شهدای ایران shohadayeiran.com

زندگی خود را شروع می‌کنند تا خوشبخت شوند. با جشن و شادی و پایکوبی خود را شادترین فرد روی زمین می‌دانند. می‌خواهند همیشه با هم باشند. با هم بخندند و گریه کنند. از خرید یک وسیله جدید در زندگی با هم خوشحال شوند و با هم لذت ببرند از پدر و مادر بودن.
شهدای ایران:ندگی خود را شروع می‌کنند تا خوشبخت شوند. با جشن و شادی و پایکوبی خود را شادترین فرد روی زمین می‌دانند. می‌خواهند همیشه با هم باشند. با هم بخندند و گریه کنند. از خرید یک وسیله جدید در زندگی با هم خوشحال شوند و با هم لذت ببرند از پدر و مادر بودن.
لذت دونفره بودن را به جان می‌خرند و همه تنهایی‌ها را دور می‌ریزند، حتی خوشی‌های مجردی را. می‌دانند این راه بالا و پایین زیاد دارد، اما دلخوش به خوشی‌ها هستند و سختی‌ها را نادیده می‌گیرند. وارد زندگی که می‌شوند، حس می‌کنند آن چیزی نیست که دلشان می‌خواست. همسرشان آن فرد رویایی که خوابش را می‌دیدند نبوده. بهانه می‌گیرند. دعوا می‌کنند. همه چیز را به‌هم می‌زنند و اگر طاقتشان تمام شود، می‌کشند.

این رفتار ها حتی ممکن است بعد از سال‌ها زندگی بروز کند. زمانی که تازه حس می‌کنند زندگیشان به ثبات رسیده، ناگهان یک اتفاق می‌تواند همه چیز را دگرگون کند. همان چیزی پیش بیاید که نباید. این اتفاق ممکن است خیانت باشد یا اعتیاد یا خستگی از یک زندگی روزمره و ساده. البته بسیاری از زوج ها تا آخر عمر به‌خوبی و خوشی زندگی می‌کنند و تا پایان عمر هم مشکل جدی با هم ندارند.

هدف این گزارش بررسی علل مهم وقوع همسرکشی در ایران و راه‌های پیشگیری از آن است.

بررسی آمار پلیس نشان می‌دهد 33 درصد قتل‌ها با انگیزه اختلافات خانوادگی رخ می‌دهد و قاتل و مقتول با هم نسبت فامیلی دارند. حال از میان قتل‌های خانوادگی بیشترین آمار مربوط به همسرکشی بخصوص قتل زنان به دست مردان است. طی هفته گذشته شاهد پرونده‌های همسرکشی متفاوتی در شهرهای مختلف بودیم که زنان و مردانی قربانی قتل‌های خانوادگی شدند. در آن سوی سکه مردان و زنانی که در زندگی احساس خوشبختی نمی‌کنند، این احساس نارضایتی را با خشم بروز می‌دهند که پایان خشم آنها قتل همسر است.

زنان وقتی خود را با خشونت روبه‌رو می‌بینند، پس از مدتی درمی یابند که نمی‌توانند رویه و رفتار همسرشان را تغییر دهند. بنابراین بتدریج او را یک شکنجه گر و ظالم تلقی کرده و آرزوی مرگش را می‌کنند، اما مردان به خاطر عصبانیت و خشم آنی همسران خود را می‌کشند.

بررسی یک تحقیق نشان می‌دهد، بالاترین میزان همسرکشی در تهران، کرج، مشهد و آذربایجان شرقی بوده است. از سوی دیگر کمترین آمار مربوط به استان‌های لرستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان است. البته در این استان‌ها چند همسری رایج بوده و در کاهش آمار وقوع همسرکشی نقش مهمی دارد. اغلب زنان همسرکش خانه‌دار بوده و 47 درصد مردان جنایتکار بیکار بودند. توهم و سوءظن مهم‌ترین انگیزه قتل زنان به دست همسرانشان است. 20 درصد زنان در خواب کشته شده‌اند و بیشتر اجساد در اتاق خواب و حمام کشف شده بودند.

