جریان داخلی فتنه چه عملکردی داشت؟

این جریان در انتخابات ریاست جمهوری 88 شکست خورد و برنامه آنها این شد که از این فرصت استفاده کرده و به جنگ کل نظام اسلامی بروند و با این محاسبه غلط اغتشاش راه انداخت و لذا تمام تهران را به بلوا کشاندند و نظام اسلامی نیز با متانت با آنها برخورد کرد و داشتند وضعیت را به مرحله جنگ تمام عیار داخلی البته با دخالت خارجی‌ها می‌کشاندند که رهبری و مردم وارد میدان شدند و با حماسه زیبای 9 دی سایه جنگ و ویرانگری و برادرکشی را از سر کشور دور کردند.

چرا می‌گویید جنگ داخلی راه می‌افتاد؟

ببینید ذات این گونه اغتشاشات، جنگ آفرین است به همین جنگ سوریه و عراق نگاه کنید ببینید اول با 2 اغتشاش کوچک در کردستان سوریه و دیاله عراق استارت خورد، در ایران هم همین فرمول عملیاتی می‌شد به این صورت که اولش با شعارهای نرم وارد شدند بعدش افراطی‌ها وارد گود شدند و شعارها از «رای ما چی شد» شروع شد بعد به اهانت بی‌شرمانه به نظام مبدل شد و بعد منافقین وارد شدند و با اسلحه چند نفر را از هر دو طرف کشتند مانند ندا آقا سلطان و داشتند نیروهای انتظامی را تحریک می‌کردند تا واکنش خشن نشان دهند که مقام معظم رهبری فرمودند، به شهید حاج حسین همدانی فرمانده میدان فرمودند من آرام کردن تهران را بدون کشته می‌خواهم.

سران فتنه چه نقشی داشتند؟

 اما سران داخلی و آمریکایی اغتشاش ول کن نبودند و دائم بر طبل درگیری‌ها می‌کوبیدند تا کوه کشته از دو طرف درست بشود و اگر نیروهای امنیتی‌مان تدبیر به خرج نمی‌دادند درگیری که بصورت آتش زدن و تخریب کردن اماکن دولتی درآمده بود به درگیری مسلحانه فراگیر و پر شدت مبدل می‌شد و در این زمان گروه‌های مسلح داخلی و خارجی وارد میدان می‌شدند و اینجا بود که نظام نیز راهی به جز دفاع متوازن نداشت و این یعنی جنگ و ورود قدرت‌های جهانی در جنگ داخلی ایران و شک نکنید بسیار بدتر از سوریه می‌شد بطوری که بدتر از زمان جنگ 8 ساله در ایران اتفاق می‌افتاد.

مرغداری‌های ما را هم آمریکا و هم پیمانانش بمباران می‌کردند و امنیت و زندگی با ایران خداحافظی می‌کردند.

تحمل نظام به چه معنی بود؟

عرض کردم سیاست نظام بر صبر و شکیبایی بود و نمی‌خواست مانند اغتشاشگران رفتار کنند به عنوان مثال وقتی رهبری اعلام کردند کشته را تحمل نمی‌کنند سردار شهید حسین همدانی طرحی را اجرا کرد که اوضاع با کمترین تلفات کنترل شد و ایشان دستور داد نیروهای میدانی و فضول اغتشاش را شناسایی کرده و روزهایی که ضد انقلاب قرار می‌گذاشتند تجمع و اغتشاش داشته باشند درب منزل هر کدام از اغتشاشگران میدانی که به 5 هزار نفر می‌رسید یک مامور بایستد و فقط اجازه ندهد اینها از خانه‌های‌شان خارج شوند و حق هیچ برخورد و یا دستگیری را نداشتند و این شد که از یک طرف اغتشاشگران بی‌انگیزه شدند و از سوی دیگر مردم ورود کردند و اوضاع کنترل شد.

اما تعداد اعتراض کننده‌ها در روزهای اول زیاد بود؟

بله زیاد بود تا میلیون هم رسید چون به آنها گفته شده بود رای شما را ضایع کرده‌اند و القاء کرده بودند که تقلب شده و با چنین القایی من و شما هم اگر بودیم اعتراض می‌کردیم اما این تعداد از مردم که انصافا اغتشاشگر نبودند در روزهای بعد وقتی فهمیدند القائات دروغ بوده پس کشیدند و به همین دلیل تعداد خیلی کاهش پبدا کرد به طوری که فقط انگیره‌دارها ماندند و در روزهای آخر به 20 هزار نفر هم نمی‌رسیدند دقیقا مانند القایی که در موضوع ( برجام ) شد و آقایان به مردمی که کمرشان زیر بار گرانی و تورم خورد شده گفتند با این برجام همه مشکلات اقتصادی شما حل می‌شود و کشور گلستان می‌شود معلوم است که با چنین قول دادن‌هایی همه برای برجام اظهار تشنگی کنند و آن روزها برجام 74 درصد طرفدار داشت اما حالا که معلوم شده آن ادعاها دروغ بوده بستر برجام چند تا طرفدار بیش ندارد.

طرفداران غرب می‌گویند رابطه با آمربکا مشکل اقتصادی را حل می‌کند این ادعا چه میزان واقعی است؟

اول اینکه اگر اوضاع اقتصادی خوب نیست که واقعا هم نامطلوب است عمدتا محصول عملکرد خود اینهاست چرا که اینها از 38 سال عمر انقلاب 30 سال دولت دست‌‌شان بوده، به اسامی نگاه کنید؛ سالی 300 هزار میلیارد تومان وام را به چند صد نفر خاص می‌دهند.

اقتصاد مقاومتی چه اندازه در رونق اقتصادی کشور می‌تواند نقش داشته باشد؟

طبق قانون اساسی رهبری وظایفی دارد از جمله تعیین و ابلاغ سیاست‌های کلی نظام است و سیاست‌های کلی مانند اقتصاد مقاومتی و چشم انداز 1404 کشور و سیاست‌های 37 گانه که تا حالا ابلاغ شده این‌ها برای کشور حکم ریل‌گذاری و نقشه راه را دارند که بایست رهبری تعیین و ابلاغ و قوای سه گانه و نهادهای حکومتی برنامه‌ها و اقدامات خود را بر اساس این سیاستها تدوین و اجرا کنند تا کشور در سال 1404 رتبه اول در بین 25 کشور هم حوزه‌ای تبدیل شود و اما وظیفه اجرایی کردن سیاست‌ها با دولت و مجلس و قوه قضاییه و سایر نهادهاست و می‌بینیم رهبری وظیفه خود را انجام داده و می‌دهد و اینجا سایرین هستند که باید به وظیفه خود به خوبی عمل کنند تا اوضاع درست بشود.

اهداف راهبردی آمریکا قبل و بعد فتنه 88 چه بوده و چه هست؟

آمریکا قبل از فتنه 88 اهدافی چون کودتا و جنگ‌های منطقه‌ای و ترور و اغتشاشات خیابانی و تحریم‌های کم جان را در دستور کار داشت تا نظام اسلامی را تضعیف کند اما بعد از فتنه اهداف خود را افزایش کیفی و کمی داد و دنبال یک هدف سه مرحله‌ای بود از جمله، 1- براندازی نظام 2- فشار برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی 3- استحاله از داخل و بی‌هویت ساختن جامعه ایرانی که البته نتیجه هر سه براندازی است.

فتنه 88 چه نقشی در افزایش تحریم‎ها و به خصوص تحریم‌های فلج‌کننده نفتی و مالی داشت؟

خود آمریکایی‌ها جواب این سوال را داده‌اند آنجایی که جان بولتن نماینده آمریکا در سازمان ملل آن زمان اعلام کرد پرونده تحریم دو سال بود از روی میز کنار گذاشته شده بود اما اعتراضات مردم تهران موجب شد این پرونده به روی میز برگردد و هیچ عاملی مثل فتنه نتوانست کشور را در تحریم‌های شکننده قرار دهد و البته نقش خائنین و آقازاده‌ها در ایجاد تحریم خیلی موثر بود چرا که نماینده میرحسین موسوی و مهدی هاشمی رفتند آمریکا و اطلاعات محرمانه اقتصادی و امنیتی کشور را به دشمن دادند و دشمن را تحریک به افزایش تحریم کردند و خانم کلینتون در خاطرات خود و در کتاب تصمیم‌های سخت می‌گوید وقتی اعتراضات مردم را در خیابان‌های تهران دیدیم فهمیدیم که باید پیچ تحریم را سفت کنیم.

البته نباید یادمان برود که اصلاح‌طلبان عامل اصلی بهانه دادن به دشمن در پرونده هسته‌ای نیز بوده‌اند و یادتان هست که آقای روحانی در جریان مذاکرات برجام به صراحت اعلام کرد که وقتی دبیر شورای امنیت ملی بود چندین سانتریفیوژ آلوده را به اشتباه وارد کشور کرده بودند که آژانس روی آن حساس شد؛ این گروه خودشان دشمن را روی هسته‌ای ما حساس کردند و خودشان با به راه انداختن فتنه باعث ایجاد تحریم و فقیرتر شدن مردم شدند.

 چه رابطه‌ای بین فتنه 88 و برجام وجود دارد؟

این دو پروژه یک هدف را دنبال می‌کنند آن هم تغییر رفتار ایران برای تغییر ساختار است و اگر دشمن موفق بشود فقط تغییر نظام رخ نخواهد داد بلکه تغییر ایران اتفاق می‌افتد و ایران به خرابه‌ای بسیار بدتر از سوریه تبدیل می‌شود زیرا به قول آمریکایی‌ها مشکل آنها با ما سر «دی‌ان‌ای» ایرانی است که ظلم را بر نمی‌تابد.

ولی اصلاح‌طلبان مدعی هستند که دولت قبل عامل اعمال تحریم علیه کشورمان است؟

این هم از دروغ‌های گوبلزی است که این‌ها مطرح می‌کنند، توضیحش این است که در سال 82 و 83 و در زمان خاتمی؛ آقای روحانی مسؤول پرونده هسته‌ای بود و دقیقا مثل برجام تبلیغات وسیعی راه انداخت که غرب آماده همکاری با ایران است اما موضوع چیز دیگری بود و وزیر خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان را به سعدآباد دعوت کرد و متعهد شد هسته‌ای را تعطیل و پروتکل را اجرا کند و همه این کارها بدون سیر قانونی انجام شد و قرار شد غربی‌ها از رفتن پرونده هسته‌ای ما به شورای امنیت جلوگیری کنند و دارایی‌های ما را هم برگردانند و ایران به تعهدات خود عمل کرد ولی 8 ماه از عدم اجرای تعهد توسط غربی‌ها گذشت و خبری نشد تا اینکه دولت احمدی‌نژاد بر سر کارآمد و تصمیم کل نظام این شد که راهبردی عملی شود که غرب را مجبور به انجام تعهدش کند و به همین دلیل فعالیت هسته‌ای از سر گرفته شد.

از طرف دیگر مذاکرات هم دنبال شد و در ظرف چند ماه آمریکا را هم مجبور کردند بیاید پای مذاکره چون در زمان روحانی آمربکا نمی‌آمد به مذاکره و دولت قبل با ادامه این سیاست، کار را به جایی رساند که آمریکا تسلیم شد و فریز در برابر فریز را پذیرفت یعنی ما اورانیوم 20 درصدی را به خارج بفرستیم و آنها هم همه تحریم‌ها را بردارند و کارداشت به نتیجه می‌رسید که اصلاح طلبان و مهدی هاشمی خودشان را به آمریکایی‌ها رساندند و گفتند با این دولت توافق نکنید که فایده ندارد و تا یک سال دیگر صبر کنید تا در انتخابات 88 یکی از دوستان خودتان سر کار می‌آید و آن وقت با او توافق خیلی خوبی خواهید داشت.

 پس می‌بینید که طرفداران غرب با وارد کردن سانتریفوژهای آلوده هم دشمن را نسبت به هسته‌ای ما حساس کردند و هم با ایجاد فتنه،  تحریم را به کشور تحمیل کردند و فقر امروز ما محصول تفکر اصلاح‌طلبی و اعتدالی است و این‌ها با سیاست اعتماد به غرب کشورمان را چند دهه عقب بردند و امروز آمده‌اند و می‌گوبند اشتباه کردیم، اشتباه؟

شما قدرت بازدارندگی مارا تضعیف کردید و 32 میلیارد دلار هسته‌ای را به باد دادید و خون دانشمندان کشور را نادیده گرفتید که به هیچ برسید؟ شما اقتصاد کشور را با امید به آمریکا فلج کردید و اکنون می‌گویید اشتباه کردیم.