امثال تاجزاده به واسطه حمایتشان از منافقین و منتظری ثابت کردند آنچه شهید لاجوردی درباره برخی مدعیان اصلاحطلبی و پیوندشان با منافقین میگوید، درست بوده است.
به گزارش شهدای ایران، محمدکاظم انبارلویی ضمن یادداشتی در نشریه «شما» با اشاره به خیانتهای منافقین در تفسیر انحرافی از اسلام، اخلال در نظام و حمایت از غائلهافکنی بنیصدر، اعلام مبارزه مسلحانه و ترور 17 هزار شهروند ایرانی، حمله نظامی به کشور در کنار صدام پس از قبول قطعنامه، لو دادن اسرار نظام و ... نوشت: این جماعت روسیاه در روزهای پایانی جنگ به اعضای خود در زندانها پیام دادند ما به زودی به ایران حمله میکنیم، همزمان با حمله ما، شما هم در زندانها دست به شورش بزنید. در همان زندان چوبههای دار برای اعدام مسئولین نظام و طرفداران آن برپا میکنیم و... منتظر توزیع سلاح پس از فتح زندان باشید.
همزمان با عملیات مرصاد و موضوع حمله منافقین پس از پذیرش قطعنامه، این بحث مطرح بود که آیا منافقین در زندانها که بر سر موضع هستند و دست به شورش زدهاند مصداق محارب میباشند یا نه؟ فتوای آقای منتظری این بود که آنها مصداق اتم محارب میباشند لذا شماری از آنها با حکم و فتوای آقای منتظری به درک واصل شدند.
بعدها معلوم شد آقای منتظری با این مجازات الهی مخالف است. او بیآنکه فتوایش را مورد مصداق محارب عوض کند به این اعدامها اعتراض کرد. مفهوم این اعتراض این بود که او حکم خدا را زیر پا گذاشته است بیآنکه از فتوایش عدول کند. برای سقوط منتظری همین کفایت میکرد. عکسالعمل منتظری درباره جنایات باند مهدی هاشمی هم همین بود و تا روز آخر با آنکه قتلهای او اثبات شده بود، از او دفاع میکرد.
وی میافزاید: موضوع این مقال، رونمایی از جنایات منافقین نیست، رونمایی از چهره کسانی است که در فتنه 88 دست در دست نماینده سوروس، کیان تاجبخش و همراهی با ائتلاف گوگوش تا سروش، فتنهانگیزی کردند و حال با انتشار نوار منتظری به نوعی با منتظری در دفاع از منافقین همدردی میکنند. بیبیسی به دنبال نوار منتظری نوشت «مصطفی تاجزاده از حاکمیت به خاطر اعدامهای سال 67 درخواست عذرخواهی کرده است».
تاجزاده میگوید زندانی حقوق دارد و نباید آن را نادیده گرفت. اما او این حقیقت را پنهان میکند که شورش جزء حقوق زندانی نیست. شورش در زندان وقتی رخ داد که منافقین از اسلامآباد به کرمانشاه سرازیر شده و در آرزوی پیوستن به دوستان منافق خود لحظهشماری میکردند آن هم نه با صبر و حوصله بلکه شورش در زندان! و وقتی که به همین جرم محاکمه شدند همچنان سر موضع بودند و از خواجه حرمسرای اشرف، مسعود رجوی دفاع میکردند.
حاکمیت از چه کسی و برای چه باید عذرخواهی کند؟ از اجرای حکم خدا درباره محاربین عذرخواهی کند؟ آقای منتظری خودش آن دنیا و این دنیا در این حادثه گرفتار است.
آقای تاجزاده از چه فاجعهای سخن میگویند؟ منافقین در جنایات پیشتازتر از داعشیها بودند. آنها همان کسانی بودند که پوست سر بچههای پاسدار عضو کمیته انقلاب را زنده زنده کندند و آنها را سوزاندند. داعشیها در خشونت به پای منافقین نمیرسند. چرا بیپروا از داعشیهای دهه شصت، آن هم در حدی که حاکمیت از آنها عذرخواهی کنند، دفاع میکند. آیا مسئولین جمهوری اسلامی باید از اجرای حکم خدا عذرخواهی کنند؟!
وقتی وصیتنامه لاجوردی منتشر شد، برخی او را در متهم کردن سازمان مجاهدین انقلاب به ارتباط و وابستگی به منافقین مذمت کردند. اما حالا آقای تاجزاده بدون بازجویی و... از این حقیقت رونمایی میکند. باید از این باب از او تشکر کرد.
همزمان با عملیات مرصاد و موضوع حمله منافقین پس از پذیرش قطعنامه، این بحث مطرح بود که آیا منافقین در زندانها که بر سر موضع هستند و دست به شورش زدهاند مصداق محارب میباشند یا نه؟ فتوای آقای منتظری این بود که آنها مصداق اتم محارب میباشند لذا شماری از آنها با حکم و فتوای آقای منتظری به درک واصل شدند.
بعدها معلوم شد آقای منتظری با این مجازات الهی مخالف است. او بیآنکه فتوایش را مورد مصداق محارب عوض کند به این اعدامها اعتراض کرد. مفهوم این اعتراض این بود که او حکم خدا را زیر پا گذاشته است بیآنکه از فتوایش عدول کند. برای سقوط منتظری همین کفایت میکرد. عکسالعمل منتظری درباره جنایات باند مهدی هاشمی هم همین بود و تا روز آخر با آنکه قتلهای او اثبات شده بود، از او دفاع میکرد.
وی میافزاید: موضوع این مقال، رونمایی از جنایات منافقین نیست، رونمایی از چهره کسانی است که در فتنه 88 دست در دست نماینده سوروس، کیان تاجبخش و همراهی با ائتلاف گوگوش تا سروش، فتنهانگیزی کردند و حال با انتشار نوار منتظری به نوعی با منتظری در دفاع از منافقین همدردی میکنند. بیبیسی به دنبال نوار منتظری نوشت «مصطفی تاجزاده از حاکمیت به خاطر اعدامهای سال 67 درخواست عذرخواهی کرده است».
تاجزاده میگوید زندانی حقوق دارد و نباید آن را نادیده گرفت. اما او این حقیقت را پنهان میکند که شورش جزء حقوق زندانی نیست. شورش در زندان وقتی رخ داد که منافقین از اسلامآباد به کرمانشاه سرازیر شده و در آرزوی پیوستن به دوستان منافق خود لحظهشماری میکردند آن هم نه با صبر و حوصله بلکه شورش در زندان! و وقتی که به همین جرم محاکمه شدند همچنان سر موضع بودند و از خواجه حرمسرای اشرف، مسعود رجوی دفاع میکردند.
حاکمیت از چه کسی و برای چه باید عذرخواهی کند؟ از اجرای حکم خدا درباره محاربین عذرخواهی کند؟ آقای منتظری خودش آن دنیا و این دنیا در این حادثه گرفتار است.
آقای تاجزاده از چه فاجعهای سخن میگویند؟ منافقین در جنایات پیشتازتر از داعشیها بودند. آنها همان کسانی بودند که پوست سر بچههای پاسدار عضو کمیته انقلاب را زنده زنده کندند و آنها را سوزاندند. داعشیها در خشونت به پای منافقین نمیرسند. چرا بیپروا از داعشیهای دهه شصت، آن هم در حدی که حاکمیت از آنها عذرخواهی کنند، دفاع میکند. آیا مسئولین جمهوری اسلامی باید از اجرای حکم خدا عذرخواهی کنند؟!
وقتی وصیتنامه لاجوردی منتشر شد، برخی او را در متهم کردن سازمان مجاهدین انقلاب به ارتباط و وابستگی به منافقین مذمت کردند. اما حالا آقای تاجزاده بدون بازجویی و... از این حقیقت رونمایی میکند. باید از این باب از او تشکر کرد.