شهدای ایران shohadayeiran.com

4 دی ماه، سالروز عملیات کربلای 4 در سال 1365 است؛ عملیاتی که در میان نسل جوان امروز ایران، با هشتگ 175 غواص شناخته شد و دست به دست گشت؛ زمانی که تابستان سال گذشته پس از گذشت 29 سال، پیکرهای دست‌بسته غواصان این عملیات در منطقه ابوفلوس عراق تفحص و کشف شد و به کشور بازگشت.
به گزارش شهدای ایران، این عملیات ناموفق، با شکستی سنگین و بر جای ماندن هزاران شهید ایرانی در منطقه عملیات، به پایان رسید و پس از سه دهه با بازگشت پیکرهای غواصان جوانی که با دست بسته زنده‌ به گور شده بودند، چهره‌ای غم‌انگیزتر گرفت.

ولی اکنون، یکی از رزمندگان خوزستانی حاضر در عملیات کربلای 4، آن را تراژدی نمی‌داند.

علی بختیارپور، رزمنده جبهه‌های خوزستان در دوران جنگ تحمیلی، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: اساسا عملیات کربلای 4 را حادثه غم‌انگیزی نمی‌بینم، زیرا جنگ را روند پیوسته‌ای می‌بینم؛ هر چند به عنوان یک عنصر نظامی که تحلیل مستمری از روند تحولات جنگ داشت در لحظات و روزهایی که درگیر کربلای 4 بودیم و حتی پیش از این که به خط بزنیم و یکی دو روز قبل از آغاز عملیات یا حتی قبل از آن، به توفیق در این عملیات امیدوار نبودم.

از اول هم توفیق کربلای 4 را باور نداشتیم

وی افزود: نه تنها من بلکه تعداد دیگری از دوستان هم که در جریان آماده‌سازی این عملیات بودند،‌ چندان به توفیق این عملیات امیدوار نبودند. کار ما به گونه‌ای بود که ماه‌ها پیش از عملیات کار آماده‌سازی عملیاتی را انجام می‌دادیم، طرح را دریافت می‌کردیم و بعد بر اساس شناسایی منطقه، طرح تغییر می‌کرد.

این رزمنده خوزستانی گفت: ما هم کنار فرماندهان بزرگ مانند آقای غلامپور ،‌شهید احمد سیاف، سردار محرابی، سردار حسن دانایی و دیگر عزیزان، در آماده‌سازی منطقه کار می‌کردیم و از ابتدا و در حدود یک هفته قبل از عملیات، توفیق این عملیات را چندان باور نداشتیم.

دلایل نظامی ناامیدی از کربلای 4

بختیارپور ادامه داد: از منطقه نهر خین تا جنوب جزیره مینو، محدوده عملیات کربلای 4 بود و آماده‌سازی برای انجام این عملیات در حوزه ین محدوده انجام می‌شد. این که امیدی به توفیق عملیات کربلای 4 نبود،‌ دلایل نظامی داشت؛ از جمله این که ما یک بار در عملیات والفجر 8 در منطقه‌ای شبیه به منطقه عملیات کربلای 4، در جنوب همین منطقه عملیات کرده بودیم و نشان داده بودیم که توانایی عبور از رودخانه را داریم و بنابراین دشمن از این جهت روی ما حساب می‌کرد.

وی گفت: در منطقه عملیات والفجر 8 پوشش نخل‌ها عمق زیادتری داشت و توانسته بودیم امکاناتمان را به خوبی پوشش دهیم. ولی در منطقه‌ای که ما برای انجام کربلای 4 بودیم، ساحل تقریبا یک ساحل صنعتی و انسانی بود، ساحلی بود که دست بشر از قبل در آن رفته بود و چندان طبیعی نبود و بنابراین هر تغییری در این ساحل به چشم می‌آمد.

بختیارپور اظهار کرد: پوشش نخل‌ها در این منطقه خیلی تنک و خیلی کم‌عرض بود و بنابراین هیچ حرکتی از دید دیدبانان و سربازان شناسایی دشمن پنهان نمی‌ماند.

وی افزود: عقبه منطقه توسط رودخانه کارون به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شده بود که می‌توان گفت این وضعیت یک ضعف برای عملیات بود و بسیاری مسایل دیگر که در آکادمی‌های نظامی باید به آن پرداخته شود.

چرا کربلای 4 یک تراژدی نیست؟

این عضو قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس گفت: این‌که چرا کربلای 4 را یک تراژدی و فاجعه نمی‌بینم؛ به دلیل توفیق کربلای 5 است که پس از این عملیات به دست آمد. عملیات کربلای 5 از جهت اهمیتی که برای ایران داشت، بی‌نظیرترین عملیات ما در طول هشت سال دفاع مقدس بود و حتی در قوام نظام نقش داشت.

وی افزود: پس از این‌که در کربلای 5 از نهر جاسم عبور کردیم، قطعنامه 598 با آن امتیازاتی که در آن برای ایران قائل شده بودند، ‌تصویب شد و این‌که دنیا صدام را در آستانه سقوط می‌دید، به دلیل موفقیت کربلای 5 بود.

بختیارپور اظهار کرد: این پیروزی کربلای 5 به وجود نیامد مگر این‌که کربلای 4 با آن وضعیت از دست داده شد.

فرمانده گوشش به غر زدن‌ها بدهکار نبود

وی با اشاره به پیوستگی دو عملیات کربلای 4 و کربلای 5 گفت:‌ ما هر سال یک عملیات انجام می‌دادیم؛ سالانه حوالی بهمن ماه تا اسفندماه، که در جنوب هوا خوب بود و نیروهای مردمی هم به دلایل گوناگون آمادگی داشتند که در جبهه‌ها حاضر شوند، یک عملیات انجام می‌دادیم و دشمن هم می‌دانست که ما توان انجام سالانه یک عملیات را داریم.

این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: از هفته‌های قبل از آغاز عملیات کربلای 4، بسیاری از فرماندهان و حتی عناصر پایین‌تر، غر می‌زدند که این عملیات شکست می‌خورد و این عملیات مشکل دارد و از این مسایل. ولی فرماندهی گوشش بدهکار نبود و مسیر خود را می‌رفت و همه فکر می‌کردند که فرماندهی جنگ در حقیقت می‌خواهد حتما یک عملیات انجام دهد و شرایط برایش مهم نیست.

نسبت به آقای رضایی تلقی‌های بدی صورت می‌گرفت

وی گفت: حتی تلقی‌های بدی هم نسبت به آقای محسن رضایی فرمانده سپاه صورت می‌گرفت. خود من شاهد بودم و حتی حرف‌های بدی هم به فرمانده زده شد ولی ایشان با تحمل و تعمق و با سکوت از کنار این قضیه می‌گذشتند و خود من یکی دو مورد از این برخوردها با ایشان را دیدم.

بختیارپور افزود: معمولا وقتی عملیاتی انجام می‌دادیم، در جریان عملیات حدود 200 تا 250 گردان نیرو به یک منطقه می‌زدند، مثلا عملیات والفجر 8 با حدود 250 گردان انجام شد. این در حالی بود که وقتی در کربلای 4 اقدام کردیم، فرماندهی تنها 50 گردان را به خط زد، ولی تمامی استعداد آتش را هم روی منطقه ریخت.

وی اظهار کرد: ما در قالب این 50 گردان به خط زدیم و حدود 12 تا 13 گردان از ما مجروح و شهید شدند و بقیه نیروها برگشتند در حالی که چیزی حدود 260 تا 270 گردان در دست داشتیم.

پیروزی کربلای 5 را در خواب هم نمی‌دیدیم

این عضو معاونت عملیات قرارگاه کربلا در دوران دوفاع مقدس گفت: دشمن بعد از عملیات کربلای 4 که اسم آن را هم تاج‌المعارک گذاشت، از آن استفاده تبلیغاتی کرد و گفت ایران عملیات سالانه‌اش را انجام داده و با شکست مواجه شده است.

وی افزود: دقیقا بعد از عملیات کربلای 4 و حدود یک هفته پس از آن، عراقی‌ها به همه نیروهایشان مرخصی دادند، در حالی که ما 25 روز بعد به منطقه کربلای 5 زدیم و جایی را شکافتیم که در خواب هم تصور نمی‌کردیم.

بختیارپور ادامه داد: این را به جرات و جلوی همه هم می‌گویم که ما در خواب هم تصور نمی‌کردیم که بتوانیم از آب‌گرفتگی شلمچه عبور کنیم،‌ برویم در یک منطقه پنج‌ضلعی که از بزرگ‌ترین موانع نظامی دنیا هم مسلح‌تر بود و تمام آن پنج‌ضلعی را هم تصرف کنیم و این کار را هم در زمانی حدود سه ساعت و نیم انجام دهیم.

وی گفت: از آن‌جا که ما تجهیزات زیادی نداشتیم، شب عملیات می‌کردیم زیرا تجهیزات نظامی در شب کارایی چندانی ندارند و تانک‌ها و نفربرها و پروازهای هواپیمایی و هلی‌کوپترها همه در شب مشکلات و محدودیت‌هایی دارند ولی نیروی انسانی این محدودیت‌ها را ندارد.

دشمن با عملیات کربلای 4 به اشتباه افتاد

این رزمنده خوزستانی اظهار کرد: از آن‌جا که قابلیت ما روی نیروی انسانی بود،‌ شب عملیات کردیم و بنابراین اصرار داشتیم از تمام طول تاریکی نهایت استفاده را ببریم. بنابراین در عملیات کربلای 5 در کمتر از سه ساعت و نیم در تمام منطقه به اهدافمان رسیدیم. چرا؟ به پاس خون شهدا و به ذخیره شهدایی که در کربلای 4 دادیم این توفیق به دست آمد؛ دشمن با عملیات کربلای 4 به این اشتباه افتاد که عملیات سالانه ایران تمام شده است.

وی افزود: فرماندهی جنگ این‌جا نه تنها دشمن را فریب داد بلکه نیروهای اطراف خودش هم چنین تصوری کردند و در واقع ما خودمان هم دچار فریب فرماندهی شدیم و نکته اساسی در کربلای 4 این بود.

بختیارپور ادامه داد: کربلای 4 را به عنوان یک توفیق بزرگ در مدیریت جنگ باید نگاه کرد وگرنه جنبه‌های تراژیک در همه لحظه‌های جنگ وجود دارد.

وی گفت: جنگ اساسا چیز خوبی نیست و در همه جنگ‌ها لحظه‌های غم‌انگیز هست و ماجرای غواص‌هایی که با دست بسته در کربلای 4 به شهادت رسیدند، یکی از آن صحنه‌های تراژیک جنگ ایران و عراق بود.


*ایسنا
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار