به مرتبه‌ كمالی كه دارند شفاف و گویاست و نیز چون تعبیر آن با خود آن حضرت است هیچ گونه ابهامی برای ایشان ندارد؛ باید دقت شود در جهت جنبه‌ بشری چنین است كه هرچه مراتب كمالی فرد بیش‌تر باشد، صراحت، صداقت، آشكاری و صفا و صافی بودن وی در گفته‌های او نیز بیش‌تر به چشم می‌خورد و كم‌تر اهمال، اجمال و ابهامی در كلام خود می‌آورد؛ اگرچه حتی بهترین رؤیاهای نبی اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله رؤیاست و وحی نیست و با ساختار وحی تفاوت دارد؛ هر چند از این سو نیز رؤیاهای رسول اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در اوج شفافی و آشكاری است و نمی‌شود آن را با رؤیاهای افراد عادی مقایسه كرد.

قرآن به فرض رؤیا بودن شفاف و گویاست

وی عنوان كرد: تفاوت مرتبه‌ این رؤیاها چنان فراوان و طولانی است كه ویژگی‌های یكی به دیگری قابل سرایت نیست و نباید آن را مانند رؤیایی دانست كه همگان می‌بینند و به آن زبان می‌گشایند؛ چنین رؤیاهایی از باطن اولیای حق و ظهورات حقی در نهاد آنان خبر می‌دهد و ایشان را به‌سوی غیب و حقایق مرموز و پنهانی متوجه می‌دارد؛ چنین خواب‌هایی هم خود روشن و گویاست و هم زبانی كه آن را روایت می‌كند و چیزی در آن پیش و پس نمی‌شود و كمی و افزونی نمی‌پذیرد و بخشی از لوازم نبوت و پیغمبری نازل است، ولی نه وحی است و نه با رؤیایی كه عموم افراد آن را دارند یكسان است.

نویسنده كتاب قرآن كریم و زمینه‌های اقتصادی، اظهار كرد: البته این بدان معنا نیست كه افراد عادی به‌طور كلی از خواب‌های مبشر بی‌بهره باشند و در طول عمر خود آن را تجربه نكرده باشند؛ رؤیاهای مقام ختمی صلی‌الله‌علیه‌وآله تمامی صاف، سالم و حقیقی است و همان‌گونه هم روایت شده است؛ به این معنا كه حقیقتی در رؤیای آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله كاسته یا افزوده نمی‌شود و مبالغه‌آمیز نمی‌گردد و رؤیای دیده شده همان صورت خارجی و حقیقت پدیده است؛ زیرا رؤیاهای آن حضرت وزان ملكوتی دارد و ملكوت رؤیاست؛ همان‌طور كه آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله ملكوت هر چیزی را هم در خواب و هم در بیداری می‌بینند و برای همین است كه می‌توانند پدیده‌ها را از پشت سر هم مشاهده كنند؛ چرا كه با ملكوت آن‌ها و با این پدیده‌ها در ارتباط هستند و رؤیای جنگ بدر و دیدن میمون‌ها بر منبر بر اساس این اصل است كه تعبیر می‌یابد و باید خواب و مصداق حقیقی آن را یافت تا دانست به واقع رؤیا بر مصداق خارجی و حقیقی آن بدون هیچ تصرفی قابل انطباق است؛ هرچند فرد عادی در وصول به متن حقیقت كم‌تر موفق است و بیش‌تر درگیر خیال و توهم می‌گردد.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، یادآور شد: این نقد بر نویسنده وارد است كه چرا وی از رؤیاهای رسول اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌گوید ولی در توضیح، آن را به اوصاف خواب‌های پریشان متهم می‌سازد و نیز آیاتی كه بیان‌گر رؤیایی بوده و زبان رؤیایی از پیامبران و اولیای به حق را در خود دارد می‌آورد و زبان آن آیه را كه در بیان رؤیا روشن و گویاست و رؤیای آن نیز شفاف است زبان نمادین و رؤیایی قرآن كریم قرار می‌دهد و آن را نیازمند تعبیر می‌خواند و این خلط از آن رو پیش آمده است كه وی رؤیاها را به‌درستی نمی‌شناسد.

نویسنده كتاب الفهرس الحدیث لآیات الاحكام، عنوان كرد: خواب‌های مؤمنان به‌حق و اولیای خداوند از سنخ خواب‌های مبشر و گویا و یافته‌های ملكوتی است كه نیازی به تعبیر ندارد و در این صورت، حتی اگر به فرض محال، تمامی قرآن كریم خوابنامه باشد، هیچ تغییر الگوی بنیادی پیش نمی‌آید و تعبیر باید همان مسیری را برود كه تفسیر در روشی درست رفته است آن هم در جهت آگاهی به زبان قرآن كریم كه به خودی خود روشن و مبین است؛ اگرچه وحی با رؤیا متفاوت است و با هم همگونی ندارد.

سروش روشی در نقد قرآن نداشته است

وی در خصوص نقد روش بحث و ساختار ارایه‌ آن، گفت: نوشته‌ یاد شده برای فهم زبان قرآن كریم فاقد روش است؛ هرچند وی مدعی است نگاهی پدیدارشناسانه به قرآن كریم دارد، ولی منطق فهم پدیدارشناسانه‌ قرآن كریم را رعایت نمی‌كند و به داده‌های قرآن كریم در مورد زبان خود توجه ندارد و زبان روشن و گویای آن را مه‌آلود و رمزآلود جلوه می‌دهد؛ در حالی كه اگر روش تفسیری قرآن كریم درست و مبتنی بر انس با آن باشد و نیز دانش تأویل آن آموخته شود كه تمامی در جهت آموزش زبان است ـ دانسته می‌شود هویت و حقیقت زبان قرآن كریم به خودی خود آشكار است و خود با گفته‌خوان زبان می‌گشاید بدون آن كه دانش تعبیر كه دانشی اعطایی به اولیای الهی است در آن دخالتی داشته باشد؛ دانشی كه از آن در كتاب «اصول و قواعد تعبیر خواب» سخن گفته‌ایم.

وی افزود: این نوشته در تبیین ادعای خود تقلیدوار از این عالم و آن عارف سخنانی را نقل می‌كند؛ سخنانی كه پیوستارهای نوشتاری ایشان نشان می‌دهد توان تحلیل علمی و درست آن را ندارد؛ هم‌چنین با دخالت دادن احساس و عاطفه در اندیشه و انگیزش در بینش به استناد شعر یا عبارات پردازشی خود، مطلبی را مسلم و پذیرفته شده آورده كه قابل نقد و رد است؛ نویسنده به ساحت عرفان و نگاه هستی‌شناسی كه می‌رسد فروتنانه اعتراف می‌كند كه «نگارنده تهور و توان عروج بر آن بام‏هاى بلند را ندارد و از قصور پاى چوبین و بى‏تمكین خرد (خویش)، نیك باخبر است.»؛ عجیب این است كه وی در این میدان بشری چنین خاضعانه خود را افتاده می‌كند، گویی كلام مثنوی و همانند آن وحی عالی است، ولی ساحت بلند قرآن كریم كه تنها كتاب درست خداست مورد غفلت وی قرار می‌گیرد و به بهانه‌ی رویكرد پدیدارشناسانه، نظریه‌پردازی عجولانه در این ساحت را بر خود روا می‌دارد و آن را به تهور، تفصیل می‌دهد و زحمت تجسس شاهد و تفحص گواه ـ كه البته نابه‌جاست ـ را بر خود هموار می‌سازد و برای ادعایی كه خلط‌ها و خبط‌های آن فراوان است آن هم در مورد تنها كتاب جناب حضرت حق تعالی كه بر مقرب‌ترین، گرامی‌ترین و عزیزترین بنده‌ محبوبی خویش؛ حضرت رسول اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرو فرستاده است، احتیاط روا نمی‌دارد.

نویسنده كتاب التمهید فی شرح قواعد التوحید، یادآور شد: ای كاش نویسنده به جای نگاه پدیدارشناسانه‌ خام به قرآن كریم، در محضر استادی كارآزموده شاگردی می‌كرد و نخست عوالم ماورایی و باطنی و زبان تعبیری آن را می‌یافت و ای كاش وی در شناخت رؤیاها توانمند بود و آن‌گاه از رؤیا سخن می‌گفت و البته، ای كاش حوزه‌ها و عالمان دینی صبوری پیشه می‌كردند و چنین شاگردان بااستعدادی را از خود دور نمی‌ساختند و آنان را در مباحث معرفتی كارآزموده می‌كردند تا برای جهان اسلام، به سلامت مؤثر می‌افتادند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار