اصل ۵۶ از مجموعه ضوابط تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی : زن در نظام مقدس اسلامی از موقعیت ویژهای برخوردار است و قوانین و احکام مقدس اسلام برای زن جایگاه رفیعی را قائل است، لذا استفاده از حضور خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی مستلزم اعمال دقتهای خاصی میباشد و باید جایگاه زن مسلمان و شئون او مد نظر باشد...
شهدای ایران:بلیغات رنگارنگ و جورواجور سطح شهر و رسانههای دیداری و شنیداری، نگاه و تمرکز هر بینندهای را به خود جلب میکند؛ تبلیغات پر زرق و برقی که در تلویزیون و محیط پیرامونی ما در قالب بیلبوردهای بزرگ، تابلوها، بنرها، سردر فروشگاهها و ... بهصورت اغواکنندهای، تمام ذهن و روح مخاطبان خود را تسخیر میکنند.
صرفاً با تاملی کوتاه و ساده درباره تبلیغات در اشکال و شیوههای مختلف آن، این حقیقت آشکار میشود که این تبلیغات، روزانه هزاران هزار تصویر در ذهن و جان ما ایجاد میکنند و خود به خود، ما را به سمت خرید و مصرف این کالاها و محصولات مختلف سوق میدهند و البته اثرات و تبعات مختلف عمیق فرهنگی و اجتماعی نیز به همراه دارند.
فارغ از اینکه واقعا چقدر این محصولات نیاز اصلی و ضروری زندگی ما هستند و فارغ از اینکه محتوای این تبلیغات درست است یا نه، که البته هر دو موضوع بسیار مهم و قابل تامل است، اما این گزارش در صدد تبیین جایگاه زن در این دست تبلیغات است.
استفاده ابزاری از زن و ظرافتهای ذاتی او، همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز، بهویژه در موضوع تبلیغات بوده است.
تا همین چند سال پیش تصاویر بزرگ زنان را فقط در سردر سینماها میدیدیم. ولی کم کم پوستر سردر سينماها كه در آنها زناني با پوشش گشاد و بلند و مقنعه حضور داشتند جايشان را به زناني نقاشي شده، رنگارنگ با پوششي خارج از شئون جامعه اسلامي ما دادند. سپس اين تصاوير ظاهراً بيخطر كمكم در خيابانها و سطح شهرها جان گرفتند، از سينماها خارج شدند و از اينترنت و مجلات سر در آوردند و به مرور به بنرهاي سطح خيابانها نفوذ ميكنند.
به طوري كه امروز ديگر كافي است شخص بخواهد سليقه آرايش يا پوششاش را با نوع پوشش يكي از بازيگران سينما منطبق كند، ميتواند از عكس روي جلد مجلات زرد روي كيوسكهاي روزنامهفروشي يا پوسترهاي بزرگ نصب شده حوالي مراكز فروش لباس كمك بگيرد. مجلاتي كه زنان به اصطلاح مدل (هرچند به بهانه تبليغ نمونههاي متنوع حجاب اسلامي) به جاي پوشش، خود را عرضه ميكنند و با سبك ايستادن و نشستن و در اصطلاح فيگورهاي خود، الگويي براي تبليغ ارائه ميدهند.
جایگاه نامربوط خانمها در آگهیهای بازرگانی
بهطورکلی میتوان از دو منظر، به موضوع حضور زنان در تبلیغات پرداخت:
۱- انتقاد اولی که مطرح میشود این است که چرا در تبلیغات کالا یا خدماتی که ارتباط خاصی با زن ندارد، از زن استفاده میشود؟ وقتی ماشین لباسشویی یا یخچال و در کل وسایل آشپزخانه تبلیغ میشود حضور زن در تیزر تبلیغاتی تلویزیونی، امری معمول و طبیعی است. اما انتقاد مربوط به زمانی است که کالا یا خدماتی که تبلیغ میشود ارتباط خاصی به زن ندارد ولی زنان در اینگونه از تبلیغات، حضوری پررنگ دارند. مثلاً، هنگامیکه در تبلیغات مربوط به بانکها، حضور زن را بهصورتی غیر متعادل میبینید که به ایفای نقش میپردازد، این سؤال ایجاد میشود که چه دلیلی برای این حضور وجود دارد؟
۲- از منظری دیگر، نحوه ظهور و بروز زن در تبلیغات، موضوعی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. وقتی در تبلیغ محصولی مانند برنج، تصویری بسته از چهره زن - که به مدد آرایش، زیبا شده - نمایش داده میشود، چه هدف و منظوری پشت آن است؟ یا مثلاً در موارد دیگر، هنگامی که پوشش زن و رنگآمیزی لباس او در تبلیغات بهگونهای است که بیش از آنکه ذهن مخاطب را به محصولی که تبلیغ میشود جذب کند، مجذوب خود میسازد، دلیلش چیست؟
قانون چه میگوید؟
در دین مبین اسلام زن از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار است، بنابراین اسلام ناب محمدی هرگز نمیخواهد زن که ریحانه خلقت است به عنوان ابزاری اقتصادی در یک جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
از آنجا که قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس اسلام ناب محمدی تدوین و تنظیم شده است، بدون شک این مهم در آن لحاظ گردیده است و بنا بر اهمیت این مسئله اصول ۵۶ تا ۶۲ مجموعه ضوابط تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی به چگونگی حضور زن در آگهیهای تبلیغاتی پرداخته است:
• اصل ۵۶- زن در نظام مقدس اسلامی از موقعیت ویژهای برخوردار است و قوانین و احکام مقدس اسلام برای زن جایگاه رفیعی را قائل است، لذا استفاده از حضور خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی مستلزم اعمال دقتهای خاصی میباشد و باید جایگاه زن مسلمان و شئون او مد نظر باشد.
• اصل ۵۷- حضور خانمها و دختر خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی در صورت اقتضاء موضوع مورد آگهی بدون آرایش و با رعایت کامل حجاب اسلامی امکان پذیر است .
• اصل ۵۸- حضور خانمها در آگهی هایی که وضعیت کالا و مصارف آن با نقش خانمها بستگی نداشته باشد مجاز نیست.
• اصل ۵۹- آگهیهای رادیو تلویزیونی نباید تداعی کننده این امر باشد که اشتغال و تلاش زن ایرانی محدود به امور منزل است و در عرصههای علمی و فرهنگی حضور ندارد و بطور کلی زن مسلمان ایرانی نباید تحقیر شود.
• اصل ۶۰- آگهی نباید تداعی کننده ترجیح بین جنس مذکر و مونث باشد.
• اصل ۶۱- در آگهی هایی که در آن خانواده حضور دارند نباید نقش یکی از اعضاء اعم از زن شوهر و فرزندان دختر یا پسر تحقیر شود.
• اصل ۶۲- آگهیها نباید تداعی کننده این فکر باشد که زنها از مردها ناتوان ترند و نقش هر کدام باید کامل و بینقص مشخص شود.
حال قضاوت با شما که چقدر در آگهیهای رادیویی و تلویزیونی این اصول رعایت میشود؟ چقدر جایگاه متعالی زن مسلمان مورد توجه قرار میگیرد؟
خوش چهرهها و خوش اندامها خود را تبليغ ميكنند يا كالا را؟!
جمشيد جعفرپور از اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و عضو شوراي معين شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. وي معتقد است در تبليغات كالا و خدمات بايد مباني ارزشي ما مورد توجه قرار گيرند. بر اين اساس تبليغ كالا بايد ارائه و معرفي آن به گونهاي باشد كه براي مخاطب آگاهي از كاركرد و مزاياي كالا را در بر داشته باشد و در تبليغات نبايد از ابزاري استفاده شود كه ناخودآگاه موجب فريب خريدار شود و او را به سمت خريد كالايي بيكيفيت هدايت كند كه اين مصداق غش در معامله است و به لحاظ مباني ديني و ارزشي و قانوني ما تخلف و قابل پيگيري است.
جعفرپور ميگويد: متأسفانه در فضاي غربي و تجارت زده غرب از زن و جاذبههاي جنسي او براي فروش كالا استفاده ميكنند و طبيعي است كه خريدار بدون اينكه متوجه باشد تحت تأثير تصوير زيباي زن آن كالا را خريداري ميكند يا مشتري آن خدمات ميشود.
اين نماينده مجلس ميافزايد: اين تصرف در ذهن مخاطب و به كارگيري جاذبههاي جنسي آقايان و خانمها يا بازيگران خوش چهره و خوشاندام و تحميل آن به كالاها تخلف محسوب ميشود و استفاده ابزاري از اشخاص و هنرپيشگان استفاده ابزاري از زن در تبليغ كالاها در قانون ممنوع است.
به گفته وي در مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز آمده است چنانچه استفاده از ورزشكاران و هنرپيشگان در جهت معرفي كالا و خدمات باشد ايرادي ندارد اما اگر امر به گونهاي اتفاق بيفتد كه از سابقه مثبت فرد يا جاذبههاي جنسي او براي تحميل كالا به ذهن مخاطب بهره برده شود، خلاف قانون است.
مجريان قانون جسارت ندارند!
اين عضو كميسيون فرهنگي مجلس تأكيد ميكند: علاوه بر اين بر اساس قانون چنانچه تصاوير روي مجلات و پوستر و بنرهاي تبليغاتي كه شامل پوسترهاي سينمايي نيز ميشود با چارچوب و نرمهاي حداقلي قانون و شرع مطابقت نداشته باشد، خلاف است. اما اخيراً ديده ميشود اين به امر طبيعي و متداول شده و اگر كسي خلاف آن حرفي بزند غير طبيعي جلوه ميكند.
از طرفي، در طول سالهاي اخير اينقدر از گوشههاي قانونزده شده كه اجراي آن معلق است و رويه غلطي است كه به عرف تبديل شده است. در اين امر قصور از مجريان قانون است كه يا سليقهاي برخورد ميكنند، يا آنقدر در اجراي قانون سختگيري ميكنند كه اجراي اصل آن روي زمين ميماند يا به دليل حاكميت عرف غلط جسارت اجراي قانون را به خودشان نميدهند كه بايد اجراي قانون را از آنها خواست.
اين هم از آزاديهاي ليبراليستي- فمینيستي!
البته جامعه شناساني مانند علي حسيني اين موضوع را از منظر ديگري بررسي ميكنند. وي آغاز قصه را از سهم خواهي زنان در آزاديهاي ليبراليته و دقيقاً از زماني كه ميان انديشههاي ليبراليستي- فمینيستي وارداتي با اعتقادات جوامع اسلامي تناقض پيش آمد، ميداند.
حسيني ميگويد: مدرنيته با ابزار و به مرور با فناوريهاي روزآمدش خود را به جوامع تحميل كرد و جوامعي كه در آمدهاي كلان حاصل از فروش انرژي داشتند تبديل شدند به بازار دائمي كالاهايي كه نه با فرهنگشان منطبق بود نه با سبك زندگيشان، اما براي اينكه نشان بدهند از «خارجيها» عقبتر نيستند با ميل و رغبت از آنها استقبال كردند.
كمكم اين مصرف كردن به الگوي زندگي و به مرور به سبك زندگيشان تبديل شد و كسي كه خلاف آن رفتار ميكرد، عوام، امل و متحجر بود و اينطور شد كه پايبندي به آداب خودي شد عقبماندگي! اين استاد دانشگاه ادامه ميدهد: در اين زمينه زنان كه به لحاظ بافت اجتماعي جوامع مقصد براي پذيرفتن تجربههاي جديدتر مستعدتر بودند، شدند جامعه هدف. كمكم فمینيسم وارد صحنه شد و در نقش وكيلي پر سر و صدا احقاق حقوق زنان جوامع به ويژه جوامع اسلامي را دنبال كرد.
حسيني در اين باره ميافزايد: امروز ماجرا به صحنهاي رسيده كه اصول سرمايهداري به نوع نگاه فرهنگي ما نيز تحميل شده و سعي دارد ما را به عقب برگرداند تا نسلهاي آينده ما يك دور پرهزينه تاريخي را در مقابل خود ببينند؛ بدون دستاوردي لااقل در حوزه فرهنگ و براي تحميل ايدههايش هم قانون نانوشتهاي تدوين كردند كه با الگوهاي داخلي اجراي آن را به شهروندان ميآموزند.
جالب اينجاست خود ما هم با دلايلي همچون تنوع در پوشش و ارائه الگوهاي جديدتر از پوشش، فضا را براي رشد نگاه سرمايهداري در نوع آرايش و پوشش شهروندان به ويژه بانوان فراهم كرديم. اين مجال آنقدر فرصتمان داد كه فقط تذكرهاي بر اين مسئله بنويسيم كه گوهران صدف عفاف ما امروز به ابزاري تبديل شدهاند براي تبليغ مجموعهاي كالاها و خدمات از ماشين و پودر و مايع لباسشويي گرفته تا قابلمه و خدمات ارتباطي و بستني و چيپس و پفك.
ستارگان زن به مثابه بیلبورد تبلیغاتی برندها
در وسط هیاهوی استفاده ابزاری از زنان برای تبلیغات، ستارگان زن سینما در ایران بیشتر از همه در این عرصه جولان میدهند.
برندهای معروف در همه جای دنیا برای جا انداختن نام برند خود رو به هنرپیشگان میآورند و بخصوص از ظرافتهای زنانگی صورت و بدن آنها برای تبلیغ برند خود استفاده میکنند. این اصل فرهنگی سرمایهداری است که ستاره یعنی کسی که جلوی چشم باشد تا بشود از او خیلی استفادهها کرد، مثلاً محصولی را به نان و آب رساند یا مفاهیمی را یکشبه به خورد اکثریت هوادار داد، کمتر مورد توجه عامه مردم و حتی دستگاههای فرهنگی قرار گرفته است؛ بهطوریکه یک جشن سینمایی که خود را سینهچاک هنر و البته هنر ایرانی قلمداد میکند، بدون توجه به استحالهای که در صنعت فرهنگی سرمایهداری یافته است، عملاً در خدمت استفاده ابزاری از زن قرار میگیرد.
حال چند سالی است که ستارگان زن سینمای ایران علیرغم وجود اسلامیبودن قوانین و جامعه در ایران، هم به دلیل خود نمایی بیشتر و هم به دلیل بالا بودن مخارج داشتن پوشش خاص، به راحتی مدل تبلیغاتی برندها میشوند و نه تنها طرز پوشش آنها را برندها مشخص میکنند که حتی نوع و نحوه گریم صورتشان را نیز تعیین میکند.
ورود و رواج این فرهنگ ابزاری به عرصه فرهنگی کشور، موضوعی است که تقریباً در تمامی جشنوارههای سینمایی خود را نشان داده و جشن حافظ نیز یکی از نمونههای اخیر آن محسوب میشود.
واقعیت این است که اگر سینمای ایران میخواهد رنگ و بوی فرهنگ «حافظ» را در خود متبلور سازد و هویت ممتاز خود را در جهان معرفی کند و در داخل نیز به حیات خود ادامه دهد، این راه و رسمش نیست. زنان این سینما باید به برهنه نبودن ببالند و الا برهنهتر از آنها در عالم فراوان است؛ زنان این سینما، باید الگویی شوند برای زندگی اجتماعی فعال زینبوار بدون سکسیسم؛ و زنان این سینما باید سمبل شکنندگی خانواده و طلاق نباشند که متأسفانه هستند؛ بسیاری از آنها شأن هنر و حافظ را مراعات نمیکنند.
بدون تردید دین راستین اسلام مخالف حضور اجتماعی زن نیست بلکه حضور عفیفانه و عزتمندانه او مورد تأکید است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از بانوان پاکدامن این مرز و بوم توانسته اند در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، دینی، اجتماعی، ورزشی و اقتصادی به پیشرفتهای غیر قابل انکاری دست یابند.
۸ سال دفاع مقدس از مهمترین دوران تاریخ جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود که زنان این مرز و بوم در این عرصه نیز حضوری فعال داشتند به طوری که ۶ هزار و ۴۲۸ بانوی شهيده در طول سالهاي دفاع مقدس جانفشانی نموده اند. در طول ۸ سال دفاع مقدس ۲۲۸۰۸ نفر امدادگر و ۲۲۷۶ نفر پزشك زن به جبههها اعزام شدند. در حال حاضر در كشور بيش از ۵ هزار زن جانباز وجود دارد و البته مادران و همسران شهدا نیز به تنهایی از جایگاهی خاص برخوردارند که زینب وار در این ۸ سال در کنار مردان خود حضور داشتند و امروز نیز همچنان این عرصه را خالی نگذاشته و با همسری و پرستاری کردن از جانبازان دفاع مقدس به حضور خود ادامه میدهند.
بنابراین عرصه آگهیهای رادیویی و تلویزیونی و جشنهای سینمایی اگر مطابق با اسلام ناب محمدی باشد شایسته حضور زن ایرانی مسلمان است و هر بستری لیاقت حضور ریحانه خلقت را ندارد.
*انصارحزباالله
صرفاً با تاملی کوتاه و ساده درباره تبلیغات در اشکال و شیوههای مختلف آن، این حقیقت آشکار میشود که این تبلیغات، روزانه هزاران هزار تصویر در ذهن و جان ما ایجاد میکنند و خود به خود، ما را به سمت خرید و مصرف این کالاها و محصولات مختلف سوق میدهند و البته اثرات و تبعات مختلف عمیق فرهنگی و اجتماعی نیز به همراه دارند.
فارغ از اینکه واقعا چقدر این محصولات نیاز اصلی و ضروری زندگی ما هستند و فارغ از اینکه محتوای این تبلیغات درست است یا نه، که البته هر دو موضوع بسیار مهم و قابل تامل است، اما این گزارش در صدد تبیین جایگاه زن در این دست تبلیغات است.
استفاده ابزاری از زن و ظرافتهای ذاتی او، همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز، بهویژه در موضوع تبلیغات بوده است.
تا همین چند سال پیش تصاویر بزرگ زنان را فقط در سردر سینماها میدیدیم. ولی کم کم پوستر سردر سينماها كه در آنها زناني با پوشش گشاد و بلند و مقنعه حضور داشتند جايشان را به زناني نقاشي شده، رنگارنگ با پوششي خارج از شئون جامعه اسلامي ما دادند. سپس اين تصاوير ظاهراً بيخطر كمكم در خيابانها و سطح شهرها جان گرفتند، از سينماها خارج شدند و از اينترنت و مجلات سر در آوردند و به مرور به بنرهاي سطح خيابانها نفوذ ميكنند.
به طوري كه امروز ديگر كافي است شخص بخواهد سليقه آرايش يا پوششاش را با نوع پوشش يكي از بازيگران سينما منطبق كند، ميتواند از عكس روي جلد مجلات زرد روي كيوسكهاي روزنامهفروشي يا پوسترهاي بزرگ نصب شده حوالي مراكز فروش لباس كمك بگيرد. مجلاتي كه زنان به اصطلاح مدل (هرچند به بهانه تبليغ نمونههاي متنوع حجاب اسلامي) به جاي پوشش، خود را عرضه ميكنند و با سبك ايستادن و نشستن و در اصطلاح فيگورهاي خود، الگويي براي تبليغ ارائه ميدهند.
جایگاه نامربوط خانمها در آگهیهای بازرگانی
بهطورکلی میتوان از دو منظر، به موضوع حضور زنان در تبلیغات پرداخت:
۱- انتقاد اولی که مطرح میشود این است که چرا در تبلیغات کالا یا خدماتی که ارتباط خاصی با زن ندارد، از زن استفاده میشود؟ وقتی ماشین لباسشویی یا یخچال و در کل وسایل آشپزخانه تبلیغ میشود حضور زن در تیزر تبلیغاتی تلویزیونی، امری معمول و طبیعی است. اما انتقاد مربوط به زمانی است که کالا یا خدماتی که تبلیغ میشود ارتباط خاصی به زن ندارد ولی زنان در اینگونه از تبلیغات، حضوری پررنگ دارند. مثلاً، هنگامیکه در تبلیغات مربوط به بانکها، حضور زن را بهصورتی غیر متعادل میبینید که به ایفای نقش میپردازد، این سؤال ایجاد میشود که چه دلیلی برای این حضور وجود دارد؟
۲- از منظری دیگر، نحوه ظهور و بروز زن در تبلیغات، موضوعی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. وقتی در تبلیغ محصولی مانند برنج، تصویری بسته از چهره زن - که به مدد آرایش، زیبا شده - نمایش داده میشود، چه هدف و منظوری پشت آن است؟ یا مثلاً در موارد دیگر، هنگامی که پوشش زن و رنگآمیزی لباس او در تبلیغات بهگونهای است که بیش از آنکه ذهن مخاطب را به محصولی که تبلیغ میشود جذب کند، مجذوب خود میسازد، دلیلش چیست؟
قانون چه میگوید؟
در دین مبین اسلام زن از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار است، بنابراین اسلام ناب محمدی هرگز نمیخواهد زن که ریحانه خلقت است به عنوان ابزاری اقتصادی در یک جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
از آنجا که قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس اسلام ناب محمدی تدوین و تنظیم شده است، بدون شک این مهم در آن لحاظ گردیده است و بنا بر اهمیت این مسئله اصول ۵۶ تا ۶۲ مجموعه ضوابط تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی به چگونگی حضور زن در آگهیهای تبلیغاتی پرداخته است:
• اصل ۵۶- زن در نظام مقدس اسلامی از موقعیت ویژهای برخوردار است و قوانین و احکام مقدس اسلام برای زن جایگاه رفیعی را قائل است، لذا استفاده از حضور خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی مستلزم اعمال دقتهای خاصی میباشد و باید جایگاه زن مسلمان و شئون او مد نظر باشد.
• اصل ۵۷- حضور خانمها و دختر خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی در صورت اقتضاء موضوع مورد آگهی بدون آرایش و با رعایت کامل حجاب اسلامی امکان پذیر است .
• اصل ۵۸- حضور خانمها در آگهی هایی که وضعیت کالا و مصارف آن با نقش خانمها بستگی نداشته باشد مجاز نیست.
• اصل ۵۹- آگهیهای رادیو تلویزیونی نباید تداعی کننده این امر باشد که اشتغال و تلاش زن ایرانی محدود به امور منزل است و در عرصههای علمی و فرهنگی حضور ندارد و بطور کلی زن مسلمان ایرانی نباید تحقیر شود.
• اصل ۶۰- آگهی نباید تداعی کننده ترجیح بین جنس مذکر و مونث باشد.
• اصل ۶۱- در آگهی هایی که در آن خانواده حضور دارند نباید نقش یکی از اعضاء اعم از زن شوهر و فرزندان دختر یا پسر تحقیر شود.
• اصل ۶۲- آگهیها نباید تداعی کننده این فکر باشد که زنها از مردها ناتوان ترند و نقش هر کدام باید کامل و بینقص مشخص شود.
حال قضاوت با شما که چقدر در آگهیهای رادیویی و تلویزیونی این اصول رعایت میشود؟ چقدر جایگاه متعالی زن مسلمان مورد توجه قرار میگیرد؟
خوش چهرهها و خوش اندامها خود را تبليغ ميكنند يا كالا را؟!
جمشيد جعفرپور از اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و عضو شوراي معين شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. وي معتقد است در تبليغات كالا و خدمات بايد مباني ارزشي ما مورد توجه قرار گيرند. بر اين اساس تبليغ كالا بايد ارائه و معرفي آن به گونهاي باشد كه براي مخاطب آگاهي از كاركرد و مزاياي كالا را در بر داشته باشد و در تبليغات نبايد از ابزاري استفاده شود كه ناخودآگاه موجب فريب خريدار شود و او را به سمت خريد كالايي بيكيفيت هدايت كند كه اين مصداق غش در معامله است و به لحاظ مباني ديني و ارزشي و قانوني ما تخلف و قابل پيگيري است.
جعفرپور ميگويد: متأسفانه در فضاي غربي و تجارت زده غرب از زن و جاذبههاي جنسي او براي فروش كالا استفاده ميكنند و طبيعي است كه خريدار بدون اينكه متوجه باشد تحت تأثير تصوير زيباي زن آن كالا را خريداري ميكند يا مشتري آن خدمات ميشود.
اين نماينده مجلس ميافزايد: اين تصرف در ذهن مخاطب و به كارگيري جاذبههاي جنسي آقايان و خانمها يا بازيگران خوش چهره و خوشاندام و تحميل آن به كالاها تخلف محسوب ميشود و استفاده ابزاري از اشخاص و هنرپيشگان استفاده ابزاري از زن در تبليغ كالاها در قانون ممنوع است.
به گفته وي در مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز آمده است چنانچه استفاده از ورزشكاران و هنرپيشگان در جهت معرفي كالا و خدمات باشد ايرادي ندارد اما اگر امر به گونهاي اتفاق بيفتد كه از سابقه مثبت فرد يا جاذبههاي جنسي او براي تحميل كالا به ذهن مخاطب بهره برده شود، خلاف قانون است.
مجريان قانون جسارت ندارند!
اين عضو كميسيون فرهنگي مجلس تأكيد ميكند: علاوه بر اين بر اساس قانون چنانچه تصاوير روي مجلات و پوستر و بنرهاي تبليغاتي كه شامل پوسترهاي سينمايي نيز ميشود با چارچوب و نرمهاي حداقلي قانون و شرع مطابقت نداشته باشد، خلاف است. اما اخيراً ديده ميشود اين به امر طبيعي و متداول شده و اگر كسي خلاف آن حرفي بزند غير طبيعي جلوه ميكند.
از طرفي، در طول سالهاي اخير اينقدر از گوشههاي قانونزده شده كه اجراي آن معلق است و رويه غلطي است كه به عرف تبديل شده است. در اين امر قصور از مجريان قانون است كه يا سليقهاي برخورد ميكنند، يا آنقدر در اجراي قانون سختگيري ميكنند كه اجراي اصل آن روي زمين ميماند يا به دليل حاكميت عرف غلط جسارت اجراي قانون را به خودشان نميدهند كه بايد اجراي قانون را از آنها خواست.
اين هم از آزاديهاي ليبراليستي- فمینيستي!
البته جامعه شناساني مانند علي حسيني اين موضوع را از منظر ديگري بررسي ميكنند. وي آغاز قصه را از سهم خواهي زنان در آزاديهاي ليبراليته و دقيقاً از زماني كه ميان انديشههاي ليبراليستي- فمینيستي وارداتي با اعتقادات جوامع اسلامي تناقض پيش آمد، ميداند.
حسيني ميگويد: مدرنيته با ابزار و به مرور با فناوريهاي روزآمدش خود را به جوامع تحميل كرد و جوامعي كه در آمدهاي كلان حاصل از فروش انرژي داشتند تبديل شدند به بازار دائمي كالاهايي كه نه با فرهنگشان منطبق بود نه با سبك زندگيشان، اما براي اينكه نشان بدهند از «خارجيها» عقبتر نيستند با ميل و رغبت از آنها استقبال كردند.
كمكم اين مصرف كردن به الگوي زندگي و به مرور به سبك زندگيشان تبديل شد و كسي كه خلاف آن رفتار ميكرد، عوام، امل و متحجر بود و اينطور شد كه پايبندي به آداب خودي شد عقبماندگي! اين استاد دانشگاه ادامه ميدهد: در اين زمينه زنان كه به لحاظ بافت اجتماعي جوامع مقصد براي پذيرفتن تجربههاي جديدتر مستعدتر بودند، شدند جامعه هدف. كمكم فمینيسم وارد صحنه شد و در نقش وكيلي پر سر و صدا احقاق حقوق زنان جوامع به ويژه جوامع اسلامي را دنبال كرد.
حسيني در اين باره ميافزايد: امروز ماجرا به صحنهاي رسيده كه اصول سرمايهداري به نوع نگاه فرهنگي ما نيز تحميل شده و سعي دارد ما را به عقب برگرداند تا نسلهاي آينده ما يك دور پرهزينه تاريخي را در مقابل خود ببينند؛ بدون دستاوردي لااقل در حوزه فرهنگ و براي تحميل ايدههايش هم قانون نانوشتهاي تدوين كردند كه با الگوهاي داخلي اجراي آن را به شهروندان ميآموزند.
جالب اينجاست خود ما هم با دلايلي همچون تنوع در پوشش و ارائه الگوهاي جديدتر از پوشش، فضا را براي رشد نگاه سرمايهداري در نوع آرايش و پوشش شهروندان به ويژه بانوان فراهم كرديم. اين مجال آنقدر فرصتمان داد كه فقط تذكرهاي بر اين مسئله بنويسيم كه گوهران صدف عفاف ما امروز به ابزاري تبديل شدهاند براي تبليغ مجموعهاي كالاها و خدمات از ماشين و پودر و مايع لباسشويي گرفته تا قابلمه و خدمات ارتباطي و بستني و چيپس و پفك.
ستارگان زن به مثابه بیلبورد تبلیغاتی برندها
در وسط هیاهوی استفاده ابزاری از زنان برای تبلیغات، ستارگان زن سینما در ایران بیشتر از همه در این عرصه جولان میدهند.
برندهای معروف در همه جای دنیا برای جا انداختن نام برند خود رو به هنرپیشگان میآورند و بخصوص از ظرافتهای زنانگی صورت و بدن آنها برای تبلیغ برند خود استفاده میکنند. این اصل فرهنگی سرمایهداری است که ستاره یعنی کسی که جلوی چشم باشد تا بشود از او خیلی استفادهها کرد، مثلاً محصولی را به نان و آب رساند یا مفاهیمی را یکشبه به خورد اکثریت هوادار داد، کمتر مورد توجه عامه مردم و حتی دستگاههای فرهنگی قرار گرفته است؛ بهطوریکه یک جشن سینمایی که خود را سینهچاک هنر و البته هنر ایرانی قلمداد میکند، بدون توجه به استحالهای که در صنعت فرهنگی سرمایهداری یافته است، عملاً در خدمت استفاده ابزاری از زن قرار میگیرد.
حال چند سالی است که ستارگان زن سینمای ایران علیرغم وجود اسلامیبودن قوانین و جامعه در ایران، هم به دلیل خود نمایی بیشتر و هم به دلیل بالا بودن مخارج داشتن پوشش خاص، به راحتی مدل تبلیغاتی برندها میشوند و نه تنها طرز پوشش آنها را برندها مشخص میکنند که حتی نوع و نحوه گریم صورتشان را نیز تعیین میکند.
ورود و رواج این فرهنگ ابزاری به عرصه فرهنگی کشور، موضوعی است که تقریباً در تمامی جشنوارههای سینمایی خود را نشان داده و جشن حافظ نیز یکی از نمونههای اخیر آن محسوب میشود.
واقعیت این است که اگر سینمای ایران میخواهد رنگ و بوی فرهنگ «حافظ» را در خود متبلور سازد و هویت ممتاز خود را در جهان معرفی کند و در داخل نیز به حیات خود ادامه دهد، این راه و رسمش نیست. زنان این سینما باید به برهنه نبودن ببالند و الا برهنهتر از آنها در عالم فراوان است؛ زنان این سینما، باید الگویی شوند برای زندگی اجتماعی فعال زینبوار بدون سکسیسم؛ و زنان این سینما باید سمبل شکنندگی خانواده و طلاق نباشند که متأسفانه هستند؛ بسیاری از آنها شأن هنر و حافظ را مراعات نمیکنند.
بدون تردید دین راستین اسلام مخالف حضور اجتماعی زن نیست بلکه حضور عفیفانه و عزتمندانه او مورد تأکید است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از بانوان پاکدامن این مرز و بوم توانسته اند در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، دینی، اجتماعی، ورزشی و اقتصادی به پیشرفتهای غیر قابل انکاری دست یابند.
۸ سال دفاع مقدس از مهمترین دوران تاریخ جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود که زنان این مرز و بوم در این عرصه نیز حضوری فعال داشتند به طوری که ۶ هزار و ۴۲۸ بانوی شهيده در طول سالهاي دفاع مقدس جانفشانی نموده اند. در طول ۸ سال دفاع مقدس ۲۲۸۰۸ نفر امدادگر و ۲۲۷۶ نفر پزشك زن به جبههها اعزام شدند. در حال حاضر در كشور بيش از ۵ هزار زن جانباز وجود دارد و البته مادران و همسران شهدا نیز به تنهایی از جایگاهی خاص برخوردارند که زینب وار در این ۸ سال در کنار مردان خود حضور داشتند و امروز نیز همچنان این عرصه را خالی نگذاشته و با همسری و پرستاری کردن از جانبازان دفاع مقدس به حضور خود ادامه میدهند.
بنابراین عرصه آگهیهای رادیویی و تلویزیونی و جشنهای سینمایی اگر مطابق با اسلام ناب محمدی باشد شایسته حضور زن ایرانی مسلمان است و هر بستری لیاقت حضور ریحانه خلقت را ندارد.
*انصارحزباالله
www.nasimonline.ir/Content/Detail/2032165/
هدف اصلی این سلسله عملیات مخرب نفوذی ، که به بهانه فرهنگ و هنر و در عوض دلارهای چرک صهیونیستی به راه افتاد ، تاراج عفت و شرف دختران ما بود که با سونامی اعزام خواننده و نوازنده زن به خارج از کشور و اجراهای شرم آور برای خاندان سلطنتی شیوخ عرب شکل گرفت و مع الاسف با بی تفاوتی مقامات ذی ربط فرهنگی و انتظامی و قضایی هم چنان ادامه دارد .
این شتر دزد اما روز اول مثل باقی دزدان تخم مرغ دزد بود . خشت اول بنای کج فوق با مجوز دادن به کنسرت های زنان آوازه خوان در تالار وحدت گذاشته شد ، آن هم با کلک و شگردی دروغین به اسم هم خوانی!
musiceiranian.ir/43315-hamnavazan-2.html
www.iranconcert.com/?concert=1079
www.isna.ir/news/92061508795/
در قدم بعدی این شجره خبیثه به ثمر نشست و با حمایت بهاییان نجس العین کار به مجلس ساز و آواز مختلط در لندن و جلوی دوربین رسانه معلوم الحالی چون بی بی سی فارسی آن هم در شب شهادت بی بی دو عالم و هتک حرمت آل الله و نهایتا کشف حجاب کشید .
http://shohadayeiran.com/fa/news/68789/
اینجاست که به فضل الهی و با صرف اندک بصیرتی ، معضل کنسرت با یک آسیب شناسی ساده رسوا میشود و میتوان مچ نااهلان و نامحرمان آلوده به توطئه و رواج ولنگاری و اباحه سالاری را سر بزنگاه گرفت و علاج واقعه را قبل از بلا کرد :
http://photokade.com/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%AD%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%D9%86/