شهدای ایران shohadayeiran.com

"دارم دیوانه می‌‌شوم. بلایی سر بچه‌ام آمده که قلبم را به درد آورده است. دخترم هفده‌ساله است و هرروز برای تفریح و ورزش به پارک بانوان در بوستان بزرگ ملت می‌رفت."
به گزارش شهدای ایران به نقل از باشگاه خبرنگاران، دلمان خوش بود که به یک مجموعه ویژه بانوان رفت‌وآمد دارد و مشکل خاصی وجود ندارد. بهاره از چندی قبل حرکات و رفتار عجیبی داشت.

گوشه‌گیر و منزوی شده بود و با کسی حرف نمی‌زد. همسرم می‌گفت سربه‌سرش نگذاریم؛ چون این رفتارها در سن نوجوانی طبیعی است. کمی نگران بودم؛ اما چیزی نمی‌گفتم. هفته قبل یک‌روز سراسیمه وارد خانه شد و در را محکم بست. علت این کارش را پرسیدم. گفت دو جوان موتورسوار مزاحمش شده‌اند و دست از سرش بر نمی‌دارند.

حال بهاره اصلا خوب نبود و وقتی حرف می‌زد، صدایش را می‌کشید. به حرکاتش مشکوک شده بودم. تا بعدازظهر خودش را در اتاق زندانی کرده بود. هر چه در می‌زدیم، جواب نمی‌داد.

می‌ترسیدیم بلایی سر خودش آورده باشد. بالاخره با سر‌وصدا و تهدید در اتاق را باز کرد. او را به دکتر رساندیم. فکر می‌کردم قرص یا دارویی خورده است؛ اما قبل از آنکه او را به آزمایشگاه ببریم، خودش گفت موادمخدر مصرف می‌کند. با شنیدن این حرف، دنیا روی سرم خراب شد.

دخترم می‌گفت در مجموعه بانوان پارک ملت مشهد زنانی هستند که دختران جوان را معتاد می‌کنند و این فضا خیلی آلوده شده است.

موضوع را به کلانتری سجاد مشهد اطلاع دادم. باید نظارت بیشتری بر این مجموعه باشد. ما بهاره را زیرنظر درمانگر اعتیاد قرار داده‌ایم.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار