به گزارش شهدای ایران به نقل از جام‌جم، عصر 21 تیر سال 94 ماموران کلانتری تهرانسر در غرب تهران در جریان قتل زن 39 ساله‌ای قرار گرفتند که با ضربات چاقو از پا درآمده بود. ماموران نیز پس از حضور در محل حادثه، بازپرس کشیک قتل را باخبر کردند.



اعضای تیم جنایی در گام نخست پی بردند دختر هشت ساله مقتول، شاهد حادثه بوده است. دختر کوچولو گفت: همراه مادرم در خانه بودیم و برادرم در کوچه سرگرم بازی بود که عمو سیاوش در خانه‌مان را زد، اما مادرم برای این که تنها بودیم، در را به رویش باز نکرد.

عمو سیاوش با چاقویی که در دست داشت به زور وارد خانه شد و مادرم را زد. ماموران در ادامه تحقیقات دریافتند سیاوش 31 ساله چند ماه پیش با خواهرشوهر مقتول به‌صورت موقت ازدواج کرده است. به این‌ترتیب ردیابی‌های پلیسی ادامه یافت و ماموران حدود 10 روز بعد موفق شدند سیاوش را در کرج دستگیر کنند.

وی در اعترافاتش گفت: بیکار بودم و بی‌پولی بشدت عذابم می‌داد. به همین علت قصد داشتم هرطور شده طلا و جواهرات زن آشنا را سرقت کنم و به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کردم. روز حادثه نیز با چاقو قصد ترساندن زن جوان را داشتم و فکر نمی‌کردم او کشته شود. پس از افتادن او، طلاهایش را برداشتم و فرار کردم.

بازپرس سعید احمدبیگی پس از تحقیقات تکمیلی و شنیدن اعترافات متهم، کیفرخواست سیاوش را به اتهام سرقت مقرون به آزار، ضرب و جرح عمدی با چاقو و قتل صادر کرد. پرونده نیز برای محاکمه و صدور حکم نهایی دراختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.

صبح دیروز متهم در شعبه چهارم کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغر عبداللهی محاکمه شد. ابتدای جلسه دادگاه، اولیای دم مقتول برای قاتل درخواست قصاص کردند.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با رد اعترافات قبلی خود، ادعای جدیدی را مطرح کرد. او مدعی شد من قربانی دروغگویی و عشق به زندگی شدم. مدتی بیکار شده بودم. روز حادثه برای پیدا کردن کار به اداره کار رفته بودم. همسرم با من تماس گرفت و گفت به خانه برادرش رفته که از او پول قرض بگیرد. از این موضوع ناراحت شدم. دوست نداشتم از کسی پول قرض بگیرد. به آنجا رفتم و با جسد زن جوان روبه‌رو شدم. همسرم او را به قتل رسانده بود. سیلی محکمی به‌صورت همسرم زدم و خواستم فرار کنیم که پسر همسایه متوجه موضوع شد و راهمان را سد کرد.

وی افزود: بعد از قتل فراری بودم تا این‌که پس از چند روز دستگیر شدم. من به خاطر همسرم قتل را به گردن گرفتم. وقتی راهی زندان شدم، همسرم ارتباطش را قطع کرد که به همین علت تصمیم گرفتم در دادگاه واقعیت را بگویم.

در ادامه جلسه دادگاه، قاضی اظهارات همسر متهم، دختر مقتول و پسر همسایه را خواند که آنها تاکید کرده بودند قتل توسط سیاوش انجام شده بود. همسر متهم گفته بود، شوهرم با لباس خونی به خانه آمد و ادعا کرد دعوا کرده است. او از من خواست از صاحبخانه پول بگیرم و کرایه آژانس را حساب کنم.

پسر همسایه‌ هم مدعی شده بود، با مرد قاتل درگیر شدم. او دستکش در دستش بود و مقتول مچ پای او را گرفته بود.

متهم در این باره گفت: من به‌خاطر همسر و فرزندم قتل را گردن گرفتم. من زن جوان را نکشتم.

پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.