شهدای ایران shohadayeiran.com

این فرد تمام اعتبار خود را از این کشور دارد، فعالیتش را در ایران آغاز کرده است و تمام حیثیت و شهرتی را که به واسطه آن توانست به ینگه دنیا برود و به خیال خود قله های ترقی را طی کند و خیالات خام به سرش بزند، مدیون ایران و ایرانیان است...
شهدای ایران: طی روزهای گذشته و در میان انبوه اخبار، خبری نظرها را به خود جلب کرد. شادمهر عقیلی خواننده ای که پس از معروف شدن و به دست آوردن شهرت و اعتبار کاری در ایران، به یک باره به خارج از ایران مهاجرت کرد و فیلش هوای هندوستان کرد. این که چرا چنین اتفاقی رخ داد خود جای کار بسیار دارد و بارها محل بحث قرار گرفته است، اما آن چه که ما را بر آن داشت تا مجددا به این فرد بپردازیم، صحبت هایی است که این اواخر از او منتشر شده است.


اظهارات ضد ایرانی و وطن فروشانه شادمهر


به گزارش بولتن نیوز، این خواننده با انتشار متنی از وصیت کردنش برای سوزاندن جسدش پس از مرگ گفت و این که هیچ وقت به ایران اگر امثال شادمهر عقیلی به ایران و ایرانی اعتقاد داشتند، هیچ‌وقت ترک وطن نمی‌کردندبرنمی گردد: «برای این که به شایعات پایان بدم واسه اولین و آخرین بار این پست را به مدت یک روز بالا نگه می دارم و بعد پاک می کنم و اگر اشکال نداره دیگه در این مورد کامنت نزارید.  من پارسال توسط وکیل خودم وصیت کردم که اگه واسم اتفاقی افتاد به هیچ وجه بدن من به ایران برنگرده, اون رو بسوزونن و خاکسترش رو در اقیانوس اطلس بریزند لطفا مجبورم نکنید که کامنت ها رو ببندم.»
             
این اظهارات بسیار جالب است. اولین مورد این جاست که این فرد تا چه اندازه خود را با اهمیت می داند که فکر می کند آمدن یا نیامدنش به ایران آسیبی به کشور خواهد زد و برای جامعه ایران اهمیتی دارد. دیگر این که چگونه می توان چنین بی وطن و بی هویت شد. این فرد تمام اعتبار خود را از این کشور دارد، فعالیتش را در ایران آغاز کرده است و تمام حیثیت و شهرتی را که به واسطه آن توانست به ینگه دنیا برود و به خیال خود قله های ترقی را طی کند و خیالات خام به سرش بزند، مدیون ایران و ایرانیان است. حال این اظهاراتش جای تأسف دارد. نه تأسف برای او، بلکه برای کسانی که چنان فضایی را به وجود آورده اند که عقیلی و امثالهم بدون این که پس از خروج از ایران به جایی برسند، خود را بسیار دست بالا می گیرند و چنان با دیده از بالا به پایین به ایران و مردمی که در آن زندگی می کنند نگاه می اندازند که گویی رگ و ریشه شان در این خاک نیست.
             
وطن فروشی امثال عقیلی برای اولین بار نیست که از سوی مثلا هنرمندان ایرانی کوچ کرده به خارج رخ داده است. پیش از عقیلی امثال مخملباف و قبادی و پناهی بوده اند. این که این افراد چرا به این جا کشیده می شوند عجیب است. هنگامی که نقطه شروع امثال عقیلی را می ببنیم، متوجه می شویم که این افراد به نقطه پایان هنر خود رسیده اند و دیگر چیز جدیدی برای عرضه ندارند. پس بهترین راه را برای این که هم چنان در صحنه باشند، فعالیت ها و اظهارات سیاسی می دانند تا از این طریق هم  در صدر اخبار قرار داشته باشند و هم این که بتوانند از مزایای وطن فروشی بهره مند شوند. سطح درک و شعور این افراد تا چه اندازه ای پایین آمده است که می توانند تنها برای منافع شخصی خود و ارضای شهوت مورد توجه بودن، کشور خود را فراموش کنند و مام وطن خود را به این قضیه بفروشند.
             
چقدر این افراد می توانند پست و فرومایه باشند که بندگی دیگری و اجانب را بپذیرند و مطابق میل آن ها رفتار کنند اما خاک خود را که حیات و آبرو و موجودیت خود را از آن دارند، به جوی بفروشند. و عجیب تر این که عده قلیلی در داخل کشور نیز این ها را تصدیق می کنند و اظهارات مغرضانه این افراد را مورد حمایت قرار می دهند. اغلب این موج حمایت ها نیز از طریق فضای مجازی و کاملا سازماندهی شده انجام می شود تا بتوانند در فضای عمومی ایران، حمایت ها را به سوی خود جلب کنند، و چه خیال خامی. این افراد با حداقل پایگاه و تنها به واسطه چند کار، چنان دچار توهم می شوند که فکر می کنند ترشحات ذهن مریضشان برای عموم مردم ایران اهمیت دارد و همین امر نشان می دهد که جز خیال باطل چیزی در چنته خود ندارند.

* بولتن نیوز

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار