پیشگامی باارزش و سخنان قاطع قاسم سلیمانی موجب برجسته شدن سرکوب مردم بی پناه بحرین و موضع گیری گسترده کشورهای دیگر در قبال این اقدام و محکوم کردن آن شد. در این راستا بود که بعد از این اقدام، وزارت خارجه، مراجع تقلید، سپاه پاسداران و دیگر شخصیت های سیاسی در ایران به سلب حق شهروندی شیخ عیسی قاسم واکنش نشان دادند.
شهدای ایران:سلسله اقدامات سرکوبگرایانه دولت بحرین علیه شهروندان این کشور از چند
هفته قبل شدت فزاینده ای پیدا کرد. تعطیلی دفاتر و منع فعالیت جمعیت
الوفاق، تبدیل حکم زندان شیخ علی سلمان از ۴ به ۹ سال، بازداشت دوباره نبیل
رجب و ... تنها بخشی از این اقدامات برای برخورد با جنبش مسالمت آمیز مردم
بحرین علیه آل خلیفه بوده است. سلب تابعیت و حق شهروندی از آیتالله شیخ
عیسیقاسم، رهبر شیعیان بحرین توسط دولت این کشور که در روز دوشنبه ۳۱
خرداد اتفاق افتاد، آخرین برنامه و سیاست هدفمند این کشور برای تحت الشعاع
قرار دادن حرکت مردمی و تلاش برای سرکوب جنبش آنها بود.
اقدامی که در همان ساعات اولیه با واکنش قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس مواجه شد و ایشان در بیانیه شدیداللحنی نسبت به هتک حرمت این روحانی شیعه ابراز نگرانی کرد. سردار سلیمانی در این بیانیه عنوان می کند:
«به نظر می رسد آل خلیفه از حرکت مسالمت آمیز مردم سوء استفاده کرده و برآورد دقیقی از خشم مردم ندارد. یقینا آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت».
اما این هشدار فرمانده سپاه قدس به مذاق برخی منتقدان داخلیِ سیاست منطقه ای و مخالفان خارجی خوشایند نبود و از همان لحظه ابتدایی صدور بیانیه تلاش شد تا آن را دستاویزی برای حمله به قاسم سلیمانی و سیاست های ایران در سوریه، عراق، یمن و ... قرار دهند.
اما همان گونه که قاسم سلیمانی اشاره می کند سیاست آل خلیفه و اشغال گران سعودی، امنیتی ساختن یک پدیده اجتماعی و اعتراضات مدنی اکثریت مردم بحرین است که این امر بدون شک تاثیرات نامطلوبی در خود این کشور و در کل منطقه به همراه خواهد داشت و منجر به تشدید درگیری ها و اقدامات واکنشی گسترده تر می شود. به عبارتی سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم که در پی زندانی و کشتن شیعیان بحرین، تمدید بازداشت شخصیتهای برجسته مخالف همچون شیخ علی سلمان و نبیل رجب صورت می گیرد منجر به مسدود شدن ابراز مخالفت های سیاسیِ مسالمت آمیز مردم بحرین می شود و قاسم سلیمانی نسبت به تعرض به رهبر شیعیان بحرین و رسیدن به مرحله بحرانی هشدار می دهد. وقتی در برابر شعار «سلمیه، سلمیه»، گلوله به سمت مردم شلیک می شود، خیابان ها زیر چکمه های ارتش سعودی قرار می گیرند و در پی اخراج رهبران جنبش مدنی از بحرین هستند آیا انتظار حرکت مسالمت آمیز امری امکان پذیر است؟
پیشگامی باارزش و سخنان قاطع قاسم سلیمانی موجب برجسته شدن سرکوب مردم بی پناه بحرین و موضع گیری گسترده کشورهای دیگر در قبال این اقدام و محکوم کردن آن شد. در این راستا بود که بعد از این اقدام، وزارت خارجه، مراجع تقلید، سپاه پاسداران و دیگر شخصیت های سیاسی در ایران به سلب حق شهروندی شیخ عیسی قاسم واکنش نشان دادند.
حتی دولت آمریکا که حفظ حاکمیت آل خلیفه با توجه به همبستگی دو کشور و میزبانی بحرین از ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده از جهاتی اهمیتی راهبردی دارد منجر به موضع گیری شد و سخنگوی وزارت خارجه آن خواستار حل اختلافات سیاسی در این کشور از طریق اصلاحات و آشتی شد. همچنین فرانسه، عراق، سازمان ملل، سازمان عفو بین الملل، سازمان دیدهبان حقوق بشر و ... این اقدام را محکوم کردند و این تنها دولت عربستان بود که بدلیل حمایت از پادشاهان مرتجع منطقه، مقابله با ایران و واهمه و ترس از سرایت حرکت های آزادی خواهانه به کشورش این اقدام آل خلیفه را تائید کرد.
با لشکر کشی آل سعود به بحرین و به نوعی مستعمره شدن این کشور توسط ریاض، بسیار بعید است که سلب تابعیت از رهبر شیعیان و تلاش برای اخراج او بدون هماهنگی با عربستان سعودی صورت گرفته باشد. وقتی آل سعود شمشیر را برای شیعیان منطقه از رو بسته است و فجایعی چون منا ، تعرض به دو نوجوان ایرانی، کارشکنی در مذاکرات هسته ای، کمک به گروهک های ضد انقلاب برای انجام اقدامات تروریستی، جنگ سوریه، یمن و ... را می آفریند، نه تنها انتظار برخورد منطقی برای حل و فصل تنش های منطقه امری غیر منطقی به نظر می رسد بلکه همه شواهد نشان دهنده تلاش عربستان برای شعله ور کردن تنش ها و درگیری های منطقه می باشد.
در این راستا آل خلیفه با پیروی محض از حکام آل سعود از سال ۲۰۱۱ که قیام مردم شکل گرفت تلاش کرد با تغییر ترکیب و توازن جمعیتی با اخراج شیعیان و دادن تابعیت به عربستانی ها، اردنی ها، هندی ها و پاکستانی ها، توطئه دانستن اعتراضات مدنی و تلاش برای اثبات دخالت ایران در این ناآرامی ها برای مشروعیت زدایی، آن را سرکوب نماید. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران اگر چه دارای پیوند دینی و عاطفی با شیعیان بحرین هست اما همواره بر عدم دخالت و مستقل بودن جنبش مدنی مردم بحرین تاکید داشته است. البته این امر هرگز به معنای دست روی دست گذاشتن در مقابل سرکوب اکثریت مردم این کشور یعنی شیعیان و سنی های مخالف آل خلیفه نمی باشد. این سیاست و اعتراض نیز منطبق با ماهیت جمهوری اسلامی و قانون اساسی برای دفاع از مظلومان می باشد. بیانیه قاسم سلیمانی نیز در این راستا قابل تفسیر است.
*الف
اقدامی که در همان ساعات اولیه با واکنش قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس مواجه شد و ایشان در بیانیه شدیداللحنی نسبت به هتک حرمت این روحانی شیعه ابراز نگرانی کرد. سردار سلیمانی در این بیانیه عنوان می کند:
«به نظر می رسد آل خلیفه از حرکت مسالمت آمیز مردم سوء استفاده کرده و برآورد دقیقی از خشم مردم ندارد. یقینا آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت».
اما این هشدار فرمانده سپاه قدس به مذاق برخی منتقدان داخلیِ سیاست منطقه ای و مخالفان خارجی خوشایند نبود و از همان لحظه ابتدایی صدور بیانیه تلاش شد تا آن را دستاویزی برای حمله به قاسم سلیمانی و سیاست های ایران در سوریه، عراق، یمن و ... قرار دهند.
اما همان گونه که قاسم سلیمانی اشاره می کند سیاست آل خلیفه و اشغال گران سعودی، امنیتی ساختن یک پدیده اجتماعی و اعتراضات مدنی اکثریت مردم بحرین است که این امر بدون شک تاثیرات نامطلوبی در خود این کشور و در کل منطقه به همراه خواهد داشت و منجر به تشدید درگیری ها و اقدامات واکنشی گسترده تر می شود. به عبارتی سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم که در پی زندانی و کشتن شیعیان بحرین، تمدید بازداشت شخصیتهای برجسته مخالف همچون شیخ علی سلمان و نبیل رجب صورت می گیرد منجر به مسدود شدن ابراز مخالفت های سیاسیِ مسالمت آمیز مردم بحرین می شود و قاسم سلیمانی نسبت به تعرض به رهبر شیعیان بحرین و رسیدن به مرحله بحرانی هشدار می دهد. وقتی در برابر شعار «سلمیه، سلمیه»، گلوله به سمت مردم شلیک می شود، خیابان ها زیر چکمه های ارتش سعودی قرار می گیرند و در پی اخراج رهبران جنبش مدنی از بحرین هستند آیا انتظار حرکت مسالمت آمیز امری امکان پذیر است؟
پیشگامی باارزش و سخنان قاطع قاسم سلیمانی موجب برجسته شدن سرکوب مردم بی پناه بحرین و موضع گیری گسترده کشورهای دیگر در قبال این اقدام و محکوم کردن آن شد. در این راستا بود که بعد از این اقدام، وزارت خارجه، مراجع تقلید، سپاه پاسداران و دیگر شخصیت های سیاسی در ایران به سلب حق شهروندی شیخ عیسی قاسم واکنش نشان دادند.
حتی دولت آمریکا که حفظ حاکمیت آل خلیفه با توجه به همبستگی دو کشور و میزبانی بحرین از ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده از جهاتی اهمیتی راهبردی دارد منجر به موضع گیری شد و سخنگوی وزارت خارجه آن خواستار حل اختلافات سیاسی در این کشور از طریق اصلاحات و آشتی شد. همچنین فرانسه، عراق، سازمان ملل، سازمان عفو بین الملل، سازمان دیدهبان حقوق بشر و ... این اقدام را محکوم کردند و این تنها دولت عربستان بود که بدلیل حمایت از پادشاهان مرتجع منطقه، مقابله با ایران و واهمه و ترس از سرایت حرکت های آزادی خواهانه به کشورش این اقدام آل خلیفه را تائید کرد.
با لشکر کشی آل سعود به بحرین و به نوعی مستعمره شدن این کشور توسط ریاض، بسیار بعید است که سلب تابعیت از رهبر شیعیان و تلاش برای اخراج او بدون هماهنگی با عربستان سعودی صورت گرفته باشد. وقتی آل سعود شمشیر را برای شیعیان منطقه از رو بسته است و فجایعی چون منا ، تعرض به دو نوجوان ایرانی، کارشکنی در مذاکرات هسته ای، کمک به گروهک های ضد انقلاب برای انجام اقدامات تروریستی، جنگ سوریه، یمن و ... را می آفریند، نه تنها انتظار برخورد منطقی برای حل و فصل تنش های منطقه امری غیر منطقی به نظر می رسد بلکه همه شواهد نشان دهنده تلاش عربستان برای شعله ور کردن تنش ها و درگیری های منطقه می باشد.
در این راستا آل خلیفه با پیروی محض از حکام آل سعود از سال ۲۰۱۱ که قیام مردم شکل گرفت تلاش کرد با تغییر ترکیب و توازن جمعیتی با اخراج شیعیان و دادن تابعیت به عربستانی ها، اردنی ها، هندی ها و پاکستانی ها، توطئه دانستن اعتراضات مدنی و تلاش برای اثبات دخالت ایران در این ناآرامی ها برای مشروعیت زدایی، آن را سرکوب نماید. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران اگر چه دارای پیوند دینی و عاطفی با شیعیان بحرین هست اما همواره بر عدم دخالت و مستقل بودن جنبش مدنی مردم بحرین تاکید داشته است. البته این امر هرگز به معنای دست روی دست گذاشتن در مقابل سرکوب اکثریت مردم این کشور یعنی شیعیان و سنی های مخالف آل خلیفه نمی باشد. این سیاست و اعتراض نیز منطبق با ماهیت جمهوری اسلامی و قانون اساسی برای دفاع از مظلومان می باشد. بیانیه قاسم سلیمانی نیز در این راستا قابل تفسیر است.
*الف