در شهرمان دو کودک بیمار نیازمند هستند که به علت فقر مالی فرصت چندانی تا نجات از مرگ ندارند و اگر هزینه عمل جراحی و پیوندشان فراهم نشود جان خود را از دست خواهند داد و امروزه چشمان مهربانشان منتظر قلبهای نورانی مردم و مسئولین هستند.
به گزارش شهدای ایران،می‌خواهیم زنده بمانیم، اما راهش را نمی‌دانم، تا جایی که به یاد می‌آورم، نگاه مضطرب و نگران مادرم همیشه به دنبالمان بوده است.
آرامتر بدو: الان نفستان تنگ می‌شود! و اشتیاق کودکانه‌ی ما برای جست و خیز کردن که نمی‌خواهد درک کند چرا نباید مانند دیگر کودکان بازی کنیم؟!
دیگر به راه رفتن به جای دویدن، تماشا کردن فوتبال بچه‌ها به جای بازی کردن آن و نفس نفس زدن گاه و بی‌گاه و تنگ شدن نفسمان عادت کرده‌ایم و چاره‌ای جز آن نداشته‌ایم...
چند روز قبل پدرم صدایمان کرد و گفت: بچه ها بیایید برای درخواست یاری از مردم مهربانمان عکس بگیریم! انگار امیدی هست. کپسول‌های اکسیژن را هم در میانمان می‌گذاریم، آخر کسی که قلب و ریه‌ی ما را نمی‌بیند، اما کپسولها را حتما می‌بیند. نمی‌دانم کدامین ژست را جلوی دوربین عکاسی بگیریم که معلوم شود قلب من و دادشم مثل قلب دیگران خوب نمی‌تپد و تا همیشه نخواهد تپید، مگر...!
دکترها می‌گویند روزی از کار خواهد افتاد، اما من و دادشم باور نمی‌کنیم و همیشه در قلبهای دردمندمان امیدی داریم برای فرداهایی بهتر، آخر ما هم دوست داریم زنده بمانیم. بزرگ شویم و کمک دست پدر زحمتکش و مادر مهربانمان باشیم و برای ایران زیبایمان آینده ساز باشیم.
آخر سر با نگاهی نگران به دوربین نگاه می‌کنیم و عکس ثبت می‌شود، لحظاتی از زندگانی ما که شاید بعدها یک عکس یادگاری مهمی برای خانوده‌ام باشد و هر وقت به این عکس نگاه کردیم از ته دل هزار مرتبه بگوییم: «خدایا شکرت»، خدایا شکرت که با یاری هموطنان مهربانم به ما زندگی دوباره عطا فرمودی...
اما ته قلبمان فکری عذاب آور شکنجه‌مان می‌دهد، اگر کسی مارا نبیند و برایمان کاری نکند چه می‌شود؟!
ما می‌خواهیم زنده بمانم...
کمپین کمک به فرزندان عزیز خانواده ...
در آستانه ماه مبارک رمضان، با خبر شدیم، دو فرزند خانواده گلشن به نامهای شهاب و عرفان چند سالیست که با مشکل قلبی و ریوی دست و پنجه نرم می‌کنند و به یاری هموطنان عزیز و مسئولین دلسوز نیاز دارند.
وظیفه‌ی خود دانستیم که با اطلاع رسانی این مشکل، به یاری این عزیزان بشتابیم تا هموطنان مؤمن و دیندار و روزه‌دار اگر کاری (هر چند کوچک) از دستشان بر آید برایشان انجام دهند.
لازم به توضیح است که علاوه بر مشکل قلبی و ریوی فرزندان این خانواده، پدر خانواده نیز که کارگر ساده است به بیماری آسم مبتلا بوده و علاوه بر مشکلات روحی و روانی با مشکل شدید مالی نیز روبروست و حتی منزل اجاره ای نیز ندارند.
این عزیزان، هم اکنون نیازمند یاری سبزمان هستند...
برای کمک رسانی به این فرزندان شماره جساب سرپرست خانواده 0344060425002 و شماره کارت عابربانک 6037991815426188 بنام یوسف گلشن در اختیار اروم نیوز قرار داده شده، همچنین شماره تلفن همراه پدر خانواده نیز 09149621189 است.
باشد که در ماه میهمانی خدا، این کودکان را مهمان مهر و محبت خود کرده و راه مولای متقیان که همانا دستگیری از نیازمندان و مستمندان است را ادامه دهیم و سعادت اخروی را توشه را خود گردانیم.
به یاد داشته باشیم تقدیر روزگار ممکن است روزی نیز ما را محتاج کمک دیگران کند، از این رو از تمامی همشهریان خیر و نیکوکار خواهشمندیم که برای نجات شهاب و عرفان آستین بالا زده و به یاری شان بشتابند.
پ.ن: پدر این دو کودک بیمار از روستای کردنشین بله سور خوی در نوار مرزی این شهرستان به خاطر نبود پزشک متخصص حاذق در خوی به ارومیه نقل مکان کرده تا سریعتر فرزندانش را در هنگام وخیم شدن حالشان به پزشک و بیمارستان برساند و به واسطه نداشتن شغل و مسکن در شرایط بسیار بدی به سر می برد و خود وی نیز از بیماری آسم و تنگی نفس رنج می برد و هم اکنون در روستای قیزیل اشیق ارومیه در "خانه مانند" اهدایی یکی از سردخانه های روستا روزگار سپری می کنند.
دو کودک خانواده نیز به علت بیماری ژنتیکی مادرزادی یکی احتیاج به پیوند ریه و قلب و دیگری نیز احتیاج به پیوند قلب دارد و اگر هزینه های بیمارستانی فراهم شود( که حتی هزینه آن را ندارند به تهران رفته و در بیمارستان بستری شوند)، مقدمات عمل جراحی آغاز خواهد شد.
هم اکنون که در حال خواندن این گزارش هستید عرفان برادر کوچکتر به علت وخامت حالش که رو به تشدید است در بیمارستان بستری شده است.
*اروم نیوز
