آزادی رسانهها از کجای رفتار دولت در سرکوب منتقدان برمیآید؟
به گزارش شهدای ایران،روزنامه وطن امروز با طرح این پرسش نوشت: شاید باور نکنید که حتی برای یک گزارش اقتصادی با عنوان «سقوط آزاد بورس» هم مواخذه شدیم. به گمانم اینها در راستای همان ورزش پیادهروی و «دو» است که رئیس جمهور تأکید دارند در هوای سالم پسابرجام انجام گیرد به جای بحث و نقد دوندگی از روزنامه تا دادگاه و در دادگاه هم از این اتاق به آن اتاق، چه؛ قبلاً هم حضرتشان تأکید کرده بودند «عقل سالم در بدن سالم»! بویژه برای ما «قابلیتهای ناچیز» که هم «بیسوادیم» و هم «ترسو»!
حیرت از تناقضگویی آشکار رئیس جمهور است. از طرفی منتقدان و معترضان را با الفاظی چند که با هتاکی قرابتی انکارناپذیر دارد مینوازند و ایشان را به جهنم حواله میدهند و از سوی دیگر اظهار میدارند که «نقادی هنر است نه هتاکی». خب! بفرمایند مصداق نقادی چیست؟ مگر داریم هتاکی بالاتر از بستن دهان منتقد و گشودن زبان تهدید در قبال روشنگری و تنویر اذهان عمومی؟ تنویری که از قضا چون خلاف منافع شخصی «ذخایر کشور»(!) است و جیبشان به خطر میافتد به زعم شما ایجاد یأس و ناامیدی و تشویش اذهان عمومی است. طبعاً رسانه مطلوب از منظر دولت امنیتی، رسانهای است که چشم بر روی فسادها و اختلاسها و ارتشاهای مدیران دولت ببندد و به قول حضرتشان «فسادها را زیر و رو نکند» و فقط در وصف دستاوردهای موهوم «برجام» شعر بسراید.
رسانهای که نه از کرسنت و معاهدات فاشیستی نفتی حرفی بزند و نه در قبال هتاکیهای عربستان و نقض آشکار حقوق بشر سخن بگوید که اگر بگوید به جرم نقض امنیت مواخذه میشود. اگر هم مقابل این ادعا که «تحریمها» برداشته شده بپرسیم کدام تحریمها؟ یا از دلواپسانیم یا از کاسبان تحریم. از زمانی که دولت تدبیر و امید بر سر کار آمده چنان فضای امنیتی بر رسانهها حاکم شده که در اکثر موارد انفعال این رسانهها را در پی داشته است. صدا و سیما حق پخش یک گزارش اقتصادی را هم ندارد. برنامههایی مثل «ثریا» در برهههایی به تعطیلی کشانده و بسیاری از گفتوگوها به بهانه نقض برجام لغو شد. به بهانههای واهی خبر 20:30 از سوی دولت تحت فشار قرار گرفت و تا مرز تعطیلی پیش رفت. روزنامهها و خبرگزاریهای منتقد و غیرهمسو با دولت هم که همواره یک پایشان دادگاه مطبوعات بود و درگیر رفع توقیف و پرداخت جریمه. حذف مکرر خبرنگاران منتقد از نشستهای خبری را هم که به این لیست اضافه کنیم، نمیدانم آزادی رسانه ها از کجای اینها درمیآید؟
این تنها چند نمونه از موارد متعددی است که دولت با زبان تهدید نسبت به رسانهها هتاکی کرده و نفسشان را در این هوای مطبوع پسابرجام گرفته است. «نشکنیم قلمها را به بهانه واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیر اساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد». معالاسف باید به عرض آقای رئیس جمهور برسانم که «با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود» یا به قول شما «با شعر و شاعری چیزی درست نمیشود»، چرا که اتفاقاً هم قلمها را شکستید و هم دهانها را بستید، متأسفانه آن هم به بهانههای بسیار واهی و غیرمنصفانه.
حیرت از تناقضگویی آشکار رئیس جمهور است. از طرفی منتقدان و معترضان را با الفاظی چند که با هتاکی قرابتی انکارناپذیر دارد مینوازند و ایشان را به جهنم حواله میدهند و از سوی دیگر اظهار میدارند که «نقادی هنر است نه هتاکی». خب! بفرمایند مصداق نقادی چیست؟ مگر داریم هتاکی بالاتر از بستن دهان منتقد و گشودن زبان تهدید در قبال روشنگری و تنویر اذهان عمومی؟ تنویری که از قضا چون خلاف منافع شخصی «ذخایر کشور»(!) است و جیبشان به خطر میافتد به زعم شما ایجاد یأس و ناامیدی و تشویش اذهان عمومی است. طبعاً رسانه مطلوب از منظر دولت امنیتی، رسانهای است که چشم بر روی فسادها و اختلاسها و ارتشاهای مدیران دولت ببندد و به قول حضرتشان «فسادها را زیر و رو نکند» و فقط در وصف دستاوردهای موهوم «برجام» شعر بسراید.
رسانهای که نه از کرسنت و معاهدات فاشیستی نفتی حرفی بزند و نه در قبال هتاکیهای عربستان و نقض آشکار حقوق بشر سخن بگوید که اگر بگوید به جرم نقض امنیت مواخذه میشود. اگر هم مقابل این ادعا که «تحریمها» برداشته شده بپرسیم کدام تحریمها؟ یا از دلواپسانیم یا از کاسبان تحریم. از زمانی که دولت تدبیر و امید بر سر کار آمده چنان فضای امنیتی بر رسانهها حاکم شده که در اکثر موارد انفعال این رسانهها را در پی داشته است. صدا و سیما حق پخش یک گزارش اقتصادی را هم ندارد. برنامههایی مثل «ثریا» در برهههایی به تعطیلی کشانده و بسیاری از گفتوگوها به بهانه نقض برجام لغو شد. به بهانههای واهی خبر 20:30 از سوی دولت تحت فشار قرار گرفت و تا مرز تعطیلی پیش رفت. روزنامهها و خبرگزاریهای منتقد و غیرهمسو با دولت هم که همواره یک پایشان دادگاه مطبوعات بود و درگیر رفع توقیف و پرداخت جریمه. حذف مکرر خبرنگاران منتقد از نشستهای خبری را هم که به این لیست اضافه کنیم، نمیدانم آزادی رسانه ها از کجای اینها درمیآید؟
این تنها چند نمونه از موارد متعددی است که دولت با زبان تهدید نسبت به رسانهها هتاکی کرده و نفسشان را در این هوای مطبوع پسابرجام گرفته است. «نشکنیم قلمها را به بهانه واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیر اساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد». معالاسف باید به عرض آقای رئیس جمهور برسانم که «با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود» یا به قول شما «با شعر و شاعری چیزی درست نمیشود»، چرا که اتفاقاً هم قلمها را شکستید و هم دهانها را بستید، متأسفانه آن هم به بهانههای بسیار واهی و غیرمنصفانه.