یک بازیگر زن سینما و تلویزیون با بیان اینکه لحظه دیدار با مقام معظم رهبری(مدظله العالی) احساس عجیبی را درک کرده افزود: با دیدن حضرت آقا به این باور رسیدم که قدیر ادامه دارد.
به گزارش شهدای ایران، الهام چرخنده بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با گوهرشادنیوز، در خصوص دیدارش با رهبر انقلاب گفت: از اینکه بلاخره می توانستم به ملاقات حضرت آقار برم خیلی خیلی خوشحال بودم که البته توصیفش کارسختی است.
چرخنده با بیان اینکه امیدوارست صداقت کلامش بر دل خواننده بنشیند، اظهار داشت: هنرمندان یک ویژگی خاص دارند و آن این است که باید هر جیزی را از نزدیک ببینند تا باورش کنند، نمی توانم بگویم دیدار حضرت آقا یک رویا بود یا خواب اما هر چه بود حال مرا تغییر داد. به محض اینکه وارد راهرویی شدم که حضرت آقا در آنجا بستری شده بودند، رایحه عجیبی به مشامم رسید.
این بازیگر سینما با بیان اینکه این رایحه عجیب شبیه عطر حرم امام حسین(ع) بود، افزود: الان که هفت مرتبه به کربلا مشرف شدم می دانم آن بوی عجیب چه بود اما آن زمان هنوز به کربلا نرفته بودم و واقعاً نمی دانستم این رایحه روح نواز چیست؟ همه اش با خودم می گفتم این بوی یاس و حس عجیب جه می تواند باشد؟
وی در ادامه بیان داشت: خانم آبیار هم با من بودند من آن زمان روی زمین نبودم چرا که آمده بودم کشف یک جریان را بکنم و تکلیفم را با خودم مشخص کنم .
چرخنده به توصیف حالش هنگام مواجهه با حضرت آقا پرداخت و گفت: زمانی که روبروی حضرت آقا قرار گرفتم ابهت و بزرگی ایشان را به قدری دیدم که حتی حاضر نمی شدم لحظه ای پلک بزنم که نکند آن لحظه از دیدن ایشان محروم شوم.
این بازیگر سینما با بیان اینکه حضرت آقا از خانم آبیار به خاطر ساخت فیلم شیار 143 تشکر کردند، افزود: بعد نگاهی به من کردند و پرسیدند ایشان را معرفی کنید که خودم جلو افتادم و گفتم آقا من سربازتون هستم که آقا تبسمی کردند.
وی با بیان اینکه نیت کردم بودم انگشتری را که مزین به سنگ مرقد آقا امام حسین(ع) بود را به دست حضرت آقا برسونم، تصریح کرد: می خواستم این انگشتر در دست صاحب حقش باشد بنابراین آن را به دست کرده بودم تا زمانی که به ملاقات ایشان مشرف می شوم آن را به ایشان تقدم نمایم.
چرخنده در ادامه بیان داشت: وقتی انگشتر را به ایشان تقدیم کردم حضرت آقا آن را مهربانی گرفتند و به انگشتشان کردند در این زمان دیگر نمی توانستم تحمل کنم همه اش احساس می کردم الان که روح از بدنم جدا شود.
این بازیگر تلویزیون با بیان اینکه دیدن حضرت آقا ادامه داشتن قدیر را در ذهنم مجسم کرد، افزود: وقتی بیمارستان را ترک کردم احساس سبکی عجیبی داشتم همش دوست داشتم گریه کنم به واقع احساس می کردم قلبم توان درک این همه عظمت، نور و پاکی را ندارد به همین خاطر تمام اتوبان تا منزل را درون ماشین فریاد می زدم.
وی از اینکه مقام معظم رهبری وی را در برخورد اول او را نشناخته بودند بسیار آزرده خاطر شده بود، اظهار داشت: امروز که به این درک رسیده ام که خودم، پسرم و مادرم فدای ایشان و راه باشند برای تحمل آن لحظه ها آسانتر است اما آن روز که به عنوان یک بازیگری که تازه چادری شده بود و همه او را می شناختند از اینکه حضرت آقا من را نشناختند بسیار ناراحت شدم تا جایی که تا سه روز از فکرو خیال این قضیه نتوانستم چیزی بخورم.
چرخنده هدیه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) را بهترین هدیه زندگی اش دانست و گفت: بعد از پایان این سه روز مجدداً از دفتر حضرت آقا با من تماس گرفتند و از من خواستند که بیت حضرت آقا بروم. آنجا که رفتم قرآنی را به من اهدا کردند.
این بازیگر سینما با بیان اینکه مقام معظم رهبری متنی کوتاه را در صحفه اول قرآن مرقوم فرموده بودند، افزود: ایشان نوشته بودند به خاطر اهدا انگشتر از تو ممنونم، الهام چرخنده صراحت و شجاعت را ستایش می کنم و برای ادامه راهت دعا می کنم. سید علی خامنه ای. تک تک کلمات حضرت آقا برای من نشانه بود.
چرخنده با بیان اینکه امیدوارست صداقت کلامش بر دل خواننده بنشیند، اظهار داشت: هنرمندان یک ویژگی خاص دارند و آن این است که باید هر جیزی را از نزدیک ببینند تا باورش کنند، نمی توانم بگویم دیدار حضرت آقا یک رویا بود یا خواب اما هر چه بود حال مرا تغییر داد. به محض اینکه وارد راهرویی شدم که حضرت آقا در آنجا بستری شده بودند، رایحه عجیبی به مشامم رسید.
این بازیگر سینما با بیان اینکه این رایحه عجیب شبیه عطر حرم امام حسین(ع) بود، افزود: الان که هفت مرتبه به کربلا مشرف شدم می دانم آن بوی عجیب چه بود اما آن زمان هنوز به کربلا نرفته بودم و واقعاً نمی دانستم این رایحه روح نواز چیست؟ همه اش با خودم می گفتم این بوی یاس و حس عجیب جه می تواند باشد؟
وی در ادامه بیان داشت: خانم آبیار هم با من بودند من آن زمان روی زمین نبودم چرا که آمده بودم کشف یک جریان را بکنم و تکلیفم را با خودم مشخص کنم .
چرخنده به توصیف حالش هنگام مواجهه با حضرت آقا پرداخت و گفت: زمانی که روبروی حضرت آقا قرار گرفتم ابهت و بزرگی ایشان را به قدری دیدم که حتی حاضر نمی شدم لحظه ای پلک بزنم که نکند آن لحظه از دیدن ایشان محروم شوم.
این بازیگر سینما با بیان اینکه حضرت آقا از خانم آبیار به خاطر ساخت فیلم شیار 143 تشکر کردند، افزود: بعد نگاهی به من کردند و پرسیدند ایشان را معرفی کنید که خودم جلو افتادم و گفتم آقا من سربازتون هستم که آقا تبسمی کردند.
وی با بیان اینکه نیت کردم بودم انگشتری را که مزین به سنگ مرقد آقا امام حسین(ع) بود را به دست حضرت آقا برسونم، تصریح کرد: می خواستم این انگشتر در دست صاحب حقش باشد بنابراین آن را به دست کرده بودم تا زمانی که به ملاقات ایشان مشرف می شوم آن را به ایشان تقدم نمایم.
چرخنده در ادامه بیان داشت: وقتی انگشتر را به ایشان تقدیم کردم حضرت آقا آن را مهربانی گرفتند و به انگشتشان کردند در این زمان دیگر نمی توانستم تحمل کنم همه اش احساس می کردم الان که روح از بدنم جدا شود.
این بازیگر تلویزیون با بیان اینکه دیدن حضرت آقا ادامه داشتن قدیر را در ذهنم مجسم کرد، افزود: وقتی بیمارستان را ترک کردم احساس سبکی عجیبی داشتم همش دوست داشتم گریه کنم به واقع احساس می کردم قلبم توان درک این همه عظمت، نور و پاکی را ندارد به همین خاطر تمام اتوبان تا منزل را درون ماشین فریاد می زدم.
وی از اینکه مقام معظم رهبری وی را در برخورد اول او را نشناخته بودند بسیار آزرده خاطر شده بود، اظهار داشت: امروز که به این درک رسیده ام که خودم، پسرم و مادرم فدای ایشان و راه باشند برای تحمل آن لحظه ها آسانتر است اما آن روز که به عنوان یک بازیگری که تازه چادری شده بود و همه او را می شناختند از اینکه حضرت آقا من را نشناختند بسیار ناراحت شدم تا جایی که تا سه روز از فکرو خیال این قضیه نتوانستم چیزی بخورم.
چرخنده هدیه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) را بهترین هدیه زندگی اش دانست و گفت: بعد از پایان این سه روز مجدداً از دفتر حضرت آقا با من تماس گرفتند و از من خواستند که بیت حضرت آقا بروم. آنجا که رفتم قرآنی را به من اهدا کردند.
این بازیگر سینما با بیان اینکه مقام معظم رهبری متنی کوتاه را در صحفه اول قرآن مرقوم فرموده بودند، افزود: ایشان نوشته بودند به خاطر اهدا انگشتر از تو ممنونم، الهام چرخنده صراحت و شجاعت را ستایش می کنم و برای ادامه راهت دعا می کنم. سید علی خامنه ای. تک تک کلمات حضرت آقا برای من نشانه بود.
