شهدای ایران: در سالروز رحلت علامه فرزانه و متفکر و فیلسوف و ادیب نامدار، آیتالله حاج شیخ محمّدتقی جعفری تبریزی، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR خاطره رهبر انقلاب اسلامی از اولین دیدارشان با علامه جعفری را منتشر کرد.
در این خاطره از زبان معظم له آمده است؛
در آقای جعفری (رحمةاللهعلیه) خصوصیات برجستهای بود که بهنظر من همه اینها برای نسل جوان و پژوهنده و اهل علم و تحقیق الگوست. ایشان آن وقتی که کارهای تحقیقی خودشان را شروع کردند، خیلی جوان بودند.
البته من حدود سالهای سیوچهار و سیوپنج بود که ایشان را شناختم. ایشان تازه از نجف آمده بودند و جوان و فاضل و اهل تحقیق و فعّال و پرشور و مورد احترام بزرگان ما -مانند مرحوم آقای میلانی و بعضی از آقایان دیگر در مشهد- و نیز مورد احترام طلّاب بودند.
اخوانشان هم در مشهد بودند؛ مثل آقای آمیرزا جعفر که مرد بسیار باصفا و بامعنویت و باروحی است. بله؛ عرض میکردم که ایشان هم به مناسبتی به مشهد آمده بودند و چند ماه یا یک سال -درست یادم نیست- در مشهد ماندند. ما از آنجا با ایشان آشنا شدیم. در ایشان واقعاً روح تحقیق و تفحّص و نشاط و شور علمی مشاهده میشد.
این روحیه، از دوران جوانی تا پایان عمر ادامه داشت. آن وقت ایشان تقریباً سی و چند ساله بودند. همهی این شور جوانی، در کار علمی و فکری و بحث و نوشتن و تحقیق و مطالعه و اینگونه کارها صرف میشد و البته حافظهی فوقالعاده و استعداد علمی ایشان هم به جای خود محفوظ بود. این حالت تا همین آخر هم ادامه داشت که این چیز عجیبی است. یعنی در عین اینکه ایشان یک مرد هفتاد و چند ساله بودند، ولی تا آخرین باری که ایشان را دیدیم -به گمانم یک سال، یا هفت، هشت ماه پیش بود که ایشان را ما زیارت کردیم- باز انسان همان حالت و همان شور و همان تحرّک را در ایشان میدید.
این خیلی باارزش و قیمتی است که انسان نگذارد گذشت زمان و حوادث گوناگون، شور و تحرّک و تهیّجی را که خدای متعال در او قرار داده و میتواند آن را مثل یک سرمایهی گرانبها برای پیشرفتهای گوناگون در میدانهای مختلف مصرف کند، از بین ببرد. بههرحال وجود ایشان، حقیقتاً وجود ذیقیمتی بود و برای اسلام و مسلمین و نظام اسلامی ارزش داشت. ایشان تا آخر هم کار کردند؛ یعنی واقعاً آقای جعفری هیچ وقت از کارافتاده و کنار نشسته و بیکاره نشدند و دائم مشغول کار و تلاش و تحرّک بودند. خداوند انشاءالله درجاتشان را عالی کند.
در این خاطره از زبان معظم له آمده است؛
در آقای جعفری (رحمةاللهعلیه) خصوصیات برجستهای بود که بهنظر من همه اینها برای نسل جوان و پژوهنده و اهل علم و تحقیق الگوست. ایشان آن وقتی که کارهای تحقیقی خودشان را شروع کردند، خیلی جوان بودند.
البته من حدود سالهای سیوچهار و سیوپنج بود که ایشان را شناختم. ایشان تازه از نجف آمده بودند و جوان و فاضل و اهل تحقیق و فعّال و پرشور و مورد احترام بزرگان ما -مانند مرحوم آقای میلانی و بعضی از آقایان دیگر در مشهد- و نیز مورد احترام طلّاب بودند.
اخوانشان هم در مشهد بودند؛ مثل آقای آمیرزا جعفر که مرد بسیار باصفا و بامعنویت و باروحی است. بله؛ عرض میکردم که ایشان هم به مناسبتی به مشهد آمده بودند و چند ماه یا یک سال -درست یادم نیست- در مشهد ماندند. ما از آنجا با ایشان آشنا شدیم. در ایشان واقعاً روح تحقیق و تفحّص و نشاط و شور علمی مشاهده میشد.
این روحیه، از دوران جوانی تا پایان عمر ادامه داشت. آن وقت ایشان تقریباً سی و چند ساله بودند. همهی این شور جوانی، در کار علمی و فکری و بحث و نوشتن و تحقیق و مطالعه و اینگونه کارها صرف میشد و البته حافظهی فوقالعاده و استعداد علمی ایشان هم به جای خود محفوظ بود. این حالت تا همین آخر هم ادامه داشت که این چیز عجیبی است. یعنی در عین اینکه ایشان یک مرد هفتاد و چند ساله بودند، ولی تا آخرین باری که ایشان را دیدیم -به گمانم یک سال، یا هفت، هشت ماه پیش بود که ایشان را ما زیارت کردیم- باز انسان همان حالت و همان شور و همان تحرّک را در ایشان میدید.
این خیلی باارزش و قیمتی است که انسان نگذارد گذشت زمان و حوادث گوناگون، شور و تحرّک و تهیّجی را که خدای متعال در او قرار داده و میتواند آن را مثل یک سرمایهی گرانبها برای پیشرفتهای گوناگون در میدانهای مختلف مصرف کند، از بین ببرد. بههرحال وجود ایشان، حقیقتاً وجود ذیقیمتی بود و برای اسلام و مسلمین و نظام اسلامی ارزش داشت. ایشان تا آخر هم کار کردند؛ یعنی واقعاً آقای جعفری هیچ وقت از کارافتاده و کنار نشسته و بیکاره نشدند و دائم مشغول کار و تلاش و تحرّک بودند. خداوند انشاءالله درجاتشان را عالی کند.