امروز نیز با جار و جنجالی که بین کیروش و برانکو به راه افتاده باید در انتظار آغاز جنگ جهانی سوم این بار در فوتبال ایران باشیم.
به گزارش شهدای ایران، آرامش به این فوتبال نیامده است! هوادار دائم از خود سؤال میکند پس چه زمانی فوتبال ملی و باشگاهی ایران روز آرامش را به خود خواهد دید.
این فوتبال طی روزهای اخیر مدام حاشیههای مختلفی را تجربه کرده و گویا قرار نیست هیچگاه رنگ خوشی و آرامش بر فوتبال ایران حاکم شود.
و چه بسا امروز نیز با جار و جنجالی که بین کیروش و برانکو به راه افتاده باید در انتظار آغاز جنگ جهانی سوم این بار در فوتبال ایران باشیم.
**دعوا از کجا شروع شد؟
از مدتها قبل کیروش بر سر برنامههایش برای آمادهسازی تیم ملی با فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به توافق رسید و از همان زمان مقرر شد که تیم ملی در تیرماه سال جاری دو اردوی برون مرزی را برگزار کند.
این برنامه در حالی مدون شد که از همان زمان مشخص بود در این برهه زمانی تیمها در حال یارگیری هستند و قرار است برنامههای آمادهسازی خود برای فصل جدید لیگ برتر (فصل شانزدهم) را پیگیری کنند.
بنابراین اینجا اولین سؤال پیش میآید که هر اندازه که کیروش در تدوین برنامههایش اصرار داشت، چرا و چگونه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال در این برنامه، باشگاهها و برنامهریزیشان را نادیده گرفته و به صورت یک جانبه و البته یک سویه فقط برنامههای تیم ملی را لحاظ کردند؟
مسئولان سازمان لیگ به خوبی طی این سالها از حساسیتهای کیروش نسبت به برنامههای تیم ملی باخبر بودند، چرا کاری کردند که به جای آرامش در تیم ملی و بین ارکان این تیم با مربیان تیمهای باشگاهی، شعلههای نفاق و اختلاف بیشتر شده و دامن فوتبال بگیرد.
مگر قبل از جام ملتهای آسیا و حتی جام جهانی همین برنامههای تیم ملی و تعارض آن با برنامههای باشگاهی باعث نشد تا بین سرمربیان تیم ملی و استقلال اختلاف عمیقی ایجاد شده و در نهایت نیز نه تیم ملی در رقابتهایی که داشت موفق شود و نه استقلال در آسیا و لیگ برتر رنگ موفقیت را ببیند.
اما دعوا از کجا آغاز شد؛ در تاریخ 11 خرداد نامهای از سوی سازمان لیگ برای باشگاهها ارسال شد که به مدت 2 هفته به ملیپوشان خود استراحت اجباری بدهند. این موضوع برخی باشگاهها از جمله پرسپولیس را به واکنش واداشت تا جایی که سرمربی این تیم در موضعگیری شدیدی اظهار داشت ملیپوشان چون از باشگاههای خود حقوق میگیرند باید طبق برنامههای باشگاهی پیش رفته و باید در تمرینات حاضر شوند.
با گذشت چند روز این اتفاق نیفتاد و در نهایت برانکو شدیداللحن از گروکشی بازیکن توسط کیروش خبر داده و حمله تندی به سرمربی تیم ملی کرد و فضا به اندازهای در محیط مجازی و بین هواداران! و برخی از ارکان باشگاهها و فدراسیون و تیم ملی غبارآلود شد که در نهایت تا لغو اردوی های تیم ملی فوتبال ایران در کشورهای ارمنستان و اتریش پیش رفت.
هرچند که در این بین برخی عقیده دارند که برانکو برای صحبتهایش از یک مرد در سایه که این روزها به همراه همسرش به اپوزوسیون تیم ملی تبدیل شدهاند، خط گرفته و صحبتهایش را با وی هماهنگ میکند اما هراندازه هم که این فضا آلوده و غیرقابل تنفس باشد، امروز نه لغو اردوهای تیم ملی که میخواهد دومین جام جهانی پیاپی را تجربه کند کسی را خوشحال میکند و نه غیبت ملیپوشان در اردوهای تیمهای باشگاهی که قرار بود طبق برنامه تیم ملی از 6 هفته آمادهسازی برای تیمهای باشگاهی برای آغاز لیگ برتر 5 هفته را اردوی تیم ملی سپری کنند و فقط یک هفته برای هماهنگی با تیمهای باشگاهی در تمرینات تیمهایشان حاضر شوند و جالب اینکه کار تا جایی پیش رفت که حتی ملیپوشان نیز تلفنهای خود را خاموش کرده و به گوش به فرمان سرمربی تیم ملی منتظر دستورات او ماندند.
در هر صورت این یعنی آفت و یعنی اینکه از الان باشگاهها در آستانه آغاز فصل جدید و از سوی دیگر تیم ملی در آستانه رقابتهای مقدماتی جام جهانی روسیه وارد حاشیه شدهاند و امروز هوادار این حق را دارد که از خود بپرسد سرانجام این دعوا چه خواهد شد؟
**طوفانی که آرامش تاج را بر هم زد!
هنوز دو هفته از صحبتهای تاج نگذشته که گفته بود امروز بر ارکان فدراسیون فوتبال آرامش خوبی حاکم شده و اولویت این فدراسیون نیز حفظ این آرامش است. تاج فکر میکرد صد ساعت جلسه با کیروش میتواند همه اختلافات را تمام کرده و آرامش خوبی را نیز بر تیم ملی حاکم کند؛ غافل از اینکه اخلاق غیرقابل پیشبینی کیروش و سابقه اختلاف او با مربیان وطنی و حتی غیروطنی میتواند ورق را به یکباره چرخانده و فضا را علیه فدراسیون فوتبال کند. در واقع تاج در خواب هم نمیدیدید که این چنین کار از دستش خارج شده و یک بار دیگر جاروجنجالهای ماههای نه چندان دور دوباره تکرار شود.
در هر صورت امروز طوفانی به راه افتاده که بدجوری آرامش فدراسیون تاج را بر هم زده و مشخص نیست چه زمانی آسمان فوتبال ایران دوباره آبی و آفتابی خواهد شد.
در زمان کفاشیان هم اگر این دعواها بود اما هیچگاه او ادعای هیچ آرامشی را در فدراسیونش نکرده و چه بسا با استقبال از چالشهای کیروش، امتیازاتی را نیز برای تیم ملی کسب میکرد.
**بازی باخت - باخت برای همه!
در هر صورت در سایه این اختلاف و درگیری هیچ فردی منفعت نبرده و همگان ضرر خواهند کرد. در سالهایی که کیروش با هموطنش ژوزه به مشکل خورد، در نهایت سرنوشت این اختلاف به اعتصاب بازیکنان، مصاحبههای پیاپی جنجالی طرفین علیه یکدیگر و بیانیههای آب و تابدار کیروش و ژوزه منجر شد و سرانجام آن پرسپولیس در پایان لیگ با رتبه نازل هفتمی به کار خود پایان داد.
پس از آن در یک مقطع دیگر کیروش با قلعهنویی دچار مشکلات عدیدهای شده و دراین برهه زمانی تیم ملی حمایت هواداران استقلال را از دست داد و حالا هم این امکان وجود دارد با ادامه دعوای بین کیروش و برانکو، تیم ملی در رقابتهای آتی حمایت پرسپولیسیها را از دست بدهد.
در واقع امروز جو برعکس شده و شاید ترس از سرنوشت دعوا با قلعهنویی و استقلالیها باعث شد تا امروز کیروش در قبال اردوهای تیم ملی کوتاه آمده و رأی به لغو اردوی ارمنستان و اتریش بدهد.
در هر صورت اینکه این صحبتها و این دعواها و جاروجنجالها وفاق ملی را از بین میبرد و در نهایت به ضرر تیم ملی خواهد شد و دود آن نیز به چشم فوتبال ملی و باشگاهی ایران خواهد رفت.
صحبت پایانی اینکه اگر درباره استراحت اجباری ملیپوشان، حق با کیروش و تیم ملی بود، اما این سؤال هم پیش میآید که باشگاهها چه گناهی کرده بودند که باید فقط با یک هفته تمرین با ملیپوشان خود لیگ برتر را آغاز میکردند.
منبع: فارس
این فوتبال طی روزهای اخیر مدام حاشیههای مختلفی را تجربه کرده و گویا قرار نیست هیچگاه رنگ خوشی و آرامش بر فوتبال ایران حاکم شود.
و چه بسا امروز نیز با جار و جنجالی که بین کیروش و برانکو به راه افتاده باید در انتظار آغاز جنگ جهانی سوم این بار در فوتبال ایران باشیم.
**دعوا از کجا شروع شد؟
از مدتها قبل کیروش بر سر برنامههایش برای آمادهسازی تیم ملی با فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به توافق رسید و از همان زمان مقرر شد که تیم ملی در تیرماه سال جاری دو اردوی برون مرزی را برگزار کند.
این برنامه در حالی مدون شد که از همان زمان مشخص بود در این برهه زمانی تیمها در حال یارگیری هستند و قرار است برنامههای آمادهسازی خود برای فصل جدید لیگ برتر (فصل شانزدهم) را پیگیری کنند.
بنابراین اینجا اولین سؤال پیش میآید که هر اندازه که کیروش در تدوین برنامههایش اصرار داشت، چرا و چگونه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال در این برنامه، باشگاهها و برنامهریزیشان را نادیده گرفته و به صورت یک جانبه و البته یک سویه فقط برنامههای تیم ملی را لحاظ کردند؟
مسئولان سازمان لیگ به خوبی طی این سالها از حساسیتهای کیروش نسبت به برنامههای تیم ملی باخبر بودند، چرا کاری کردند که به جای آرامش در تیم ملی و بین ارکان این تیم با مربیان تیمهای باشگاهی، شعلههای نفاق و اختلاف بیشتر شده و دامن فوتبال بگیرد.
مگر قبل از جام ملتهای آسیا و حتی جام جهانی همین برنامههای تیم ملی و تعارض آن با برنامههای باشگاهی باعث نشد تا بین سرمربیان تیم ملی و استقلال اختلاف عمیقی ایجاد شده و در نهایت نیز نه تیم ملی در رقابتهایی که داشت موفق شود و نه استقلال در آسیا و لیگ برتر رنگ موفقیت را ببیند.
اما دعوا از کجا آغاز شد؛ در تاریخ 11 خرداد نامهای از سوی سازمان لیگ برای باشگاهها ارسال شد که به مدت 2 هفته به ملیپوشان خود استراحت اجباری بدهند. این موضوع برخی باشگاهها از جمله پرسپولیس را به واکنش واداشت تا جایی که سرمربی این تیم در موضعگیری شدیدی اظهار داشت ملیپوشان چون از باشگاههای خود حقوق میگیرند باید طبق برنامههای باشگاهی پیش رفته و باید در تمرینات حاضر شوند.
با گذشت چند روز این اتفاق نیفتاد و در نهایت برانکو شدیداللحن از گروکشی بازیکن توسط کیروش خبر داده و حمله تندی به سرمربی تیم ملی کرد و فضا به اندازهای در محیط مجازی و بین هواداران! و برخی از ارکان باشگاهها و فدراسیون و تیم ملی غبارآلود شد که در نهایت تا لغو اردوی های تیم ملی فوتبال ایران در کشورهای ارمنستان و اتریش پیش رفت.
هرچند که در این بین برخی عقیده دارند که برانکو برای صحبتهایش از یک مرد در سایه که این روزها به همراه همسرش به اپوزوسیون تیم ملی تبدیل شدهاند، خط گرفته و صحبتهایش را با وی هماهنگ میکند اما هراندازه هم که این فضا آلوده و غیرقابل تنفس باشد، امروز نه لغو اردوهای تیم ملی که میخواهد دومین جام جهانی پیاپی را تجربه کند کسی را خوشحال میکند و نه غیبت ملیپوشان در اردوهای تیمهای باشگاهی که قرار بود طبق برنامه تیم ملی از 6 هفته آمادهسازی برای تیمهای باشگاهی برای آغاز لیگ برتر 5 هفته را اردوی تیم ملی سپری کنند و فقط یک هفته برای هماهنگی با تیمهای باشگاهی در تمرینات تیمهایشان حاضر شوند و جالب اینکه کار تا جایی پیش رفت که حتی ملیپوشان نیز تلفنهای خود را خاموش کرده و به گوش به فرمان سرمربی تیم ملی منتظر دستورات او ماندند.
در هر صورت این یعنی آفت و یعنی اینکه از الان باشگاهها در آستانه آغاز فصل جدید و از سوی دیگر تیم ملی در آستانه رقابتهای مقدماتی جام جهانی روسیه وارد حاشیه شدهاند و امروز هوادار این حق را دارد که از خود بپرسد سرانجام این دعوا چه خواهد شد؟
**طوفانی که آرامش تاج را بر هم زد!
هنوز دو هفته از صحبتهای تاج نگذشته که گفته بود امروز بر ارکان فدراسیون فوتبال آرامش خوبی حاکم شده و اولویت این فدراسیون نیز حفظ این آرامش است. تاج فکر میکرد صد ساعت جلسه با کیروش میتواند همه اختلافات را تمام کرده و آرامش خوبی را نیز بر تیم ملی حاکم کند؛ غافل از اینکه اخلاق غیرقابل پیشبینی کیروش و سابقه اختلاف او با مربیان وطنی و حتی غیروطنی میتواند ورق را به یکباره چرخانده و فضا را علیه فدراسیون فوتبال کند. در واقع تاج در خواب هم نمیدیدید که این چنین کار از دستش خارج شده و یک بار دیگر جاروجنجالهای ماههای نه چندان دور دوباره تکرار شود.
در هر صورت امروز طوفانی به راه افتاده که بدجوری آرامش فدراسیون تاج را بر هم زده و مشخص نیست چه زمانی آسمان فوتبال ایران دوباره آبی و آفتابی خواهد شد.
در زمان کفاشیان هم اگر این دعواها بود اما هیچگاه او ادعای هیچ آرامشی را در فدراسیونش نکرده و چه بسا با استقبال از چالشهای کیروش، امتیازاتی را نیز برای تیم ملی کسب میکرد.
**بازی باخت - باخت برای همه!
در هر صورت در سایه این اختلاف و درگیری هیچ فردی منفعت نبرده و همگان ضرر خواهند کرد. در سالهایی که کیروش با هموطنش ژوزه به مشکل خورد، در نهایت سرنوشت این اختلاف به اعتصاب بازیکنان، مصاحبههای پیاپی جنجالی طرفین علیه یکدیگر و بیانیههای آب و تابدار کیروش و ژوزه منجر شد و سرانجام آن پرسپولیس در پایان لیگ با رتبه نازل هفتمی به کار خود پایان داد.
پس از آن در یک مقطع دیگر کیروش با قلعهنویی دچار مشکلات عدیدهای شده و دراین برهه زمانی تیم ملی حمایت هواداران استقلال را از دست داد و حالا هم این امکان وجود دارد با ادامه دعوای بین کیروش و برانکو، تیم ملی در رقابتهای آتی حمایت پرسپولیسیها را از دست بدهد.
در واقع امروز جو برعکس شده و شاید ترس از سرنوشت دعوا با قلعهنویی و استقلالیها باعث شد تا امروز کیروش در قبال اردوهای تیم ملی کوتاه آمده و رأی به لغو اردوی ارمنستان و اتریش بدهد.
در هر صورت اینکه این صحبتها و این دعواها و جاروجنجالها وفاق ملی را از بین میبرد و در نهایت به ضرر تیم ملی خواهد شد و دود آن نیز به چشم فوتبال ملی و باشگاهی ایران خواهد رفت.
صحبت پایانی اینکه اگر درباره استراحت اجباری ملیپوشان، حق با کیروش و تیم ملی بود، اما این سؤال هم پیش میآید که باشگاهها چه گناهی کرده بودند که باید فقط با یک هفته تمرین با ملیپوشان خود لیگ برتر را آغاز میکردند.
منبع: فارس