خیانت

زن جوان زمانی که نقشه قتل همسرش را طراحی می‌کرد حتی به فکرش هم نمی‌رسید ممکن است دستگیر شود. او فکر می‌کرد اگر با نقشه قبلی همسرش را به قتل برساند و همه چیز با برنامه پیش برود، بعد از فوت همسرش به خوبی و خوشی می‌تواند با مرد مورد علاقه‌اش ارتباط داشته باشد، اما...

سال گذشته جسد مردی در اطراف روستایی در شمال کشور پیدا شد. مرد درحالی مرده بود که با جسم سنگین به سرش ضربه زده بودند و جای ضربه در سر و صورتش مشخص بود. ماموران با اطلاع از موضوع تحقیقات خود را از همسر این مرد آغاز کردند.

زن جوان که 24 سال بیشتر نداشت در جلسات بازجویی بسیار نگران بود و دچار تناقض‌گویی شد. او ابتدا گفت: همسرم بیرون رفت و نمی‌دانم چه چیز همراه داشت و به کجا رفت. فقط بعد از 24 ساعت ماموران با من تماس گرفتند و گفتند که او کشته شده است.

در بازجویی بعدی گفت: او مقداری پول و گوشی تلفن همراه با خود برده بود و سارقان برای سرقت اینها او را زده‌اند.

ماموران با توجه به اظهارات متفاوت زن به او مشکوک شدند. پس از بازرسی خانه، چند لکه خون روی فرش پیدا شد که پس از ارسال آن به آزمایشگاه مشخص شد این خون متعلق به مقتول بوده است.

پس از پیدا شدن این سرنخ‌ها زن جوان دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و با توجه به مدارک موجود به جرم خود اعتراف کرد.

«از مدتی قبل با مردی آشنا شدم. با او رابطه پنهانی داشتم. کم کم به هم علاقه‌مند شدیم و می‌خواستیم بیشتر از قبل با هم باشیم، اما همسر من تنها مانع بین ما بود. دیگر همسرم برایم یک عذاب شده بود. او مرد بدی نبود، اما من به هیچ چیز و هیچ‌کس جز مرد مورد علاقه‌ام فکر نمی‌کردم. یک روز به او پیشنهاد دادم که همسرم را از سر راه برداریم و او قبول کرد. با هم نقشه کشیدیم تا با کمک یکدیگر شوهرم را بکشیم.»

زن جنایتکار درباره روز حادثه گفت:آن شب شوهرم مثل شب‌های دیگر به خانه آمد و از شدت خستگی زود به رختخواب رفت. وقتی مطمئن شدم که خوابش عمیق است، به مرد مورد علاقه‌ام زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید، او هم با یک میله بزرگ آهنی به خانه آمد. میله را محکم به سر همسرم زد. آن‌قدر این‌کار را تکرار کرد تا به مردن او یقین پیدا کرد. دیگر یک جای سالم روی صورت همسرم وجود نداشت. بعد از آن هم جسدش را با هم داخل ماشین جا دادیم و به اطراف شهر بردیم و رها کردیم.

بعد از اعترافات زن جوان، همدستش هم دستگیر شد. او ابتدا همه چیز را انکار کرد اما بعد از روبه‌رو شدن با زن جوان، او هم لب به اعتراف گشود و جرم خود را قبول کرد.

اعتیاد، عامل جنایت

مرد معتاد که سال‌ها از آغاز زندگی مشترکش می‌گذشت به‌دلیل اختلاف بر سر اعتیاد به مواد مخدر همسرش را کشت.

اکرم که 57 سال از عمرش می‌گذشت همراه همسر و فرزندانش زندگی می‌کرد. اوایل زندگی از اختلافات و درگیری خبری نبود. زندگی می‌گذشت و فرزندان روز به روز بزرگ‌تر می‌شدند تا این‌که او به همسرش شک کرد.

احمد 60 ساله، معتاد به مواد مخدر شده و همسرش از این موضوع با خبر شده بود. از همین‌جا اختلافات بین آن دو شروع شد. هرچه اکرم از همسرش می‌خواست که مواد مخدر را ترک کند او بیشتر عصبانی می‌شد و می‌گفت که به هیچ چیز اعتیاد ندارد. احمد می‌گفت همه چیز تفریحی است و تا اراده کند می‌تواند دیگر مواد را کنار بگذارد.

روز به روز اختلافات بیشتر می‌شد تا جایی که بین زن و شوهر میانسال درگیری شکل ‌گرفت. در آخرین درگیری زن کتک خورد و از همسرش شکایت کرد.

دو هفته بعد از طرح شکایت دوباره بین زن و مرد درگیری شکل گرفت. این‌بار احمد از همسرش خواست شکایتش را پس بگیرد، اما او قبول نکرد. همین موضوع باعث ایجاد درگیری لفظی و فیزیکی شد. اکرم با گلدانی که نزدیک دستش بود به سر همسرش ضربه وارد کرد. او که در آن لحظه دیگر رفتارش از کنترل خارج شده بود، گلدان را از دست همسرش گرفت و ضرباتی محکم به سر او زد. اکرم بعد از سال‌ها زندگی مشترک و دو فرزند جوان که حاصل این زندگی بودند به دست همسرش کشته شد.

قتل به‌دلیل شک به همسر

19 سال از آغاز زندگی مشترکشان می‌گذشت و یک پسر 18 ساله حاصل این ازدواج بود. آنها مانند هر زن و شوهر دیگر در اوایل ازدواجشان فکر می‌کردند خوشبخت‌ترین آدم‌های روی زمین هستند. زمانی که فرزندشان به دنیا آمد خوشبختی‌شان چند برابر شد.

مرد سوپرمارکت داشت و در مغازه‌اش کار می‌کرد. همه چیز خوب پیش می‌رفت و هیچ مشکلی در زندگی‌شان وجود نداشت تا این‌که روزی یکی از همسایه ها به مرد گفت:همسرت با مردی دیگر ارتباط دارد.

این حرف ذهن مرد را درگیر کرد. به همسرش مشکوک شد، اما بعد از فکر کردن به این نتیجه رسید که همسرش چنین آدمی‌ نیست و تحت هیچ شرایطی به او خیانت نخواهد کرد. جای آن‌که به‌خاطر حرف‌های پوچ همسایه زندگی‌اش را خراب کند، خانه‌اش را عوض کرد و به محله‌ای دیگر رفت، اما بعد از مدتی حرف های همسایه دوباره سراغش آمدند و او را رها نمی‌کردند.

همه حرکات همسرش را زیر نظر داشت، با این‌که چیز مشکوکی از او نمی‌دید، اما بدبینی رهایش نمی‌کرد.

یک روز ظهر برای برداشتن مدارکی به خانه بازگشت. زمانی که وارد خانه شد در عین ناباوری متوجه شد که همسرش سرکار نرفته و بی‌دلیل در خانه مانده است. دوباره همان شک و بد بینی سراغش آمد و سر همین موضوع با همسرش درگیر شد. آن روز با حضور پسر و پدرزنش درگیری تمام شد، اما بددلی مرد نه.

فردای آن روز به محل کار همسرش رفت و گفت که دوست ندارد دیگر آنجا کار کند و او را با خودش به خانه آورد.

در خانه هم به همسرش گفت که از این به بعد با او به مغازه خواهد رفت و باید در کنار خودش کار کند. زن برای تمام شدن ماجرا حرف‌های او را قبول کرد.

روز حادثه، اولین روز حضور زن در مغازه مرد بود. آنها برای خوردن ناهار به خانه برگشتند و در طول مسیر با هم دعوا کردند. زن بین حرف‌هایش چندبار به مرد گفت که دیگر از این زندگی خسته شده و دوستش ندارد. این حرف مرد را عصبانی کرد به قدری که دیگر نتوانست آن را تحمل کند.

زمانی که همسرش برای شستن دست و صورت به دستشویی رفته بود، او در حالت جنون به آشپزخانه رفت. کشو را باز کرد. یک چاقو بزرگ برداشت. دم در دستشویی ایستاد. زمانی که در باز شد همسرش فکر کرد که می‌خواهد با او شوخی کند، اما اشتباه می‌کرد.

مرد ابتدا چاقو را به پهلو همسرش زد. زن از شدت درد روی زمین افتاد و به خود پیچید.

مرد که خون چشمانش را پر کرده بود از عصبانیت دستان را دور گردن همسرش حلقه کرد و فشار داد و زن را کشت.

بعد از آن با آب سرد سر و روی خود را شست تا عصبانیتش فروکش کند. لباس‌های خونی را عوض کرد و چند ساعتی در خیابان پرسه زد. زمانی که دیگر همه عصبانیت‌ها جای خود را به پشیمانی عمیق داده بود به پاسگاه پلیس رفت و خود را معرفی کرد.

تفاوت انگیزه قتل زنان و مردان

پرونده‌های همسرکشی پس از تحقیقات در دادسرا برای محاکمه به دادگاه کیفری ارسال می‌شود. در دادگاه انگیزه‌ها توسط قضات مورد بررسی قرار می‌گیرد تا حکم مجازات صادر شود. قاضی حسین اصغرزاده، رئیس شعبه هشتم دادگاه کیفری پرونده‌های زیادی را در دادسرا و دادگاه رسیدگی کرده که در گفت‌وگویی با وی به بررسی ریشه‌های خودکشی پرداخته‌ایم.

مهم‌ترین انگیزه‌های همسرکشی در ایران چیست؟

انگیزه‌های همسرکشی ریشه در اختلافات خانوادگی دارد. این اختلافات می‌تواند در سال‌های ابتدایی زندگی یا پس از یک یا دو دهه بروز کند. خیانت، اعتیاد و بدرفتاری مهم‌ترین دلایل همسرکشی است.

آلت قتل در پرونده‌های همسرکشی چه تفاوتی دارد؟

مردان برای قتل همسر به‌دلیل خشم آنی و بیشتر از روش‌های خشن مانند ضرب و شتم استفاده می‌کنند. مردان بیشتر همسر خود را با چاقو، ضربات سنگین یا خفگی می‌کشند. زنان با نقشه قبلی و با قرص‌های خواب‌آور و سم شوهران خود را می‌کشند. البته در پرونده‌های شوهر شاهد حضور نفر سوم به عنوان قاتل هستیم.

مجازات همسرکشی چیست؟

در صورتی که قتل به صورت عمد انجام شود و اولیای دم رضایت ندهند، حکم مجازات قاتل قصاص است. البته در پرونده‌های شوهرکشی همان‌طور که اشاره کردم گاهی پای شخص سوم در میان است که در این پرونده شخص سوم که اغلب مرد است، به قصاص محکوم شده و زن به‌عنوان معاون در قتل به زندان محکوم می‌شود. این قاتلان در دادگاه ابراز پشیمانی کرده و خود را قربانی وسوسه‌های زن می‌دانند که پشیمانی دیگر سودی ندارد. در پرونده‌های همسرکشی راز قتل خیلی زود افشا می‌شود و تاوانی جز چوبه دار ندارد.

مصرف موادمخدر صنعتی بخصوص شیشه نقشی در افزایش پرونده‌های همسرکشی داشته است؟

یکی از آسیب‌های موادمخدر صنعتی سوءظن است. این مواد باعث افزایش سوءظن شده و فرد معتاد بدون این‌که خیانتی از همسر دیده باشد، او را به خیانت متهم می‌کند. بعد هم در اثر افکاری که در ذهنش شکل گرفته، دست به قتل می‌زند.

برای پیشگیری چه باید کرد؟

پرونده‌های خانوادگی به‌دلیل این‌که در فضای خانه انجام می‌شود دور از چشمان پلیس است و نیروی انتظامی‌نقشی در پیشگیری ندارد. در این زمینه دستگاه‌های فرهنگی در ترویج سبک زندگی اسلامی ‌ـ ایرانی نقش دارند. صداوسیما با پخش سریال‌هایی می‌تواند سبک درست زندگی و مقابله با مشکلات را آموزش دهد. متاسفانه فیلم‌های شبکه‌های ماهواره‌ای آفت زندگی‌ها شده و رواج‌دهنده روابط فرازناشویی است. شبکه‌های اجتماعی هم باعث شده که روابطی غیراخلاقی در این شبکه‌ها شکل گیرد.

قبل از ورود جوانان به زندگی مشترک باید آنها را برای رویارویی با مشکلات آماده کرد و کلاس‌هایی کاربردی در این زمینه برگزار شود. زوج‌ها باید آموزش لازم برای مقابله با مشکلات را ببینند.

*تپش


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار