مردی که متهم است یکی از دوستان خود را به دلیل اختلافات مالی با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسانده در جلسه دادگاه مدعی شد که مقتول قصد تعرض به منشی او را داشت.
به گزارش شهدای ایران؛ مردی که متهم است یکی از دوستان خود را به دلیل اختلافات مالی با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسانده در جلسه دادگاه مدعی شد که مقتول قصد تعرض به منشی او را داشت.
به گزارش اعتماد، رسيدگي به اين پرونده از ١٥ بهمن ٩٣ با كشف جسد مقتول در كانال آبي در يافتآباد آغاز شد. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، تيمي از كارآگاهان پايگاه دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ تحقيقات خود را آغاز و رد پاي يكي از دوستان مقتول را كشف كردند. مرد ٤٠ ساله پس از دستگيري از سوي پليس به قتل اعتراف كرد و گفت: «من با مقتول دوستي چندساله داشتم و با او در كار معامله ماشين بودم اما مدتي قبل از حادثه سر خريد يك ماشين با هم اختلاف مالي پيدا كرديم. قرار شد روز قتل به دفترم بيايد و پولم را پس بدهد اما آنجا مشروب خورد و مست شد. قصد داشت به منشيام كه دختري جوان بود تعرض كند براي همين با چوب به سرش ضربه زدم. او مقاومت كرد و گردنم را گرفت، من هم با چاقو كشتمش. سپس جسدش را در كانال آبي در يافت آباد انداختم.»
ادعاي متهم مبني بر تلاش مقتول براي تعرض به منشي در حالي بود كه خود منشي در بازجوييها اين موضوع را رد كرد و گفت: «آن روز متهم با ماشين دنبالم آمد تا به دفتر برويم. در راه گفت آيا تا به حال دعواي بكشبكش ديدهاي؟ اگر امروز ديدي فقط در را قفل كن و ساكت بشين.» همزمان بررسيها نشان داد كه دفتر متهم به محلي براي انجام اعمال خلاف عفت تبديل شده بود.
به اين ترتيب و پس از تكميل جزييات پرونده، كيفرخواست صادر و براي رسيدگي در اختيار شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي قربانزاده قرار گرفت.
صبح ديروز در جلسه رسيدگي به پرونده در اين شعبه، متهم در حالي كه با تقاضاي قصاص اولياي دم روبهرو شده بود درباره حادثه گفت: «من ماشيني از مقتول خريده بودم كه كارهاي سندش انجام نشده بود. وقتي پيگير شدم گفت ماشين براي پدرم است و او به خاطر اختلافهايي كه با من دارد نميآيد سند بزند. قرار شد روز حادثه به دفترم بيايد و ١٨ ميليون چك بدهد و ماشين را پس بگيرد اما آنجا به من گفت از دفتر برو و من را با منشي تنها بگذار. گفتم اين يكي مثل بقيه نيست اما ول كن نبود. مجبور شدم با چوب به سرش بزنم كه بيهوش شود تا بتوانم منشيام را از دفتر بيرون ببرم اما او كه هيكليتر از من بود، گردنم را گرفت و آنقدر فشار داد تا چشمانم تار شد. براي نجات خودم با چاقوي ميوهخوري چند بار به او ضربه زدم كه باعث فوتش شد. انگيزه من نيت شوم مقتول بود، از اولياي دم تقاضاي بخشش دارم.» در پايان دادگاه قضات وارد شور شدند تا راي نهايي را صادر كنند.
به گزارش اعتماد، رسيدگي به اين پرونده از ١٥ بهمن ٩٣ با كشف جسد مقتول در كانال آبي در يافتآباد آغاز شد. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، تيمي از كارآگاهان پايگاه دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ تحقيقات خود را آغاز و رد پاي يكي از دوستان مقتول را كشف كردند. مرد ٤٠ ساله پس از دستگيري از سوي پليس به قتل اعتراف كرد و گفت: «من با مقتول دوستي چندساله داشتم و با او در كار معامله ماشين بودم اما مدتي قبل از حادثه سر خريد يك ماشين با هم اختلاف مالي پيدا كرديم. قرار شد روز قتل به دفترم بيايد و پولم را پس بدهد اما آنجا مشروب خورد و مست شد. قصد داشت به منشيام كه دختري جوان بود تعرض كند براي همين با چوب به سرش ضربه زدم. او مقاومت كرد و گردنم را گرفت، من هم با چاقو كشتمش. سپس جسدش را در كانال آبي در يافت آباد انداختم.»
ادعاي متهم مبني بر تلاش مقتول براي تعرض به منشي در حالي بود كه خود منشي در بازجوييها اين موضوع را رد كرد و گفت: «آن روز متهم با ماشين دنبالم آمد تا به دفتر برويم. در راه گفت آيا تا به حال دعواي بكشبكش ديدهاي؟ اگر امروز ديدي فقط در را قفل كن و ساكت بشين.» همزمان بررسيها نشان داد كه دفتر متهم به محلي براي انجام اعمال خلاف عفت تبديل شده بود.
به اين ترتيب و پس از تكميل جزييات پرونده، كيفرخواست صادر و براي رسيدگي در اختيار شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي قربانزاده قرار گرفت.
صبح ديروز در جلسه رسيدگي به پرونده در اين شعبه، متهم در حالي كه با تقاضاي قصاص اولياي دم روبهرو شده بود درباره حادثه گفت: «من ماشيني از مقتول خريده بودم كه كارهاي سندش انجام نشده بود. وقتي پيگير شدم گفت ماشين براي پدرم است و او به خاطر اختلافهايي كه با من دارد نميآيد سند بزند. قرار شد روز حادثه به دفترم بيايد و ١٨ ميليون چك بدهد و ماشين را پس بگيرد اما آنجا به من گفت از دفتر برو و من را با منشي تنها بگذار. گفتم اين يكي مثل بقيه نيست اما ول كن نبود. مجبور شدم با چوب به سرش بزنم كه بيهوش شود تا بتوانم منشيام را از دفتر بيرون ببرم اما او كه هيكليتر از من بود، گردنم را گرفت و آنقدر فشار داد تا چشمانم تار شد. براي نجات خودم با چاقوي ميوهخوري چند بار به او ضربه زدم كه باعث فوتش شد. انگيزه من نيت شوم مقتول بود، از اولياي دم تقاضاي بخشش دارم.» در پايان دادگاه قضات وارد شور شدند تا راي نهايي را صادر كنند.