نامه حاج قاسم سلیمانی بهمناسبت شهادت شهید علیزاده همزمان با اجرای پایانی یک نمایش منتشر شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، خانواده شهید مدافع حرم، سردار عباسعلی علیزاده، ۱۶ مهرماه همزمان با اجرای پایانی نمایش «سینا سینا عباس» به تهیهکنندگی حمید نیلی و کارگردانی علیرضا مهران، ضمن ارائه وصیتنامهی این شهید بزرگوار، نامهی حاج قاسم سلیمانی را بهمناسبت شهادت شهید علیزاده منتشر کرد.
در نامهی سردار حاج قاسم سلیمانی آمده است: «خداوند ای هستی بخش تمام هستی، تو شاهدی که عباسها و ایران تشیع با عشق به اهل بیت (س) این گوهرهای خلقت و دفاع از حرمت حریم میلیونها انسان در خطر جهل خوارج زمان و برای نجات هزاران انسان بیگناه در محاصره خوارج به جرم حب اهل بیت (س) هر آنچه به او در این عالم خاکی عطا فرموده بودی همه را راه تحقق فرمانت و برای نجات دینت اهدا نمود و دل از عزیزترین عزیزان خود بر کند و جان شیرین خود را بر کف دست گرفت و اسماعیل وجود خود را با دست خود ابراهیموار در پای درخت راه نبی معظمت فدا نمود.
خداوند ای حبیب و ای عزیز او را که پاک و پاکیزه بود با پاکان درگاهت از اهل بیت محمد (ص) محشور بفرما و به خانواده گرانقدرش که همه وجود خودشان را در این راه تقدیم نمودهاند، جز عظیم و اجر جزیل عطا بفرما. حاج قاسم را از شفاعت خودت محروم نکن.»
همچنین در متن وصیتنامهی شهید عباسعلی علیزاده آمده است: «حال که این وصیتنامه را مینویسم عازم منطقه هستم. نمیدانستم کجا میروم، ولی میدانستم پایم به حرم اربابم بیبی زینب و رقیه جانم میرسد. خدای من تو شاهدی که بهترین عزیزانم و تمام دنیایم را پس گذاشتم. حالا دستم خالی است این هم دنیای من است. پس قبولم کن خدایا.
به باور و یقین رسیدم این آخرین سفر و پایان کار است. به آرزویم خواهم رسید البته که شهادت آرزوست، بلکه هدف دفاع از حریم و ندای لبیک یا زینب است و شرمنده و شرمسارم که فقط قطره خون ناچیزم را فدای آرمانهای انقلاب اسلامی و حضرت امام خامنهای و شهدای وطنم مینمایم.
وصیت به دوست و برادر عزیزم سردار امام و سردار حرمت دارم با هزینه شخصیام سه عدد تابلوی بزرگ عین همان تابلویی که در گوشی موبایلم تهیه کردم، تهیه و قبل از مراسم هفتم در ابتدای مازندران اول گدوک و اول ورودی جویبار و اول کوچه روستایم بزنید و بنویسید: حاج قاسم افتخار انقلاب اسلامی و مبارزان جهان اسلام و خار چشم دشمنان است.
وصیتی میکنم به سینای عزیزم و ندا و همسر عزیزم که سفارش کنید کسی حق گریه کردن بر من را ندارد و فقط، به جان امام زمان خود و جان حاج قاسم و مبارزان حزبالله و شیعیان پاکستانی و سوری و عراقی و بچههای گمنام دعا کنید. به حرمت سفارش میکنم برایت در حرم بیبی دعا کردم که انشاءالله به آرزوی خود خواهی رسید و راه زیادی دارید ولی شهادت انشاءالله دور نیست.
مواظب بچههایم باشید. دوست دارم سینا در رشته خودش خادم مجاهدان و مبارزان حزبالله و نیرو باشد. نداجان دلت برایم تنگ شده است، ولی بدان امروز روز تصمیم و سرنوشتسازی است. خط و راهی که آمدهام اصلا دست من نبوده و علیرغم تمام سختیها و خطرها و احساس غیرقابل وصفی که دارم از روزی که حرکت کردم بیبی جانم از آخر صف دست مرا گرفت و دعوتنامه این مسافر جامانده و خسته از جور زمانه را با دست مبارک خودش امضا کرد شما هم راضی باشید. هدیهای که دادهاید دیگر برنخواهد گشت.
سینای من روزی که از فرودگاه امام داشتم خارج میشدم اشک تو را دیدم، اما خودت نمیدانی من برای رسیدن به این تصمیم آیینه خود را شکستم و دیگر هیچ چیزی را نمیدیدم. سفارش میکنم هر روز از کانال المنار فصل الخطاب شیخ حسن را درباره شهدا و حوادث را ببین. حال و روز من خیلی بهتر از آن است که شما فکرش را بکنید.
از حقوق من، هر کس را که حقی بر گردن من دارد را ادا کن در مراسم من اگر امکان بود، به مهدی بگو همرزم من شیخ باشد و سخنرانی کند. پارچهای که خودم از داخل صحن بیبی جان گرفتم را در داخل قبرم و زیر سرم بگذارید. سلام مرا به تک تک دوستانم در قرارگاه رمضان برسانید و بگویید در حلب دلم هوای شما را داشت و برایتان خصوص حُرمَت مسگریان، قدوسی، عابدی، لوروی و امام دعا خواهم کرد.»
براساس این گزارش، نمایش میدانی «سینا سینا عباس» با حمایت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس همزمان با فرا رسیدن ایام ماه محرم با موضوع شهدای مدافع حرم به تهیهکنندگی حمید نیلی و کارگردانی علیرضا مهران تا روز جمعه ۱۶ مهرماه در محوطه تئاتر شهر اجرا شد.
در نامهی سردار حاج قاسم سلیمانی آمده است: «خداوند ای هستی بخش تمام هستی، تو شاهدی که عباسها و ایران تشیع با عشق به اهل بیت (س) این گوهرهای خلقت و دفاع از حرمت حریم میلیونها انسان در خطر جهل خوارج زمان و برای نجات هزاران انسان بیگناه در محاصره خوارج به جرم حب اهل بیت (س) هر آنچه به او در این عالم خاکی عطا فرموده بودی همه را راه تحقق فرمانت و برای نجات دینت اهدا نمود و دل از عزیزترین عزیزان خود بر کند و جان شیرین خود را بر کف دست گرفت و اسماعیل وجود خود را با دست خود ابراهیموار در پای درخت راه نبی معظمت فدا نمود.
خداوند ای حبیب و ای عزیز او را که پاک و پاکیزه بود با پاکان درگاهت از اهل بیت محمد (ص) محشور بفرما و به خانواده گرانقدرش که همه وجود خودشان را در این راه تقدیم نمودهاند، جز عظیم و اجر جزیل عطا بفرما. حاج قاسم را از شفاعت خودت محروم نکن.»
همچنین در متن وصیتنامهی شهید عباسعلی علیزاده آمده است: «حال که این وصیتنامه را مینویسم عازم منطقه هستم. نمیدانستم کجا میروم، ولی میدانستم پایم به حرم اربابم بیبی زینب و رقیه جانم میرسد. خدای من تو شاهدی که بهترین عزیزانم و تمام دنیایم را پس گذاشتم. حالا دستم خالی است این هم دنیای من است. پس قبولم کن خدایا.
به باور و یقین رسیدم این آخرین سفر و پایان کار است. به آرزویم خواهم رسید البته که شهادت آرزوست، بلکه هدف دفاع از حریم و ندای لبیک یا زینب است و شرمنده و شرمسارم که فقط قطره خون ناچیزم را فدای آرمانهای انقلاب اسلامی و حضرت امام خامنهای و شهدای وطنم مینمایم.
وصیت به دوست و برادر عزیزم سردار امام و سردار حرمت دارم با هزینه شخصیام سه عدد تابلوی بزرگ عین همان تابلویی که در گوشی موبایلم تهیه کردم، تهیه و قبل از مراسم هفتم در ابتدای مازندران اول گدوک و اول ورودی جویبار و اول کوچه روستایم بزنید و بنویسید: حاج قاسم افتخار انقلاب اسلامی و مبارزان جهان اسلام و خار چشم دشمنان است.
وصیتی میکنم به سینای عزیزم و ندا و همسر عزیزم که سفارش کنید کسی حق گریه کردن بر من را ندارد و فقط، به جان امام زمان خود و جان حاج قاسم و مبارزان حزبالله و شیعیان پاکستانی و سوری و عراقی و بچههای گمنام دعا کنید. به حرمت سفارش میکنم برایت در حرم بیبی دعا کردم که انشاءالله به آرزوی خود خواهی رسید و راه زیادی دارید ولی شهادت انشاءالله دور نیست.
مواظب بچههایم باشید. دوست دارم سینا در رشته خودش خادم مجاهدان و مبارزان حزبالله و نیرو باشد. نداجان دلت برایم تنگ شده است، ولی بدان امروز روز تصمیم و سرنوشتسازی است. خط و راهی که آمدهام اصلا دست من نبوده و علیرغم تمام سختیها و خطرها و احساس غیرقابل وصفی که دارم از روزی که حرکت کردم بیبی جانم از آخر صف دست مرا گرفت و دعوتنامه این مسافر جامانده و خسته از جور زمانه را با دست مبارک خودش امضا کرد شما هم راضی باشید. هدیهای که دادهاید دیگر برنخواهد گشت.
سینای من روزی که از فرودگاه امام داشتم خارج میشدم اشک تو را دیدم، اما خودت نمیدانی من برای رسیدن به این تصمیم آیینه خود را شکستم و دیگر هیچ چیزی را نمیدیدم. سفارش میکنم هر روز از کانال المنار فصل الخطاب شیخ حسن را درباره شهدا و حوادث را ببین. حال و روز من خیلی بهتر از آن است که شما فکرش را بکنید.
از حقوق من، هر کس را که حقی بر گردن من دارد را ادا کن در مراسم من اگر امکان بود، به مهدی بگو همرزم من شیخ باشد و سخنرانی کند. پارچهای که خودم از داخل صحن بیبی جان گرفتم را در داخل قبرم و زیر سرم بگذارید. سلام مرا به تک تک دوستانم در قرارگاه رمضان برسانید و بگویید در حلب دلم هوای شما را داشت و برایتان خصوص حُرمَت مسگریان، قدوسی، عابدی، لوروی و امام دعا خواهم کرد.»
براساس این گزارش، نمایش میدانی «سینا سینا عباس» با حمایت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس همزمان با فرا رسیدن ایام ماه محرم با موضوع شهدای مدافع حرم به تهیهکنندگی حمید نیلی و کارگردانی علیرضا مهران تا روز جمعه ۱۶ مهرماه در محوطه تئاتر شهر اجرا شد.