شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران: کارشان خاموش کردن آتش بود. کارشان ریختن آب بر آتش بود. کارشان نجات جانها بود.


آتشی که

آتش سوزی این بار با دفعات قبل فرق داشت؛ با اینکه ساعتهاست که آتش ظاهری خاموش شده است اما آتشی که او برپا کرد همچنان شعله ور است و هر دم بر شعله هایش افزونتر می گردد؛ آن آتش که خاموش شد دیوار و لباسهای پاساژ و... را هدف داشت و آتشی که هنوز شعله ور است،دلها را آتش زد.

همیشه آنها در پی علت بودند و این بار خودشان علت شدند!

وسعت آتش سوزی تا حدی گسترده بود که میلیونها نفر را دربر گرفت. اطفاء حریق نیز امکان پذیر نیست، چرا که خود آتش نشان این بار در آتش است.

جان هایی را نجات داد در حالی که جان خود را فدا نمود.

همه را بیرون برد، در حالی که حادثه در کمین خودش بود و این بار آتش نشان بود که حادثه او را با خود برده است.

آوارهای ساختمان پلاسکو خواب ناز دخترک را امشب پریشان نموده است و دخترک چشم انتظار بابا بی صبرانه لحظه ها را می شمارد.

آتش امروز عمر پیرمرد را خاکستر کرد و دستان لرزانش را به آسمان بلند کرده است تا شاید بار دیگر جوانش درب خانه را به صدا در آورد.

آتش نشان، آتش را خاموش کرد و مظلومانه خود در زیر خرواری از خاک گیر افتاد.

حماسه آتش نشان امروز بالاترین بازدید خبری را داشت، امروز غیرت او در صدر اخبار می چرخد.

تنها کار ما برای سفرکرده های شهیدِآتش نشان، صلواتی است که بدرقه ی راهشان می کنیم و دعایی برای آن غیرتمندانی که در زیر آواری از خاک و آهن گرفتار شده اند می نماییم که: الهی! چشم هایی منتظر باز گشت سلامت آنان هستند، آنان را از اضطراب و نگرانی رها بفرما و عزیزانشان را سلامت بازگردان....

*علی صالحی
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار