یکی از ایمیلهای تازه منتشرشده هیلاری کلینتون حاوی اطلاعات جدیدی درباره نقش فتنه 88 در تشدید تحریمها علیه ایران برای زنده نگاه داشتن شعله اغتشاشات داخلی پس از حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 است.
به گزارش شهدای ایران، یکی از ایمیلهای تازه منتشرشده هیلاری کلینتون حاوی اطلاعات جدیدی درباره نقش فتنه 88 در تشدید تحریمها علیه ایران برای زنده نگاه داشتن شعله اغتشاشات داخلی پس از حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 است.
این ایمیل را «سیدنی بلومنثال»، از نزدیکان «هیلاری کلینتون» و یکی از نفرات دخیل در شکلدهی به تصمیمات او به تاریخ 17 فوریه سال 2010 برابر با چهارشنبه 28 بهمنماه سال 1388 برای وی ارسال کرده است. وزارت خارجه آمریکا 31 آگوست سال 2015 ( 9 شهریور ماه سال 1394) این سند را از حالت طبقهبندی خارج کرده است.
موضوع ایمیل «ایران و عربستان سعودی» است و «بلومنثال» آن را برای گزارشدهی درباره دیداری که با «پوشکا فیشر»، وزیر خارجه اسبق آلمان داشته ارسال کرده است.
وی در بخشی از این ایمیل از تعبیر حضرت آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری که راهبرد آمریکاییها در قبال ایرانیها را با مضمون «مشت آهنین در دستکش مخملی» توصیف کرده بودند استفاده کرده و گفته که واشنگتن برای تقویت مخالفان داخلی ایران باید از این روش استفاده کند.
به گزارش مشرق، در بخش دیگری از ایمیل آمده است: راهبرد استفاده صرف از تحریمهای متناسب میتواند اراده حکومت برای تنبیه و تشدید سرکوب را تقویت کند. صحبت کردن درباره تغییر حکومت، البته، رسیدن به این هدف را تضعیف میکند و هدیهای به حکومت (ایران) است. مخالفان، عامل جدیدی در معادلات مربوط به ایران هستند که باید آنها را در سطح سیاسی و اخلاقی در نظر گرفت. وقتی که دستهای حکومت بسته شود، ممکن است مجاب به سرکوبگری شود که ممکن است کشتار سیاسی هزاران یا دهها هزار نفر را در بر داشته باشد.
لازم به ذکر است که تاریخ ارسال ایمیل، همانطور که گفته شد 28 بهمنماه سال 1388 است - یعنی هفت ماه بعد از انتخابات ریاستجمهوری روز 22 خرداد ماه؛ زمانی که اغتشاشات و آشوبهای خیابانی تا حد زیادی فروکش کرده و آشوبگران حجم عمدهای از سرمایههای انسانیشان را از دست دادهاند.
در چنین فضایی، در محافل سیاسی کشورهای غربی دو تحلیل درباره ایران مطرح است: اول اینکه، با توجه به اغتشاشات ماههای گذشته زمینههای اعمال فشار بر ایران، آماده شده است و دوم اینکه، چنین فشاری برای تنفس مصنوعی به جریانی رو به موت، اساساً لازم و ضروری است.
اتفاقات بعدی
برنامه هستهای ایران، بهترین بهانه برای زمینهسازی جهت اعمال این فشارها است. به همین سبب، در ماههای بعدی، کشورهای غربی، کمپینی هماهنگ علیه این برنامه راه میاندازند و با طرح اتهامات جدید علیه ایران، خواستار وضع قطعنامه تحریمی جدیدی علیه ایران شدند.
«هیلاری کلینتون»، در مقام وزیر خارجه، مأموریتی ویژه برای جلب حمایت اعضای شورای امنیت، از جمله روسیه و چین برای پیشبرد تحریمها به عهده دارد. روزنامه والاستریتژورنال، روز 19 ماه مه سال 2010 مینویسد: «یک روز بعد از توافق هستهای ایران با برزیل و ترکیه که نزدیک بود تلاش تحریمی آمریکا را از مسیر خارج کند، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که چین و روسیه با «پیشنویس شدیداللحن» قطعنامه شورای امنیت موافقت کردهاند. این، موفقیتی دیپلماتیک است که ما انتظارش را نداشتیم.»
به گزارش فارس، این روزنامه در ادامه مینویسد: «خانم کلینتون، مطمئناً از هر راهی برای همراه کردن روسیه و چین - که در ابتدا از پیشنهاد ترکیه و برزیل استقبال کرده بودند- استفاده کرد.»
سرانجام، قطعنامه تحریمی 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد، روز 9 ژوئن سال 2010 (25 خرداد 1389) با 12 رأی موافق، 1 رأی ممتنع و 2 رأی مخالف به تصویب این شورا رسید و شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه تهران به تصویب رسید؛ تحریمهایی که با گذشت زمان، حقایق بیشتری درباره بسترهای شکلگیری آنها افشا خواهد شد.
این ایمیل را «سیدنی بلومنثال»، از نزدیکان «هیلاری کلینتون» و یکی از نفرات دخیل در شکلدهی به تصمیمات او به تاریخ 17 فوریه سال 2010 برابر با چهارشنبه 28 بهمنماه سال 1388 برای وی ارسال کرده است. وزارت خارجه آمریکا 31 آگوست سال 2015 ( 9 شهریور ماه سال 1394) این سند را از حالت طبقهبندی خارج کرده است.
موضوع ایمیل «ایران و عربستان سعودی» است و «بلومنثال» آن را برای گزارشدهی درباره دیداری که با «پوشکا فیشر»، وزیر خارجه اسبق آلمان داشته ارسال کرده است.
به گزارش مشرق، در بخش دیگری از ایمیل آمده است: راهبرد استفاده صرف از تحریمهای متناسب میتواند اراده حکومت برای تنبیه و تشدید سرکوب را تقویت کند. صحبت کردن درباره تغییر حکومت، البته، رسیدن به این هدف را تضعیف میکند و هدیهای به حکومت (ایران) است. مخالفان، عامل جدیدی در معادلات مربوط به ایران هستند که باید آنها را در سطح سیاسی و اخلاقی در نظر گرفت. وقتی که دستهای حکومت بسته شود، ممکن است مجاب به سرکوبگری شود که ممکن است کشتار سیاسی هزاران یا دهها هزار نفر را در بر داشته باشد.
لازم به ذکر است که تاریخ ارسال ایمیل، همانطور که گفته شد 28 بهمنماه سال 1388 است - یعنی هفت ماه بعد از انتخابات ریاستجمهوری روز 22 خرداد ماه؛ زمانی که اغتشاشات و آشوبهای خیابانی تا حد زیادی فروکش کرده و آشوبگران حجم عمدهای از سرمایههای انسانیشان را از دست دادهاند.
در چنین فضایی، در محافل سیاسی کشورهای غربی دو تحلیل درباره ایران مطرح است: اول اینکه، با توجه به اغتشاشات ماههای گذشته زمینههای اعمال فشار بر ایران، آماده شده است و دوم اینکه، چنین فشاری برای تنفس مصنوعی به جریانی رو به موت، اساساً لازم و ضروری است.
اتفاقات بعدی
برنامه هستهای ایران، بهترین بهانه برای زمینهسازی جهت اعمال این فشارها است. به همین سبب، در ماههای بعدی، کشورهای غربی، کمپینی هماهنگ علیه این برنامه راه میاندازند و با طرح اتهامات جدید علیه ایران، خواستار وضع قطعنامه تحریمی جدیدی علیه ایران شدند.
«هیلاری کلینتون»، در مقام وزیر خارجه، مأموریتی ویژه برای جلب حمایت اعضای شورای امنیت، از جمله روسیه و چین برای پیشبرد تحریمها به عهده دارد. روزنامه والاستریتژورنال، روز 19 ماه مه سال 2010 مینویسد: «یک روز بعد از توافق هستهای ایران با برزیل و ترکیه که نزدیک بود تلاش تحریمی آمریکا را از مسیر خارج کند، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که چین و روسیه با «پیشنویس شدیداللحن» قطعنامه شورای امنیت موافقت کردهاند. این، موفقیتی دیپلماتیک است که ما انتظارش را نداشتیم.»
به گزارش فارس، این روزنامه در ادامه مینویسد: «خانم کلینتون، مطمئناً از هر راهی برای همراه کردن روسیه و چین - که در ابتدا از پیشنهاد ترکیه و برزیل استقبال کرده بودند- استفاده کرد.»
سرانجام، قطعنامه تحریمی 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد، روز 9 ژوئن سال 2010 (25 خرداد 1389) با 12 رأی موافق، 1 رأی ممتنع و 2 رأی مخالف به تصویب این شورا رسید و شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه تهران به تصویب رسید؛ تحریمهایی که با گذشت زمان، حقایق بیشتری درباره بسترهای شکلگیری آنها افشا خواهد شد.