بشار پيشنهادهاي آمريكا را نپذيرفت. همانند پدرش كه پس از ماجراي كمپ ديويد، سفرهاش را از اعراب جدا كرد، همراه ايران شد و اولين تبريك را بابت انقلاب اسلامي، به امام خميني(ره) فرستاد. در جنگ نيز تنها كشور عربي بود كه هشت سال كنار ايران ماند، اسلحه داد و ياري رساند. اينها همه و همه باعث شد تا حافظ اسد و بشار اسد، دشمن آمريكا محسوب شوند.
شهدای ایران: هرروز ساعت شش و نيم صبح بيدار ميشود، يك ساعت ورزش ميكند. گزارشات امنيتي و نظامي را ميخواند. سپس نوبت به تماسهاي تلفني ميرسد. اين برنامهی هرروز صبح بشار اسد است. او بهطور متوسط روزانه 100 تماس تلفني ميگيرد. هم از معاونان، نظاميان و روساي نهادها كسب اطلاع ميكند و هم از زيردستان آنها براي پي بردن به جزئيات مسائل. تماس با فرماندهی ارتش بهويژه در سالهاي اخير، برنامهی ثابت بشار اسد است. جزئيات عملياتهاي روزانه را با فرماندهان ميداني چك ميكند.
مردي كه قرار نبود جانشين شود
بشار، زماني كه براي تكميل تحصيلات در رشتهی چشمپزشكي به لندن ميرفت، هيچگاه فكر نميكرد كه روزي جانشين پدر شود. چرا كه برادر بزرگتر او، باسل اسد، معقولترين و مقبولترين گزينه براي جانشيني پدر بود. باسل يكي از تأثيرگذارترين نيروهاي ارتش بود. در مسابقات اسبسواري بينالمللي نيز اسم و رسمي براي خودش در دنيا دستوپا كرده بود. به علت علاقه به مسائل سياسي بهويژه مسائل شيعيان، پروندهی حزبالله به او سپرده شده بود. ارتباط باسل با حزبالله، حساسيت فرانسه، انگليس و آمريكا را برانگيخته بود. حضور او در عرصههاي امنيتي، نظامي و سياسي سوريه در كنار شخصيت كاريزماتيك او، محتملترين گزينه براي جانشيني پدر بود.
از باسل تا بشار
ساعت شش صبح 21 ژوئيه 94، تاريخ براي باسل، بشار و مردم سوريه تقديري رقم ميزند كه پيش از آن براي كسي متصور نبود. خودروي باسل در نزديكي فرودگاه دمشق از کنترل خارج میشود و به مجسمهی حافظ اسد ميخورد. پسردايي و محافظ شخصي باسل زنده ميمانند، اما باسل بهشدت مجروح ميشود. به بيمارستاني در اطراف زينبيه منتقل ميشود اما بيفايده است.
جانشينی بشار به جاي حافظ
مرگ باسل و سن كم ماهر ـ برادر كوچكتر اسد ـ موجب ميشود كه اسد به سوريه بازگردد. آموزشهاي فشردهی نظامي و خلباني آغاز ميشود تا آمادهی جانشيني پدر شود. سال 2000 حافظ اسد فوت ميكند. تصاوير مردم گريان در تشييع جنازهی او، نشان از ارادت مردم سوريه به خاندان اسد دارد. اين ارادت با رأي 97 درصدي به بشار در انتخابات نمايان ميشود.
دشمني بشار با غربیها
از آغاز رياست جمهوري، تعارضات جدي ميان او و آمريكا اتفاق ميافتد. تلاشهاي بوش براي آشتي ميان رژیمصهیونیستی و سوريه ناكام ميماند. تلاشهاي قطر براي انتقال گاز از خاك سوريه به رژیمصهیونیستی نيز همينطور. بشار در مقابل حملهی بوش به عراق مقاومت ميكند. با تئوري «يا با ما يا بر ما»ي بوش، سوريه نيز در دستهی دشمنان آمريكا قرار ميگيرد. حملهی آمريكا به عراق، پذيرش هزاران نفر از نيروهاي مقاومت عراق در خاك سوريه، مخالفت سوريه با درخواست آمريكا مبني بر تعطيلي دفتر حماس، پناه دادن به يكميليون آوارهی عراقي و... تكههاي پازل دشمني آمريكا با بشار را كنار هم قرار ميدهد. پيمان امنيتي ميان حزبالله و سوريه، كمك به حزبالله در جنگ 33روزه سال 2006، افزايش وسيع همكاريهاي استراتژيك ايران و سوريه، تكههاي ديگر اين پازل هستند.
بيتفاوتي به امپراتور
در دورهی اوباما نيز سوريه وقعي به درخواستهاي آمريكا مبني بر دست كشيدن از جبههی مقاومت نمينهد. پادشاه عربستان نيز به بشار ميگويد، تمام لبنان و سوريه را به نامت ميزنيم، اگر از ايران دست بكشي؛ مثل اردن كه به نام خاندان هاشمي است و عربستان به نام خاندان سعودي. اما بشار زيربار نميرود. نتيجه ميشود ناآراميهاي 2011 و آغاز جنگ و پيدايش داعش. جان كري ميگويد: «ما نظارهگر بوديم كه داعش رشد ميكند، ميخواستيم براي مقابله با اسد آنها را مديريت كنيم. اما يكباره همهچيز عوض شد.» بشار اسد ميگويد: «آمريكا قبل از شروع بحران اصرار داشت سوريه عليه محور مقاومت و ايران نقش ايفا كند. ولي هيچگاه نپذيرفتيم. آمريكا ميخواست در چهارچوب طرح سازش، حقوق خود و ملت فلسطين را ناديده بگيريم. اما نپذيرفتيم.»
مرد هميشه برای دشمن
بشار پيشنهادهاي آمريكا را نپذيرفت. همانند پدرش كه پس از ماجراي كمپ ديويد، سفرهاش را از اعراب جدا كرد، همراه ايران شد و اولين تبريك را بابت انقلاب اسلامي، به امام خميني(ره) فرستاد. در جنگ نيز تنها كشور عربي بود كه هشت سال كنار ايران ماند، اسلحه داد و ياري رساند. اينها همه و همه باعث شد تا حافظ اسد و بشار اسد، دشمن آمريكا محسوب شوند.
در يازده سپتامبر
بشار متولد 11سپتامبر 1965 در دمشق است؛ يعني 20 شهريور 1344. يازدهم سپتامبر ظاهرا براي آمريكاييها خوشيمن نيست؛ چرا كه در آن اتفاقات بدي براي اين امپراتوري ميافتد؛ از جمله تولد يك دشمن سرسخت.
بشار ِچشمپزشك
تخصصش را از انگلستان گرفته است. به زبانهاي انگليسي و فرانسه و اسپانيولي هم احاطه دارد. اول قرار نبود كه رئيسجمهور سوريه شود، اما به دلیل فوت برادر بزرگترش در تيرماه 1379 به جاي حافظ، از متحدان ايران نشست.
رسانههاي ضد مقاومت
شايعهی سكتهی مغزي بشار اسد را منتشر كردند. البته با توجه به ورزش روزانه و دانش پزشكي شخص بشار، اين امر كمي بعيد به نظر ميرسيد. اين شايعه تكذيب شد و هنوز بشار در گروه مقاومت قرار دارد.
* ماهنامه همشهری پایداری؛ شمارهي 171، اسفند 95 و فروردين 96
مردي كه قرار نبود جانشين شود
بشار، زماني كه براي تكميل تحصيلات در رشتهی چشمپزشكي به لندن ميرفت، هيچگاه فكر نميكرد كه روزي جانشين پدر شود. چرا كه برادر بزرگتر او، باسل اسد، معقولترين و مقبولترين گزينه براي جانشيني پدر بود. باسل يكي از تأثيرگذارترين نيروهاي ارتش بود. در مسابقات اسبسواري بينالمللي نيز اسم و رسمي براي خودش در دنيا دستوپا كرده بود. به علت علاقه به مسائل سياسي بهويژه مسائل شيعيان، پروندهی حزبالله به او سپرده شده بود. ارتباط باسل با حزبالله، حساسيت فرانسه، انگليس و آمريكا را برانگيخته بود. حضور او در عرصههاي امنيتي، نظامي و سياسي سوريه در كنار شخصيت كاريزماتيك او، محتملترين گزينه براي جانشيني پدر بود.
از باسل تا بشار
ساعت شش صبح 21 ژوئيه 94، تاريخ براي باسل، بشار و مردم سوريه تقديري رقم ميزند كه پيش از آن براي كسي متصور نبود. خودروي باسل در نزديكي فرودگاه دمشق از کنترل خارج میشود و به مجسمهی حافظ اسد ميخورد. پسردايي و محافظ شخصي باسل زنده ميمانند، اما باسل بهشدت مجروح ميشود. به بيمارستاني در اطراف زينبيه منتقل ميشود اما بيفايده است.
جانشينی بشار به جاي حافظ
مرگ باسل و سن كم ماهر ـ برادر كوچكتر اسد ـ موجب ميشود كه اسد به سوريه بازگردد. آموزشهاي فشردهی نظامي و خلباني آغاز ميشود تا آمادهی جانشيني پدر شود. سال 2000 حافظ اسد فوت ميكند. تصاوير مردم گريان در تشييع جنازهی او، نشان از ارادت مردم سوريه به خاندان اسد دارد. اين ارادت با رأي 97 درصدي به بشار در انتخابات نمايان ميشود.
دشمني بشار با غربیها
از آغاز رياست جمهوري، تعارضات جدي ميان او و آمريكا اتفاق ميافتد. تلاشهاي بوش براي آشتي ميان رژیمصهیونیستی و سوريه ناكام ميماند. تلاشهاي قطر براي انتقال گاز از خاك سوريه به رژیمصهیونیستی نيز همينطور. بشار در مقابل حملهی بوش به عراق مقاومت ميكند. با تئوري «يا با ما يا بر ما»ي بوش، سوريه نيز در دستهی دشمنان آمريكا قرار ميگيرد. حملهی آمريكا به عراق، پذيرش هزاران نفر از نيروهاي مقاومت عراق در خاك سوريه، مخالفت سوريه با درخواست آمريكا مبني بر تعطيلي دفتر حماس، پناه دادن به يكميليون آوارهی عراقي و... تكههاي پازل دشمني آمريكا با بشار را كنار هم قرار ميدهد. پيمان امنيتي ميان حزبالله و سوريه، كمك به حزبالله در جنگ 33روزه سال 2006، افزايش وسيع همكاريهاي استراتژيك ايران و سوريه، تكههاي ديگر اين پازل هستند.
بيتفاوتي به امپراتور
در دورهی اوباما نيز سوريه وقعي به درخواستهاي آمريكا مبني بر دست كشيدن از جبههی مقاومت نمينهد. پادشاه عربستان نيز به بشار ميگويد، تمام لبنان و سوريه را به نامت ميزنيم، اگر از ايران دست بكشي؛ مثل اردن كه به نام خاندان هاشمي است و عربستان به نام خاندان سعودي. اما بشار زيربار نميرود. نتيجه ميشود ناآراميهاي 2011 و آغاز جنگ و پيدايش داعش. جان كري ميگويد: «ما نظارهگر بوديم كه داعش رشد ميكند، ميخواستيم براي مقابله با اسد آنها را مديريت كنيم. اما يكباره همهچيز عوض شد.» بشار اسد ميگويد: «آمريكا قبل از شروع بحران اصرار داشت سوريه عليه محور مقاومت و ايران نقش ايفا كند. ولي هيچگاه نپذيرفتيم. آمريكا ميخواست در چهارچوب طرح سازش، حقوق خود و ملت فلسطين را ناديده بگيريم. اما نپذيرفتيم.»
مرد هميشه برای دشمن
بشار پيشنهادهاي آمريكا را نپذيرفت. همانند پدرش كه پس از ماجراي كمپ ديويد، سفرهاش را از اعراب جدا كرد، همراه ايران شد و اولين تبريك را بابت انقلاب اسلامي، به امام خميني(ره) فرستاد. در جنگ نيز تنها كشور عربي بود كه هشت سال كنار ايران ماند، اسلحه داد و ياري رساند. اينها همه و همه باعث شد تا حافظ اسد و بشار اسد، دشمن آمريكا محسوب شوند.
در يازده سپتامبر
بشار متولد 11سپتامبر 1965 در دمشق است؛ يعني 20 شهريور 1344. يازدهم سپتامبر ظاهرا براي آمريكاييها خوشيمن نيست؛ چرا كه در آن اتفاقات بدي براي اين امپراتوري ميافتد؛ از جمله تولد يك دشمن سرسخت.
بشار ِچشمپزشك
تخصصش را از انگلستان گرفته است. به زبانهاي انگليسي و فرانسه و اسپانيولي هم احاطه دارد. اول قرار نبود كه رئيسجمهور سوريه شود، اما به دلیل فوت برادر بزرگترش در تيرماه 1379 به جاي حافظ، از متحدان ايران نشست.
رسانههاي ضد مقاومت
شايعهی سكتهی مغزي بشار اسد را منتشر كردند. البته با توجه به ورزش روزانه و دانش پزشكي شخص بشار، اين امر كمي بعيد به نظر ميرسيد. اين شايعه تكذيب شد و هنوز بشار در گروه مقاومت قرار دارد.
* ماهنامه همشهری پایداری؛ شمارهي 171، اسفند 95 و فروردين 96