این روزها گلشهر با ستونی از نور به زینبیه وصل شده؛ عطر زینبیه را میدهد، بس که مادران و همسران و کودکانی در آن یا زینب(س) میگویند.
شهدای ایران:«گلشهر» یکی از محلههای فقیرنشین جنوب شهر مشهد مقدس است که بسیاری از مدافعان حرم تیپ فاطمیون از این محله به سوریه اعزام شدهاند.
محلهای که این روزها از خانههای تمام کوچههایش صدای «یا زینب(س)» به گوش میرسد.
«محمدرضا میری» طراح و گرافیست، پوستری با همین موضوع طراحی کرده و به مردم شهیدپرور گلشهر، مهد مدافعان حرم تقدیم کرده است.
در ادامه نوشتاری از این طراح و گرافیست درباره گلشهر را میخوانیم:
***
گلشهر، پایین شهر است.
زمینهایش قیمتی ندارد.
خانههایش بزرگ نیستند.
کسی به فکر مرتفعسازی در زمینهای گلشهر نمیافتد...
خیابانهایش تنگ و باریک است.
قبلاها یک سینما داشت که نمیدانم ورافتاده یا نه!
گلشهر مهاجر پذیر است.
آن قدر که فکر میکنی در افغانستان راه میروی!
حتی رستورانهایش غذای افغانی میدهند.
برای همین، بعضی ها گلشهر مشهد را دوست ندارند. نه برای زندگی، نه برای رفت و آمد، حتی...
حتی آن را جای امنی نمیدانند.
کاری ندارم که این بعضیها از مردمند یا مسئولین...
اما گلشهر ظاهری دارد و باطنی...
هر چه هست، معلوم میشود در گلشهر زندگیهای پاکیزهای جریان دارد که بیش از صد شهید و صدها رزمنده مدافع حرم در خودش پرورانده...
این روزها گلشهر ما با ستونی از نور به زینبیه وصل شده.
عطر زینبیه را میدهد، بس که مادران و همسران و کودکانی در آن یازینب میگویند...
و به برکت شهدایش آنقدر روشن است که در شبهایش هم زندگی جریان دارد.
دیوارها و درها و ستونها و درختهای آن، هر کدام مأمور آنند که نگاه یک شهید مدافع را از پنجره عکسهایشان به رخ ما بکشند.
هر کس نمیداند زندگی در جنگ و شور و حال دهه شصت یعنی چه، یک سر برود گلشهر و یک سر برود قطعه شهدای مدافع حرم...
ای گلشهر!
من فقط با تو نیستم.
با همهی محلات مهاجر نشین قم و ری و اسلامشهر و شهریار و... هستم.
دورهی خطکشیهای خرافی میان ما گذشته است.
محلهها، نژادها، گویشها، قیافهها...
وحدتی که حتی گاه بین شیعه و شیعه مفقود بود، به برکت زندگیهای پاکیزهای که در شما جریان دارد، بزودی دنیای اسلام را معطر خواهد کرد.
ما گلشهر را دوست داریم. چون زینب کبری(س) آن را و اهل آن را دوست دارد....
محلهای که این روزها از خانههای تمام کوچههایش صدای «یا زینب(س)» به گوش میرسد.
«محمدرضا میری» طراح و گرافیست، پوستری با همین موضوع طراحی کرده و به مردم شهیدپرور گلشهر، مهد مدافعان حرم تقدیم کرده است.
در ادامه نوشتاری از این طراح و گرافیست درباره گلشهر را میخوانیم:
***
گلشهر، پایین شهر است.
زمینهایش قیمتی ندارد.
خانههایش بزرگ نیستند.
کسی به فکر مرتفعسازی در زمینهای گلشهر نمیافتد...
خیابانهایش تنگ و باریک است.
قبلاها یک سینما داشت که نمیدانم ورافتاده یا نه!
گلشهر مهاجر پذیر است.
آن قدر که فکر میکنی در افغانستان راه میروی!
حتی رستورانهایش غذای افغانی میدهند.
برای همین، بعضی ها گلشهر مشهد را دوست ندارند. نه برای زندگی، نه برای رفت و آمد، حتی...
حتی آن را جای امنی نمیدانند.
کاری ندارم که این بعضیها از مردمند یا مسئولین...
اما گلشهر ظاهری دارد و باطنی...
هر چه هست، معلوم میشود در گلشهر زندگیهای پاکیزهای جریان دارد که بیش از صد شهید و صدها رزمنده مدافع حرم در خودش پرورانده...
این روزها گلشهر ما با ستونی از نور به زینبیه وصل شده.
عطر زینبیه را میدهد، بس که مادران و همسران و کودکانی در آن یازینب میگویند...
و به برکت شهدایش آنقدر روشن است که در شبهایش هم زندگی جریان دارد.
دیوارها و درها و ستونها و درختهای آن، هر کدام مأمور آنند که نگاه یک شهید مدافع را از پنجره عکسهایشان به رخ ما بکشند.
هر کس نمیداند زندگی در جنگ و شور و حال دهه شصت یعنی چه، یک سر برود گلشهر و یک سر برود قطعه شهدای مدافع حرم...
ای گلشهر!
من فقط با تو نیستم.
با همهی محلات مهاجر نشین قم و ری و اسلامشهر و شهریار و... هستم.
دورهی خطکشیهای خرافی میان ما گذشته است.
محلهها، نژادها، گویشها، قیافهها...
وحدتی که حتی گاه بین شیعه و شیعه مفقود بود، به برکت زندگیهای پاکیزهای که در شما جریان دارد، بزودی دنیای اسلام را معطر خواهد کرد.
ما گلشهر را دوست داریم. چون زینب کبری(س) آن را و اهل آن را دوست دارد....
*فارس